فقه معاصر

برداشتن موی ابرو و صورت از دیدگاه اسلام و پزشکی

برداشتن موی ابرو و صورت از دیدگاه اسلام و پزشکی

نویسنده: م.ع رمضانی

از آنجایی که زن مسلمان در دین اسلام جایگاه خاص خودش را دارد. بسیاری از وظایف و رسالتها به او سپرده شده است. همچنین رسول الله(ص) بسیاری از رهنمودها و ارشادات خویش را به زنان اختصاص داد. در خطبه حجهالوداع خود در صحرای عرفات در مورد زنان سفارشهای لازم را فرموده که نشان می دهد در هر عصر و زمانی باید به زنان توجه و عنایت خاصی مبذول گردد و مخصوصاً در این زمان که به طور ویژه زن مسلمان مورد هجوم قرار گرفته است تا به هروسیله ممکن کرامت و عزتش سلب شودو از مکان و جایگاه اصلیش پایین افتد. بنابراین لازم است نسبت به این خطر بیدار بود و راه نجات را برای زن مسلمان روشن ساخت. امیدوارم این تحقیق کوچک چراغ راهنمایی برای این راه باشد. تحقیقی که تقدیم می گردد در مورد برداشتن موی ابرو و صورت از دیدگاه احادیث و اقوال علماء قدیم و جدید و همچنین از دیدگاه پزشکی است. امیدوارم مقبول درگاه حق تعالی باشد.

-قال ابن مسعود (رضی الله عنه):﴿ لعن الله الواشمات والمستوشمات، والنامصات والمتنصمات، والمتفلجات للحسن، المغیـّرات خلق الله! فبلغ ذلک امرأهً من بنی اسد یقال لها ام یعقوب-وکانت تقرأ القرآن – فأتته فقالت: ماحدیث بلغنی عنک؟ انک لعنت الواشمات والمستوشمات والمتفلجات للحسن المغیرات خلق الله. فقال عبدالله: وما لی لا ألعن من لعن رسول الله(ص) و هو فی کتاب الله؟ فقالت المرأه: لقد قرأت ما بین لوحی المصحف فما وجدته، فقال: لئن قرأتیه لقد وجدتیه. قال الله تعالی:﴿وما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا﴾سورهالحشر/۷

فقالت المرأه: فانی اوی شیئاً من هذا علی امرأتک الان. قال: اذهبی فانظری. فدخلت علی امرأه عبدالله فلم تر شیئا. فجاءت الیه فقالت: ما رأیت شیئا. فقال: اما لو کان ذلک لم نجامعها.﴾[۱]

ابن مسعود فرمود: خدا لعنت کند زنان سوزن زننده را، زنانی که می خواهند سوزن زده شوند(خال کوبی) و زنانی که از دیگران می خواهند ابروهایشان را اصلاح کند و زنانی که میان دندان هایشان را گشاد نموده، جهت زیبایی خلقت خدا را تغییر می دهند. این سخن به زنی از بنی اسد که به ام یعقوب می گفتند رسید. او زنی بود که قرآن می خواند پیش ابن مسعود آمد و گفت چه سخنی از تو به من رسیده تو زنان واشمه و مستوشمه و نامصه و متنمصه … را لعنت کرده ای؟ عبدالله گفت: چرا کسی را که رسول الله او را لعنت کرده لعنت نکنم؟ در حالیکه آن در کتاب خدا هست. زن گفت: من تمام قرآن را خوانده ام آن را ندیده ام. عبدالله گفت اگر آن را خوانده باشی می یابی الله تعالی می فرماید: هر آنچه را که رسول الله برای شما بدهد آن را بگیرید و آنچه شما را از آن نهی کند از آن باز ایستید و در گذرید. زن گفت من چیزی از این ها را بر زن خودت می بینم عبدالله گفت:برو ببین. زن رفت زن عبدالله را دید و چیزی از آنها را بر او ندید. زن پیش عبدالله برگشت و گفت: چیزی ندیدم. عبدالله گفت اگر چیزی بر او بود با او همسر داری نمی کردم.

اما کلمه النامصه که در حدیث صحیح آمده ریشه آن النمص است. ببینیم نمص به چه معناست و نامصه ای که لعنت شده کیست؟ و آراء علماء در این مورد.

۱-      رای ابن اثیر:نمص: باریک نمودن ابروها به خاطرقشنگ نمودن آن ها

النامصه: کسی که ابروی زن ها را باریک می کند.

المتنمصه: کسی که خواهان باریک نمودن ابروها باشد. [۲]

۲-      رای فیروز آبادی: نمص: کندن مو و کسی که موها را می چیند لعنت شده [۳]

 ۳-رای ابن منظور : نمص:  باریک بودن و نازک کردن مو[۴]

۴-رای زمخشری: نمص: باریک نمودن ابرو[۵]

۵-المنجد(لغت نامه): نَمَصَ یَنمُصُ نمصاً اشعر: مو را کند

تنمصت المرأه: آن زن موهای پیشانی خود را گرفت. و به قولی: موهای پیشانی را بند انداخت و کند. [۶]

۶- النامصه: زنی که موی صورت را می گیرد و این کار هم حرام است. مگر زنی که ریش یا سبیل در صورتش بروید گرفتن این موحرام نیست.بلکه نزد ما گرفتنش نیاز است.و نهی که در حدیث آمده منظور ابروها و اطراف صورت است. [۷]

  ۷- النامصات: زنانی که به وسیله منقاش موی صورتشان را می گیرند. همراه جریان ابن مسعود[۸]

۸- بعد از جریان ام یعقوب می فرماید: اما اگر موی ابرو خیلی زیاد باشد. به صورتی که روی چشمم را بگیرد و زن اذیت شود. در این صورت برداشتن آنچه اذیت می کند اشکالی ندارد. و این کار ابرو گرفتن حساب نمی شود.[۹]

 ۹- بالای ابرویم مو دارد آیا می توانم آن را بگیرم؟

آنچه حرام است گرفتن ابرو است. و این نمصی است که دین آن را ذم کرده است.

(همانطور که در حدیث ابن مسعود آمده.)

ابو داود: النامصه : زنی است که ابرو را می گیرد تا نازک شود.[۱۰]

۱۰- آیا برای زنان جایز است برداشتن موی دست و پا؟

جواب: برداشتن موی دست و پا و سایربدن غیر از ابروها اشکالی ندارد. چون در این مورد از پیامبر نهی وارد نشده و اصل هم با مباح بودن است. اما برداشتن موی ابرو جایز نیست. و گرفتن ابرو نمصی است که پیامبر(ص) در حدیث صحیح کسی که آن را می گیرد و کسی که از دیگران می خواهند تا برایش بگیرند را لعنت کرده.[۱۱]

۱۱- من یک دختر جوان هستم می خواهم ابروهایم را بگیرم.ولی بعضی ازعلما آن را حرام وبعضی آن راجایز دانسته اند.لطفا سبب اختلاف آنرا علی رغم حدیث صحیح بیان فرمایید؟

جواب: بدان که گرفتن ابروها حرام است. با توجه به حدیث بخاری ومسلم از ابن مسعود وابن قدامه در کتاب مغنی می فرماید: این کار حرام است.چون پیامبر انجام دهنده این کار را لعنت کرد. در حالیکه درست نیست انجام دهنده کار مباح لعنت شود.

اما اهل علم از این نهی دو مسئله را استثنا کرده اند.

۱-این کار برای ضرورتی مثل مداوایی که با غیر این کار علاج نشود. چون یکی از قاعده های مسلمان این است ضرورتها محظورات را مباح می کنند.

۲-اینکه موی ابروها از معمول زیادتر باشند.به صورتی که مایه اذیت زن باشند. واز این مباحث که بیان شد راجح حرام بودن گرفتن ابروها است.[۱۲]

۱۲- حکم نازک کردن وظریف کردن ابرو برای عروس؟ آیا این کار فقط در عروسی جایز است؟

جواب: گرفتن ابروها به نیت نازک کردن و تزیین کردن کاری حرام است. این هم فرقی نمی کند چه برای عروسی باشد چه برای غیر عروسی. بلکه این کار از گناهان کبیره است.چون این کار نمص به حساب می آید وپیامبر انجام دهنده وکسی که کار بر روی او انجام می دهد را لعنت کرده است.[۱۳]

۱۳- در جواب یک سؤال کننده در بیان معنای النامصه والمتنمصه.

جواب: النامصه: کسی که موی صورت را می گیرد. مثل ابروها وغیر آن.[۱۴]

۱۴-گرفتن ابرو حرام است. اما پیش شافعیه با اجازه شوهر جایز است. چون هدف زن در تزیین ابروها برای شوهر است ودراین مورد اجازه داده شده است[۱۵].

واز این مورد این ظاهر می شود این کار زمانی جایز است که صورت در برابر بیگانه پوشیده شود. واما گرفتن موی ابرو مطلقا حرام است. مگر زن ریش وسبیل درآورد در این جا این کار نه که حرام نیست بلکه گرفتن آن لازم است همانطور که امام نووی وغیر او گفته اند.

وحرامی که در حدیث آمده گرفتن ابرو به نیت زیبایی است نه برای مداوا که در این جا حرام نیست. وحرام فقط گرفتن موی صورت است.[۱۶]

۱۵- جماعتی از مفسرین این تغییررا به وشم وآنچه مثل وشم است مثل تنمص واین هم گرفتن موی صورت است. [۱۷]

۱۶- خودآرایی زن وشوهر برای همدیگر.

وبعضی از زینت ها در اینجا این است که : اگر در صورت زن مویی روئید مثل موی سبیل و ریش بر زن گرفتن آن واجب است تا با مردان شباهت پیدا نکند. زن ابوصقر می گوید:من پیش حضرت عایشه -رض- بودم زنی از او سؤال کرد و گفت ای مادر مؤمنان : در صورت من مو روئیده آیا می توانم آنرا بگیرم وبا این کار خودم را برای شوهرم زیبا کنم . حضرت عایشه جواب داد: اذیت را از خودت دور کن. ابن عابدین می گوید: این نهی از گرفتن ابرو است.یعنی گرفتن مو حمل بر این می شود زمانی که زن خود را برای بیگانگان آرایش کند. گرفتن ابرووموی صورت اشکالی ندارد مادامیکه به زنان هرزه شباهت پیدا نکنند.[۱۸]

۱۷- آیا برداشتن موی بین ابروها از نمص نهی شده به حساب می آید؟

جواب: نمص: همانطور که اهل لعنت بیان کرده اند گرفتن مو است. ودر احادیث پیامبر نهی از این نمص وارد شده ، اما گرفتن مو وبرداشتن آن مطلقاً ممنوع نیست . بلکه در جاهایی در بدن برداشتنش مستحب است.

وعلما نمصی که در احادیث آمده را به برداشتن موی ابرو یا نازک  کردن آن معنا کرده اند. واین هم قولی محکم است . ابوداوود صاحب سنن می فرماید :نامصه :زنی است که ابرویش را تراشیده تا نازک شوند. [۱۹]                                                                                 و اهل علم اتفاق دارند براینکه نازک کردن ابروها وگرفتنشان همان نمص نهی شده است و انجام دهنده آن همانطور که در حدیث ابن مسعود آمده .همراه جریان ام یعقوب ملعون است. امام نووی می فرماید :نامصه: زنی است که موی صورتش را بر می دارد. واین کاری حرام است. وقول ابن مسعود: اما لو کان لم  نجامعها: معنای آن این است که با او زندگی نمی کردم .این بیان فرموده ابن مسعود است پیش جمهور علما همانطور که امام نووی فرموده و روایتهای دیگر هم براین دلالت می کنند.

واهل علم گفته اند: موی که بین ابروهاست برداشتن آن جایز نیست چون این کار داخل نمص منهی عنه می شود. وزمانی که ابروی زن پیوسته بود گرفتن آنها جایز نیست. چون این کار تغییر در خلقت خدا به حساب می آید.

وابن جوزی می فرماید: داروهایی که لکه های صورت را از بین می برد وصورت را زیبا می کند در این اشکالی نمی بینم  وهمینطور گرفتن موی صورت جهت زیبایی برای همسر خود. و بعد هم از استاد خود عبدالوهاب  بن مبارک نقل می کند:( وقتی که زن موی صورت را برای شوهرش گرفت اشکالی ندارد.[۲۰] )   [۲۱]

۱۸- النامصه: زنی که ابروی زنان را نازک می کند. و المتنمصه: زنی که می خواهد ابروهایش را نازک کند.[۲۲]

۱۹-حکم زنی که ابرو وموی سرش را بتراشد؟

چیدن موی ابرو و یا تجدید کردن آن باچیدن و گرفتن دوروبر ابرو یا گرفتن و یا کندن آن برای زینت همانطور که بعضی از زنان امروزی انجام می دهند حرام است چون در آن تغییر خلقت اتفاق می افتد.[۲۳]

 ۲۰- نقل حدیث: و جریان ام یعقوب با ابن مسعود.[۲۴]

۲۱- آیا برای زن جایز است که موی ساق پایش را بتراشد؟

جواب: به نظر من نباید زن موی پاهایش را بگیرد چون در این کار تغییر در خلقت خداوند به وجود می آید. چون نمص در لغت یعنی کندن مو به همین خاطر این کار فقط به ابرو مختص نمی شود. بلکه حدیث مطلق است و شامل تمام اعضای بدن می شود- و اما حدیث طبری از زن ابن اسحاق  که به حضرت عایشه گفت. زن می تواند صورتش را برای شوهربگیرد؟و حضرت عایشه فرمود: تا می توانی اذیت ا از خود دور کن. امام البانی آن را ضعیف دانسته.[۲۵]

۲۲- خاص کردن نمص به گرفتن ابروها. با اینکه بعضی از علمای لغت و شرع اینطور فرموده اند اما اکثر آنها بر این اختلاف دارند که نمص بر تمام بدن شامل شود- و علماء اتفاق دارند براینکه کندن ابروها داخل نمص میشود . و نامصه گرفتن ابروها برای بلند کردنشان یا مساوی کردن آنها –فتح الباری. اما گرفتن موی صورت اولی ترک آن است. هر چند بعضی از اهل علم می گویند کندن موی صورت داخل نمص نمی شود.[۲۶]

۲۳- نمص: کندن موی صورت به وسیله ی منقاش . وگفته می شود این کار مختص موی ابروهاست جهت بلند کردن یا مساوی کردن آنها[۲۷]

۲۴- النامصه:کسی است که از دیگری می خواهد تا موی ابرویش را بگیرد.[۲۸]

 ۲۵- آیا نمص عام است شامل موی صورت می شود یا خاص است به موی ابرو

ج: احادیث در این مورد عام است. در آنها تخصیص نیست. پس اینطور می رساند که فرقی بین گرفتن ابرو و صورت نیست .[۲۹]

  ۲۶- النامصه: کسی است که ابروی زنان را نازک میکند.[۳۰]

۲۷- النامصه: زنی است که کارش نازک کردن ابروی زنان است.[۳۱]

۲۸- تغییر با هر وسیله ای حاصل می شود وبه همین خاطر است که علماء فتوی داده اند که تغییر در معنی نمص است. وشیخ عبدالله جبرین فتوا داد که به نمص می انجامد.

از شیخ بن باز در مورد کم کردن موی زائد ابروها سؤال شد وفرمود: گرفتن موی ابروها جایز نیست وهمچنین تخفیف آنها چون احادیث پیامبر در این مورد است. لعن الله النامصات والمتنمصات. واهل علم هم فرموده اند گرفتن ابروها داخل نمص می شود.

واز شیخ عثیمین در مورد حکم گرفتن بعضی از موهایی زائد ابرو سؤال شد. جواب دادند:

گرفتن موی ابروها داخل نمص می شود. وپیامبر هم فاعل این کار را لعنت کرده واز گناهان کبیره است و دلیل اینکه در این مورد فقط در مورد زنها گفته شده چون غالبا زنان جهت زیبایی این کار را انجام می دهند.

واز استاد عبدالعزیز ال شیخ در مورد حکم آن سؤال شد، فرمود: شکی نیست که کندن وگرفتن ابروها حرام است.

وامام البانی نیز فرمودند: آنچه بعضی از زنان از کندن ابروهایشان تا به شکل کمان وهلال در بیاید وهمچنین به گمان خود جهت زیبایی انجام می دهند این کار از کارهایی است که پیامبر آن را حرام کرده وفاعلش را لعنت کرده.

ومحمود محمد شاکر می فرماید: النامصه: کسی است که ابروهایش را به وسیله منقاش می گیرد تا نازک وبلند ومساوی شوند ومی فرماید ای زنانی که این کار را انجام می دهید آیا امهات المؤمنین وزنان صحابه این کا ررا انجام داده اند؛ ومی گویید: نمی دانیم.[۳۲]

۲۹- دکتر محمد بکر اسماعیل استاد دانشگاه الأزهر می فرماید: نمصی که در حدیث آمده

گرفتن موی ابرو وصورت است به وسیله منقاش.[۳۳]

۳۰- النامصه: کسی است که ابروهای زنان را نازک می کند.[۳۴]

۳۱- النامصه:زنی است که موی ابرو را می گیرد واین کار حرام است. مگر زمانی که در صورت زن سبیل یا ریش در آید .در این حال گرفتن آنها حرام نیست بلکه لازم است. ونهی در مورد ابروها وآنچه در صورت است. [۳۵]

 ۳۲. اسلام بعضی از انواع آرایش ها را حرام کرد. که خارج از فطر است و موجب تغییر درآفرینش خداوند می باشد. دراین باره حدیث صحیح وارد شده، لعن الواشمات و… احادیثی که در این مورد وارد شده صحیح و عاری از هرگونه جرح و تعدیل می باشد.

نمص: برداشتن موی ابروان است. به خاطر بالا بردن یا مساوی کردن ابروان یا مانند اینها.[۳۶]

۳۳. المتنمصه: کسی است که ابرویش را به وسیله دیگران باریک می کند.

النامصه:  کسی است که موی ابرویش را باریک می کند.[۳۷]

۳۴. ابن عربی می گوید: خداوند افراد زیر را لعنت کرده:

۱.کسی که به خاطر زیبایی موها را می کند. این کار دگرگون کردن آفرینش خداست و تغییر هیئت و قیافه است و از دیدگاه اسلام حرام است. و امام حسن بصری از آیه (سوره نساء/۱۱۹) درست همین فهم را داشته. [۳۸]

۳۵. امام ذهبی در کتاب الکبائر در قسمت درست بودن لعنت برکسانی که گناهان نامشخص و غیر مشهور انجام می دهند می فرماید: نامصه که در حدیث آمده زنی است که موی ابروی دیگران را برمی دارد و متنمصه : زنی است که این کار براو انجام می شود.[۳۹]

۳۶. النامصه: زنی است که ابروها را باریک می کند تا زیبا شوند. ابو داود نیز نظر ابن حجر هیثمی را تأیید می کند[۴۰].

۳۷. نمص: برداشتن موی ابرو. این رأی امامان بزرگوار مثل: جلال الدین سیوطی، سندی، خطابی، شوکانی و بقیه امامانی که در این تحقیق اسامی آنها آمده است.[۴۱]

۳۸. النامصه: زنی که خواهان برداشتن موی صورت و ابرو است.[۴۲]

۳۹. آیاگرفتن ابرو برای زنان جایز است و آیا رنگ کردن با مواد رنگی جایز است؟

ج. گرفتن و کوتاه کردن ابرو جایز نیست ولی رنگ کردن آن اگر سبب افتادن موی ابرو نشود اشکالی ندارد.[۴۳]

۴۰. المتنمصات جمع متنمصه است. زنی که موی صورتش را می گیرد. ونامصه : زنی است که این کار راانجام می دهد.[۴۴]

۴۱. خوب می دانم که کندن موی ابروها نمص است. پس آیا برای من درست است که فقط روز عروسیم موی صورتم را بگیرم؟

ج. موی صورت بر چند قسم است:

۱. مویی که برداشتن آن حرام است. موی ابرو

۲. مویی که بین علما اختلاف است. آن هم موی صورت به استثنای ابروها

۳. مویی که مستحب است برداشتن آن و آن زمانی است که در صورت زن ریش و سبیل بروید[۴۵].

۴۲. النامصات: زنانی که موی صورت را می کنند.[۴۶]

۴۳. النامصه : زنی است که موی ابرو را می گیرد به منظور زیبایی ودلیل این هم اینست که این کار تغییر در خلقت خداوند است.[۴۷]

۴۴. تحریم الوشم والنمص:

النمص: کندن  موی صورت و این کار برای زن و مرد حرام است. دلیل حرام بودن حدیثی است که امام بخاری و مسلم از عبدالله بن مسعود روایت کرده اند.

آنچه از حرام بودن نمص استثنا می شود ازبین بردن آنچه در صورت زن از ریش و سبیل می روید. چون نهی در ابروها و آنچه در اطراف صورت است وارد شده، حکم تحریم هم تغییر در خلقت خداست.[۴۸]

۴۵. در کتاب زینهالمرأه المسلمه در بحث اقسام زینت آمده:

زینت حرام: هر زینتی که شرع آن را حرام کرده، ازجمله زینتهایی که زنان به آن اعتبار بخشیده اند و نص در مورد آنها وارد شده مثل: گرفتن ابرو و …[۴۹]

۴۶. در کتاب احکام النساء: در بیان حدیث(لعن الواشمات و…)آمده: نمص در این حدیث به معنایی گرفتن موی صورت است.[۵۰]

۴۷. در کتاب  اخطاء المرأه المتعلقه بالباس و الزینه

در بیان چیزهایی که زن مسلمان باید ازآن دوری کند یکی از مواردی که می گوید: گرفتن ابرو است . که این کار حرام است. برای شوهر باشد یا نباشد، با اجازه او باشد  یا نه، دلیل او هم همان حدیث ابن مسعود است. و از لجنه دائمی فتوا هم سؤال شده جواب لجنه هم همین بود. نمص: یعنی گرفتن ابرو ، و این کار هم درست نیست مگر ریش ، سبیل، یا دست و پای زن.

در اینجا دو نکته خالی از استفاده نیست.

۱.اهل علم در مورد حکم برداشتن موی صورت زن بر دو قول هستند. رای راجح همان رأی جمهور علما است که می فرمایند: برداشتن موی صورت جایز است چون این کار داخل در معنای نمص:برداشتن ابرو، نمی شود.

۲. دکتر وهبه احمد حسن رئیس دانشکده پزشکی اسکندریه می فرماید: گرفتن موی ابرو با وسایل مختلف شکاف در پوست ایجاد می کند. وقتی زن بخواهد موی ابرو بگیرد موی پری در جای آن می روید.[۵۱]

۴۸. باریک نمودن ابرو و کندن موهای آن به خاطر اینکه دو ابرو درازتر و با هم مساوی شوند اسراف در زینت است و اسلام آن را حرام دانسته است.

پیامبر(ص) زنانی که موی ابروان دیگران را می کنند و زنانی که موی ابروانشان برداشته می شود را لعن نموده است. چنانچه برداشتن موی ابرو و نقش دادن به آن  نشانه و شعار زنان بی بندو بار باشد مسلماً حرمت و گناهش بیشتر است. بعضی از علمای حنبلی گفته اند:«حف» یعنی برداشتن و کندن موی صورت زنان به خاطر زیبایی و همچنین سرخ کردن و رنگ زدن و براق نمودن صورت زن با اجازه شوهرش جایز است. چون این عمل جزو زینت است. و زینت در حد معمول با اجازه شوهر جایز است ولی امام نووی در مورد «حف» یعنی برداشتن موی صورت زن سخت گیری نموده و آن را جزء «نمص» که در حدیث ابن مسعود مورد لعن است، قرار داده است. و آن را حرام می داند اما آنچه ابوداود در کتاب السنن ذکر کرده و می گوید: نامصه به زنی گفته می شود که ابرو را برمی دارد تا باریک شود. این روایت ابو داود نظر امام نووی را مردود می نماید و حف یعنی کندن موی صورت زنان را جزء نمص یعنی برداشتن موی ابرو و نقش نمودن نمی داند. طبری، از زن ابی اسحاق روایت کرده است زنی جوان که زیبایی را دوست می داشت پیش حضرت عائشه(رضی الله عنها) رفت و پرسید آیا می تواند موهای صورتش را به خاطر شوهرش بردارد؟ عائشه گفت: تا می توانی اسباب زحمت را از خود دور کن.[۵۲]

ای خواهر مسلمان بدان که خداوند هیچ چیزی را بدون حکمت حرام نکرده است. یکی از ضررهای برداشتن موی صورت و ابرو ضرریست که به چشم وارد می شود.

این شما و این نظر بعضی از پزشکان در این مورد. بعضی از پزشکان متخصص چشم دو حالت را برای التهام بافت سلولی اطراف چشم به سبب کندن موی ابروها بیان کرده اند.

۱.زنی است ۲۲ساله که دو روز بعد از کندن موی ابروها، چشمانش دچار تورم و سرخی شده است. برای علاج بیماری به پزشک مراجعه کرد.

۲. زنی که با رفتن پیش پزشکان متخصص زیبایی و کندن موهای ابرو، بعد از یک روز دچار سرخی و درد اطراف ابرو شده و بعد از چهار روز اطراف چشمش دچار التهاب و برآمدگی شد و سبب بستری شدن او در بیمارستان شد.

۱.دکتر وهبه احمد حسن، استاد دانشکده دانشگاه پزشکی اسکندریه می گوید: برداشتن ابروها با وسایل مختلف و سپس بکار بردن قلم ابرو و غیره مثل مالیدن بعضی مواد بر پوست تأثیر زیان آوری بر آن خواهد گذاشت. چون رنگها از ترکیبات معدنی سنگینی درست شده اند مثل مس و جیوه. زمانی که استفاده از این مواد شیمیایی به صورت مستمر و دائمی باشد تأثیر زیان آوری بر بافت هایی تشکیل دهندۀ قلب، خون و کلیه خواهد داشت.

نتیجه این مطالب هشدار و زنگ خطری بود که پزشکان آن را بیان کرده اند.

ای زنی که موی ابروها را برمی داری و باریک می کنی قبل از اینکه فرصت را از دست بدهی بیدار و آگاه شو. خداوند درست فرموده ﴿سنریهم آیاتنا فی الآفاق و فی أنفسهم حتی یتبین لهم أنه الحق أولم یکف بربک أنه علی کل شیء شهید﴾سوره فصلت/۵۳

خواهر محترم! ایمان شما به رسول خدا حضرت محمد(ص) ایجاب می کند که آنچه دستور داده است اطاعت کنی و از آنچه شما را برحذر داشته دوری کنی . و از جمله چیزهایی که فرموده از آن حذر کنی برداشتن موی ابرو است. چون

۱.برداشتن ابرو تقلید کفار است. هرکس خود را به قومی شباهت دهد از آنان حساب می شود.

۲. بعضی از زنان دلیل مؤکد دارند که برداشتن این موها و آرایش یرای شوهر است در حالی که اطاعت از هیچ انسانی برای انجام معصیت و گناه خداوند درست نیست. لا طاعه للمخلوق فی معصیه خالق.

۳. کسانی که آن کار را انجام می دهند لازم است فوراً توبه کنند.

خواهران مسلمانم:

 بعد از اینکه حکم برداشتن موی ابرو و صورت از نظرتان گذشت و همچنین اقوال بسیاری از دانشمندان قدیم و جدید و بعضی از پزشکان نیز بررسی شد، من هم از خداوند متعال می خواهم همۀ ما را به راه راست هدایت فرماید.


صحیح مسلم شماره۵۵۳۸،صفحه۱۰۰۳[۱]

جامع الاصول۴/۷۸۰[۲]

القاموس المحیط فیروزآبادی۴/۴۴۴[۳]

لسان العرب ا بن منظور۷/۱۰۱[۴]

الفائق فی غریب الحدیث۴/۲۶[۵]

المنجد –بخش ن:صفحه ۲۰۱۸[۶]

شرح نووی جزء۷صفحه۲۴۱[۷]

فقه السنه،جزء۳،صفحه۴۹۴[۸]

فتاوی الشبکه الاسلامیه باب۲ جزء۴صفحه:۳۳۲[۹]

فتاوی الشبکه الاسلامیه باب ۹،جزء۱۷،صفحه۳۷۲[۱۰]

فتاوی الشبکه الاسلامیه باب۱۲،جزء۲۴صفحه۳۷۵[۱۱]

فتاوی الشبکه الاسلامیه  باب ۱۶جزء ۳۲ صفحه ۴۰۵ [۱۲]

فتاوی الشبکه الاسلامیه باب۲۶  جزء۵۱  صفحه ۵۱[۱۳]

کتب ورسائل عثیمن  باب امتداوی جزء۲۱۵ صفحه ۵[۱۴]

مغنی المحتاج صفحه ۱۹۱[۱۵]

الفقه الاسلامی و ادلته، باب تزیین،جزء۱،صفحه۴۱۰[۱۶]

مجله :الفقه الاسلامی  جزء۸  صفحه ۱۲۶۴[۱۷]

الموسوعه الحویتیه  باب:الوشم جزء۱۱  صفحه ۲۷۳ [۱۸]

عون المعبود   ۱۱/۱۵۲[۱۹]

احکام النساء:صفحه ۳۴۱-۳۴۲            [۲۰]

فتاوی یسئلونک:باب:النمص  جزء۴    صفحه ۱۵۹[۲۱]

فتاوی یسئلونک  باب:خروج المرأه من بیتها بغیر جلباب جزء۹ صفحه ۱۷۴[۲۲]

فتاوی الجنه الواشمه. باب: حلق المرأه شعرها جزء۵صفحه۱۸۰[۲۳]

فتاوی شیخ عبدالله ابن عقیل جزء۲صفحه ۱۲۱[۲۴]

[۲۵]فتاوی شیخ علی فرکوس باب:حلق المرأه شعرساقیها جزء۱۰۷صفحه۱

                          زینه المرأهُ المُسلمه،جزء۱ ،صفحه۶۱[۲۶]

کتاب النساء،فقط،جزء۱،صفحه۱۰۵[۲۷]

اخطأالمرأهالمتعلقهبالباس والزینه،جزء۱صفحه۳۶[۲۸]

زینه المرأه المسلمه ،شیخ عبدالله ،صفحه۷۱[۲۹]

عشره النساء للنساء صفحه۱۹۰[۳۰]

الاسلامی الصحیح للمرأهً صفحه۱۶[۳۱]

لماذا لا تهذبین جا جبیک؟صفحه۷[۳۲]

دائرهالمعارف الامرأه المسلمه جزء۸۴صفحه۱۱۱[۳۳]

دائره المعارف المسلمه جزء۸۴ صفحه۱۷[۳۴]

شرح نووی علی مسلم جزء۷،صفحه۴۴۱،باب: تحریم فعل واصله…، منزلهالسنه فی التشریع،جزء۱،صفحه۲۴[۳۵]

دیدگاههای فقهی معاصر،د.قرضاوی،جلد۱،صص۵۳۲و۵۳۳[۳۶]

 رأی امام نووی شرح مسلم،جلد۱۳،صفحه ۱۰۶[۳۷]

احکام القرآن ابن عربی، جلد۱، صفحه ۵۱[۳۸]

کتاب الکبائر، صفحه۱۴۴[۳۹]

الزواجرعن اقتراف الکبائر،جلد۱،صفحه۱۴۲[۴۰]

نیل الام طهار،جلد۵،صفحه۳۴۲[۴۱]

 فیض القدیر،جلد۵،صفحه۲۷۳[۴۲]

 فتاوی شیخ عثمان الخمیس[۴۳]

الجامع لاحکام القرآن للقرطبی،جزء۱،صفحه۳۴۲[۴۴]

سلسله التفسیر للمصطفی الوردی، باب : حکم ازاله شعرالوجه،جزء۴۲،صفحه۲۱[۴۵]

 مختصر ابن کثیر،جزء۲،صفحه۳۵۹[۴۶]

تمام المنه، صفحه۸۱[۴۷]

فقه المنهجی، باب الباس و الزینه، جلد۱، صص ۵۳۱و۵۳۰[۴۸]

 کتاب:الزینه المرأه المسلمه،صفحه۷،مؤلف: عبدالله بن صالح فوزان[۴۹]

احکام النساء،صفحه۷۴، مؤلف: ابن جوزی[۵۰]

اخطاء المرأه المتعلقه بالباس و الزینه، صفحه۲۰[۵۱]

 حلال و حرام، بحث:باریک نمودن ابرو،صفحه۱۲۰[۵۲]

‫۲۰ دیدگاه ها

  1. سلام اگر برداشتن مو تغییر در خلقت به حساب میاد پس چرا پیغمبر گاهی موهاشونو میتراشیدند ؟اونم تغییر در قیافه هستش .
    پس کوتاه کردن هم تغییر در خلقته .باید گذاشت موها طبق خلقت همینجوری بلند بشن .
    میگن هر حدیثی که دیدی با قرآن مطابقت نداره بزن به دیوار و بدان که حدیث جعلی هست.
    البته باید اهل فن همه احادیث رو باهم بررسی کنند

  2. سلام علیکم من دوراطراف ابرو یعنی فقط موی اضافه رامیگیرم ولی خط اصلی رو کار ندارم واینکه مجبورم اینکارو کنم آیا حرام است بدون کوتاه کردن و بریدن دم واینکارو برای زینت نمیکنم بازم گناهه لطفا به ایمیلم بفرستید

  3. سلام
    نوژین جان شما با این استدلالتون آیه ی شریفه رحما بینهم و اشد…
    را چگونه توجیه میکنید ؟؟!!!!!!

  4. با سلام.با خوندن این مطلب حسابی جا خوردم رفتم و چند سایت دیگر بررسی کردم این حدیث درسته اما از نظر مراجع برداشتن ابرو بانوان برای شوهران اشکالی ندارد فقط اگر زینت محسوب بشه باید از نامحرم بپوشانند. لطفا مطالب سایتتون رو تصحیح کنید وگرنه بیشتر مردم از اسلام و دین زده میشن . با تشکر

  5. اگر کسی تا جوانی ابرو هایش پیوسته نبوده و بعد ازآن پیوسته شده است،
    آیا گرفتن پیوند گناه است یا نه ؟!

  6. باسلام درمورد موی ابرو وموهای زاید بدن اگر کمی بدور از تعصب دینی تفکر شودهمه چیز برای ماروشن میشود دین اسلام
    تمام مواردی راکه باعث ضرر ونفع انسان میشوددرقران بیان وتوسط پیامبرش تفسیر نموده و چیزی که خداوپیامبر بیان نموده اند مطمیین باشید درست است بخصوص اینکه متخصصین بر آن صحه گذاشته باشند واین عزت اسلام را می‌رساند
    حال میماند اعتماد یاعدم اعتماد به مطالب که این خود با تحقیق قابل حل است و بعضی از چیزهاباگذشت زمان وکشف حقایق بیشتر روشن میشود با شتاب عجله به سوی چیزی که ازحقیقتش کاملا آگاه نیستیم قدم برنداریم که بقول شاعر هربیشه گمان مبرکه خالی است. شاید آن پلنگ خفته باشد

  7. این برداشت های سطحی به وجهه دین اسیب میزنه
    هر کدوم از تعابیری ک پیامبر بیان کردند در موارد خاصی بوده ک بعد ها توسط ائمه شرح داده شده.
    میتونید با کمی تحقیق اشتباهی که در فهمیدن این حدیث داشتین رو بفهمین

  8. ببخشید یه سوال برداشتن مو های دور ابرو برای تمیز وزیبا شدن ان هم حرام است ابرو نه مو های دور ابرو

  9. سلام علیکم
    خواهر ارجمندم
    این یک سایت اهل سنت هست
    ما خود نه ادعای دانشمندی داریم نه دانشمندیم
    ما آثار و نوشته های علما و اندیشمندان را در سایت قرار می دهیم جهت آگاهی بخشی و روشنگری و تبین مسائل اسلامی
    موفق باشید

  10. با وجود چنین ادعایی از سوی سایت شما پس چرا مراجع تقلید اینکار را حرام نکرده اند؟ شما دانشمندتر هستید یا مراجع تقلید؟

  11. سلام و درود خدا بر شما .. من در این مورد تحقیق کردم و حرف شما کاملا درسته …… برداشتن ابرو حرام میباشد .. خانوم من هم بعد از شنیدن این حرف جا خورد و رفت تحقیق کرد و به این نتیجه رسید که حرامه …. ما کاری به عرف و اجتماع نداریم .. دستور خدا و پیغمبرش مهمه.. پیامبر صل الله و علیع و آله وسلم میفرمایند : در آخر الزمان بیشتر گناه های کبیره عرف میشوند … و کسی نمیدونه اصلا گناهه ….. والله اعلم

  12. سلام برشما.این احادیث به نظرشمامعتبره؟باعقل سلیم که جوردرنمیاد.الآن دیگه همه ی زن ها ودخترها ابروهاشونومرتب می کنن واصلاح صورت می کنن حتی تازگیاپسراهم این کارومی کنن واین کارعرف جامعه هست وگناه وحرام هم نیست.باتشکرازپاسخ شما.ببخشیدکه سلام کردن یادم رفت.من وقتی مطالب شماروخوندم حالم بدشدوهنوزم سرحرفم هستم.خداخودش هدایتتون کنه.

  13. سلام علیکم
    دوست ارجمند ما نگفتیم خداوند زینت و زیبایی را بر مردم حرام کرده
    اتفاقا قبل از شما پیامبر این حرف ها را زفرموده اند که زنان باید آراسته و پیراسته باشند و خودش همیشه آراسته بوده است …
    و لی این حدود را همین پیامبر (ص) تعیین نموده در احادیث صحیحش …
    آیا به نظرتون درست است سخنان صحیح پیامبر را کذب و دروغ نامید ؟؟؟
    هر حدیثی در این نوشته آذه و صحیح نیست بنابر علوم الحدیث شما اثبات کنید ما از نوشته حذف می کنیم .

    موفق باشید

  14. شمایه مش افراطی هستیدکه مثل داعشی هافکرمی کنید.هیچ کدوم ازاین کاراحرام نیست وکسی هم حق حرام کردن اونارونداره.به نظرشمایه زن مسلمون بایدسیبیلو وریشوباشه وبوگندو وکثافت باشه واصلاآرایش نکنه وبه خودش نرسه ولباسای تیکه پاره وسیاه بپوشه؟ان شاءالله خداخودتونوکه گمراه هستیدبه راه راست هدایت کنه.هیچ کدوم ازمطالبتون درست نیست واحادیث وروایاتتون هم کذب ودروغ هست.مگه شماقرآن روکه کلام خداوندهست وحقه نخوندیدکه دراین آیه می گه:بگوچه کسی حرام کرده است زینت های خداراکه برای بندگانش پدیدآورده؟زشت کاری ها،گناهان چه آشکاروچه پنهان وفحشاحرام هستن نه زیبایی.بااین صفات شپااسم خودتوگذاشتین مسلمون؟دراسلام به آراستگی اهمیت زیادی شده وآن شیوه ی پیشوایان دین هست.خدایی که جهان به این عظمت روآفریده بزرگترازاین حرفاست.بهتون پیشنهادمی دم که اول بریدقرآنوبخونیدبعداین چرت وپزت هاومزخرفات روتحویل مردم بدید.اگه جواب درست وحسابی وقانع کننده دارین بدین لطفا.

  15. ما نمی گوییم که بنا به نص صریح قرآن نبی فقط و فقط وظیفه تبلیغ دارد و نه تشریع: انما علیک البلاغ/فذکر انما انت مذکر..
    ما نمی گوییم که نبی بخاطر تشریع حلال و حرام مورد عتاب قرار گرفت: یا ایها النبی لما تحرم ما احل الله علیک/التحریم۱
    ما نمی گوییم که اعتقاد به احادیثی که دویست سال بعد از پیامبر تازه در حال جعل و ساختن اسناد صحیحی بودند با اعتقاد به کامل بودن و مفصل بودن و تمام بودن دین که همان قرآن است در تضاد است..
    بلکه ما فقط افتضاحات و تناقضات میراث روایی را با ذکر روایات صحیحی شروع می کنیم که نافی افترای تشریع به خاتم النبیین است. ابن سعد(۲۳۰هـ) در قدیمی ترین موسوعه تاریخ و تراجم صدر اسلام از محمد(ص) نقل می کند: «وَجَلَسَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِی مُصَلاهُ أَوْ إِلَى جَانِبِ الْحُجَرِ. فَحَذَّرَ النَّاسَ الْفِتَنَ ثُمَّ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ حَتَّى إِنَّ صَوْتَهُ لَیَخْرُجُ مِنْ بَابِ الْمَسْجِدِ فَقَالَ: إِنِّی وَاللَّهِ لا یُمْسِکُ النَّاسُ عَلَیَّ بِشَیْءٍ لا أَحِلُّ إِلا مَا أَحَلَّ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ وَلا أُحَرِّمُ إِلا مَا حَرَّمَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ:
    پیامبر کنار محراب یا کنار حجره‏ها نشسته، مردم را از فتنه‏ها بر حذر داشته به آواز بلند که به بیرون از مسجد هم مى‏رسید فرمود: به خدا سوگند، مردم نمى‏توانند بر من اعتراضى داشته باشند که حلال نکردم چیزى را جز از آنچه خداوند در کتاب خود آن را حلال فرموده و حرام نکردم چیزى را مگر آنچه خداوند در کتاب خود حرام فرموده است»(الطبقات الکبری۲/۲۴۴ ـ دارصادر بیروت)
    ابو داود سجستانی(۲۷۵) صاحب سومین کتاب از اسفار مقدس صحاح السته ی سُنّی از ابن عباس نقل می کند: «فَبَعَثَ اللَّهُ تَعَالَى نَبِیَّهُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَنْزَلَ کِتَابَهُ، وَأَحَلَّ حَلَالَهُ، وَحَرَّمَ حَرَامَهُ، فَمَا أَحَلَّ فَهُوَ حَلَالٌ، وَمَا حَرَّمَ فَهُوَ حَرَامٌ، وَمَا سَکَتَ عَنْهُ فَهُوَ عَفْوٌ:
    پس خداوند نبیش را برگزید(ص) و کتابش را نازل کرد. حلال کتابش را حلال و حرام کتابش را حرام گردانید.. و هرچه درباره آن سخنی نگفته پس عفو شده است»(سنن ابی داود ش۳۸۰۰ ـ المکتبه العصریه، صیدا بیروت) محدث بزرگ سلفی ناصرالدین الألبانی ذیل این حدیث نوشته: «صحیح الإسناد»
    ابوعیسی الترمذی(۲۷۹) صاحب چهارمین سفر مقدس از اسفار السته اهل سنت یا به تعبیر معتزلیان و حنفیان متقدم «حَشویه» از خود پیامبر(ص) نقل می کند: «الحَلَالُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ، وَالحَرَامُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ، وَمَا سَکَتَ عَنْهُ فَهُوَ مِمَّا عَفَا عَنْهُ»(سنن الترمذی بَابُ مَا جَاءَ فِی لُبْسِ الفِرَاءِ/۱۷۲۶ ـ شرکه مکتبه ومطبعه مصطفى البابی الحلبی مصر) الألبانی سلفی ذیل این حدیث می نویسد: «حَسَن». تقسیم انواع حدیث به صحیح، حَسَن و ضعیف از تقسیم بندی های مضحک علم الحدیث بوده که برای صحت یک حدیث درجه قائل می شوند! باری احتجاج به حدیث حسن در کنار احادیث صحیح از اصول اکثریت محدثین به خصوص حنابله و سلفیت است و فقط احادیث درجه ضعیف مورد رد و انکار قرار می گیرند. السیوطی می نویسد: «وَالْحَسَنُ مُدْرَجٌ فِی أَنْوَاعِ الصَّحِیحِ»(تدریب الراوی۱/۵۹ ـ دارطیبه) پس این حدیث هم حجت است.
    اما ابن ماجه قزوینی(۲۷۳هـ) همین حدیث را نقل می کند: «الْحَلَالُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ، وَالْحَرَامُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ، وَمَا سَکَتَ عَنْهُ، فَهُوَ مِمَّا عَفَا عَنْهُ»(سنن ابن ماجه/۳۳۶۷ ـ دار إحیاء الکتب العربیه فیصل عیسى البابی الحلبی) الألبانی این حدیث را نیز حسن توصیف می کند.
    حاکم نیشابوری همین حدیث را به چند طریق از پیامبر نقل می کند(المستدرک علی الصحیحین ش۳۴۱۹ ـ دارالکتب العلمیه بیروت) امام الذهبی در تعلیق خود آن را صحیح می داند. حدیث۳۲۳۶ که الذهبی آن را بر شرط شیخین صحیح می داند. حدیث۷۱۱۵ و حدیث۷۱۱۳ که الذهبی هم آن را صحیح می داند. بنابراین این حدیث از نظر محدثان برجسته ای چون حاکم النیسابوری و الذهبی به درجه صحیح رسیده است.
    اما محدث برجسته سلفی ناصرالدین الألبانی هم این حدیث را صحیح می داند: «ما أحل الله فی کتابه فهو حلال وما حرم فهو حرام وما سکت عنه فهو عفو فاقبلوا من الله عافیته *وما کان ربک نسیا»(سلسله الأحادیث الصحیحه ج۵/ش۲۲۵۶ ـ مکتبه المعارف للنشر والتوزیع الریاض) الالبانی اضافه کرده که این حدیث از دارقطنی، البزار و الطبرانی هم نقل شده است. نهایتا بنا بر حدیث صحیحی که از چند طریق روایت شده حلال و حرام خدا فقط در قرآن است و لاغیر. هرکس ادعای تشریع حکم یا حلال و حرام بودن چیزی را دارد باید از کتاب خدا یا سنت متواتر(نه اخبار آحاد بخاری و مسلم) مدرک قطعی بیاورد.
    والسلام

  16. سلام برادران اگه کمی بیشتر تحقیق میکردید متوجه میشدید که پیامبر اسلام به رحمت للعالمین شهرت دارند وایشان هیچگاه برای هیچ کس بدخواهی نمی کردند چه برسد به لعنت کردن لعنت کردن یعنی اینکه /کسی در این دنیا وقیامت از برکات خداوند به دور باشد امکان ندارد رحمته للعالمین از این لفظ برای هیچ حیوانی استفاده کند چه برسد به انسان وحتی در حدیث صحیح نیز اشاره شده که پیامبر هیچ کس را نفرین نکرده پس در صورت صحت این حدیث که از لحاظ عقلی نیز کاملا صحیح به نظر میرسد قطعا حدیثی که شما فرموده اید کذب ودروغ است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا