اعمال صالح شخص کافر بعد از مسلمان شدنش
اعمال صالح شخص کافر بعد از مسلمان شدنش
مترجم: آرمان کریمی
اعمال صالح شخص کافر بعد از مسلمان شدنش
علامه محمد ناصر الدین آلبانی رحمه الله تعالی در “سلسله الأحادیث الصحیحه” ذیل احادیث (۲۴۷ – ۲۴۹) می فرماید:
عَنْ أَبِیْ سَعِیدٍ الْخُدْرِیَّ – رضی الله عنه – أَنَّهُ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ – صلى الله علیه وسلم – یَقُولُ: (إِذَا أَسْلَمَ الْعَبْدُ فَحَسُنَ إِسْلَامُهُ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ کُلَّ حَسَنَهٍ کَانَ أَزْلَفَهَا وَمُحِیَتْ عَنْهُ کُلُّ سَیِّئَهٍ کَانَ أَزْلَفَهَا ثُمَّ کَانَ بَعْدَ ذَلِکَ الْقِصَاصُ الْحَسَنَهُ بِعَشْرَهِ أَمْثَالِهَا إِلَى سَبْعِ مِائَهِ ضِعْفٍ وَالسَّیِّئَهُ بِمِثْلِهَا إِلَّا أَنْ یَتَجَاوَزَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَنْهَا).روایت بخاری. ترجمه: ابوسعید خدری – رضی الله عنه – میگوید: از رسول الله – صلى الله علیه وسلم – شنیدم که فرمود: «هرگاه، بنده ای مشرّف به اسلام شود و مسلمان خوبی گردد، خداوند گناهان گذشته اش را می بخشد و بعد، نوبت به پاداش می رسد. یعنی در ازای هر نیکی، ده الی هفت صد برابر، پاداش دریافت می کند. ولی برای کیفر عمل بد، تنها به اندازه همان یک عمل، مؤاخذه می شود. مگر اینکه خداوند از آن درگذرد». (آنرا ببخشد و مرتکب آن را مورد عفو قرار دهد).
ابن حجر رحمه الله در فتح الباری می فرماید:
در جمیع روایات آنچه در این حدیث بخاری آمده است برداشت می شود؛ که همان نوشتن حسنات قبل از اسلام شخص است. مازری می گوید: تقرب برای شخص کافر صحیح نیست، پس اعمال صاحی که انجام داده است، در زمان شرک و کفرش؛ ثواب و پاداشی برای او نخواهد داشت چرا که از شروط متقرب این است به کسی که تقرب می جوید شناخت داشته باشد؛ در حالی که کافر چنین نیست. قاضی عیاض این اشکال را قبول ندارد و رد می کند. همچنین امام نووی رحمه الله می گوید: قول صحیح و صواب که محققان – بعضی اجماع را بر آن نقل کرده اند- بر آن هستند این است که: اگر کافری که افعالی نیکو مانند صدقه و صله رحم داشته باشد و سپس مسلمان شود و ایمان بیاورد و بر این اسلام وفات کند؛ ثواب چنین اعمالی برای او نوشته می شود و اینکه گفته شود، این کلام مخالف با قواعد اسلام است، صحیح نیست؛ چرا که بعضی از افعال دنیوی کفار مانند کفاره ظهار بعد از اسلام او اعاده نمی شود.
سپس ابن حجر می فرماید: حق این است که نوشتن و کتابت ثواب برای مسلمان در حال اسلام او این امکان را ملزم نمی شود که اگر در حالت کفر از او صادر شود حتما مقبول است. بلکه حدیث فقط کتابت ثواب را فرموده، نه قبول کردن آن را. و احتمال دارد که این قبول کردن معلق به اسلام او باشد که بعد از آن قبول می شود، اما در غیر این صورت چنین نیست. این کلامی قوی است. از میان علمای متقدم، إبراهیم حربی ، ابن بطال و از میان علمای متأخر: قرطبی و ابن منیر همان کلام نووی را قبول دارند.
ابن منیر می گوید: آنچه گفته می شود که مخالف با قواعد اسلام است، کتابت آن در زمان کفر می باشد. اما الله متعال بر حسنات او در مسلمانیش ، ثواب افعالی را که انجام می دهد، اضافه می کند. چنانکه کسی که نیت خیر داشته باشد بدون عمل اجر داده می شود و ثواب ناتوان را در حال عجز اضافه می کند و تمام و کمال می دهد، اگر در حال تواناییش آن فعل را انجام داده باشد.
پس زمانی که اجازه کتابت ثواب آنچه که انجام نداده باشد، داده شده است؛ ثواب اعمال نوشته می شود، اما غیر از شروط کامل و تام آن. همچنین بعضی از علما چنین استنباط کرده اند که اجر و پاداش مومنین اهل کتاب (بعد از مسلمان شدن) دو برابر است، چنانکه قرآن و سنت صحیح بر آن دلالت می کند. اما اگر بر همان ایمان اول (بعد از اسلام) وفات کند، هیچ یک از اعمال صالح او نفعی برایش ندارد و به تعبیر قرآن « هَباءً مَنْثُوراً می شود». پس این دلالت بر ثبت ثواب اعمال ایمان اول او دارد، همراه با مضاعف شدن بر اعمال صالح ایمان بعد از اسلام و مسلمان شدنش. عائشه رضی الله عنها در مورد ابن جدعان می پرسد: وما کان یصنعه من الخیر هل ینفعه ؟ ترجمه: آیا اعمال خیری که انجام داده است (مانند صله رحم و صدقه و …) نفعی برای او دارد؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: ” إنه لم یقل یوما رب اغفر لی خطیئتی یوم الدین ” یعنی: نه ! چیزی از آنها به حالش سودی ندارد، زیرا: او در طول زندگی خود حتی یک بار هم نگفت : پروردگارا! خطاهای مرا در روز قیامت بیامرز.
این حدیث شریف بر این دلالت دارد که اگر چنین کلماتی بعد از اسلام آوردن بر زبان می آورد؛ آن اعمالی که در حالت کفر انجام داده است، برای او نفع می داشت.
سپس شیخ آلبانی رحمه الله می فرماید: این همان قول صواب و صحیحی است که مخالفت با آن جایز نیست، چون احادیث زیادی در این مورد وجود دارد. به همین دلیل علامه سندی رحمه الله، در حاشیه خود بر سنن نسائی می فرماید: از این حدیث چنان برداشت می شود که حسنات کافر موقوف بر اسلام آوردن اوست. یعنی اگر اسلام آورد آنها نیز مورد قبول خواهند شد، اما در غیر این صورت خیر. اما آنچه الله متعال می فرماید: { وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَعْمَالُهُمْ کَسَرَابٍ} (النور:۲۹). ترجمه: کافران اعمالشان به سرابی می ماند. حمل بر کسی است که در حالت کفر از دنیا رفته باشد. در واقع دلیلی بر خلاف آن وجود ندارد و فضل الله متعال وسیعتر از آن است.
شیخ آلبانی رحمه الله می فرماید: مانند آیه ای که سندی رحمه الله به آن اشاره کرد آیاتی را ذکر می کنیم: الله متعال می فرماید: { وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ} (الزمر:۶۵) ترجمه: به تو و به یکایک پیغمبران پیش از تو وحی شده است که اگر شرک ورزی کردارت ( باطل و بی پاداش می گردد و ) هیچ و نابود می شود ، و از زیانکاران خواهی بود.
این آیات، بیانگر این است که: اگر در حالت شرک و کفر وفات کند، اعمالش نابود می شود. چنانکه می فرماید: { وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآَخِرَهِ وَأُولَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ} (البقره: ۲۱۷) ترجمه: ولی کسی که از شما از آئین خود برگردد و در حال کفر بمیرد ، چنین کسانی اعمالشان در دنیا و آخرت بر باد می رود ، و ایشان یاران آتش ( دوزخ ) می باشند و در آن جاویدان می مانند.
بر آنچه گذشت مسأله ای فقهی مترتب می شود و آن اینکه: اگر مسلمانی حج گزارد، سپس مرتد شود و سپس به اسلام باز گردد؛ حج او باطل و بی پاداش ونابود نمی شود و لازم نیست آن را اعاده کند. چنانکه این مذهب امام شافعی رحمه الله ، یک قول از لیث بن سعد و قول ابن حزم نیز می باشد. ابن حزم رحمه الله در المحلی (۵/۸۲) می فرماید: مسأله: کسی که حج و عمره انجام داده باشد اما سپس مرتد شود و سپس الله متعال او را هدایت کند و باز به اسلام برگردد، لازم نیست که حج و عمره را اعاده کند و این قول شافعی و یک قول از لیث بن سعد می باشد. امام ابوحنیفه و امام مالک و ابو سلیمان، نظرشان بر این است که: بر او لازم است حج و عمره را اعاده کند و به این آیه استناد می کنند که فرموده: {لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ} (الزمر:۶۵)
این آیه تنها دلیل آنها می باشد، اما باید گفت: الله متعال نفرموده: اگر شرک ورزی کرداری که قبل از شرک ورزیدنت هیچ و نابود می شود! بلکه افزودن این گفته به کلام الله متعال جایز نیست. خداوند متعال در این آیه می فرماید: اعمالی را که بعد از شرک انجام داده و در همان حالت شرک و کفر وفات کرده است، نابود می کند نه بعد از اسلام آوردن او. و اینکه می فرماید: {وَلَتَکُونَنَّ مِنْ الْخَاسِرِینَ} بیان می دارد:
شخص مرتد زمانی که به اسلام بازگشت؛ اعمال صالحی که قبل از اسلام انجام داده است، نیست و نابود نمی شود؛ بلکه مکتوب است و شاید سبب داخل شدن به بهشت او نیز شود. چرا که هیچ خلافی میان امت وجود ندارد که شخص مرتد زمانی که به اسلام باز گردد؛ از زمره خاسرین خارج شده و جزو مفلحین و رستگاران است. پس معلوم شد:
شخصی که عملش نابود می شود، کسی است که بر کفر از دنیا رفته باشد که بدون شک جزو خاسرین و زیانکاران است. اما کسی که بعد از کفر اسلام و ایمان بیاورد، جزو خاسرین نمی باشد.
الله متعال می فرماید: { وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُولَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالْآَخِرَهِ} (البقره: ۲۱۷)
ترجمه: ولی کسی که از شما از آئین خود برگردد و در حال کفر بمیرد ، چنین کسانی اعمالشان در دنیا و آخرت بر باد می رود. همچنین می فرماید: { أَنِّی لاَ أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى} (آل عمران: ۱۹۵) ترجمه: من عمل هیچ کسی از شما را که به کار پرداخته باشد – خواه زن باشد یا مرد – ضائع نخواهم کرد. و می فرماید:
{فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْرًا یَرَه} (الزلزله:۷)
ترجمه: پس هرکس به اندازه ذرّه غباری کار نیکو کرده باشد ، آن را خواهد دید ( و پاداشش را خواهد گرفت ) . این آیات عام هستند و تخصیص کردن آنها جایز نیست.
همچنین در صحیحین آمده که: عَنْ حَکِیمِ بْنِ حِزَامٍ – رضی الله عنه – قَالَ: قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، أَرَأَیْتَ أَشْیَاءَ کُنْتُ أَتَحَنَّثُ بِهَا فِی الْجَاهِلِیَّهِ، مِنْ صَدَقَهٍ، أَوْ عَتَاقَهٍ، وَصِلَهِ رَحِمٍ، فَهَلْ فِیهَا مِنْ أَجْرٍ؟ فَقَالَ النَّبِیُّ – صلى الله علیه وسلم – : «أَسْلَمْتَ عَلَى مَا سَلَفَ مِنْ خَیْرٍ».
ترجمه: ازحکیم بن حزام – رضی الله عنه – روایت است که عرض کرد: ای رسول خدا! من درزمان جاهلیت، کارهای نیکی از قبیل صدقه دادن, آزاد کردن غلام و صله رحم را بخاطر تقرب به خدا، انجام می دادم. آیا برای آنها اجری به من می رسد؟ آنحضرت – صلى الله علیه وسلم – فرمود: برکت همان کارهای خیر بود که مشرف به اسلام شدی».
ابن حزم در المحلی (۵/۸۴) می گوید: پس اگر مرتد و یا کافری که مسلمان می شوند؛ از برکت همان کارهای خیری بوده که قبلا انجام داده اند. مثلاً اگر شخص کافری مانند صابئین زمانی که حج گزارند و بعد از مدتها اسلام بیاورند، حج آنها مورد قبول الله متعال واقع نمی شود، چرا که از واجبات حج و سایر شرائع این است که طبق دستورات الله و رسول باشند و فرموده که
{وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلاَمِ دِیناً فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَهِ مِنَ الْخَاسِرِینَ} (آل عمران:۸۵)
ترجمه: و کسی که غیر از ( آئین و شریعت ) اسلام ، آئینی برگزیند ، از او پذیرفته نمی شود ، و او در آخرت از زمره زیانکاران خواهد بود.
و پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید: « مَنْ عَمِلَ عَمَلاً لَیْسَ عَلَیْهِ أَمَرْنَا فَهُوَ رَد» (متفق علیه) ترجمه: کسی که عملی را انجام دهد که دستور ما برآن نباشد مردود است. پس شخص صابئی حج را چنانکه یوراسیف یا هُرْمُسُ ،گفته اند انجام می دهد که مورد قبول درگاه الله متعال نمی باشد. وَبِاَللَّهِ تَعَالَى التَّوْفِیقُ.
پس وقتی چنین است، منافاتی بین آن و حدیث صحیح مسلم وجود ندارد.حدیث چنین است :
« إِنَّ اللَّه لا یَظْلِمُ مُؤْمِناً حَسَنَهً یُعْطَى بِهَا فی الدُّنْیَا، وَیُجْزَى بِهَا فی الآخِرَه، وَأَمَّا الْکَافِر، فَیُطْعَمُ بِحَسَنَاتِ مَا عَمِلَ للَّهِ تعالى ، فی الدُّنْیَا حَتَّى إِذَا أَفْضَى إِلى الآخِرَه ، لَمْ یَکُنْ لَهُ حَسَنَهٌ یُجْزَى بِهَا » روایت مسلم.
ترجمه: خداوند مؤمنی را مورد ستم قرار نمی دهد، در برابر نیکی در دنیا به وی اجر ارزانی شود و در آخرت هم جزای خیرش را دریابد. و اما کافر: در برابر نیکی هایی که برای خدا انجام داده در دنیا رزق داده می شود، ولی چون به آخرت رسد نیکی ای برایش نمی ماند که در برابرش به وی مزد داده شود.
چرا که مراد از کافر در این حدیث، کافری است که در علم خداوند با همان حالت کفر از دنیا رفته است، چون می فرماید: « حَتَّى إِذَا أَفْضَى إِلى الآخِرَه ، لَمْ یَکُنْ لَهُ حَسَنَهٌ یُجْزَى بِهَا » اما کافری که در علم خداوند چنین است که مسلمان شود و با ایمان وفات کند؛ به اعمال صالحی که در حال کفر انجام داده جزا داده می شود، چنانکه در احادیث متقدم فهمیده شد، مانند: حدیث حکیم بن حزام که ابن حزم در کلامش به آن اشاره کرد. حدیث را بخاری، مسلم، ابوعوانه و امام احمد روایت کرده اند.
همچنین این مفهموم را می توان از حدیث عایشه رضی الله عنها که در مورد ابن جدعان پرسیده بود؛ فهمید چنانکه فرمود:« لَا یَا عَائِشَهُ إِنَّهُ لَمْ یَقُلْ یَوْمًا رَبِّ اغْفِرْ لِی خَطِیئَتِی یَوْمَ الدِّینِ» این حدیث چنانکه قبلا توضیح دادیم، بر این دلالت می کند که کافری که اسلام بیاورد، اعمال صالحی که در جاهلیت انجام داده، برای او نفع داشته و پاداش داده می شود، برخلاف کسی که در حالت کفر از دنیا رفته باشد.
همچنین از این حدیث چنین در می یابیم که: اهل جاهلیتی که قبل از بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم وفات کرده اند؛ از اهل فتره نبوده که دعوت پیامبران به آنها نرسیده باشد. چرا که اگر چنین می بود، ابن جدعان مستحق عذاب نمی بود و همچنین پیامبر صلی الله علیه وسلم والدین خود را از اهل آتش معرفی نمی کرد. والله أعلم.
وسبحانک اللهم وبحمدک أشهد أن لا إله إلا أنت أستغفرک وأتوب إلیک وصلى الله على محمد النبی الأمی وعلى آله وصحبه وسلم