شب قدر از نگاهی متفاوت
شب قدر از نگاهی متفاوت
✍ محمد حامدی
فلسفهی شب قدر و اینکه آیا شبی خاص بوده یا اینکه میتواند هر گونه شبی باشد و اینکه آیا قرآن در یک شب خاص نازل شده را بیان کنید؟
? جواب:
در زندگی انسانها اوقاتی وجود دارند که به حدی گرانبها و تأثیرگذار هستند که به عنوان نقطه عطفی در همهی حیات انسان مطرح شده و انقلاب عظیمی را در اصلاح و تغییر مثبت انسان ایجاد میکنند. البته این فرصت بینظیر به عنوان نعمتی بزرگ از جانب خداوند رحمان در اختیار همگان قرار داده شده اما شاید چنانکه شایسته است از جانب اکثریت انسانها قدر این گوهر گرانبها دانسته نشده است. زیرا خداوند، انسان را برای سعادت ابدی خلق نموده که در دنیا در قالب حیات طیبه و در آخرت در قالب بهشت جاودان جلوه خواهد نمود.
مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَکَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً ۖ وَلَنَجزِیَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما کانوا یَعمَلونَ [سوره نحل: آیه ۹۷]
هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی میبخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.
با این وصف، اکثریت انسانها عملاً رغبتی به استفاده از این فرصت عظیم را نداشته و زندگی عادی و کم ثمری را سپری خواهند نمود. به عبارت دیگر برای کسب رشد و استفادهی درست از نعمات الهی نیازمند راهنمایی از جانب خداوندی هستیم که خالق ما و نعمات مذکور است. که از طریق مراجعه به دانشمندان دو حوزهی دین خدا (حوزهی علوم تجربی و انسانی و علوم وحیانی) و فرمانبرداری از آنها حاصل میشود. زیرا همهی افراد بشر این حقیقت انکار ناپذیر را پذیرفته که برای بهرهوری شایسته از نعمات، بایستی به سازندهی آنها مراجعه نمود. خصوصاً در تعامل با مصنوعات بشری اجرای این امر از جانب افراد بشر بسیار مشهود است.
بر این اساس میتوان این را گفت که یافتن چنین برنامهی سعادتبخشی در زندگی انسانها از مهمترین هدایای الهی نسبت به بشر میباشد. لذا قدر شناسی عملی از چنین نعمتی از اهم امورات زندگی انسان میباشد.
خداوند، انسان را برای کسب رشد و سعادت مادی و معنوی در دو جهان خلق نموده و از همان ابتدای زندگی بشر از طریق پیامبرانش هدایت خویش را در اختیار انسان قرار داده و در زمینهی انتخاب یا عدم آن او را آزاد گذاشته است. اما چون خداوند حفظ و بقای کتب وحیانی پیشین را تضمین ننموده، به تدریج در طول زمان دچار تحریف و نابودی گردیدند. و این امر تا زمان نزول آخرین برنامهی خدا (قرآن) ادامه داشت. که وعدهی حفظ آن را شخصاً بر عهده گرفت.
إِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وَإِنّا لَهُ لَحافِظونَ [سوره حجر: آیه ۹]
ما خود قرآن را فرستادهایم و خود ما پاسدار آن میباشیم (و تا روز رستاخیز آن را از دستبرد دشمنان و از هرگونه تغییر و تبدیل زمان محفوظ و مصون میداریم).
تا اینکه خداوند چنین مقرر نمود که کاملترین برنامهی سعادتبخش خویش را در اختیار بشر قرار دهد. و این در حالی بود که بشر از تولید چنین برنامهای ناامید و مستأصل شده بود. به صورتی که هرگز قادر به یافتن چنین هدایتی نبوده و نخواهد بود. زیرا انسان، خالق جهان آفرینش و خویش نبوده و احاطهی علمی جامع و مانع نسبت به جهان هستی را نداشته و ندارد و نخواهد داشت.
بنابراین لحظاتی که خداوند چنین برنامهای را در اختیار بشر قرار داد در مقایسه با همهی زندگی انسان که از دریافت آن محروم شود، از ارزش بینهایتی برخوردار است. شب قدر مورد نظر قرآن همان شبی بود که قرآن به تدریج از اولین آیاتش شروع به نزول نمود که در طی حدود ۲۳ سال این پروژه کامل گردید. به علت نقش تعیین کننده و سعادتبخش چنین واقعهای بر انسانهای قدر شناس لازم است که به عنوان یادبود نزول این نعمت عظیم از خداوند منان عملاً سپاسگذار باشند و در حفظ و اعمال آن در زندگی خویش نهایت تلاش را بنمایند. پس شب قدر انسان در طول تاریخ عمر بشر شبی خاص بوده که به عنوان مبدأ شروع وحی سعادتبخش الهی مطرح شده که در ماه مبارک رمضان وقوع یافته است. لذا مسلمانان هر سال در هنگام حلول ماه مبارک رمضان با یادبود آن از چنین واقعهی مهم تاریخی سرنوشت سازی قدردانی میکنند.
در اینجا به عنوان نمونه به بعضی از قواعد قرآنی مرتبط با موضوع مورد نظر اشاره خواهیم نمود:
۱. خداوند، غنی و بینیاز مطلق و انسان نسبت به خدا، فقیر ذاتی و نیازمند مطلق میباشد. لذا انسان به صورت فطری خواهان رفع نیاز و کسب رشد میباشد.
۞ یا أَیُّهَا النّاسُ أَنتُمُ الفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الغَنِیُّ الحَمیدُ [سوره فاطر: آیه ۱۵]
ای مردم! شما (در هر چیزی، محتاج و) نیازمند خدائید، و خدا بینیاز (از عبادت شما است) و ستوده است.
۲. خداوند به عنوان یگانه خالق و آمر انسان و جهان آفرینش، ادارهی آن دو را شخصاً بر عهده گرفت.
إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّـهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ ۗ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ ۗ تَبَارَکَ اللَّـهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ [سوره أعراف: آیه ۵۴]
پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش دوره بیافرید، سپس بر تخت (مرکز فرماندهی جهان) چیره شد (و به ادارهی جهان هستی پرداخت). با (پردهی تاریک) شب، روز را میپوشاند و شب شتابان به دنبال روز روان است. خورشید و ماه و ستارگان را بیافریده است و جملگی مسخّر فرمان او هستند. آگاه باشید که تنها او میآفریند و تنها او فرمان میدهد. بزرگوار و جاویدان و دارای خیرات فراوان، خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
۳. انسان به علت اینکه مخلوق خداوند است و در آفرینش خود و جهان آفرینش دخالتی را نداشته و از علم محدود نیز برخوردار است، قادر به تولید برنامهی سعادتبخش خویش نبوده و نخواهد بود.
خَلَقَ الإِنسانَ ⭐️ عَلَّمَهُ البَیانَ [سوره الرحمن: آیات ۳ و ۴]
انسان را بیافرید. ⭐️ به او بیان (آنچه در دل است) آموخت.
عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ [سوره علق: آیه ۵]
بدو چیزهائی را آموخت که نمیدانست.
۴. همهی مکاتب فکری ساختهی دست بشر در طول زمان به علت عدم توفیق در زمینهی تأمین آسایش و آرامش انسان با شکست مواجه شده و خواهند شد.
ظَهَرَ الفَسادُ فِی البَرِّ وَالبَحرِ بِما کَسَبَت أَیدِی النّاسِ لِیُذیقَهُم بَعضَ الَّذی عَمِلوا لَعَلَّهُم یَرجِعونَ [سوره روم: آیه ۴۱]
(همیشه چنین بوده است که) تباهی و خرابی در دریا و خشکی به خاطر کارهائی پدیدار گشته است که مردمان انجام میدادهاند. بدین وسیله خدا سزای برخی از کارهائی را که انسانها انجام میدهند بدیشان میچشاند تا این که آنان (بیدار شوند و از دست یازیدن به معاصی) برگردند.
۵. در صورتی که خداوند از طریق وحی، انسان را به سعادت مطلوب خویش رهنمون نمیشد، کسب چنین برنامهای ناممکن میگردید.
أَلا یَعلَمُ مَن خَلَقَ وَهُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ [سوره ملک: آیه ۱۴]
مگر کسی که (مردمان را) میآفریند (حال و وضع ایشان را) نمیداند، و حال این که او دقیق و باریک بین بس آگاهی است؟!
لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَدیدَ فیهِ بَأسٌ شَدیدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِیَعلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَیبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ [سوره حدید: آیه ۲۵]
ما پیغمبران خود را همراه با دلائل متقن و معجزات روشن (به میان مردم) روانه کردهایم، و با آنان کتابهای (آسمانی و قوانین) و موازین (شناسائی حق و عدالت) نازل نمودهایم تا مردمان (برابر آن در میان خود) دادگرانه رفتار کنند. و آهن را پدیدار کردهایم که دارای نیروی زیاد و سودهای فراوانی برای مردمان است. هدف (از ارسال انبیاء و نزول کتب آسمانی و همچنین آفرینش وسائلی چون آهن) این است که خداوند بداند چه کسانی او را و فرستادگانش را بگونهی نهان و پنهان (از دیدگان مردمان) یاری میکنند. خداوند نیرومند و چیره است.
إِنَّ هٰذَا القُرآنَ یَهدی لِلَّتی هِیَ أَقوَمُ وَیُبَشِّرُ المُؤمِنینَ الَّذینَ یَعمَلونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُم أَجرًا کَبیرًا [سوره أسراء: آیه ۹]
این قرآن (مردمان را) به راهی رهنمود میکند که مستقیمترین راهها (برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت) است، و به مؤمنانی که (برابر دستورات آن) کارهای شایسته و پسندیده میکنند، مژده میدهد که برای آنان (در سرای دیگر) پاداش بزرگی (به نام بهشت) است.
۶. خداوند، مبنای هدایتش را بر دانش و آگاهی قرار داده است.
قُل هٰذِهِ سَبیلی أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصیرَهٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَنی ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِکینَ [سوره یوسف: آیه ۱۰۸]
بگو: این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا میخوانم و پیروان من هم (چنین میباشند)، و خدا را منزّه (از انباز و نقص و دیگر ناشایست) میدانم، و من از زمرهی مشرکان نمیباشم (و کسی و چیزی را شریک خدا نمیانگارم).
وَلا تَقفُ ما لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا [سوره أسراء: آیه ۳۶]
از چیزی دنبالهروی مکن که از آن ناآگاهی. بیگمان (انسان در برابر کارهائی که) چشم و گوش و دل همه (و سایر اعضاء دیگر انجام میدهند) مورد پرس و جوی از آن قرار میگیرد.
۷. خداوند به انسان وعده داده در صورت داشتن ایمان و عمل صالح در دو جهان او را سعادتمند نماید.
مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَکَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً ۖ وَلَنَجزِیَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما کانوا یَعمَلونَ [سوره نحل: آیه ۹۷]
هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی میبخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.
قالَ اهبِطا مِنها جَمیعًا ۖ بَعضُکُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمّا یَأتِیَنَّکُم مِنّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَلا یَشقىٰ [سوره طه: آیه ۱۲۳]
خدا دستور داد: هر دو گروه شما با هم (ای آدم و حوّاء و اهریمن!) از بهشت فرو آئید (و در زمین ساکن شوید، و در آنجا) برخی (از فرزندانتان) دشمن برخی دیگر خواهند شد، و هرگاه هدایت و رهنمود من برای شما آمد، هرکه از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد.
۸. خداوند چنین مقرر نموده که انتخاب برنامهی غیر خدا منجر به زندگی ناخوشایند در دو جهان شود.
وَمَن أَعرَضَ عَن ذِکری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَهً ضَنکًا وَنَحشُرُهُ یَومَ القِیامَهِ أَعمىٰ ⭐️ قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنی أَعمىٰ وَقَد کُنتُ بَصیرًا ⭐️ قالَ کَذٰلِکَ أَتَتکَ آیاتُنا فَنَسیتَها ۖ وَکَذٰلِکَ الیَومَ تُنسىٰ ⭐️ وَکَذٰلِکَ نَجزی مَن أَسرَفَ وَلَم یُؤمِن بِآیاتِ رَبِّهِ ۚ وَلَعَذابُ الآخِرَهِ أَشَدُّ وَأَبقىٰ [سوره طه: آیات ۱۲۴ تا ۱۲۷]
و هرکه از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند)، زندگی تنگ (و سخت و گرفتهای) خواهد داشت؛ (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصهی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد میآوریم. ⭐️ خواهد گفت: پروردگارا! چرا مرا نابینا (برانگیختهای و به عرصهی قیامت گسیل داشته و در آنجا) جمع آوردهای؟ من که قبلاً (در دنیا) بینا بودهام. ⭐️ (خدا) میگوید: همین است (که هست و بچش نتیجهی نافرمانی را). آیات (کتابهای آسمانی، و دلائل هدایتِ جهانیِ) من به تو رسید و تو آنها را نادیده گرفتی؛ همان گونه هم تو امروز نادیده گرفته میشوی (و بینام و نشان در آتش رها میگردی). ⭐️ ما این گونه سزا میدهیم کسی را که افراط (در عصیان) و تفریط (در پرستش و عبادت) پیش میگیرد و به آیات پروردگارش ایمان نمیآورد. مسلّماً عذاب آخرت بسیار سختتر و ماندگارتر (از عذاب این جهان) است.
۹. خداوند به انسان وعده داده که انسان را در زمینهی تحقق سعادت دو جهان یاری دهد.
وَلَقَد أَرسَلنا مِن قَبلِکَ رُسُلًا إِلىٰ قَومِهِم فَجاءوهُم بِالبَیِّناتِ فَانتَقَمنا مِنَ الَّذینَ أَجرَموا ۖ وَکانَ حَقًّا عَلَینا نَصرُ المُؤمِنینَ [سوره روم: آیه ۴۷]
ما قبل از تو پیغمبرانی را به سوی اقوامشان فرستادهایم و آنان دلائل واضح و آشکاری (از معجزات ربّانی و منطق عقلانی) برای این اقوام آوردهاند (و مردمان گروهی ایمان آورده و گروهی به مخالفت برخاستهاند). پس ما از بزهکاران انتقام گرفتهایم (و مؤمنان را یاری کردهایم) و همواره یاری مؤمنان بر ما واجب بوده است.
۞ إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنوا ۗ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوّانٍ کَفورٍ [سوره حج: آیه ۳۸]
خداوند دفاع میکند از مؤمنان (و به سبب ایمانشان پیروزشان میگرداند). چرا که مسلّماً خداوند خیانت پیشگان کافر را دوست نمیدارد (و دوستان مؤمن خود را در دست خیانتکاران ملحد رها نمیسازد).
۱۰. تنها خداوند بر همهی جزئیات جهان آفرینش علم محیط را دارد. لذا تنها ایشان باید برای بشر برنامهسازی نماید.
قُل أَنزَلَهُ الَّذی یَعلَمُ السِّرَّ فِی السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ إِنَّهُ کانَ غَفورًا رَحیمًا [سوره فرقان: آیه ۶]
بگو: قرآن را کسی فرو فرستاده است که راز آسمانها و زمین را میداند (و گوشهای از این راز را به عنوان معجزه در قرآن گنجانده است تا دلیل بر وحی الهی باشد و انسانها نتوانند حتّی سورهای همچون سورههای قرآن را بسازند و ارائه دهند). بیگمان خدا آمرزگار و مهربان است (و سرکشان و بزهکارانی را میبخشد که برگردند و از دروغگوئیها و پلشتیها دست بکشند).
۱۱. شب قدر در ماه مبارک رمضان بوده که به عنوان مبدأ نزول قرآن تلقی گردیده است.
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ ⭐️ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ ⭐️ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَهُ الْقَدْرِ ⭐️ لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ⭐️ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ⭐️ سَلَامٌ هِیَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ الْفَجْرِ [سوره قدر]
به نام خداوند بخشنده ی مهربان ⭐️ ما قرآن را در شب با ارزش «لیلهالقدر» فرو فرستادهایم. ⭐️ تو چه میدانی شب قدر کدام است (و چه اندازه عظیم است؟) ⭐️ شب قدر شبی است که از هزار ماه بهتر است. ⭐️ فرشتگان و جبرئیل در آن شب با اجازهی پروردگارشان، پیاپی (به کرهی زمین و به سوی پرستشگران و عبادت کنندگان شب زندهدار) میآیند برای هرگونه کاری (که بدان یزدان سبحان دستور داده باشد). ⭐️ آن شب، شب سلامت و رحمت (و درود فرشتگان بر مؤمنان شب زندهدار) است تا طلوع صبح.
إِنّا أَنزَلناهُ فی لَیلَهٍ مُبارَکَهٍ ۚ إِنّا کُنّا مُنذِرینَ [سوره دخان: آیه ۳]
ما قرآن را در شب پرخیر و برکتی فرو فرستادهایم. ما همواره بیمدهنده (ی کافران و مشرکان و ظالمان، با ارسال پیغمبران به سویشان) بودهایم (و کتابها برایشان فرو فرستادهایم. این قرآن هم آخرین حلقه از این سلسله است).
بنابراین شب قدر زمانی بوده که برنامهی سعادت بخش انسان (قرآن) آغاز شده و در طی ۲۳ سال تکمیل گردیده است. اما هرگاه انسان در طول زندگی خویش در شبی یا روزی خاص چنین تصمیم گرفت که برنامهی سعادتبخش خداوند را با تمام وجود برگزیده و زندگی خویش را بر مبنای آن اداره نماید، چنین مقطعی از زمان به عنوان شب قدر او تلقی میشود.
برای تقویت بحث مورد نظر بسیار مفید است که قسمتی از دیدگاه استاد ناصر سبحانی را در مورد سوال مورد نظر عیناً از کتاب «نگاهی بر لغات و مفاهیم قرآنی» -اثر ایشان- نقل کنیم. امید است همهی ما از این اندیشهی ناب قرآنی مستفیض شویم.
««با نگاهی به قافلهی بزرگ جهان آفرینش به این امر متوجه میشویم که هر موجودی با پیکر، استعداد و صورت ظاهری و باطنی اندازهگیری شده رو به سرانجام معینی در حرکت است تا بدین وسیله از مجموع حرکات جزئی آنها حرکات و اهداف کلی جهان آفرینش تحقق پیدا کند. حرکات کاروان مذکور بر اساس علم و حکمت بیپایان خداوند تنظیم شده است موجودات عالم بر دو گونه هستند:
۱ موجوداتی که دارای علم و اراده هستند. مانند انسان که توانایی کسب جهانبینی خیر و شر و انتخاب یکی از راههای حق و خیر و باطل را دارند.
۲. موجودات مسخر و مجبور.
بر این اساس خداوند به دو شیوه به مخلوقات امر میکند:
۱. امر تسخیری برای موجودات مسخر.
۲. امر تشریعی و ابتلائی برای انسان و مانند آن.
جهان آفرینش از جهتی به گونهای خلق شده که خادم انسان باشد و در تحقق بخشیدن به وظایف بندگی به انسان یاری برساند. از طرف دیگر انسان نیز به گونهای خلق شده که بتواند از نعمات جهان آفرینش استفاده کند. در اینجا وسعت انحراف انسانهای منحرف از راه خدا به خوبی معلوم میشود. به این صورت که با زبان حال این را بیان میدارند که خلق این همه امکانات بیهوده و عبث بوده (سبحانه). البته خداوند راه بازگشت و توبه را از طریق هدایتش به مردم اعلام نموده است.
با توجه به مطالب فوق مشخص میشود که ارسال برنامهی درست استفاده کردن از امکانات جهان هستی از جانب خداوند چقدر اهمیت اساسی دارد. زیرا اگر هدایتی برای انسان نمیآمد انسان به تنهایی نمی توانست نحوهی صحیح استفاده کردن از نعمات را پیدا کند. چون جهان آفرینش با تمام عظمتش یک دستگاه واحد است. بنابراین تعیین نحوهی استفاده از هر نعمتی علم محیط را میخواهد که انسان فاقد آن است لذا اگر خداوند با رحمتش انسان را هدایت نمینمود، این امکانات به جای اینکه سعادت انسان را تأمین نماید باعث بدبختی او در دنیا و آخرت میشد. البته خداوند بعد از ارسال هدایت برای بشر هرگز این مسئله را نمیپذیرد که منحرفین با عملکرد ناروایشان نسبت بیهوده کاری را به خداوند علیم حکیم نسبت بدهند زیرا این نسبت به حدی ناروا و سنگین است که نزدیک است آسمانها و زمین به خاطر آن متلاشی شوند لذا خداوند در روز بازپسین به شدت از آنها انتقام میگیرد.
به اندازهی وسعت انحراف انسان از هدایت خدایی عظمت اصلاح مسیر منحرفین نیز مطرح است و بر این اساس انسان با توجه به عظمت نقش هدایت خدایی در تأمین سعادت انسان در دو جهان به این مطلب مهم پی میبرد:
لحظاتی که هدایت خدایی شروع به نازل شدن نمودند چه قدر با ارزش هستند. به حدی که با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیستند. لذا یادآوری آن زمان مبارک بسیار با ارزش است. زیرا باعث بستن پیمان مجدد بندگی در زندگی انسان میشود.
معنی انزال:
انزال اگر در مورد اشیاء مادی به کار رود به این معنی است که چیزی که در جای بالایی قرار دارد پایین آورده شود تا در دسترس انسان قرار گیرد. در اینجا قرآن وقتی کلمهی انزال را برای نزول قرآن بیان میکند این را میرساند که منزل، یعنی قرآن بالاتر از این بود که تمام استعدادهای بخشیده شده به افراد بشر به آن دسترسی پیدا کنند. لذا لازم بود که خداوند آن را نازل کند و در دسترس بشر قرار دهد. ضمناً با جملهی اسمیه (ان) آن را بیان میکند که این تأکید بدین خاطر است که مخاطبان دربارهی آن چیز شک داشتهاند و یا در موضع انکار قرار گرفتند که بیشتر افراد بشر نسبت به هدایت خدایی چنین موضعی را دارند. اینکه قرآن در شب قدر (یعنی شب اندازهگیری شده) نازل شده به این معناست که تکتک فرامین و حقایقی که برای تکمیل بینش و جهتگیری درست انسان در حیات دنیا لازم بود در قرآن معین و اندازهگیری شد. تا انسان از این طریق در دو جهان سعادتمند شود.
آن شب، زمان انجام آن کار بود تا انسان بدین وسیله خلافت خدایی را انجام دهد. معنی تنزیل این است که چیزی به تدریج نازل شود.
هنگامی که کاری خاص به زمان معینی نسبت داده میشود به این معناست که مبدأ شروع آن کار در آن زمان بوده و ادامهی کار در زمانهای بعدی محقق میشود. نزول قرآن نیز در شب قدر آغاز شد. اما در زمانهای بعدی تا هنگام خاتمهی وحی ادامه یافت. در این برنامه دو گونه قانون وجود داشت:
۱. قوانین ثابت برای نیازهای تغییر ناپذیر و ثابت بشر
۲. قوانین تغییرپذیر که گنجایش پوشش دادن به تمام حوادث زندگی انسانها را در طول حیات بشر دارند.
معنی کلمهی ادری
ادرا از درایت است از باب افعال و به این معنی است که برای درک چیزی تلاش شود. (علمی که نوعی تدبیر و فریب در آن باشد). هیچ راهی برای درک حقیقت شب قدر وجود ندارد. لذا خداوند خود آن را معرفی میکند. ارزش شب قدر از زمانهای بسیار زیاد بیشتر است. زیرا زمانهای بسیار طولانی بر بشر گذشت که به این برنامه دسترسی پیدا ننمود. ارزیابی زمانها بر اساس کمیت آنها محاسبه نمیشود. بلکه بر اساس کیفیت و حقایق و حوادثی است که در آنها واقع میشود.
معنی کلمهی ملائکه:
ملائکه جمع ملک است در اصل مالک بوده از ریشه الک و به معنی جویدن است. زیرا کسی که پیامی را میرساند مانند این است که پیام را میجود. و بعد آن را میرساند. ملائکه یعنی پیامبران خداوند.
معنی کلمهی روح:
روح در اصل به معنی نفس است که روح نیز به معنی باد میباشد و معنی حرکت را میرساند. بدین خاطر به جان آدمی روح هم گفته میشود که وقتی وارد لاشه میشود آن را در زمینهی علم و اراده به حرکت میاندازد و مایه ی حیات میشود. این کلمه برای کسانی و چیزهایی به کار رفته است که مایهی حیات هستند. مانند حضرت عیسی که قرآن او را روح مینامد. زیرا برنامهاش مایهی حرکت و حیات پیروانش میشود. همچنین به حضرت جبرئیل نیز روح گفته شده، چون ایشان وسیلهی اصلی آن منزل حرکت ساز و سودبخش بوده است. یکی از قواعد قرآن در مورد بیان معنی آیات این است که بعضی از حوادث زمان گذشته را با فعل مضارع بیان میکند تا بدین وسیله آن را تصویر نماید. ملائکه و روح با منزل یعنی قرآن مرتبط هستند و این یعنی اینکه در آن شب ، ملائکه و روح به تدریج شروع به انزال قرآن نمودند و این کار تا زمان تکمیل پیام قرآن در شبها و روزهای دیگر ادامه یافت.
معنی کلمهی اذن:
اذن یعنی فرمانی که با گوش شنیده شود و معنی اجازه دادن را در خود داشته باشد.
جملهی ( من کل امر) به این معنا نیست که ملائکه در شب قدر هرگونه فرمان تسخیری و ابتلائی را که مرتبط با تمام جهان هستی است، نازل میکنند. بلکه به این معنی است که امور مربوط به زندگی ابتلائی انسان به طور کامل از طریق ملائکهی مامور یعنی جبرئیل و همکارانش نازل میشود. به عبارت دیگر هر نوع فرمانی که در رابطه با هدایت و خلافت انسان لازم است ، نازل میشود. و رسالت خاص قرآن در این زمینه است. در بعضی از آیات قرآن این موضوع بیان شده که قرآن (تفصیل کل شی) میباشد. این جمله نیز به این معنی است که هر آنچه که مرتبط با هدایت انسان است در این کتاب بیان شده است. همچنین انزال مداوم و تدریجی ملائکه به خاطر آوردن فرامینی است که برای هدایت تدریجی بشر لازم میباشد.
محتوای پیامی که در شب قدر نازل شد از ابتدا تا انتها عبارت بود از آوردن سلامتی و رستگاری برای انسان از هر آنچه در دنیا و آخرت نامطلوب است. ظرف زمانی ابتدای نزول قرآن در آن شب بوده نه اینکه چنین گمان شود که تنها آن شب (به عنوان ظرف زمانی) دارای سلامتی است. بلکه این امر به عنوان مبدأ نزول آن برنامهی سالمساز میباشد.
معنی کلمهی مطلع:
مطلع به معنی ظاهر شدن از جایی بلند میباشد.
معنی کلمهی فجر:
فجر یعنی شکاف وسیع. چون هنگام شب با آمدن روشنایی صبح تاریکی شب با وسعت زیاد شکاف بر میدارد به آن فجر میگویند. این که قرآن میفرماید آن شب تا طلوع فجر سلامتی بود به همان معنی است که قبلاً اشاره نمودیم. یعنی در آن شب تا طلوع فجر مسئلهی مبدأ هدایت بشر و نزول آن مطرح بود.
تعریف لیله القدر:
لیله القدر عبارت است از شبی که مبداء نزول قرآن بوده است. نزول ملائکه و روح در آن شب به خاطر آوردن آن برنامه بوده است. (من کل امر) یعنی مجموع برنامهی هدایت بشر.
سلام یعنی آنچه که انسان در زندگی ابتلائی خود باید از آنها سالم شود. بنابراین در اینجا مسئلهی مهمی را درک میکنیم و آن اینکه لیله القدر یکبار روی داده و تمام شده است. و هر سال از جانب مسلمانان تنها یادبودی از آن میشود. نه اینکه چنین تصور شود که لیله القدر هر سال میآید. هر چند بسیاری از علما (غیر از سید قطب) این را گفتهاند که لیله القدر هر سال با خاصیت و رمز مخصوص به خود خواهد آمد.
در حالیکه لیله القدر تنها یک شب بوده و یادبود آن همانند یادبود شب معراج و مولود پیامبر (ص) میباشد و این بدان معنی نیست که هر سال معراج واقع میشود. بلکه تنها یکبار معراج واقع شده ولی هر سال از آن یاد میشود. در روایات مروی از علما حدود ۴۶ رأی دربارهی موضوع لیله القدر مطرح شده که همهی آنها مبتنی بر این مسئله است که گویا لیله القدر هر سال با آن خصوصیات میآید. برداشت مذکور مضمون دیگری را نیز دارد و آن اینکه پیامبر خدا شب قدر را فراموش نموده و این را ندانسته که شب قدر کدام شب بوده است. اما این را گفتهاند که پیامبر این مسئله را به یاد داشته که شب قدر را فراموش نموده است. و این را ندانست که شب قدر کدام یک از آنها بوده است. اما این را گفتهاند که ایشان این را به یاد داشته که شب قدر در ده شب آخر ماه رمضان بوده است. بنابراین در اینجا مشخص میشود که پیامبر خدا تنها یادبود آن شب را از یاد برده است. نه اینکه هر سال شب قدری وجود دارد.
اینکه بعضی از علما این را گفتهاند که عبادت در آن شب از هزار ماه بهتر است باعث این امر میشود که قواعد دینی مرتبط با عبادات را بر هم زنند. زیرا قاعدهی قرآنی این است که در زمینهی پاداش و جزا میزان سعی و تلاش انسان در نظر گرفته میشود و به تناسب آن پاداش داده میشود. از جهت دیگر باید این را گفت که در قرآن این را نفرموده که انجام دادن عبادت در آن شب از هزار ماه بهتر است. بلکه این را فرموده است که خود شب قدر از هزار ماه بهتر است.
زیرا آثارش در زندگی انسان همیشگی است. همچنین (من کل امر) به معنی تعیین رزق، عمر، خوشی و ناخوشی و نسخه برداری از آنها نیست. بلکه به معنای بیان موضوع هدایت است. زیرا این امر در سورهای مطرح شده که دربارهی نزول قرآن بحث فرموده است. داشتن برتری آن شب بر هزار ماه نیز به خاطر نزول قرآن بوده است. زیرا اگر زمانهای بسیار طولانی بر بشر میگذشت و نمیتوانست به چنین هدایتی برسد، این زمان طولانی ارزش چندانی را برای انسان نداشت. بنابراین آن شب گرچه یک شب بوده، اما در زمینهی تأثیرگذاری، بر زندگی بشر و کسب سعادت مادی و معنوی انسان در دنیا و آخرت از شبهای بیشماری که بر زندگی بشر میگذشت و نمیتوانست آن هدایت خدایی را بیابد بهتر است. ملائکه و روح نیز در زمینهی امور تسخیری نازل نمیشوند. بلکه در رابطه با آن منزل یعنی قرآن و موضوع آن یعنی هدایت انسان نازل میشوند. که نتیجهی آن تأمین سلامتی انسان در دنیا و آخرت میباشد.
روایاتی از جانب حضرت عایشه و ابوهریره مبنی بر یادبود شب قدر روایت شده که برابر تفسیر مذکور مانعی ندارد. چون هرگاه یادبود آن شب بر اساس آگاهی از اهمیت نزول قرآن و تأثیر تعیین کنندهاش بر سعادت بشر انجام شود، تغییری اساسی را در زندگی انسان ایجاد میکند. که در این صورت خداوند از همهی گناهان انسان درمیگذرد. نکتهی مهم در اینجا این است که در هیچ کدام از آن روایتها این را نمیفرماید که عبادت نمودن در آن شب از عبادت هزار ماه بهتر است.
در سورهی دخان این مطلب بیان شده که قرآن در شب مبارکی (دارای خیر بادوامی) و برای جدا کردن هر امر حکیمی که انسان را از فساد باز دارد و به طرف صلاح راهنمایی کند، نازل شده است. که این امر با کلمهی رحمت بیان شده است. و این موضوع بیانگر این است که این امر یعنی منزل در رابطه با قرآن و موضوع هدایت بشر بوده نه چیز دیگر.
اعتکاف نمودن در آخر ماه رمضان نیز با شب قدر منافاتی را ندارد. بلکه میتواند به تقویت این حالت انسان کمک کند. به این صورت که گویا قرآن در آن شب نازل شده و او بایستی بر این اساس موضعش را در واقعیت زندگی در رابطه با قرآن به صورت اساسی تغییر دهد. بنابراین اعتکاف سالانهای که از جانب پیامبر خدا انجام میشد ربطی به شب قدر ندارد.»»
در خاتمه لازم به تذکر است که در میان تفاسیر مختلف در این زمینه بایستی آن را که در رابطه با تغییر مطلوب زندگی انسان کارساز است را برگزینیم. از خداوند منان خواستاریم که ما را در این امر خطیر یاری دهد.
آمین.
کتاب: نگاهی بر لغات و مفاهیم قرآنی-استاد ناصر سبحانی
✍ محمد حامدی
مطالب مرتبط: رمضان منزلگاه عارفان، منزل هشتم: احیای شبهای قدر و اثرات تربیتی آن