۳۳- پندهای حکیمانه ابن عطا اسکندری، در باب تربیت و تزکیه، حکمت وجوب نماز
۳۳- پندهای حکیمانه ابن عطا اسکندری، در باب تربیت و تزکیه، حکمت وجوب نماز
? باب چهام حکم نماز ـ وجوب عبادات کلید ورود بهشت است
?۳۳ – مصنف) می فرمایند: در جواب این سؤال که آن حضرت فرمودند: قره عینی فی الصلوه (خنکی چشمان من در نماز است) آیا این مقام فقط مخصوص شماست و یا دیگری نیز از آن سهمی دارد؟ بدون تردید مشاهده جلال و جمال خداوند، خنکی چشم و لذت های روحانی قلب به قدر شناخت و عرفان مشهود حقیقی میسر می گردد، عرفان و شناخت هیچکس به مقدار عرفان آن حضرت و نیست؛ بنابراین خنکی چشم هیچکس به مقدار خنکی چشم ایشان نیست. و اینکه ما گفتیم خنکی چشم آن حضرت به مشاهده جلال الله تبارک وتعالی در نماز است علتش آن است که خود آن حضرت در کلامشان فرموده اند: «فی الصلوه»، و لفظ بالصلوه را به این جهت نفرموده اند که خنکی چشم ایشان به غیر از پروردگار با هیچ کس و هیچ چیز دیگر صورت نمی گیرد، و چگونه می تواند صورت گیرد درحالی که خود ایشان دیگران را به رسیدن به این مقام راهنمایی می فرمودند و با فرموده خویش که «الله را این گونه عبادت کنید گویا که او را می بینید دیگران را امر به رسیدن به این مقام می فرمودند و مشاهده ماموی الله ، به همراه رؤیت الله امری است محال. اگر کسی بگوید خنکی چشم در نماز به این جهت صورت می گیرد که به سبب فضل و احسان خداوند بوده که نماز ادا شده است، پس چرا نمیتواند سردی چشم و باعث خوشحالی نباشد؟ و الله تبارک وتعالی خودشان فرموده اند: به فضل خدا و رحتمش، باید شادمان گردند. بدانید برای کسانی که تفکر و تدبر می کنند جواب این سؤال در خود این آیه شریفه نهفته است؛ چنانکه خداوند فرمودند که مردم برآن شادمان باشند و نفرمودند: ای محمد! تو بر آن شادمان باش. حاصل این مطلب این است که به مردم بگو بر احسان و فضل الهی شادمان باشند، و در آبهای دیگر به صورت اشاره فرموده اند: (ای محمد) بگو خدا (یعنی با او شادمان هستم) آنگاه آنان را سرگرم
کندوکاوشان واگذار
?آن حضرت فرمودند: جعلت قره عینی فی الصلوه؛ یعنی خنکی چشمان من در نماز گذاشته شده است، یعنی با خواندن نماز بسیار مسرور و دچار لذت روحانی می کردم، کسی از مصنف سؤال می کند که این مقام مخصوص آن حضرت بوده است و یا دیگران نیز از آن سهمی داشته اند؟ مصنف محوله
جواب میدهند که خنکی چشم ها و لذت های روحانی قلبی دیگر در نماز، با مشاهده جلال و جمال خداوند نصیب اهل معرفت میگردد. مشهود، یعنی خداوند، هر قدر معرفت و شناخت بیشتر نصیب بندهای قرار گیرد، به همان قدر در نماز لذت های روحانی افزایش می یابد و این مشخص است که شناخت و معرفت آن حضرت را از همه بیشتر است؛ بنابراین لذت های روحانی و خنکی چشمان ایشان در نماز از همه مردم بیشتر بوده است. خلاصه جواب این است که خنکی چشم و لذت های روحانی در نماز فقط مخصوص آن حضرت و نیست بلکه بندگان دیگر نیز می توانند از آن بهره مند گردند، فرق در این است که خنکی چشم و لذتهای روحانی آن حضرت موافق با منزلت و مقام ایشان است. خنکی چشم و لذت های روحانی نصیب کسی می گردد که دچار وساوس نفسانی و شیطانی نشود و کسی که مبتلا به خیالات و وسوسه ها باشد خنکی چشم و لذت های روحانی نصیب او نمی گردد، اما اینکه گفتند آن حضرت و با مشاهده حضرت حق در نماز چشمانشان خنک می گشت و نگفتند با خود ذات نماز چشمانشان خنک می گشت علتش آن است که در حدیث آمده است: جعلت قره عینی فی الصلوه، آن حضرت در این حدیث اشاره داشتند که خنکی چشمان من در نماز گذاشته شده، یعنی من با مشاهده حضرت حق در نماز، لذت میبرم و نفرمودند خنکی چشمان من با نماز است، و علتش این است که خنکی چشمان آن حضرت مولانا با غیرالله نبوده است و ذات نماز مشخص است که غیرالله است، خنکی چشمان آن حضرت را چگونه می تواند با غیرالله باشد در حالی که خود ایشان می فرمودند: خدا را آنگونه عبادت کن، گویا او را می بینی. وقتی بنده ای به این مقام برسد، بدون الله تبارک وتعالی هیچ چیز برایش باقی نمی ماند و نگاهش از غیرالله بر چیده می شود، حتی که در خود نیست میشود. نماز فعل ہندگان است و در غیرالله داخل است؛ بنابراین خنکی چشمان و لذت معنوی فقط با حضور حضرت حق تبارک وتعالی صورت می گیرد.
اگر کسی این شبه را وارد کند که خنکی چشمان و کسب لذت های معنوی با نماز هم صورت می گیرد، چراکه ذات نماز فضل و رحمتی از خداوند است و فضل خداوند شامل حال بنده شده که توانسته است نماز را بخواند، بنابراین بنده محب چگونه با آن خوشحال و مسرور نباشد، و خوشحال شدن بر فضل و رحمت خداوند، خود دستوری از جانب الله تبارک وتعالی است، چنانکه می فرمایند: (قل بفضل الله وبرحمته فبذلک فلیفرحوا (یونس ۱۸)؛ یعنی (ای محمد) به فضل خدا و رحمتش، باید شادمان گردند، پس نماز هم فضل و رحمت خداوند است؛ بنابراین مردم باید بر آن خوشحال باشند و اگر بر آن خوشحال باشند چه اشکالی دارد؟ جواب این اشکال در خود این آیه: قل بفضل الله وبرحمته فبذلک فلیفرخواه (یونس ۱۸)، وجود دارد؛ در آیه آمده است که مردم به فضل و رحمت خداوند شادمان باشند و نیامده است که ای محمد شما با آن شادمان باشید، نتیجه این می شود که مردم با فضل و رحمت خداوند شادمان باشند و توای محمدم ، با ما شادمان باش؛ چنان که در جایی دیگر می فرمایند: (ثل الله ثم ڈرهم فی خوضهم یلعبون» (انعام: ۹۱)؛ یعنی: بگو الله، (یعنی من با الله شادمان هستم)، سپس آنان را سرگرم مشغول بودن در لهو و لعبشان واگذار.
? منبع: الحکم العطائیه ـ مترجم: عبدالجلیل رحمت زهی
? @eslahe