حركات و احزاب

اخوان المسلمین و گروه های سیاسی

اخوان المسلمین و گروه های سیاسی

دکتر یوسف قرضاوی

امام بناء در تعدادی از رسائل خود در مورد موضوع حزب گرای و احزاب سیاسی اظهار نظر نموده و با احزاب گرای و احزاب مصر در آن زمان اظهار مخالفت نموده است .علت مخالفت های ایشان به پیامدهای نامطلوب و ایجاد تفرقه و پراکندگی در میان ملت مصر برمی گردد .به همین خاطر یکی از آنها را بر دیگری ترجیح نداده و به طرف هر کدام از آنها گرایش و تمایل نداشته است .

موارد مورد اتفاق و امور مورد اختلاف :امام حسن البنا بر این باور بود که همه ی آنها در برخی امور با هم اتفاق نظر دارند .

در این مورد اتفاق نظر دارند که بسیاری از رجال و رهبران احزاب در خدمت مسائل داخلی کشور بوده و در راه آن سعی و تلاش نموده اند و برای رسیدن مصر به شرایطی مطلوب که ثمره ی جهاد و تلاش مداوم است مشارکت داشته اند .ما از این نظر مساعی ایشان را با چشم تحقیر نگاه نمی کنیم و حقشان را زیر پا نمی گذاریم .

همچنین در این مورد هم با همدیگر متفقند که هیچ حزبی تا کنون راه کاری دقیق و عملی را برای اصلاحاتی که از آن سخن می گوید ارائه نداده و هدفی را که دنبال می کند معلوم ننموده است .به همین خاطر همه ی آنها در رابطه با راهکارها ،اهداف و مقاصد باهم تفاوت دارند .

از این جهت نیز باهم اتفاق نظر دارند که همه ی آنها تاکنون به ضرورت تلاش برای اصلاحات اجتماعی مبتنی بر قواعد و تعالیم اسلام معتقد نبوده و رجال و پیشگامان آنها هنوز اسلام را به عنوان دینی محدود و محصور در عبادات و روحانیات که ارتباطی با واقعیت های زندگی اجتماعی و دنیوی ملت ها ندارد ،نگاه می کنند .

همچنین از این نظر با هم مشابهند که همه ی آنها به صورت متناوب مدتی زمام امور این کشور را به عهده گرفته و چیز تاره ای برای آن به ارمغان نیاورده اند .در سایه ی حکومت آنها مردم به آرزوها و خواسته های مادی و معنوی خویش نرسیده اند . در واقع این موضوع دارای آثار عملی بوده و در مصر در سخت ترین و دقیق ترین شرایط حکومت های غیر حزبی مانند حکومت کنونی بر سر کار آمده اند .

به همین خاطر احزاب موجود در مصر تنها در مظاهر و شکل و امور شخصی با هم اختلاف دارند ،که به هیچ وجه مورد توجه و عنایت اخوان المسلمین نیست .به همین خاطر همه ی آن احزاب را با یک چشم نگاه می کنند و دعوت و رسالت خود را که میراث رسول الله است بسیار گرامی تر و والاتر از این قضایا و منزلت های حزبی به شمار می آورند .همچنین به طور آشکار و با روشن گری تمام رسالت خود را در معرض دید و قضاوت همه ی مسئولان و رجال این احزاب قرار می دهند . دوست دارند که آن رجال محترم به این حقیقت پی ببرند .حساسیت این شرایط را در یابند و به حکم ملی گرای حقیقی تن ندهند و به سخن سنجیدهای اتفاق نظر پیدا کنند . راهکار ها و روش واحدی را در پیش گیرند ،روشی که اوضاع و احوال را سر و سامان دهد و بر پیکر آرزوها جامه ی عمل بپوشاند و بدانند که هیچ راهی جز راه اخوان المسلمین بلکه هدایت رب العا لمین پیش پای ایشان قرار ندارد :

صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الأمُورُ

(راه خداوندی که همه ی آن چه در آسمانها و زمین قرار دارد از آن او ست ،بدان که سر انجام همه ی امور به خداوند باز می گردد .)شوری ۵۳.

ما به کسی و جهتی معترض نخواهیم شد ؛زیرا به تلاشی که برای خصومت و مبارزه ی منفی به کار گرفته شود برای استفاده در اقدامی مفید و مبارزه ی مثبت نیازمندیم و تعین تکلیف آنها را به گذر زمان می گذاریم و بر این باوریم که همیشه بقا و ماندگاری ازآن اصلح خواهد بود .

 

فَیَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ

(کف روی آب از بین میرود و می ترکد اما آن چه برای مردم سودمند باشد ،در زمین پیوسته باقی می ماند .)رعد ۱۷.

زمان دیدگاه اجتهادی امام بناء در مورد ضرورت انحلال همه ی احزاب سیاسی و به وجود آمدن جبهه و ائتلافی واحد که بار مسئولیت آزاد سازی و اصلاحات را بر دوش گیرد و از پراکندگی که دشمنان از آن سود می برند دوری کند  در واقع به سر آمده است ، تردیدی نیست که رأی امام بناء بر واقعیت احزاب سیاسی  در زمان خود او و نیاز مبرم مردم مصر به وحدت و یک پارچه شدن همه ی نیروهای ملی برای رویاروی  با اشغالگری انگلیسی  های سرکوبگر قرار داشته است .هیچ جای شگفتی نیست که ایشان در آن شرایط به این نتیجه برسد که باید همه ی احزاب سیاسی مصر منحل گردد و به جای آن اتحادی از همه ی آنها تشکیل شود .

 

در این مورد هم تردیدی وجود ندارد که کودتا چیان ماه ستامبر سال ۱۹۵۲م. از این سخن و دیدگاه سود برند و همه ی احزاب را در آغاز بحران جز اخوان منحل اعلام نمودند و پس از مدتی جمعیت اخوان را هم در لیست احزاب منحله قرار دادند .عبد الناصر اقدام به تشکیل (اتحاد سوسیالیستی )برای در بر گرفتن همه ی نیروهای ملی فعال نمود . اقدامی که به هیچ وجه مورد نظر امام شهید حسن البنا نبود .

در مورد این موضوع دیدگاه ما با اجتهاد امام حسن البناء متفاوت است و تحقیق و بررسی لازم را در دو کتاب (فتاوای معاصر )و (فقه الدوله )در مورد مشروعیت تعدد احزاب در نظام حکومت اسلامی ارائه داده ایم .من در آنجا گفته ام که تعدد احزاب سیاسی با تعداد مذاهب فقهی مشابهت دارد ؛زیرا هر یک از مذاهب دارای اصول و دیدگاه های خاص به خود هستند که گاهی با اصول و اجتهادات مذاهب دیگر متفاوت می باشد و این اختلاف در مورد قضایا و مواضع عملی دارای پیامدهای می باشد .

از جمله مطالبی که درآن جا گفته ام این است که احزاب هم چیزی جز مذاهب و راهبرد های در عرصه ی سیاست نیستند و در واقع مذاهب هم احزابی در میدان فقه به شمار می روند .

من بر این باورم در این اختلافی که با امام شهید دارم ،از راهکار و منهج کلی و اصولی که او دیگران را به آن فرا می خواند خارج نگردیده ام .او هیچ گاه اهل علم و رأی را به تقلید ترغیب نمی فرمود ،بلکه با لعکس ایشان را به کنکاش و تحقیق و اجتهاد فرا می خواند . من همچنین خداوند را سپاس گذارم که نهضت اخوان المسلمین و تشکیلات جهانی آن به خوبی به این اندیشه آگاهی دارد و رأی و دیدگاه مؤسس بزرگوار نهضت خود را علی رغم احترامی که جماعت و شخص من برای شخصیت ایشان قائل هستیم وحی منزل نمی دانند ؛ زیرا زمان و شرایط دچار تغییر و تحول می شوند و به دنبال آن اجتهاد و فتوا نیز باید متحول گردد .من فکر می کنم اگر امام بناء خود کامگی و سرکوب گری حزب واحدی را علیه نیرو های مردمی و مخالفین خود می دید ، اجتهادش را قبل از همه همچون ما تغییر می داد .  

———————————————–

منبع : اخوان المسلمین ۷۰سال دعوت ، تربیت و جهاد

مؤلف : دکتر یوسف قرضاوی

مترجم : عبدالعزیز سلیمی

انتشارات : نشر احسان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا