ستم به زنان در پوشش اسلام؟
ستم به زنان در پوشش
اسلام؟!
استاد محمد غزالی / مترجم:
عبدالعزیز سلیمی
در میان جامعه های ما
عادات و سنت هایی- از جمله سنت های مربوط به وضع زن و خانواده- وجود دارند که برای
سازگاری با تعالیم دین و احکام صحیح آن، به تجدید نظر نیاز دارند.
من از جمله کسانی بوده
ام که با فرهنگ جنسی و جاهلیت جدید و مذموم غرب و اشباع غرایز جنسی از راه حرام
مبارزه نموده ام، و در برابر کسانی که همه ی تلاش خود را برای وارد ساختن اینگونه
فرهنگ ها به ممالک اسلامی به کار گرفته اند، موضوع گیری شدیدی داشته ام که مشکلاتی
نیز برایم به دنبال داشته است و با تمام وجودم از آن مشکلات پیش آمده خشنودم. زیرا
پیامد دفاع از دین خداوند و کرامت و سعادت انسانها بوده است.
اما همین موضوع باعث
گردید که در مورد روابط میان زن و مرد و جایگاه زنان در ساختار اجتماعی مسلمانان،
بیشتر بیندیشم؛ گاه دیده می شود که پاره ای از مسلمانان بر خانه نشین شدن زن تأکید
می ورزند و در طول عمر تنها دو بار به آنان اجازه ی خروج از منزل می دهند، یک بار به هنگام ازداوج و بار دیگر به
هنگام حمل جنازه اش به سوی گورستان!
با خود
گفتم: این است طرح
پیشنهادی اسلام برای اصلاح وضعیت زنان در غرب؟!
نه… اسلام چیزی غیر
از این است و در واقع عصر عقب ماندگی ما در قرن گذشته، پایان یافت؛ قرنی که وضعیت
زنان مسلمان به گونه ای بود که هیچ یک از عالمان و فقهای مسلمان آن را در شأن زن
مسلمان نمی دانستند.
در بسیاری از ممالک
اسلامی و بخصوص در روستاها زنان مسلمان از رفتن به مساجد محروم بودند. عده ی بسیار
زیادی از آنان اساسا” نماز هم نمی خواندند و در کنار این خلا” روحی و
معنوی، از آموزش و درس و مدرسه نیز محروم بودند.
به ندرت پیش می آمد که
نظرشان را در خصوص انتخاب همسر جویا شوند و در بسیاری موارد سهمشان نیز از میراث مورد
اجحاف نزدیکان قرار می گرفت.
هرگاه مردان و پسران
مرتکب انحرافی می شدند، با گذشت و چشم پوشی نزدیکان مواجه می گشتند، اما هرگاه
زنان و دختران کار اخلاقی مرتکب می شدند، سرنوشتی جز مرگ در انتظارشان نبود…!
آیا این مظاهر کریه و
ناپسند وضعیت زنان را می توان به اسلام نسبت داد…؟ خداوند خود آگاه است که دامن
اسلام از چنین سنتهای غلطی مبراست، و در عین حال اسلام فرهنگ زشت بی بند و باری
جنسی موجود در اروپا و آمریکا را هم زشت و ناپسند می شمارد…!
با تمام این احوال
منتسبین به اسلام و علوم اسلامی به این گونه شرایط و احوال تن می دهند و قدمی برای
تغییر آن برنمی دارند.
به یاد دارم که در روز
جهانی زن ردر جایی سخنرانی داشتم، و در اثناء سخنانم گفتم که صدا و چهره ی زنان
عورت به شمار نمی آید. به ناگاه با اعتراضات شدیدی مواجه شدم و شنیدم که دانشجویی
خطاب به دوستش می گفت ما به این آدم حسن ظن داشتیم، اما ظاهرا” از قاسم امین
هم بدتر است…!
خداوند را سپاسگزارم
که هیچگاه در دینم کوتاهی نورزیده ام اما از آینده ی آن به خاطر جهل جاهلان و کم
کاری سهل انگاران نگران بوده و هستم، به ویژه زمانی که فرصتی برایشان فراهم شود و
به اسم اسلام لب به سخن بگشایند.
ماجرایی را که در
سال۱۳۹۹ ه.ق در کنفرانس اسلام و مسیحیت در استرالیا روی داد. برای خوانندگان تعریف
می کنم.
این ماجرا را دکتر حسن
باجوده رئیس بخش تحقیقات عالی عربی دانشکده ی شریعت نقل کرده و می گوید: در داخل سالن
کنفرانس جهانی اسلام و مسیحیت چشمم به خانمی افتاد که خود را به شکل عفریتی
درآورده و از سر تا پا و دست و صورت خود را پوشانیده و از دو سوراخ شیشه یا
پلاستیک تیره که بر روی نقاب ساخته شده بود، حاضرین در مجلس را نگاه می کرد!
پرسیدم: این چیست؟
گفتند: خانم مسیحی است
که می خواهد بدین شکل به زندگی زن در سایه ی تعالیم اسلام اعتراض کند. او این پوشش
شرعی را به تن کرده تا دورنمای زندگی زنان در پرتو تعالیم اسلام را به زنان
استرالیایی نشان بدهد و به آنان بگوید در صورت گسترش اسلام در استرالیا، مجبور
خواهند شد که اینگونه زندگی کنند و لباس بپوشند!
در واقع حجاب اسلامی
عامل حفظ کرامت و شخصیت زنان و دورنگاه داشتن آنان از چشمان شرارت پیشه ی گرگ
صفتان است. قضیه بدین صورتی هم که ناآگاهان می گویند نیست. زنان مسلمان هیج اجباری
ندارند که خود را به شکل چنین عفریتی در بیاورند. از طرف دیگر چرا به حجاب خانمهای
راهبه احترام نهاده می شود، اما به حجاب زنان مسلمان توهین می شود در حالیکه هر دو
یکی هستند؟!
یکی از کسانی که برای
تبلیغ به انگلستان اعزام شده بود می گفت: مردی انگلیسی به حقانیت و جذابیت اسلام
معترف بود اما می گفت: من روزهای یکشنبه همراه با همسرم به کلیسا می روم، اما وقتی
شما اجازه نمی دهید زنانتان در طول هفته به مسجد بروند، پس خانم من در صورت مسلمان
شدن کجا برود؟
گفتم: آنچه در
استرالیا و انگلستان روی داده به هیچ وجه نباید به حساب اسلام گذاشته شود بلکه
باید آنرا به حساب برخی از مسلمانان ناآگاه با دگم اندیش نهاد.
زیرا نه در قرآن و نه
در سنت رسول خدا(ص) آیه و حدیثی مبنی بر عورت بودن سیمای زن مسلمان و لزوم پوشاندن
آن و نیز جلوگیری از حضور زنان در مساجد وجود ندارد. اما عده ای که امیال و خواسته
های جنسی بر آنها مسلط گشته به ارائه ی برداشتهایی غلط از آیات قرآن – که هیچ یک
از ائمه ی چهارگانه که فقهشان در جهان اسلام گسترش یافته آن را تأیید نمی کند- و
دستاویز قراردادن این برداشتها چنین آداب و رسوم غلطی را تبلیغ می نمایند.
انگشت حیرت به دهان
گرفتم وقتی شنیدم یکی از علمای شنقیط که منطقه ای مالکی مذهب اند، در مسجد نبوی
ضمن تدریس گفته است: امام مالک بن انس گفته است که :چهره ی زن عورت نیست، اما من
در این مورد با امام مالک موافق نیستم!!
گفتم این تنها، نظر
امام مالک نیست، بلکه همه ی ائمه ی مذاهب اربعه رایشان بر این است و همچنان که ابن
قدامه حنبلی می گوید: تنها روایتی بی اساس از احمد بن حنبل است که چهره ی زن را
عورت می داند که در عین حال با اصول مقرر در مذهب او در تضاد است.
مخالفت و موافقت شیخ
شنقیطی- رحمه الله – چیزی را تغییر نمی دهد و این موضوع، شعری در ذهن ندا می کند
که:
«می گویند که به نظر
ما چنین چیزی روا نیست، اما شما کی هستید تا صاحب نظر باشید؟»
تربیت بالنده و صحیح،
اولین پیش شرط پیروزی هر نهضتی است.خانواده نیز اولین مدرسه برای چنان تربیتی به
شمار می آید و چنانچه زنان از رشد عقلی و معنوی بی بهره باشند و از دانش و معرفت
مدرسه و روح و معنویت مسجد محروم گردند، این تربیت مطلوب چگونه تحقق خواهد یافت؟!
جامعه ای که نقش زنان
آنان در آشپزی و روابط زناشویی خلاصه شود، جامعه ای شایسته و بالنده نخواهد بود!
_____________________
فساد سیاسی در جوامع
عربی و اسلامی
مؤلف: محمد غزالی
مترجم: عبدالعزیز
سلیمی