تناقضات قرآنی – مردم در قیامت چند دسته هستند؟
تناقضات قرآنی یا وسوسههای شیطانی پاسخ به شبهات وارده بر قرآن
تحقیق و پژوهش: محمد احمدیان
شبههی پنجم از تناقضات قرآنی
طرح شبهه
تناقضات قرآنی – مردم در قیامت چند دسته هستند؟
در (سورهی ۵۶ آیهی ۷) قرآن ادّعا میکند که در روز قیامت مردم سه دسته میشوند، امّا در (سورهی ۹۰ آیات ۱۸- ۱۹ و در سورهی ۹۹ آیات ۶-۷) تنها دو گروه را بر میشمرد. (این هم نوعی از اختلافات عددی در قرآن است.)
آیات مطرح در شبهه:
۱- «وَکُنتُمْ أَزْوَاجاً ثَلَاثَهً» واقعه /۷ «و شما سه گروه خواهید شد.»
۲- «أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ الْمَیْمَنَهِ» بلد/۱۸ «آنان ( که دارای چنین صفات و خصالی هستند) سمت راستیها و اهل سعادتند.»
۳- «وَالَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَهِ» بلد/۱۹ «ولی کسانی که آیات (کتابهای آسمانی و دلائل گسترده در گستره جهانی) ما را نپذیرند، ایشان سمت چپیها و اهل شقاوتند.»
۴- یَوْمَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتاً لِّیُرَوْا أَعْمَالَهُمْ * فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ زلزال/۶-۷ «(در آن روز مردم بصورت گروهند:) پراکنده (از قبرها) خارج میشد تا اعمال، به آنها)! نشان داده شود! (۶) پس هر کس هم، ذرهای کار خیر انجام دهد، آن را میاندازد؛ (۷)»
آیهی (۷) سورهی واقعه «وَکُنتُمْ أَزْوَاجاً ثَلَاثَهً» در مورد زوج، زوج همیشه منظور از مؤنّث و مذکّر نیست. بلکه به اموری که قرینه هم هستند گفته میشود، و در این آیه منظور اصنافی از مردم است، که در قیامت قرین یکدیگرند.
۱- دسته اوّل «اصحاب الیمین» : گروهی که در قیامت نامه اعمالشان بدست راستشان داده میشود و این امر رمزی برای نیکوکاران است. واژه یمین از (یُمن) است؛ یعنی سعادت و خوشبختی، که سرانجام این گروه سعادت و خوشبختی است.
گروه دوّم «اصحابُ المَشئمَه» : که در مقابل «اصحاب المیمنه»، که خوشبخت هستند؛ به موازات آنان، و قرینه آنان از زیانبارانانند. واژهی «مشئمه» از (شُوم) آمده یعنی نحس، تیرهبخت و بیچاره، که نامهی اعمالشان به دست چپشان داده شده و این رمز تیرهروزی و مجرم بودن این گروه است.
۳- گروه سوم «والسّابقون السابقون»: پیشگامان، و سابقون (اُسوه و قُدوه) مردمند و از مقربان درگاه خداوندند، این دسته نه تنها در ایمان و تصدیق، بلکه در عمل نیز اهل مسابقه و پیشی گرفتن بودهاند.
و این سبقت و سابقه؛ مختص به دوره پیامبر (ص) نیست؛ بلکه در هر دوره از دوران پیامبران، گروهی با این مفهوم در گرویدن و عمل کردن پیشتاز و قدوه بودهاند – در حدیثی از پیامبر(ص) روایت شده که (سابقون) کسانیند که وقتی حق به آنها داده شود پذیرا میگردند.
مقدمه
منتقد با طرح تقسیمبندی انسانها در قیامت -و به زعم او- عدم هماهنگی در محتوای آیات از زاویهی دیگری و جلوهی دیگری؛ به روال قبلی تناقض دیگری از قرآن را برملا میکند. و چنان تصور می کند که خداوند دچار دوگانه گویی گردیده و کلامش فاقد ربط کلامی و انسجام معنی دار می باشد. حال با توجّه به تفسیر آیات و تفکیک دستهبندیهای قرآنی معلوم میشود کما فیالسابق منتقد را به توهّم تناقض وا داشته است.
پاسخ به شبهه
۱ـ قبل از هر چیز لازم به ذکر است، تقسیمبندی دقیقی از «نفس» را از منظر قرآن داشته باشیم، که منتقد محترم از آن غافل مانده است، قرآن نفسها را در سه دسته تقسیم بندی میکند: «نفس امّاره»، «نفس لوّامه» و «نفس مطمئنه» که هر سه، در قرآن مورد اشاره قرار گرفتهاند. دو گونهی نفسها : «نفس لوّامه» و «نفس مطمئنه» صاحبان خویش را در مسیر هدایت به پیش برده و نفس هدایتبخش هستند، و دیگری که «نفس امّاره» است، سبب گمراهی صاحب خویش میشود. لذا با این تقسیم بندی نفس، انسانها مرز خود را خطکشی و مشخص میکنند. سورهی یوسف/۵۲ – سورهی قیامت/۲ – سورهی فجر/۲۷ .
۲- تمام تقسیمبندیهای قرآن، بر پایهی «ایمان و کفر» است، و خارج از این دو طبقه، طیف و گروه دیگری را در برنمیگیرد. هر چند «نفاق» اسم دیگری مطرح در قرآن است. ولی آنان نیز زیرمجموعهی «کفر» هستند. و در آخرت هم دو جایگاه در مقابل ایمان و کفر «بهشت و جهنّم»، محل استقرار انسان میباشد. و هر تقسیمبندی و دستهبندی دیگر تحت این تقسیمبندی جای می گیرد.
۳- تقسیمبندی در دو سورهی «الرحمان» و «واقعه»؛ و سورهی «فاطر»، تقسیمبندی «ثلاثه» تحت نامهای متفاوت و همسو، امّا همگی در دو دایره قرار می گیرند، و آن هم دایرهی «کفر و ایمان» است. «مجرمون» در سورهی الرحمان، «أصحاب المشئمه، أصحاب الشمال و مکذّبین» در سورهی واقعه، همگی در دایرهی «کفر» قرار دارند، و بقیّهی دستهها به اسامی متفاوت، اهل نجات بوده و در دایرهی اسلام و ایمان قرار دارند.
الف – تقسیمبندی سورهی «الرحمان» :
- لِمَن خافَ مقامَ ربّهِ (کسی که از مقام پروردگار خود نترسد) الرحمان/۴۶
- مِن دُونهما (علاوه بر دو باغ قبلی) یعنی جایگاه دیگر برای گروهی دیگر. الرحمان/۶۲
- مجرمون (گناهکاران) الرحمان/۴۱
- تقسیمبندی سورهی «واقعه» :
- سابقون و مقربون (پیشتازان، پیشگامان) واقعه/۱۰
- اصحاب الیمین، اصحاب المیمنه (سمت راستیها) واقعه/۸
- اصحاب المشئمه، اصحاب الشمال، مکذّبین (سمت چپیها) واقعه/۹
- تقسیمبندی سورهی «فاطر» :
- ظالمٌ لِنفسِه (ستم کنندگان به خود) فاطر/۳۲
- مقتصد (میانهرو) فاطر/۳۲
- سابقٌ بالخیرات (پیشتاز در نیکیها) فاطر/۳۲
۴- با توجّه به بررسی سورهها در کلیهی سورهها، تقسیمبندی بر پایهی «ایمان و کفر» است:
- سورهی بلد «اصحاب المیمنه و اصحاب المشئمه»
- سورهی انسان «شاکر و کفور»
- سوره ی نباء «متقین و طاغین»
- سورهی نازعات «خاف مقام ربِّه و طغی»
- سورهی انفطار «ابرار و فجّار»
- سورهی مطفیفین «ابرار و مکذبین»
ـ امّا تقسیمبندی «ثلاثه» در سورههای «الرحمان»، در سورهی «واقعه» که منتقد بدان اشاره نموده، و «فاطر» به استثنای «مجرمون» و «اصحاب المشئمه» بقیهی گروهها بهشتی هستند؛ که صاحبان نفس «لوّامه و مُطمئنَّه» هستند، که تحت یکی از گروههای دو گانهی: شاکر، متقین، ابرار، اصحاب الیمین و مقربین در تقسیمبندی سورههای فوق قرار دارند، و هیچ تناقضی در آنها وجود ندارد. و دو صنف «ثلاثه» در آیهی واقعه بهشتی هستند.
۵- اگر از منظر عقلی و دنیانگری به این تقسیمبندی توجّه کنیم، در امتحان کنکور شرکت کنندگان به دو دسته تقسیم میشوند «قبول شدگان» و «مردودین» ولی قبولشدگان همگی دارای یک پله واحد علمی نیستند. بلکه براساس رتبهی قبولی تقسیم شده، و هر کدام «دانشکده و دانشگاه» فراخور امتیازش، او را میپذیرد. این تقسیمبندی بهشتیان «قبولشدگان» نزد خداوند هستند، ولی جایگاه آنان در بهشت متفاوت است، لذا اشاره سه گانه در آیات به همان جایگاه آنان است که در زیرمجموعهی «ایمان» قرار دارند.
شرح تفصیلی آیات
۱ـ در سورهی واقعه مردمان را سه گروه – نه دو گروه چنان که در صحنههای دیگر قرآنی عرضه شده و پیدا است- خواهیم یافت. نخست از یاران دستراستی «أصحَابُ المَیمَنه» یا اهل سعادت و میمنت، سخن میرود. و لیکن به طور مفصّل از ایشان صحبت نمیشود. بلکه با پرسشی درباره آنان به توصیفشان میپردازد.
با همین شیوه نیز از سمتها چپیها سخن میگوید، «أصحَابُ المَشئَمه» آنگاه دستهی سوم را ذکر میکند، که گروه پیشتازانند، لذا با وصفی که دارند قرآن از ایشان سخن میگوید: «وَالسّابِقونَ السّابِقُونَ» ۰۰۰
۲- «أصحابُ المَیمنَه» و «أصحابُ الیَمِین» دو معنی در مفهوم ایمانی، هستند، که مربوط و متصل به یکدیگرند، آنان صاحبان میمنت و برکت و بهره و خوشبختی هستند.
در مقابل اصحاب ایمان، هرگاه کسانیکه کافر شوند هیچ چیز برایشان سودمند نمیافتد و بدیشان سود نمیرساند. – در آیات سورهی واقعه با تقسیمبندی سهگانهای انسانها، با تقسیمبندی در سورههای دیگر، دارای تمایز فاحش و آشکار است. در سورههای قبلی تقیسمبندی بر اساس «ایمان و کفر»، و «عمل نیک و شرّ» بود که سرانجام منتهی به بهشت و جهنم گردید؛ ولی در این سوره و تقسیم بهشتیان، به دو گروه با امتیاز و دو جایگاه ویژه است.
از واج «ثلاثه» که در آیهی (۷) سورهی واقعه آمده است، دو گروه آن، «أصحَابُ الیَمِین» و «سابقون» هستند؛ که هر دو از بهشتیان میباشند، در واقع دو گروه در مقابل گروه سوم که «اصحاب المشئمه» است؛ قرار دارند. در توصیف جایگاه اصحاب المشئمه، صحبت از شعلههای آتش، آب جوشان، دود غلیظ و سرمای شدید است، در صورتیکه دو منزل گروههای دیگر، نعمت فراوان بهشت است. پس در واقع با توجّه به جایگاه و منزگاه انسانها در قیامت همان دو دسته بوده و دستهی سومی وجود ندارد.
در پایان سوره، که لحظات احتضار و پایان عمر است، دوباره تقسیمبندی سهگانه مورد اشاره قرار گرفته، نامگذاری پایان سوره «مقربین» به جای «سابقون»، و «أصحاب الیمین» به جای «أصحاب المیمنه»، و «مُکذّبین ضَالّین» به جای «أصحاب المشئمه»، قرآن از آنان نام برده است.
۳- در آیات (۷ و ۸) سورهی زلزال که منتقد بدان استناد نموده، در واقع دو طیف مطرح است که صاحبان خیر و شرّ هستند؛ و قضیهی حساب و کتاب دقیق آنان مطرح است، و خداوند ذرّهای از خیر و شرّ و بدی آنان را نادیده و ناسنجیده و بدون پاداش، نمیگذارد، و از آن در نمیگذرد. اشاره به این است که در زمین دلهایی هستند، که چیزی از اعمال خود را کوچک و ناچیز نمیشمارند، خیر و خوبی باشد، یا شرّ و بدی. به حساب و کتاب و وزن سنگینی ارزش و بهائی نمیدهند. بلکه وجدانشان در هر عملی از اعمالش به جنبش و تکان میافتند، بسان جنبش و تکان آن ترازوی دقیقی که اتمی «ذرّهای» آن را بالا میبرد یا پایین میاندازد. از طرف دیگر در مقابل دلهای مورد بحث، دلهای دیگری هستند که در برابر کوهی از گناهان و نافرمانیها و سرکشی نمیجنبند، هیچ متأثر و منفعل نمیشوند. این دلها، دلهای سخت و نابهنجاری در زمین هستند. این دلها در روز حساب و کتاب زیر بارهای سنگین گناهان خود له و لورده میگردند. در آیات و ۷و۸ سورهی زلزال، دو روش و عملکرد را به تصویر میکشاند، که هر دو مربوط به دنیای انسان و میدان محاسبهی قیامتی است. که عمل هر دو گروه برگرفتهاند از دو باور درونی یعنی «ایمان و کفر» است. که صاحبان ایمان به معنی قرآنی ذرّهای از اعمال خوب و بد را مورد ارزیابی قرار میدهند، و ذرهای از عمل بد را نادیده نمیانگارند، در مقابل صاحبان عمل شرّ، خروارها عمل شر و یا کوهی فساد را نادیده گرفته و منشأ فتنه و فساد در جامعه انسانی میباشند. سرانجام جایگاه هر دو گروه و دسته اصحاب الیمین و صاحبان عمل خیر بهشت الهی؛ و صاحبان عمل شرّ و «أصحَابُ المشئمه»، آتش جهنم است.
در سورهی مدّثر در آیات ۳۹، ۴۰و۴۳ دو گروه اصحاب الیمین و مجرمین را در مقابل هم قرار داده است. با بیان صریح، اصحاب الیمین را در مقابل مجرمان قرار داده است، آنان در جایگاهشان بهشت، از مجرمان که در «سَقر» هستند علت سقری بودنشان را جویا میشوند؛ به ترتیب اقرار به جرم خود میکنند. درست نقطه مقابل توصیف آیهی (۱۸) سورهی بلد، که در آنجا وصف اهل ایمان مطرح است، ولی در اینجا صفات منفی اهل دوزخ و جایگاه ابدی آنان.
۴- تقسیمبندی سه گانه در چارجوب بهشتی و جهنّمی سورهی «الرحمان» هم کاملاً محرز و مشهود است. از آیات ۴۶ الی ۶۰ از جایگاه گروهی از بهشتیان صحبت میکند، و از آیات ۶۲ الی ۷۶ از گروهی دیگر، که نعمتهای بهشتی و جایگاه آنان دارای تفاوت آشکار است، گاهی سیاق آیات تقسیمبندی در گروه بهشتیان را به سه دسته و گروه میرساند و تقسیمبندی سهگانه را تنها به بهشتیان اختصاص میدهد.
البته قبلاً اشاره گردید که این تقسیم بر اساس میزان ایمان و عمل صالح و التزام انسانها به دستورات الهی است. در سورهی فاطر آیهی (۳۲) خداوند بهشتیان را به سه گروه و دسته: «ظالمٌ لِنَفسِهِ» و «مُقتَصِدٌ» و «سابق بالخَیراتِ» تقسیم میکند. ودر آیهی (۳۳) جایگاه آنان در بهشت و نعمتهای بهشتی آنان را به تصویر میکشاند.
«ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ» فاطر/۳۲
«(ما کتابهای پیشین را برای ملّتهای گذشته فرستادیم و ) سپس کتاب ( قرآن) را به بندگان برگزیده خود (یعنی امت محمّدی) عطاء کردیم، برخی از آنان به خویشتن ستم میکنند، و گروهی از ایشان میانهروند، و دستهای از ایشان در پرتو توفیقات الهی در انجام نیکیها پیشتازند. این (سبقت در خیرات) واقعاً فضیلت بزرگی است.»
«جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤاً وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ» فاطر/۳۳ «(پاداش پیشگامان در نیکیها) باغهای اقامتی است که بدانها داخل میشوند، و در آنجاها با دستبندهای طلا و مروارید آراسته و پیراسته میگردند، و جامههایشان در آنجاها ابریشمین است.»
نتیجهگیری:
۱– اگر انسانها را در قیامت به دو دسته تقسیم کنیم، دستهای مستحق رفتن به بهشت و دستهی دیگری مستحق رفتن به جهنم باشند، هیچ تناقضی با آیات سورهی واقعه ندارند. زیرا از آن سه دسته «أصحَابُ المَیمَنه» و «السَابِقُون» هر دو بهشتی هستند و «أصحَابُ المَشئَمَه» نیز مستحق رفتن به جهنم هستند، که همان دو دسته میشوند، و دستهی سوّمی با جایگاه سوّمی وجود ندارد.
۲– از لحاظ عمل و پاداش و جایگاه به طور کلّی انسانها یا اهل ایمانند، یا فاقد باور؛ پس در دو گروه «مؤمن و کافر» با توجّه به عملکردشان در دو جایگاه استقرار مییابند – بهشت و جهنم – امّا بطور خاص مؤمنان در دو گروه ایمانی «سابقون» و «أصحَابُ الیَمِین» قرار میگیرند. که درجهی قرب به خداوند، و اخلاص در ایمان، و عمل و سبقت در این امر، در «سابقون» بالاتر از «اصحاب الیمین» هستند، و در زمان هر پیامبری جمعی پیشتاز و اُسوه بودهاند، که در آغاز دعوت آن پیامبر لبیک گفته و عشق به خدا را بالاتر و محبوبتر از هر چیزی دانستهاند.
و در مقابل آنان «أصحَابُ الشِّمال» است، که انسانهای بیباور و ظالم و نافرمان بوده، و جایگاهی جز جهنم ندارند، که شامل طیفهای مشرکون، منافقون، کافرون، فاسقون بوده، و جایگاه همگی جهنم است. امّا خود جهنم بابها و جایگاههایی دارد، که شدیدترین جایگاه آن «دَرْک أسفَل» و مأوا و قرارگاه منافقون است.
منابع و مراجع:
- تفسیر تفسیر ابن کثیر، دار الکتاب العربی، بیروت، ۲۰۰۵
- تفسیر امام فخر رازی، المکتبه التوفیقیه، قاهره، ۲۰۰۳
- تفسیرفی ظلال، دکترمصطفی خرم دل، نشراحسان، سال۱۳۸۷
- تفسیرنور، دکترمصطفی خرم دل،نشراحسان،سال۱۳۸۶
- تفسیرالمیزان،محمدحسین طباطبایی،محمد جوادحجتی کرمانی،نشرفرهنگی رجا,۱۳۶۶
- تفسیرالمراغی،مصطفی مراغی،داراحیاءالتراث العربی
- تفسیرالمنار،رشیدرضا،دارالفکر،بیروت
- فرهنگ لغات قرآنی «استاد ناصر سبحانی»
برای مطالعه سایر تناقضات به این صفحه بروید :
تناقضات قرآنی یا وسوسههای شیطانی پاسخ به شبهات وارده بر قرآن