محبت چیست؟ اسباب و عوامل ایجاد محبت چیست؟ آثار و شواهد محبت
محبت چیست؟ اسباب و عوامل ایجاد محبت چیست؟ آثار و شواهد محبت
نویسنده : امام ابنقیم جوزی، تلخیص محمداحمد الراشد/ مترجم محمدحسین احمدس تبار
کسی محبت را درک میکند که طعم آن را چشیده باشد.
محبت را جز به محبت نمیتوان تعریف کرد و هر تعریف دیگری آن را محدود و مبهم میسازد. تعریف محبت همان وجود محبت است و با کلمه و عبارتی روشنتر از محبت نمیتوان آن را توصیف کرد. مردم تنها در مورد اسباب، موجبات، نشانهها، شواهد، ثمرات و احکام آن سخن میگویند و تعریفهای آنان پیرامون این شش مورد است و برحسب تجربیات شخصی، مقام، احوال و قدرت بیان عبارتهایشان در این زمینه متنوع است.
ریشهی این کلمه در زبان عربی پیرامون پنج معنی و مفهوم است:
- پاکی و سفیدی که برای بیان سفیدی، درخشندگی و طراوت دندانها میگویند: «حَبَبُ الأسنانِ».
- بروز و ظهور و بلندی که از این جهت به حبابهایی که بر اثر باران شدیدی بر روی آب ظاهر میشوند، «حَبَبُ الماءِ» یا حبابهای آب میگویند. حباب کاسههای پر نیز به همین صورت است.
- اقامت، ماندگاری و ثابت ماندن که از این جهت هرگاه شتر زانو بزند، میگویند: «حَبَّ البَعیرُ وَ أحَبَّ».
شاعر میگوید:
حَلَّتْ عَلَیْهِ بِالفَلَاهِ ضَرْباً | ضَرْبَ بَعِیرِ السَّوْء إذْ أحَبَّا |
- لب و مغز و جوهرهی چیزی که از این جهت به عمق و سویدای دل میگویند: «حَبّهُ القلب» هم چنین به یک دانه از حبوبات میگویند: «حَبّه» زیرا اصل و بنیان آن چیز است.
- نگهداری و نگه داشتن و از این جهت به ظرفی که آب در آن نگهداری میشود میگویند: «حِبُّ المَاء». معنی ثبوت و ماندگاری نیز از آن برداشت میشود.
بدون شک این پنج مورد لازمههای محبت هستند. زیرا محبت عبارت است از: صفا و خلوصِ دوست داشتن و به هیجان آمدن خواست و میل درونی و قلبی برای محبوب، بروز و ظهور خواست و میل قلبی به سبب وابستگی و دلبستگی به محبوب، میل و اشتیاق پایدار و ماندگار به محبوب و جدا نشدن آن از قلب و بخشیدن بهترین و ارزشمندترین چیز به محبوب که همان قلب است و یک سو شدن همهی خواستهها، ارادهها و همتها به سوی محبوب.
در مورد محبت سخنها گفتهاند، از جمله:
ـ محبت یعنی میل دائمی با قلبی شیدا و شیفته.
این تعریف، محبت خاص و عام و صحیح و سقیم را از هم جدا نمیسازد.
ـ برگزیدن و ترجیح دادن محبوب بر همهی تعلقات.
این نیز یکی از احکام و یکی از آثار و نشانههای محبت میباشد.
ـ موافقت و هم سویی با محبوب در حضور و غیاب.
این نیز یکی از مقتضیات و موجبات محبت است و کاملتر از دو تعریف قبلی میباشد، زیرا به صورتی ویژه محبت راستین، ویژه و بیشائبه را شامل میشود و اگر میل به محبوب و برگزیدن او با موافقت و هم سویی با محبوب همراه نباشد، چنین محبتی ناقص و معیوب است.
ـ بسیار شمردن جرم و کوتاهی اندک و ناچیز شمردن طاعت و عبادت بسیار.
ـچسبیدن و ملزم شدن به اطاعت و عبادت و دوری و هجرت از مخالفت و سرپیچی.
این سخن سهلبن عبدالله میباشد و یکی از احکام و موجبات محبت به شمار میرود.
ـ محبت آن است که شخص سراپای وجودش را به محبوب ببخشد و چیزی برای خود باقی نگذارد.
این سخن ابوعبدالله قریشی و یکی از احکام و موجبات محبت است. منظور این است که بنده عزم، اراده، خواست، افعال، جان، مال و وقت خود را تقدیم محبوب کند و آنها را وقف رضایتمندی و پسند محبوب نماید و تنها بخشی را برای خود برگیرد که محبوب به او اختصاص داده است.
جامعترین سخن در مورد محبت آن است که ابوبکر کتانی میگوید: در موسم حج، در مکه، مسألهای در مورد محبت مطرح شد و بزرگان در مورد آن سخن گفتند. جنید بغدادی در میان آن جمع از همه کوچکتر بود. گفتند: ای عراقی نظرت را بگو. او سرش را پایین انداخت و اشک از چشمانش جاری شد و سپس گفت: بندهای که از نفس خود بریده و به ذکر پروردگار پیوسته باشد، بندهای که در پی ادای حقوق خداوند برآید، با چشم دل به او بنگرد، بر اساس اوامر الهی لب به سخن گشاید و از خدا سخن بگوید، حرکتش به امر خدا و سکونش با خدا باشد. یعنی در همه حال بر اساس امر و رضایت خدا، برای خدا و با خدا باشد.
بزرگان همه گریستند و گفتند: بالاتر از این سخن نیست. خداوند تو را پاداش دهد ای تاج العارفین.
اسباب و عواملی که سبب جلب و ایجاد محبت میشوند، ده مورد هستند:
- تلاوت قرآن و تدبر و اندیشه در معانی و مقاصد آن.
- تقرب به خداوند با انجام نوافل پس از فرایض و واجبات که بنده را علاوه بر محبت به درجهی محبوبیت میرساند.
- ذکر همیشگی پروردگار در همهی اوضاع و احوال با زبان، قلب، عمل و حال. سهم بنده از محبت به میزان ذکر او بستگی دارد.
- ترجیح خواست محبوب بر خواستههای شخصی به هنگام غلبهی امیال نفسانی و حرکت به سوی خواستههای محبوب با وجود دشواری.
- مشاهده و شناخت قلب از اسماء و صفات الهی و گشت و گذار قلب در بوستان معرفت الهی، زیرا هر کس خدا را با اسماء، صفات و افعالش بشناسد، بدون شک عاشق او میشود.
- مشاهدهی نیکی، برّ، احسان و نعمتهای ظاهری و باطنی پروردگار که سبب ایجاد محبت میشوند.
- این مورد از همه شگفتانگیزتر است، یعنی: فروتنی و دلشکستگی کامل در پیشگاه پروردگار که بیان آن در قالب کلمات و عبارات نمیگنجد.
- خلوت با پروردگار به هنگام نزول الهی به هدف مناجات با او، تلاوت کلام او، ایستادن در پیشگاه او با حضور قلب، رعایت ادب کامل بندگی و ختم نمودن آن با استغفار و توبه.
- هم نشینی با عاشقان راستین، چیدن بهترین محصول از سخنان آنان و دم فرو بستن مگر هنگامی که سخن گفتن مصلحت و منفعتی برای خود و دیگران در برداشته باشد.
- دوری از هر عامل و سببی که بین قلب و خداوند فاصله ایجاد میکند.
به وسیلهی این اسباب دهگانه، عاشقان به منازل محبت دست مییابند و به محبوب میرسند. ملاک همهی این موارد دو چیز است:
الف) آمادگی روح برای این کار.
ب) باز و گشوده شدن چشم بصیرت.
سخن در این زمینه دارای دو وجه است: محبت بنده نسبت به پروردگار و دیگری محبت پروردگار نسبت به بنده.
عارفان بر آن اجماع دارند که خداوند آنان را دوست دارد و آنان نیز خداوند را دوست میدارند و محبت پروردگار در مقیاس و میزان نمیگنجد و هیچ محبتی مانند آن نیست و محبت، حقیقت «لا اله الا الله» میباشد. محبت پرورد
گار نسبت به بندگان، اولیاء و پیامبرانش نیز چیزی فراتر از رحمت، احسان و عطایش میباشد، زیرا این موارد از آثار و موجبات محبت هستند و از آنجایی که خداوند آنان را دوست دارد، بهرهی آنان از رحمت، احسان و نیکی پروردگار بیشتر است.
همهی دلایل و شواهد عقلی، نقلی، فطری، قیاسی و غیره محبت پروردگار و بندگان نسبت به یکدیگر را به اثبات میرسانند.
—————————-
منبع : تهذیب مدارجالسالکین /نویسنده : امام ابنقیم جوزی، تلخیص محمداحمد الراشد/ مترجم محمدحسین احمدس تبار / نشر آراس