عوامل ایجاد خستگی مسلمانان از مطالعهی مباحث دینی و راههای برون رفت از آن
عوامل ایجاد خستگی مسلمانان از مطالعهی مباحث دینی و راههای برون رفت از آن
نویسنده: محمد حامدی
یکی از واقعیات تلخ زمانهی ما این است که مسلمانان همچون گذشته رغبتی به پیگیری مطالب دینی نداشته و با بیاعتنایی از کنار آن میگذرند. در این مجال سعی بر این است که به صورت فهرستوار به عوامل این امر و راههای علاج آن اشاره شود. امید است که مفید واقع شود.
در این مورد بخوانید: گذر از «دینداری» به «دینورزی»
عوامل خستگی مسلمانان از مطالب دینی عبارتند از:
۱. تنوع و کثرت بیش از حد نیاز مطالب دینی در اینترنت و شبکههای اجتماعی؛ که این امر موجب بیرغبتی و در بعضی از مواقع مسمومیت فکری مسلمانان شده است. زیرا غالباً امور کمیاب، مطلوب و امور فراوان قابل دسترس، نامرغوب جلوه داده میشوند. و در نهایت در چنین حالتی از ارزش مطالب مورد نظر کاسته خواهد شد.
۲. عدم دقت در این مسئله که هیچ گاه مطالب متنوع موجود کاملاً مشابه یکدیگر و تکراری نیستند. زیرا از انسانهای متفاوت و منحصربهفرد صادر شدهاند.
۳. غفلت نمودن از این حقیقت تربیتی که ملکه نمودن هر امری از جمله دینآموزی زمانی ممکن است که مطالب دینی به صورت مرتب و در مقاطع مختلف تکرار شوند تا به تدریج در روان انسان مستقر شده و ملکه گردند. و تنها در این حالت است که ملکهی ایمان ایجاد شده و به دنبال آن عمل صالح نیز تولید میشود.
۴. مسلمانان هنوز تعامل صحیح با فرهنگ اختلاف را فرا نگرفته و از تعامل صحیح با دیدگاههای متفاوت علما با خبر نیستند. لذا آن را به عنوان آشفته بازاری غیر قابل تحمل تلقی نموده و به شدت از آن فرار میکنند. در حالی میتوان نقاط مشترک را برای همکاری برگزید و نقاط اختلافی را محترم و معذور دانست.
۵. تنوع زیاد مطالب دینی نه تنها ناپسند نبوده و نیست بلکه در جای خود نعمت بزرگی است. زیرا مطالب مذکور از زاویههای متنوع واکاوی شده که این امر درصد خطا و فهم نادرست را تا حد زیادی پایین آورده و کشف حقیقت را بیش از پیش میسر خواهد نمود.
۶. هرگز نمیتوان به دلیل امکان ایجاد خستگی مسلمانان بر اندیشهی دانایان حجر و مانع ایجاد نمود. زیرا خداوند به هریک از آنان توان و ویژگی خاصی را عنایت نموده و با در کنار هم قرار دادن آنها پازلی از حقایق دینی بسیار مفید و کارساز ساخته میشود. که این امر برای تقویت اندیشهی دینی بسیار لازم است.
۷. بسیاری از مسلمانان در چنین حالتی چنین گمان میکنند که بایستی همهی مطالب متنوع موجود را مطالعه کنند. در حالی که چنین امری ناممکن یا مشقت آور است. لذا هر کس باید بر مبنای استعداد و علاقهی خویش به بخش خاصی از آن پرداخته و بقیه را رها کند. زیرا چنین امری مانع رسیدگی به سایر امور زندگی است.
۸. چون انسانها در نوع خود منحصربهفرد بوده و از جهات فیزیکی و روانی غیر همسان بوده لازم است به تعداد انسانهای موجود در کرهی زمین مطالب دینی تهیه شده تا برای همهی سلایق مختلف خوراک فکری مطلوب فراهم شود.
۹. همهی مطالب دینی موجود قابل اعتماد نیستند زیرا بسیاری از آنها بر مبنای استدلالات قابل قبول علمی و مستندسازی تهیه نشدهاند. لذا بایستی در حد امکان با تحقیق منطقی بر آنها به صورت گزینشی مطالب ارزشمند را برگزیده و مطالب نامعتبر را رها نمود.
۱۰. هر کس شایسته است بر اساس مستندات قرآنی ، تقوا در زندگی ، استعداد، سلیقه و علاقهی خویش یکی از نحلههای فکری مورد نظر خویش را برگزیده و دنبال کند و از پرداختن به سایر روشها خودداری کند. تا دچار خستگی و ملال نشود.
۱۱. هرگز نباید این امر مهم را فراموش نمود که تربیت دینی انسان مسلمان با حضور همسان دو ابزار مهم صورت میگیرد:
الف) آموزش مطالب دینی
ب) ذکر و یادآوری آموزههای دینی
براساس یافته های روانشناسی نقش آموزش در روند تربیتی انسان در حدود ۲۰٪ و نقش ذکر و یادآوری و تمرین و تکرار در این امر در حدود ۸۰٪ میباشد. که این امر حاکی از این حقیقت تلخ است که متأسفانه مسلمانان در فاز آموزش دینی باقی مانده و هنوز به حوزهی اساسی تربیت دینی که ایجاد ملکات حسنه از طریق یادآوری و تکرار آموزههاست، نپرداخته و عملاً از تحقق تربیت دینی و لذایذ حاصله از آن محروم شده و به جای آن خستگی و ملال را نصیب خویش نموده است.
بنابراین راه حل برون رفت خستگی مسلمانان در جهان معاصر این نیست که از وجود مطالب دینی متنوع موجود شکایت نموده و دچار بیزاری شویم. بلکه چارهی کار این است که خداوند را به خاطر این همه نعمت سپاس گزارده و با گزینش مطالب متناسب با علاقه و سلیقهی خویش بعضی از آنها را برگزیده و بقیه را برای سلایق دیگر انسانها واگذار نموده و با تمرین و تکرار آموزههای متنوع در راستاری ایجاد ملکات حسنه سعادت مادی و معنوی هر دو جهان را در ابتدا برای خویش محقق نموده و به دنبال آن آن را به تدریج و به تناسب علایق و سلایق دیگران تقدیم بشریت نمود.
? سخنی در مورد اهمیت تکرار اندیشهها و اعمال صالح
سلام علیکم برادران و خواهران ایمانی
قرنهاست که قضیهی تکرار به عنوان امری اضافی و زائد در نوشتهها و گفتارها طنین انداز است:
التکرار قبیح و لو کان ملیحا
تکرار قبیح است گرچه شیرین باشد
به گونهای که همگان به صورت ناآگاهانه از آن میگریزند و مسلمانان به کسانی از مبلغین دینی توجه میکنند که از اندیشهها و اعمال تکراری خودداری کنند. و بر این اساس، کمال دین را در عدم وجود تکرار در آن دانسته و نقص دین را در وجود تکرار در آن میبینند. در حالی که بر آگاهان پوشیده نیست که ایجاد ملکات حسنه تنها از طریق بکارگیری قضیهی تکرار اندیشهها و اعمال ممکن است. حتی خود قرآن نیز دربارهی اهمیت اساسی تکرار میفرماید:
ان هو الا ذکر للعالمین
این قرآن جز یادآوری و تکرار نیست
در غیر این صورت ملکات حسنه حاصل نخواهند شد.
با کمال تأسف قرنهاست در میان مسلمانان به علت تقبیح و حذف اهرم تکرار، ملکات حسنه حضور ندارند. به گونهای که میتوان این را گفت که دلیل عدم توفیق مسلمانان در تطبیق دینداری فردی و اجتماعی حذف و تقبیح اهرم کارساز تکرار است.
البته ما در میدان زندگی شخصی عملاً از اهرم تکرار به صورت همیشگی و بدون اظهار ملال در مصادیق مختلف از آن استفاده میکنیم. مثلاً وطن، زبان، پول، هوا، آب، میوه، غذا، نور، لباس، ماشین، فرزند، همسر، مسکن و … از امور تکراری است که هرگز از آنها بیزار نخواهیم شد. اما با کمال تأسف در حوزهی باورها و اخلاقیات از این امر انسان ساز اعلام بیزاری خواهیم نمود.
البته تنها جایی که از اهرم تکرار نباید استفاده نمود، شناخت قوانین علوم تجربی است. در غیر این صورت تربیت دینی و اخلاقی انسان تنها از طریق بکارگیری مستمر اهرم تکرار ممکن است.
برادر کوچک شما محمد حامدی