سياسي اجتماعيمطالب جدید

تحلیلی بر انقلاب مصر و چالش کودتا و جریانهای درگیر مسأله

تحلیلی بر انقلاب مصر و چالش کودتا و جریانهای درگیر مسأله

نویسنده: احمد احمدیان

کشور مصر:

مصر سرزمینی به قدمت تاریخ ،تمدنی دیرین در کنار نیل آبی ونیلگون با مردمان سخت کوش وفلّاحان صبور، تمدنی در کنار سینا ،با رمز وراز ها ومناجات موسی و پروردگار جهان ،تمدنی با اهرام ثلاثه یکی از عجایبات هفتگانه ی جهان که از تلاطم ایام  وکشمکشهای موسا ی نبی علیه السلام با فرعون وفرعونیان حرف وحدیث ها دارد. مصری که دگر بار میرود به فرموده ی قرآن (وتلک الأیام  بین الناس )در صحنه ی رویارویی حق وباطل ،این تقابل همیشه ای موجود حیات بشری در گذر زمان ،وخیزش بهای عربی ورق بخورد .و باری دیگر قدرت مشتان گره کرده مردم دیار نیل چون عصای سحّار موسی سلطه سرکوبگران وسر سپردگان بی هویت واجیر غرب را ،که سالها مردم این دیار را در عقب ماندگی سیاسی ،اجتماعی وخواری وذلت در پذیرش قرارداد نگین «کمپ دیوید »وتلاش در تأمین حفظ امنیت وآسایش مرزهای شیشه ای اسرائیل غاصب نگه داشته است ،به زیر بکشاند ، وطبق وعده ی الهی وراهنمایی آیه [لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم ]هویت وشخصیت وکرامت انسانی مردم این سرزمین را به خودشان برگرداند .

همانطور که شاهدیم ،طی دو سال گذشته خیزش بهار عربی وانقلاب آزادی ملتها در رژیمهای دست نشانده غرب واغلب کودتایی ژنرالها ،در کشور های عربی که شروع شده، هنوز ادامه دارد .هرچند در هیچ کدام از این کشورها هر آنچه خواست وآرمان مردم و بر آمده از اراده ی آنان بوده تحقق پیدا نکرده، ومردم نتوانسته اند به طور مطلوب سرنوشت خود را رقم بزنند وساختار سیاسی حاکمان مستبد و وابسته را تغییر دهند ،آنهم به دو دلیل .۱-عدم رشد سیاسی مردم واحزاب در تعاملی منطقی ودمکراتیک با همدیگر. ۲-وابستگی وسرسپردگی رژیمهای قبلی با مرکزهای نیرنگ پردازی غرب ، که بدون استثناء در تمام این کشورها ،خصوصا حوزه نفت خیز ومهم خاورمیانه دخالتهای پشت پرده وآشکار دارند،واین امرچیزی جدیدی نیست وسابقه ی آن به دوران استعماربرگشته وتاکنون بلکه قوی تروپیچیده ترادامه دارد.وبا بهره گیری از ابزارهای (شیطنت ،زر وزور وتزویر ونیرنگ بازی وسیاست پردازی اهریمنانه )در ایجاد تفرقه وشکاف از رسیدن به اهداف این انقلابات جلوگیری می کنند .دررابطه با انقلاب مصر لازم است ،در فرایند وپیروزی انقلاب ،مفاهیمی را باز خوانی کنیم .

انقلاب وبازخوانی مفاهیم :

تعریف انقلاب از اقوال «جفری ام الیورت ورابرت رجینالد »در فرهنگ اصطلاحات سیاسی ،استراتژیک ترجمه ی حسن رئیس زاده ،انتشارات معین (۷۳)

(REVOLUTION)انقلاب ،تعریف انقلاب:یعنی دگرگونی ریشه ای در نهادهای اجتماعی ،سیاسی واقتصادی یک کشور که از یک طغیان بزرگ، ویا واژ گونی در حکومت ورژیم موجود ومستقر صورت میگیرد .انقلاب ها معمولاً در نتیجه نارضایتی های خلقی از رژیم مستقر وسیاست های سر آمدانِآنست .آنچه از یک انقلاب انتظار میرود تحقق صلح وازادی وعدالت میان اقشار وتوده های مردم است ، که الزاماً تحقق آن مستلزم تغییر وبر کندن آثار وبقایای حاکمان ونظام قبلی است .انقلاب سرشار از خطرها وفرصت هاست .انقلاب ها در بیشتر موارد دگرگونی های مورد نظر توده ها را به بار نمی آورد .

مفهوم ومعنی دموکراسی (Democrote)وانتخابات :تعریف دموکراسی ،یعنی حکومت مردم بر مردم ،از طریق دخالت خود مردم با مشارکت وریختن آراء به صندوقهای رأی ،با حضور حداکثری وآزادانه ی مردم آن کشور وآن دیار،برای ابراز انتخاب ودفاع از باورها وارزشها ، وانتخاب کاندیدای قابل قبولشان در انتخابات پارلمانی ،ریاست جمهوری وایالتی ،به طور مستقیم جهت تعیین سرنوشت .که در هر حال و شرایطی میزان رأی ونظر اکثریت ملت است،که قاطع بوده ودر وضع هر قانون وتغییری مؤثر می باشد .ص۱۲۱ فرهنگ واژهای مکتبهای سیاسی چاپ اول۶۷-نشر خورشید (مسعود خدایار )

تعریف کودتا (coupdetat):

قیام یا اقدام خشن وناگهانی یک گروه سیاسی ونظامی که به منظور ساقط کردن وخارج کردن قدرت از چنگ حکومت مستقر وموجود ،یا به عبارت دیگر تغییر نا گهانی در حکومت موجود ومستقر با توسل به قوه قهریه ونظامی ودر اختیار گرفتن قدرت توسط نظامیان یا افراد مورد نظر آنان .

نگاهی اجمالی به اوضاع سیاسی ، وجغرافیای مصر:

«تیری دژاردن »در کتاب واثر خویش بنام «صد میلیون عرب »ترجمه حسین مُهری انتشارات قدس سال ۵۷ چاپ دوم در ص۳۱

مینویسد :مصر ، خو.اه نا خواه ،همواره گرانیگاه جهان عرب خواهد بود برای جهان عرب ،هیچ رویداد مهمی در جای دیگر جز قاهره رخ نخواهد داد ،رویداد مهمی که در قاهره رخ دهد ،همواره نتایج بنیادی برای جهان عرب خواهد داشت .

اوضاع سیاسی و ظهور احزاب در مصر:

شاید اخوان المسلمین از اولین احزاب اسلامی در مصر باشد که به سال ۱۹۲۸ توسط شهید حسن البنا۸۵سال پیش تأسیس شد.این حزب با ترویج شعائر مذهبی سعی داشت از نفوذ فرهنگ غرب جلوگیرینماید .پذیرش این تفکر در جامعه مصر به خوبی گسترش یافت و وارد مباحث سیاسی جامعه ومحافل گشت، و در اینموقعیت بود که دست ناپاک غربیها برای خاموش کردن دعوت وتبلیغ این حرکت در جامعه مصر از آستین حکومت فاروق بیرون آمد و در ۱۲ فوریه ۱۹۴۹ حسن البنا توسط افرادی مسلح شهید شد .وبا انتخاب حسن الهضیبی مرشد دوم رهبری اخوان ،دعوت تداوم یافت . و در سال ۱۹۵۴ دادگاه ناصر، اخوان را به اتهام سوء قصد به جان ناصر متهم کرده وزمینه فرصت سرکوب این حزب اسلامی را فراهم نمود ؛وباصدور حکم ودستور شورای فرماندهی انقلاب ،اخوان المسلمین را منحل وسران ورهبران برجسته ی آن را دستگیر واعدام نمود ،از جمله، عبدالقادر عوده ،شیخ محمد علی فرغلی ،سید قطب وصالح عشماری. در دوران انور سادات وبه سال ۱۹۷۹ دوباره موج جدیدی از هجوم بر اخوان آغاز شد وجمع زیادی روانه زندان شدند . پس طی دوران ۸۵سال مبارزه ی فرهنگی سیاسی ،اخوان توانست بیشترین مسئولیت مبارزات سیاسی جامعه مصررابدورازخشونت به دوش کشد وکارنامه ای درخشان ازمبارزات سیاسی اجتماعی خورا با پیشکش نمودن  شهدا وخیل زندانیان سیاسی ودربند،به جامعه ی درتکاپوی مصربرای آزادی ورهایی ورسیدن به جامعه ای دمکراتیک راتقدیم نماید. واین این چند ده کارکردومبارزات، برگ درخشان وزرینی است انکارناپذیرازمبارزات اخوان برای هروجدان بیداروهرانسان آزادودمکرات.

همزمان با اخوان وبعدازآن احزاب دیگری چون ،حزب دموکراتیک ملی ،حزب سوسیالیت عرب،حزب سوسیالیت لیبرال ،حزب کارگران سوسیالیت ،حزب کمونیست مصر ،حزب ناصریسم وحزب وفد وبعداً الجهاد شکل گرفتندوبه میدان آمدند.

در طی دوران ناصر وسادات ومبارک جامعه مصر ،جامعه ای بسته وبه دوراز آزادی اندیشه ،دوران اختناق خود را سپر ی نمود .وبا ترور سادات در سال ۱۹۸۱ توسط خالد اسلامبولی از گروه اسلامی الجهاد، در سال ۱۹۸۲ حُسنی مبارک به رئیس جمهوری رسید .  حدود ۲۰ سال روش اختناق وسرکوب وعقب ماندگی سیاسی ،اجتماعی را برای مردم مصر به ارمغان آورد ،تنها تلاش واهتمامش پایبندی چاکرانه وخادمانه، به قرارداد «کمپ دیوید » بود،که عبارت بودازحفظ امنیت مرزهای اسرائیل، وحفظ موقعیت خودش در قدرت .

موقعیت مصر از دید غربیها :

کشور مصر حدود ۱۳۵ کیلومتر مرز مشترک با اسرائیل دارد که از این مقدار مرز،حدود ۶ کیلومتر آن مرز رفح که مرزنوار غزه با مصر است ،وتنها مسیر ورود وخروج کالاومایحتاج به باریکه ی غزه است .ویکی از مفاد قرارداد نگین وخیانتکارانه وجنایتکارانه ی «کمپ دیوید »بستن این گذرگاه از مردم غزه ومحروم نمودن آنان ازدسترسی به جهان آزاد میباشد .واین فاکتور مهم واستراتژیکیست که بروضعیت تداخل مستقیم آمریکا واسرائیل برمصر سایه افکنده است.از سوی دیگر آبراه کانال سوئز است ،که مسیر کشتی های اقیانوس هند از طریق دریای سرخ به آبهای مدیترانه واروپا را میسر نموده و به نحوی موقعیتی سوق الجیشی ای به کشورمصر بخشیده است .این موقعیت مصر بود ، که ناپلئون را واداشت قبل از سال ۱۸۰۲ میلادی به مصر حمله کرده وآن را تصرف نمایدوبه  به طمع حفر کانال سوئز دست به این کار زند ،ولی از اجرای این تصمیم ناکام ماند ،وتوسط روسیه وانگلستان این طعمه پس گرفته ،و مصر از تصرفش خارج شد و۵۷ سال بعد سال ۱۸۶۹ ودر زمان سعید پاشا کانال سوئز اجرا گردید .اینست به قول تیری دژ اردن مصر،گرانیگاه جهان عرب است .

آیا نیت استعمار عوض شده :

بنده معتقدم نیت استعمار گران دیروز که امروز زیرلوای  (عوامفریبانه ی دفاع ازحقوق بشرودمکراسی  ) بایکه تازی ایالت متحد امریکا وهمپیمانانش درراستای کسب منافع خود ومدیریت جهان  ودرراستای اهدافشان،نه تنها  عوض نشده ، بلکه امروزبا وباتوجه به زمان، باشعاروتاکتیکی جدیدی به میدان آمده وقویتر وبهتر از پیش جلوه گر ونمایان است .در صفحات بعد به عملکرد سازمان سیای آمریکا واظهارات رئیس آن سازمان اُختاپوسی اشاره خواهیم کرد .قبلاًهم همین  استعمار گران ارباب وبالاسر ملتهای مستعمرات بودند،امروز هم مدیریت ورهبری  جهان در دست تمدن غرب به رهبری امریکا جهت یکه تازی در میدان ، ومانورهم پیمانان استعمارگر سابق اوست .آنهم جهانی تک قطبی وبستری مناسب جهت کسب منافع.! جناب ساموئل ها نتینگتون یکی از نظریه پردازان  یهودی وجاده صاف کن ایده ها ی صهیونیست ،که جایگاه ونفوذ زیادی میان صاحبان صنایع اسلحه سازی وشرکتهای آمریکایی دارد ،و به عنوان عضوی مغرض وآتش بیارمعرکه ،در شورای امنیت ملی آمریکا و در وزارت دفاع ونهادهای دیگر آمریکا در کنار «زبیگنیو برژینسکی »و«جیمی کارتر »کار کرده است .در مقاله ای بحث بر انگیز تحت عنوان «نظریه برخورد تمدنها »که در سا (۱۹۹۳)در مجله ی معروف «فارین افیرز» به چاپ رساند ، تقریباً نقشه ی کارشناسی شده ای از  این مقاله ونیات آن به اذهان القا می شود . که در آن پروژه ای راهبردی در راستای منافع غرب،و در دورنمای چند ساله استارت میخورد .اما قبل از استارت باید روی افکار عمومی جهانی، از لحاظ روانی جهت پذیرش آن بایدکار شود وابزار وتمهیدات لازم واقناع دهنده وبستری مناسب وآماده فراهم گردد. ۸ سال کارشناسان همفکر او در اتاقهای فکر جهت تعقیب سه هدف عمده وسازوکارلازم در این پروژه کار کردند .

سه هدف عمده ومد نظرتز برخورد تمدنها که از ساعت شروع وبه دنبال آن تبعاتش، درقالب مداخله ها و ایجاد  ناامنیها و جنگهای خاورمیانه،و ترور و رعب و وحشت، و به وجود آمدن جریانات طالبان و القاعده، و توسعه ی خشونت و خونریزی از ارمغان ،و فاکتورهای لازم جهت تحقق این سه هدف عمده ی غرب به رهبری آمریکابوده وسالها ادامه دارد. وآن اهداف عبارت انداز ۱-جلوگیری از توسعه وگسترش  اسلام گرایی در غرب (آمریکا واروپا )

۲-ابراز وجود در جهان تک قطبی پس ازفرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی باتمام قدرت وتوان به تنها قدرت برتر، وزهر چشم نشان دادن به چین وهند وژاپن درصحنه ی رقابت اقتصادی ،وقبضه ی بازارتولیدومصرف.

۳-حضور نظامی در خاورمیانه وممالک اسلامی وخصوصاً مناطق نفت خیزوتسلط براین منابع نفتی .

این بود در ساعت ۳۰/۸ صبح ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱جلو دور بنیانهای مدار بسته روی برجهای  مرکز تجارت جهانی  و اطراف آن، سیستمهای کنترل استراق سمع وشنود هوشمند، وجاسوسان کار کشته و فراوان (سیا- پنتاگون ،پلیس فدرال ،در جهانی سوت و کور و هاله ای از ابهام ،دو هواپیمای بوئینگ در فاصله زمانی ۴۵ دقیقه دو برج ۱۱۰ طبقه ای تجارت جهانی در مرکز نیویورک آمریکا،این مرکز تکنولوژی را هدف قرار دادند.و درکنار آن ۵ برج کوچک دیگر هم ویران شدند و هزاران انسان مستقر در آنان و افراد در حال عبور قربانی شدند ! اما سیستمی  توی این شهر اشباح و ویرانه ی تا بیخ دندان مسلح به تکنولوژی جاسوسی و ردیابی کار نکرد ، و ۴۵دقیقه از حمله اول گذشت هیچ واکنشی راداری و پیشگیری کننده ی اطراف واکناف برج اول وفرودگاه نیویورک ،وبلند شدن بوئینگ بعدی وحرکت بسوی برج دوم صورت نگرفت. چه عجب!!!تااز استارت این امر خیر که ارمغان حقوق بشر وعدالت وآزادادی ودمکراسی ازجانب این مرکز تولیّت جهانی برمرمردم چشم انتظار جهان عرضه می شود،جلوگیری وممانعت نگردد. واهداف مورد نظر از آن ساعت تا سالها، در شرف تحقق واقع ،ومحقق شوند .

واین مرکز شیطنت واهریمنی ،این غول توانمند ،ثروت وتکنولوژی وجنایت اینچنین مظلوم واقع شود وگویا چند مسلمان عرب عقب مانده ی رانده ی از دیار ،از مخفی گاههای اسامه بن لادن بیرون آمده وبا برداشتن کولتهای کمری از ناکجا آبادی به یکباره در فرود گاه بین المللی نیویورک ظاهر شده و به فاصله ۴۵ دقیقه در این فرودگاه بی در وپیکر این هواپیماها را ربوده وآنان را به سمت این برجها هدایت کنند، تا اینچنین جنایت نابخشودنی در حق قربانیان فاجعه و مردم امریکاوجهانیان مرتکب شوند.وتمام ملتهای جهان وانسان دوستا ن ووجدانهای بیدار راآزرده خاطرنمایند،جز روسیاهانی چون هانتینگتون ویاران مافیای ثروت ومنافع پرست او.

خواننده ی عزیز:تمدن غرب الزاماً تمدن خیلی از مردم آمریکا  و(خصوصاً طلایه داران علم ودانش،وفرهیخته گان صحنه تکنولوژی وپیشرفت وشکوفای وعظمت،وآزادمردان،وآزادی خواهان دمکرات) نیست!آنانی که به حق بابهره گیری ازموهبتهای الهی عمران وآبادانی ورفاه وآسایش رابرمرمردم جهان عرضه کردند،برخلاف این جمع،مافیای اهریمنی دلارپرست ،تعدی وتجاوزوچپاول وکشتاروخون ریزی وآوارگی وتحقیرملتهارابه مردم جهان تحمیل نمودند،می اندیشند. کارنامه ی دوجنگ جهانی وناآرامی ،وجنگهای گوشه وکنارجهان سندخیانت وجنایت آنان است.به حقیقت حساب مردم غرب از حساب سیاست پردازان نیرنگ باز وحیله گر اهریمنی ،که خدایشان دلار است جداست .تمدن غرب که از آن شیطنت جنایت وخیانت ونیرنگ وچپاول وبی اخلاقی وبی بند وباری وهم جنس بازی وحیوان صفتی وپرداختن به (شکم وشهوت ) عرضه میشود تمدن نخبگان ،صلح ودوستان ،دانشمندان ودانش پژوهان وآزادی خواهان غرب نیست !.

امروز نفرت جهانی از تمدن غرب ،از آن اهریمنانی است که برای کسب ثروت ،جنگها وتوطئه ها وویرانیها را به بار می آورند !!!.نه از ملت آمریکا واروپا!!! .کاری که آنان در عرصه جهانی مرتکب میشوند ،شیطان از آن شرم دارد.آری تعقیب سه هدف عمده در پروژه ی راهبردی برخورد تمدنها در دراز مدت ودر یکه تازی ایالت متحده امریکا، مستلزم قربانی شدن هزاران نفر از ریزش برجهای مرکزتجارت جهانی گرفته ، تا دشت وصحراهای افغانستان وپاکستان، نا آرامیها در عراق وکشتار مسلمانان در سومالی وشهید نمودن نمازگزاران میدان رابعه العدویه وگوشه وکنارجهان ادامه دارد.چراغ سبز وحمایت سیاسی ونظامی، غرب از جریانات خاورمیانه وجهان ،از نیات پروژه ی برخورد تمدنها تراوش میشود .این جنگ پنهان وپیدای معنویت با مادیت محض است .از تمدنی که به اخلاق ومعنویت پشت پا زده واز شکم وشهوت وهم جنس بازی دفاع میکند نباید انتظار بیش از این را داشت .

مبارزه با  تروریسم واسلام ستیزی که ذهن افکار عمومی را پر می کند وجیب صاحبان وشرکتهای نفتی وصنعتی واسحه سازی در غرب از طرفی، از طرف دیگر رویارویی وپروسه ای است پیشگیرانه دررابطه با گسترش وپذیرش اسلام در غرب.بر این اساس نیت استعمار گران قدیم وجدید چیزی متفاوت از هم نیست.دقیقاً یک قرن پیش از این، ظلم وچپاولگری وتحقیر ملتها را (انگلیس وفرانسه) در خاورمیانه وممالک اسلامی روا می داشتند ،امروز با شراکت هم پیمان بزرگترشان آمریکا انجام میدهند .دیروز ادعای این را داشتند برای ملل مستعمره عمران وآبادانی ایجاد میکنند ،امروزمزورانه با شعار دفاع از حقوق بشر وعدالت وآزادی ودمکراسی ومبارزه با خشونت وتروریسم، واین جور حرف وحدیث های عوام فریب به تاخت وتاز و دخالت آشکار وپنهان در ممالک دست میزنند .

در طول تاریخ استعمارگری، استعمارگران در ممالک جهان سوم واسلامی ، حاکمان ومزدورانی سر کار گذاشته اند به هیچ گونه مردم از دستشان خلاصی نمیابند .واگر انقلابی هم رخ بدهد عوامل ومزدوران آنان انقلاب را از مسیر آرمان واستقلال ملت منحرف وگاهاً آشکارا مصادره می نمایند، وبا چالش روبرو می سازند .در کتاب «نظریه ی برخورد تمدن ها »

برژینسکی ،در خصوص ایده ی هانتینگتون که تمدن سکولار وغربی را الزاماً پارادایمی پویا ومقبول وبرتر بر میشمارد ،وتحکمانه وآمرانه می خواهد آن را در پروسه س جهانی شدن به حلقوم ملتها بریزد ،در جملاتی انتقادآمیزاظهار میدارد :«تصور نمیکنم که سکولاریسم غربی در شکل فعلیش بهترین ملاک برای حقوق بشر باشد. سکولاریسم غربی اساساً یک موج فرهنگی است که در آن لذت گرایی خوش گذرانی ومصرف گرایی مفاهیم اصلی «یک زندگی خوب » را تشکیل میدهند .(در حالی که ) طبیعت انسانی{یابگوییم فطرت انسانی} چیزی فراتر از آنست در چنین خلاء اخلاقی ومعنوی است ،که دفاع از انسان سیاسی چندا معنی نمیدهد .کتاب نظریه برخورد تمدنها ص۱۶۶ ترجمه مجتبی امیری سال ۸۴ .

انقلاب مصر

:طوفان خیزش آزادی خواهی سرزمینهای عربی سبب شد بلأخره دیوار فرعون مصر هم ترک بر دارد ومبارک بی هویت وسر سپرده را از اریکه قدرت وسلطه سرکوب به زیر بکشد .واحزاب وجریانات سیاسی ودینی نفس بکشند ودر تحول میدانی صف آرایی نمایند .دیدیم مبارک به ظاهر از اریکه پایین آمده، اما حقیقتاًهیچ یک ازاهداف انقلاب محقق نشده است ،ارکان وپایه های سیاسی حکومت  سر جایش باقی واستوار است .

انتخابات در شرایط دموکراتیک وبا مشارکت احزاب و جریانات سیاسی صورت گرفت ومحمد مرسی کاندیدای اخوان پیروز شد اما فراموش نکنیم مُرسی تنها کاندیدای اخوان نبود ،بلکه کسانی دیگری به انتظار تغییر به او رأی دادند الزاماً اخوان نبودند وفکر اخوانی نداشتند .

اینجا این سؤال مطرح میشود،اگر قرار است مردم جهت بهبود شرایط سیاسی اجتماعی واقتصادی،ودمکراسی وآزدای بیان وعمل ،حکومت نا کارا ونامطلوبی را سرنگون کنند اما پس از انتخابات قادر به هیچ گونه تغییر در ارکان قدرت قبلی نباشند، وطی یک سال صدها مشکل ومانع وکارشکنی را در مسیر وروند کار رئیس جمهور منتخب ایجاد کنند وعملاً توسط ارتش وعوامل سرسپرده و مزدورآمریکای اسرائیلی وعربی سد راه اصلاحات او شوند ،این انقلاب وخونهای ریخته شده وچند دهه مبارزات احزاب ومردم مصر چه معنی ای دارد؟!!آیا تجزیه وتحلیل هر انسانی آگاه به الفبای سیاست وآگاهی سیاسی اجتاعی، غیر از اینست که محاکمه حسنی مبارک یک محاکمه ساختگی وقلابی وسوری بوده و هست !

وپشتیبانان او(آمریکا و اسرائیل و کودتاچیان) البرادعی و عمرموسی و عبد الفتاح السیسی و سایر سرسپردگان و بی هویت غربی ، که با دلارهای سرازیرشده به حسابشان و حمایتهای آمریکا و اسرائیل از احساسات جوانان استفاده کرده و به شیوه ی غیره دمکراتیک و خشونت آمیز به تخریب اموال عمومی و دفاتر اخوان و کشتن هوداران اومبادرت  ورزند. واین مدت به عنوان دژی ،در مسیر اصلاحات ایستادگی کنند .درواقع کودتا چیان توانستند به عنوان ضدانقلابیونی کاراروند تداوم انقلاب را درراستای حفظ امنیت وخواست اسرائیل وقراردادکمپ دیوید ،بابه راه انداختن آشوب وخرابکاری خیابانی، محمد مُرسی منتخب مردم را درراستای عمل به ظایف انقلابیش بازدارند!. در روند انقلاب مصادره شده  مصر ، کسی مسئول خونهای ریخته شده ی انقلابیون درجریان انقلاب  شناخته نشد!!ایعنی کودتا چیان وقوه قضائیه مبارکی اسرائیلی این اجازه را به ملت انقلابی وخانواده آنان ندادند یک نیروی امنیتی رامحکوم ومسبب قتل انقلابیون معرفی کنند !. مرسی تاخواست به رسم هرانقلابی، خائنان به ملت وانقلاب وقاتلان شهدای انقلاب را معرفی وتغیراتی دردردم ودستگاه قضای  فرعونی اسرائیلی رابوجود بیاورد، زنگ خطر از (واشنگتن وتل آیو وریاض ) بصدادر آمد ومزدوران اجنبی ودر راس آن البرادعی وعمرموسی وسایربازماندگان فرعون به میدان آمدند ودرتجاوزی  آشکار به قانون، دمکراسی، انتخابات ،وحقوق ورای مردم ، باکوتا ی ارتش درمقابل چشم جهانیا ن مرتجعانه حکومت قانونی وانقلابی ومنتخب مردم را ساقط ، وکشوررابه قیمت چندملیارد (دلارغربی عربی ) به عقب وبه چارچوب برگشت ناپذیر مبارک کمپ دیویدی برگرداندند. (البرادعی وعمرموسی) زمانی یاران وهمرزمان مرسی برای دفاع ازآزادی وعدالت ومدنیت، درجامعه مصر زیرشکنجه ودرساه چالهای فرعونی  شهید می شدند، کجابودند لب به اعتراض بزنند واز فراعنه چند دهه مصر تامبارک درتریبونی ، کنفرانسی ، روزنامه ای انتقادکنند؟!!آیا این طلایه داران آزادی ودمکراسی که نام ونشانی درمبارازات مردم مصرنداشتند ودرانتخابات وزنه ای نبودند، امروز به چراغ سبز(واشنگتن وتل آیو وریاض ) حکومت انتخابی را ساقط وانقلاب حاصل خون جوانان مصررامرتجعانه به چهارچوب سیاسی مبارک بر گرداندند، چه خدمتی جزخواست آمریکاواسرائیل را، ازلحاظ سیاسی اجتماعی به مردم مصر انجام داده ند؟!آیا این فدائیان مردم مصرکه اینقد نگران دمکراسی وآزادی مردمند،چراتاکناررفتن مبارک ،ازبیم وناخشنودی آمریکاواسرائیل، نه تنها زبان به عدالتخواهی نگشودند، بلکه کوچکترین اعتراضی را طی ۲۰سال به مبارک نکردند؟! چه شد امروز بر امواج شورواحساس هوداران مبارک سوارشدند وانقلابی ای کودتایی ازآب درآمدند؟! چرابه مرسی  فرجه وفرصت ندادند؟!آیا غیر از اینست غرب واپوزیسیون مزدورش به رهبری البرادعی وعمر موسی وژنرالها ی ارتشی سعی در توقف انقلاب واصطلاحات را داشتند؟! وسرانجام در سالگرد پیروزی مُرسی ،رسماً کودتا را در جهت مصلحت غرب واسرائیل عملی نمودند .ودر کمال بی شرمی دمکراسی وآزادی وحق انتخاب ورأی اکثریت مردم را لگدمال وبه دنیا ثابت نمودند .در صورتیکه در احترام به رأی مردم وبه دمکراسی مقتضی بوداجازه دهند فرد انتخاب شده به وظایفش عمل کند ودر پایان کارش ،در صورت خیانت توسط قانون محاکمه شود.

«شباهت کودتاغربی اسرائیلی درمصر،باچندکشوردیگردرجهان»

خواننده عزیزروند انقلاب مصر خیلی شبیه پیروزی در انتخابات ترکیه والجزایر است .

در ترکیه کشوری که ۹۹% مردم آن مسلمانند ،قانون اساسی آن با توجه به یک درصد  بقیه ،قانونی است غیر اسلامی ولائیک،چون بنیان گذار آن فردی بی هویت وسرسپرده ومزدور انگلیسی بنام کمال آتا ترک تدوین نمود. ودر زمان او این قانون به جامعه مسلمان ترکیه تحمیل شد. وتا این ساعت ژنرالهای لائیک که از پشتیبانی آمریکا واسرائیل برخوردارند ، پشتیبان این قانون اساسی لائیک بر ترکیه بوده وهستند .سوال اینجاست .اگر مردم لائیک هستند؟! چرا به کاندید اسلامی حزب رفاه وبعداً «عدالت توسعه رأی داده اند ؟!واگر اکثر مردم مسلمانانند، قانون سیاسی لائیک با کدام منطق ودمکراسی برای مردمی مسلمان سازگار وقابل قبول است ؟!واگر لائیک اند چرا در انتخابات سال ۱۹۹۸ به حزب رفاه اربکان رأی دادند ونجم الدین اربکان با قاطعیت اراءانتخاب شدند .؟!ودقیقاپس از پیروزی او، مثل امروز محمد مُرسی به مزاق امریکا وهم پیمانانش خصوصاً اسرائیل خوش نیامده ودر یک اقدام کودتای با چراغ سبز امریکا او را به اتهام واقدام در تغییر قانون اساسی لائیک از قدرت ساقط، وحزبش را منحل نموده و او را ۵ سال از فعالیت سیاسی محروم کردند .و نمونه دیگر از این کودتاهای پشت پرده ی آمریکا یی ،انتخابات مهم پارلمانی سال ۱۹۹۲الجزایر بود که حزب جبهه نجات اسلامی اکثریت کرسی های پارلمان را بدست آورد. غربیها به پیروزی اسلام گرایان خوشحال نبودند با نفوذ خود از طریق قوه قضئیه ونهادهای نظامی انتخابات را منحل نمودند وسران جبهه نجات اسلامی دستگیر وروانه زندان کردند وبا اعلان وضع فوق العاده دمکراسی ومشارکت وآراء حداکثری مسلمانان لگدمال کردند .وبرای بدنام کردن مسلمانان وخدشه دار کردن چهره ی اسلام ،کودتا چیان غربی در الجزایر شبه نظامیانی را شبانه به جان مردم انداختند . به طوریکه در جادها و روستاها ،به ترور وقتل عام وغارت مردم پرداختند وچنان مملکت را آشفته و به آشوب کشاندن ،که مردم مرعوب و وحشت زده انتخابات واصلاحات وتمرین برای آزادی ودمکراسی را فراموش کردند ،به طوریکه این تراژدی غم انگیز در الجزایر ۹ سال به طول انجامید وحاصل آن قتل وعام یکصد هزار نفر  بود .خواننده عزیز،این است،توطئه سیاست پردازان کاخ سفید،والزابت والیزه ؟!آنانی که طرح وبرنامه مدیریت جهان راطبق مصالح ومنافع خوددردستورکارواجرادارند، از ریختن خون چند هزار نفر در برجهای تجارت جهانی و قتل عام روستائیان در الجزایر وبه خون غلطاندن نمازگزاران سپیده دم میدان رابعه العدویه چه ابایی دارند؟!!

غیر از اینست باافتخار «استانسفیلدترنر »رئیس سازمان سیا در زمان جیمی کارتر در کتاب خود بنام «پنهانکاری ودمکراسی »در ص۱۱۵ و۱۱۶و۱۱۷ ترجمه دکتر حسین ابوترابیان چاپ سال ۶۷ می گوید :«سیا» علاوه بر کمک های محرمانه مالی به اتحادیه های دانشجوی وکارگری وسازمانهای فرهنگی کشورهای خارجی ،اقدامات دیگری در راستای امریکا انجام میدهد تا بتواند اصولاً یک روند سیاسی «غرب گرا »درراستای مصالح آمریکادر کشورهای جهان به وجود آورد .

برای سالهای ۱۹۵۳و۱۹۵۶ مثال از ایران و گواتمالا و شیلی می آورم .

کشور ایران پس از جنگ جهانی دوم صحنه ی زور آزمایی روسیه و آمریکا قرار گرفت در این زمان «محمد مصدق »در سال ۱۳۳۰ (۱۹۵۱) به مقام نخست وزیری رسید ودر خرداد ۱۳۳۰ تمام منافع نفتی انگلیسی را در ایران ملی کرد .وبعداً انگلیسیها به ضربه پذیری او پی بردند واز آمریکا خواستند تا به اتفاق برای براندازی او دست بکار شوند .از شاه خواستیم از اختیارات خود استفاده کند .واو را بر کنار کند ،اما شاه تاب مقاومت در برابر اعتراضات را نداشت و از این کار خودداری کرد .سرانجام «سیا »با فرستادن چند نماینده به ایران به او اطمینان وپشتیبانی داد ،هر چند جو آشفته شد ومردم وارتش رو دررو قرار گرفتند ،شاه ناچار کشور را موقتاً ترک گفت ،و ما توانستیم با دادن دلار و دلگرمی و وعده به افراد و به کمک ارتش وارد صحنه شدیم و«ژنرال فضل الله زاهدی »را با سرنگونی «محمد مصدق » به سر کار آوریم وبعد شاه را به تحت سلطنت بر گرداندیم .

    درسال ۱۹۵۶ در گواتمالا که تحت رهبری «خاکو بوآر بنزگوزمان » که پیروزی او مهیا شده وبه قدرت میرسید «سیا»مأمور شد به هر شیوه از پیروزی او وسر کار آمدنش جلوگیری کند .برای این کار «سرهنگ کارلوس کا ستیو آرماس )که افسری تبعیدی بود بکار گرفتیم وضمن حمایت مالی ونظامی توانستیم ۲۰۰ نفر نیروی مزدور را برایش جمع آوری کنیم و با در اختیار نهادن چند هواپیمای جنگنده قدیمی (که توسط خلبانان روزمزد هدات میشد )عملیات خودرا برای سرنگونی آغاز کنیم .ابتدا یک ایستگاه رادیویی را در اختیار او نهادیم که اخبار دروغ وشایعه پراکنی را بنام شورشیان پخش کند وبا پخش این اخبار غیر واقعی زمینه روانی را فراهم نماید .بعداً اعلام کردیم ۵۰۰۰ نفر در حال حمله به پایتخت گواتمالا هستند ،ودر این اثنا یک هواپیمای جنگنده در پایتحت ظاهر شد وبمبی را رها کرد و واین شرایط دو روز طول نکشید «خاکو بوار بنز »ناچار استعفا کرد .وفرد مورد نظر غرب سر کار آمد .«سیا »در شیلی هم علیه سالوادور آلنده این اقدامات جنایتکارانه را نیز انجام داد وژنرال پینوشه را در کودتا حمایت کرد وبا زدن موشک به کاخ ریاست جمهوری ،آلنده کشته شد وحکومت به  ژنرال آمریکای واگذارگردید ،که طی ۱۸ سال حاکمیت ۲۶۰۰ نفر از افراد سیاسی واحزاب در سیاه چالهای او زیر شکنجه با آتش سوزانده شدند. به هر حال درجهان تحت مدیریت تک قطبی و یکه تازی ایالت متحده ی آمریکاو در راستای منافع هدفدارانه و درازمدت غرب،رویداها و تحرکات جهان ازیک مرکزرصدمی شوند، ودربرنامه ریزی وبکارگیری مزدوران جهت پیشبرداهداف خودوهمپیمانش ازیک فرمول تبعیت می کنند،به عقیده بنده دراین کودتاهاهیچ وجه تفاوتی میان (ژنرال زاهدی علیه دکترمصدق ومنافع ملی ملت ایران ،وسرهنگ کالوس ستیو آبرماس علیه پیروزی مردمی خاکوآربنزگوزمان درگواتمالا،وژنرالهای اسرائیلی ارتش ترکیه علیه پیروزی اربکان،وکودتاچیان الجزایرعلیه پیروزی حزب نجات اسلامی،وکودتای ژنرال پینوشه علیه دولت انقلابی سالوادورآلنده درشیلی وکودتاچیان مزدوردرمصرعلیه دولت انقلابی وانتخابی مرسی وجودندارد.

چشم انداز آینده وضع مصر:

مصر هم مرز اسرائیل است ومتعهد به «قرار داد کمپ دیوید »از سوی ،باز شدن چشم وآگاهی یافتن جوانان عرب در خیزش بهار عربی از سوی دیگر.وحفظ منافع غرب وامنیت همپیمانش اسرائیل ،ضرورتی اجتناب ناپذیر.

پس پشتیبانی سیاسی نظامی ومالی غربی عربی ازکودتچیان ،مسئله ای است آشکار وادامه دار،تا وضعیت را به ضرر انقلابیون وجبهه دولت قانونی، ونفع جبهه غربی استبدادی با حفظ ارکان وپایه های رژیم قبلی بدون مبارک مرتجعانه به عقب برگردانده وتثبیت کند.پس اول گزینه* ادامه سرکوب وکشتاردرحدی گسترده شبیه آنچه درمیدان تیان آنمه ی چین برسردانشجویان معترض آمد،خواهدبود،تا به تداوم  تظاهرات واعتصابات معرضین هرچه زوترپایان دهد، وطبق فرمول الجزایربابگیروببندهای گسترده ، جبهه ی مسلمانان رادچارشکست وعقب نشینی نماید.

چون غرب به هیچ قیمت حاضر به قبول تغییری که ممکن است منافع او و اسرائیل ،در مصری که به قول( تیری دژ اردن)گرانیگاه جهان عرب است تحت شعاع قرار دهد  باشد.از سوی دیگر مردمی که رأی داده اندغیره به این زودی حاضر به دست کشیدن از دفاع ،از آراء وحقوقشان نیستند، *گزینه دوم درتاکتیکی ، بطورمقطعی دورازانتظارنیست،که تاآبها ازآسیاب می افتد درپستهای کم اهمیتی ازدولت ،اخوان را به مصالحه ونوعی عقب نشینی وادارند.*گزینه سوم هم ممکن است اگر بتوانند از مرزهای اسرائیل بامصرمحافظت کنند، بی میل نیستند،درایجادروش تفرقه بینداز وحکمت کن،آتش فتنه ی یک جنگ داخلی را شعله ورنمایند . چون جنگ داخلی ویرانی وخون ریزی ونفرت وکینه یک ملت رو در روی هم رابه دنبال دارد، وسالها زمان میخواهد تا به تعامل وپذیرش همدیگر برگردند وآشتی نمایند. آمریکا این تجربه را درافغان تجربه کرده واکنون درعراق هم در حال اجراست،شایدخواب این گزینه را دیده باشندوسرانجام وضعیت مصر به این سمت وسوسوق دهند .خواننده ی عزیز «استانسفیلدترنر » دهها نمونه از این گونه شیطنتها را از سیا وهمکارانش وهمفکران طلایه دار تمدن غربیش باز گو می کند، که آوردن آنها دراین مقاله نمی گنجد .در پروسه ی برخورد تمدن ها تمام گوشه وکنار جهان از دوربینهای رصد چپاولگری وتجاوز وتعدّی آنان مصون نبوده خصوصاً خاورمیانه ی نفت خیز، وهم اکنون مصر هم مرز اسرائیل این گرانیگاه جهان عرب !!.

منابع :مبانی وکلیات علم سیاست –دکتر سید جلال الدین مدنی

پنهانکاری ودمکراسی-استانسفیلد ترنر رئیس سابق سازمان جاسوسی( سیای آمریکا )

نظریه برخورد تمدن ها –ساموئل هانتینگتون

فرهنگ اصطلاحات سیاسی ،استراتژیک –جفری ام الیورت ورابرت رجینالد

اسلام در دنیا قبل وبعد از۱۱ سپتامبر – احمد آلتون

فرهنگ واژه های مکتبهای سیاسی ،فلسفی – مسعود خدایار

صد میلیون عرب – تیری دژاردن

لولای سر قاره – شمس الدین سلمانی

احمد احمدیان- سقز۴ رمضان ۹۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا