نقش افکار داروین در نژادپرستی
نقش افکار داروین در نژادپرستی
نویسنده: دکتر ایاد قنیبی
بررسی نژاد پرستی تا زمانی که در مدارس آمریکا، عقیدهٔ داروینیسم تدریس میشود، این کشور همچنان به تفرقه میان سفیدپوستان و سیاهپوستان مبتلا خواهد بود؛ عقیدهای که حتی با شعارهای «برابری» خودشان هم در تعارض است!
تا هنگامی که از داروین به عنوان «کاشف» حقیقتِ خاستگاه انسان و موجودات، تجلیل میشود، این مشکل پابرجا خواهد ماند.
داروین در کتاب خود، با عنوان «خاستگاه انسان»، از انسان سفیدپوستِ اروپایی به عنوان گونهٔ «تکاملیافتهتر» سخن میراند و دیگر امتها را در ردههای میانی «نیاهای حیوانی» و «انسان» قرار میدهد؛ چراکه تکامل آنان هنوز کامل نشده است! از دیدگاه او، این امتها (گونهها) در مقایسه با اروپاییان، در برخی صفات همچون رنگِ پوست، پهنای سر، چسبیدگی بینی، برآمدگی پیشانی و یا بزرگی حجم فک و لبها به حیوانات نزدیکترند.
او در ادامه چنین نتیجه میگیرد که نژادهای تکاملیافته ترِ انسان، به تکامل خود با کشتار نژادهای کمترتکاملیافته ادامه میدهند و این امر، شالودۀ «داروینیسم اجتماعی» تلقی میشود؛ به این معنا که قوانین زیستشناختی داروین در گسترهٔ اصول جامعهشناختی به اجرا درآید.
او در فصل ششم کتاب خود مینویسد:
” At some future period, not very distant as measured by centuries, the civilized races of man will almost certainly exterminate & replace the savage races throughout the world.”
(Charles Darwin (1871) The Descent of Man, 1st edition, pages 168 -169.)
ترجمه: «بدون تردید، در آیندهای نزدیک – که با سنجش در مقیاس سدههای زمانی، چندان دور نخواهد بود – نژادهای متمدن انسانی نژادهای وحشی سراسر جهان را نابود خواهند کرد و جایگزین آنها خواهند شد.»
(چارلز داروین، خاستگاه انسان، چاپ اول، صص ۱۶۹-۱۶۸، سال نشر: ۱۸۷۱ میلادی)
این عقیدهٔ خرافهپردازِ تکامل به عنوان «حقایقی زیستشناختی» به دانشآموزان آمریکایی آموزش داده میشود؛ بنابراین، از کنشهای نابهنجاری که هرازگاهی با وجود شعارهای «برابری» تکرار میشود، نباید شگفتزده شد.
در آمریکا، برخی سفیدپوستان و افرادی از دیگر نژادهای ناهمگون به انکار تفرقهٔ نژادی پرداخته و در بحران جورج فلوید در کنار سیاهپوستان قرار گرفتهاند؛ اما مادامی که ریشههای تروریسم در برنامههای درسی این کشور خشکانده نشوند، چنین دژآشوبهای ناگواری تکرار میشوند؛ تروریسمی که اختلاف و کشمکش میان انسانها را برحسب رنگ پوست آنها، در ژرفای اندیشهشان نهادینه میکند!
پس خداوند متعال را ستایش میکنیم که میفرماید:
{یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ}
«ای مردم! بیشک ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، همانا گرامیترین شما نزد خدا، پرهیزگارترین شماست، بیگمان خداوند دانای آگاه است.»
همچنین خداوند را بخاطر دینی ستایش مینماییم که پیامبرش ﷺ فرموده است: «ای مردم! همانا خدای شما یکی است و پدر شما یکی است. هیچ عربی بر غیرعرب و هیچ غیرعربی بر عرب و هیچ سرخپوستی بر سیاهپوست و هیچ سیاهپوستی بر سرخپوست برتری ندارد؛ مگر به تقوا.»
خدا را بابت نعمت اسلام سپاس میگوییم.
ترجمه: «رد شبهات ملحدین»