پیامدهای “بحران سوخو” بر روابط کشورهای عربی منطقه
فهمی هویدی بررسی کرد
پیامدهای “بحران سوخو” بر روابط کشورهای عربی منطقه
فهمی هویدی تحلیلگر مسائل بینالمللی در مقالهای در روزنامه السفیر لبنان به تنش ایجاد شده در مناسبات مسکو و آنکارا پس از سقوط هواپیمای جنگنده روسی بهدست نظامیان ترکیه اشاره کرده نوشت: در درگیریهای ایجاد شده بین مسکو و آنکارا مسائلی وجود دارد که مسکوت مانده است، برخی از آنها مربوط به اوضاع داخلی روسیه و برخی دیگر مربوط به محاسبات مواضع مصر است.
(۱)
همه مشغول پیامدهای اتفاقات اخیر هستند. برای اولین بار از بیش از ۵۰ سال گذشته است که ترکیه یک هواپیمای سوخوی روسیه را ساقط کرد، این موضوع به خبری تبدیل شد که سایر اخبار را تحتالشعاع خود قرار داد.
در این ماجرا اکثر بازیگران به تماشاچی تبدیل شدند، از جمله آنها ائتلاف ناتو و اتحادیه اروپا و آمریکا است، به این ترتیب در عرصه تحولات تنها ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه باقی ماند که از این اقدام خشمگین و عصبانی است، همه میدانند که وی مشغول بررسی واکنشهایی برای دفاع از هیبت و اعتبار خود است، دستکم متحدان ایرانی و سوری نیز در این زمینه با او همراه هستند. در طرف مقابل نیز رجب طیب اردوغان قرار دارد که سعی دارد آثار تصمیمات خود را بهویژه در ابعاد اقتصادی مهار نماید. وی تنها در ادبیات و ابعاد سیاسی از سوی آمریکا حمایت میشود و همچنین روی پشتیبانی متحدان سعودی و قطری خود نیز حساب کرده است.
شوک موجود در روسیه به ذهن هیچکس خطور نمیکرد، پوتین وعده داده است که واکنش سختی نسبت به این اقدامات نشان خواهد داد، واکنشی که از تحریمهای اقتصادی آغاز شده است. در طرف مقابل ولادیمیر ژرونوفسکی رئیس حزب لیبرال روسیه ــ بهعنوان یکی از افراطیون این کشور ــ خواستار حمله با بمب اتم به استانبول شده است، معاون وی که رئیس کمیسیون بهداشت و پارلمان روسیه است نیز خواستار تحریم مؤسسات اقتصادی و رسانههای ترکیه در روسیه شده است. با وجود اینکه پیامدهای این اتفاق هنوز خود را نشان نداده، اما این موضوع قطعی است که سقوط جنگنده روسی نهتنها نقطه تحولی در مناسبات دوجانبه به شمار میرود، بلکه نقطه تحولی در عرصه داخلی روسیه و خاورمیانه نیز هست. این موضوعی است که در شرایط کنونی مسکوت مانده و نیاز به تشریح و بررسی دارد.
(۲)
هویدی در ادامه حضور نظامی روسیه در سوریه را باعث ناراحتی مسلمانان منطقه قفقاز و آسیای میانه دانست و افزود که روزنامه فرامنطقهای الحیات چاپ لندن چندی پیش در یک مقاله نوشت که عناصر مبارز دولتهای آسیای میانه که به گروه داعش ملحق شدهاند، بالغ بر ۴۰۰۰ نفر هستند. مهمترین این افراد گلمراد حلیموف فرمانده نیروهای ویژه در پلیس تاجیکستان است که از اولین عناصری بود که به گروه تروریستی داعش پیوست. از سوی دیگر دولت پوتین حملات تروریستی جریانهای افراطی به مدارس و هواپیماها و خطوط مترو و پیامدهای آن را فراموش نمیکند. این روند ممکن است به بازگشت ناآرامیها به روسیه منتهی شود.
این صرفاً یک تحلیل نیست، چرا که روزنامههای روسیه در اوایل ماه گذشته میلادی اعلام کردند که هیئت امنیت فدرال روسیه در جمهوری اینگوش به مخفیگاهی دست پیدا کردهاند که بیش از چهار تن مواد منفجره در درون آنها جاسازی شده بود. نماینده امنیتی این منطقه در این رابطه گفت که مخفیگاههای مذکور وابسته به عناصری بود که با داعش بیعت کردهاند. در این مخفیگاه مواد منفجره آماده استفاده از جمله ۷۰ بشکه پلاستیکی وجود داشت که هرکدام از آنها بین ۵۰ تا ۱۰۰ لیتر بود. در عین حال اعلام شد که در منطقه اینگوش آزمایشگاهی برای ساخت بمب کشف شده است. رسانههای روسیه همچنین اعلام کردند که مؤسسات امنیت فدرالی این کشور در مسکو و استانهای مختلف مقادیر زیادی از تسلیحات را به دست آوردهاند که به نظر میرسد مربوط به حامیان گروههای تروریست مبارز اوکراینی با نام ازوف باشد.
(۳)
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه به تحلیل مواضع مصر میان کشمکشهای کنونی پرداخته و مینویسد: مواضع مصر در اوضاع کنونی نیازمند بررسی ویژه است، چرا که چندین عامل در آن مؤثر است:
۱ ــ قاهره با براندازی بشار اسد رئیسجمهور سوریه مخالف است و بهدنبال راه حل سیاسی بحران سوریه است که دولت اسد را بخشی از راه حل بداند.
۲ ــ حضور مصر کنار محور مبارزه با تروریسم که گروههای [افراطی] اسلامگرا بخشی از آن هستند، به یک نماد برای این کشور تبدیل شده است.
۳ ــ تلاش برای تقویت پلهای ارتباط و تفاهم با مسکو و همکاری روسیه با قاهره در زمینه استفاده مسالمتآمیز از انرژی هستهای.
۴ ــ تسویهحساب با رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه که میزبان جریان اخوانی بوده و فضای خود را برای تهیه و انتشار فیلمهای تلویزیونی مخالف با دولت مصر باز کرده است.
کسانی که سیاستهای کلی عملکرد رسانههای مصری را دنبال میکنند، میبینند که این عوامل بر موضع این کشور در کشمکش ایجاد شده بین مسکو و آنکارا تأثیرگذار بوده است. مشخص است که دشمنی با رئیسجمهور ترکیه نقش اساسی در این عملکرد ایفا میکند. این رویکرد مصر را در موضعی دقیق و حساس قرار میدهد. از سوی دیگر دیدگاههای عربستان سعودی و ترکیه در قبال بحران سوریه با یکدیگر تطابق دارد، چرا که عربستان همچنان اصرار دارد که بشار اسد رئیسجمهور سوریه باید کنار برود. از دیدگاه ریاض این موضوع باعث خارج کردن ایران از عرصه تحولات منطقه میشود و این یک هدف استراتژیک است که عربستان سعودی بر آن اصرار دارد. ریاض پشتیبانی ایران از جریان حوثی را تهدیدی مستقیم برای خود به شمار آورده است. این تطابق در مواضع سیاسی بین عربستان و ترکیه گسترش پیدا کرده و به سطح همکاریهای گستردهای رسیده که در نشست بین ملک سلمان شاه عربستان و اردوغان در حاشیه برگزاری اجلاس سران ۲۰ در آنتالیای ترکیه حاصل شد.
بر کسی پوشیده نیست که تناقض در مواضع قاهره و ریاض نسبت به دولت سوریه وجود دارد، این تناقض همچنان بر مناسبات دوجانبه سایه افکنده است، علاوه بر این نگرانی و تعلل قاهره از مشارکت در عملیات توفان قاطعیت نیز از دیگر عوامل رکود مناسبات بود. این موارد را باید به تغییراتی اضافه کرد که در پی مرگ ملک عبداللهبن عبدالعزیز پادشاه سابق عربستان و روی کار آمدن ملک سلمان در روابط دو کشور ایجاد شد، تغییری که باعث اختلاف آشکار بین آنها در مواضعشان در قبال اخوان المسلمین شد. اینها همگی عواملی هستند که بر استحکام مناسبات بین قاهره و ریاض تأثیر منفی گذاشتهاند، بهگونهای که این روابط دیگر مانند گذشته قوی نیست.
این عوامل فضای مناسبات بین عربستان و مصر را غبارآلود کرده و جانبداری طرف مصری از مواضع روسیه در کشمکش با ترکیه را سبب شده است تا به عامل دیگری تبدیل شود که فضای مناسبات بین دو کشور را به هم میزند. به این ترتیب ما میتوانیم بگوییم که نزدیک شدن عربستان و ترکیه بهصورت خودکار باعث افزایش شکاف بین قاهره و ریاض خواهد شد.
این فرضیه اگر درست باشد، دو نتیجه نگران کننده بهدنبال خواهد داشت؛ اول اینکه بر حمایت مالی عربستان سعودی از مصر تأثیرگذار خواهد بود، این موضوع میتواند به اهرم فشاری بر دولت مصر تبدیل شود. نتیجه دوم اینکه رکودی که در مناسبات بین مصر و عربستان به وجود آمده میتواند تأثیرات خود را در مواضع امارات نسبت به مصر بگذارد. درست است که حمایت امارات از قاهره همچنان قوی است، اما این حمایت ناگزیر تحت تأثیر کاهش قیمت نفت قرار گرفت. علاوه بر اینکه موازنههای سنتی موجود در منطقه همواره نیازمند سطحی از توافق و هماهنگیها بین امارات و عربستان بوده تا حمایت امارات از مصر را بهدنبال داشته باشد، چرا که امارات بنا به دلایل مشخص بهتنهایی قادر به تحمل این مسئولیت نیست.
این تحلیل ما را به این نتیجه میرساند که مصر در سایه اختلافات خود با عربستان در مورد دولت سوریه و حضور کنار روسیه و مخالفت با مواضع ترکیه اوضاع پیچیدهای را خواهد داشت که در منافع اقتصادی آن تأثیر منفی میگذارد.
http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/09/10/932027