دولت آینده و مطالبات اهل سنت
دولت آینده و مطالبات اهل سنت
نویسنده: دکتر صلاح الدین خدیو
مولوی عبدالحمید دیروز در جشن پیروزی حامیان روحانی با بیان اینکه دین امری شخصی است، خواستار بازتعریف هویت ایرانی بر اساس ملیت و کنارگذاشتن ممیزه های دینی و مذهبی شد. سخن مولوی بازتاب گسترده ای در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داشت، عمدتا به دلیل زبان عرفی بی سابقه گزاره پیشگفته که از کام عالمی دینی بر آمده بود.
تصور تنفس مولوی متعلق به نحله اسلام احیاگرایانه در یک گفتمان برون دینی دشوار است. اما دور از ذهن نیست که تجربه زیسته وی بعنوان یک مسلمان سنی در کشوری با اکثریت شیعه، به شکل گیری درک جدید وی از صورت بندیهای هویتی یاری رسانده باشد.
به عبارت بهتر مولوی می داند که تنها در شرایط رایج بودن تعاریف سیاسی از مفهوم ملت، امکان تحقق برابری بین هموطنان وجود دارد. طبیعی است که با خوانشهای مذهبی و فرهنگی از هویت ایرانی، همیشه امکان به حاشیه رانده شدن اقلیتهای قومی و مذهبی وجود دارد.
در مبارزات انتخاباتی اخیر نیز تغییری معنادار از این لحاظ در لحن و گفتار حسن روحانی به چشم می خورد. تاکید ویژه روی ایران و کمرنگ شدن دال اسلام در مفصل بندی گفتمان وی حکایت از دگردسیهای فکری و سیاسی جدی رییس جمهور منتخب و جناح متبوعش دارد.
پیشتر نیز وی با تدوین منشور حقوق شهروندی این علاقه را نشان داده بود.
نکته شایان دقت این است که نه روحانی و نه مولوی از موضع وحدت اسلامی سخن نمی گویند. امری که دشواری آن در گذشته ثابت شده و بویژه از دهه هفتاد به بعد با غلبه محافظه کاری سیاسی و راست کیشی مذهبی بر حکومت، بیش از پیش به تعلیق درآمده است.
دست برقضا در شرایط کنونی دفتر و دستک وحدت و تقریب مذاهب دست محافظه کارانی است که گلوگاههای قدرت را در کف دارند و مولوی سنی چاره کار را نه در رجوع به آنان، بلکه در دق الباب درگاه کسانی می داند نگاهی عرفی تر و غیرایدئولوژیک تر دارند.
تحول فوق به منزله برآمدن گفتمانی جدید در عرصه سیاست ایران است. از تاکیدات مذهبی ادبیات و زبان سیاسی اصلاح طلبان و اعتدالیون متفقشان کاسته شده و بر ملحقات حقوق بشری آن افزوده شده است.
این تغییر، عرصه سکولاری برای سیاست ورزی فراهم کرده که کردها و اهل سنت بخت سیاست نهادی را در آن می آزمایند. در این دوره برای دومین بار رای یکپارچه آنها به سبد اصلاح طلبان و اعتدالیون رفت و آنها را بی دردسر به خط پایان رساند.
البته این تمام داستان نیست. برخلاف رابطه تعاملی رای دهندگان سنی با اصلاح طلبان، بین آنها و اصولگرایان رابطه ای تقابلی برقرار است. دیدگاه امنیتی این جناح نسبت به کردها و اهل سنت تشدید و تعمیق شده و از نگرانیهای امنیتی و سیاسی به حساسیتهای فرهنگی و هویتی تبدیل شده است.
این امر به ساختن چرخه ای معیوب در رابطه اهل سنت و جناح مزبور انجامیده است. سنیها در هیچ شرایطی به اصولگرایان اعتماد نمی کنند و آنها هم در فردای پس از انتخابات در مسیر تحقق وعده های قومی و مذهبی کاندیداهای پیروز اصلاح طلب سنگ اندازی می نمایند.
در انتخابات اخیر که بخشی قابل توجه از ناراضیان معیشتی جذب رئیسی شدند، در کردستان این گروه گزینه عدم مشارکت را برگزیدند. این امر شامل کسانی هم می شود که از عدم تحقق وعده های روحانی ناراضی بودند ولی از پیوستن به رقبای اصولگرایش هم استنکاف نمودند.
ادامه تقابل هویتی اصولگرایان و اهل سنت که حداقل در دو انتخابات اخیر زمینه شکست تندروها را فراهم نموده، به نفع طرفین نیست. این چرخه معیوب در جایی باید بشکند. اهل سنت در انتخاباتهای دو قطبی و چند قطبی مانع پیروزی اقتدارگرایان می شوند و آنها هم مانع تحقق مطالباتشان.
برای خاتمه این وضع لازم است اصولگرایان گام اول را بردارند. همکاری با رییس جمهور منتخب در به سرانجام رساندن وعده هایش، قدمی مهم در راستای ترمیم چهره سیاسی آنها نزد رای دهندگان است.
در انتخابات اخیر برای نخستین بار در میان برخی از سیاستمداران کرد و سنی تردیدهایی درباره تداوم حمایت از دولتی مطرح شد که برای عمل به وعده هایش قدرت کافی ندارد. اما رفتار انتخاباتی کردها و اهل سنت نشان داد که نه تنها ذائقه سیاسی آنها تغییر نکرده، بلکه اصولگرایان را در عدم توفیق کامل روحانی مقصر می دانند.
این امر بیانگر ضرورت تغییر فوری نگاه اصولگرایان به اقوام و مذاهب است. در این دوره البته قرینه هایی کوچک دیده شد ولی برای اعتماد سازی کافی نبود. در وهله اول آنان باید نگاه ایدئولوژیک و هویت طلبانه خود را به نفع نوعی نگاه شهروندی تلطیف نمایند.
ابراهیم رئیسی در مبارزات انتخاباتی ادعا می کرد که مبنای نگاهش به اتباع کشور صرفا کد ملی است. گرچه این سخن رییس آستان قدس رضوی به اندازه بیان روحانی و مولوی طنینی سکولار ندارد، ولی یقینا دارای منطقی عرفی است و پیشفرض ها و توالی دارد که جناح متبوع وی نمی تواند آن را نادیده بگیرد.
به زبان دیگر بهتر است اصولگرایان برای دلربایی از رای دهندگان، تعاریف سیاسی و شهروندی از مفهوم ملت را نصب العین قرار داده و سپس وارد رقابت با اصلاح طلبان شوند.
بیان مشکلات و موانع به معنای مبری کردن رییس جمهور منتخب از قصورات احتمالی در عمل به وعده هایش نیست. روحانی با علم به وضعیت پیچیده فوق در پیشگاه ملت متعهد شده و حداقل انتظار از وی کاربست شفافیت در مواجهات آینده است.
به عبارت بهتر رییس جمهور باید بدون ضیق وقت برنامه ها و طرحهای موعود را اجرا و با زبانی روشن و قاطع موانع و مشکلات را به مردم بگوید.
منبع: https://t.me/kurdname1