خبر های جدیدسياسي اجتماعي

اهل سنت، هم‌پیمانان استراتژیک روحانی در انتخابات

اهل سنت، هم‌پیمانان استراتژیک روحانی در انتخابات

نویسنده: بهروز شیخ‌رودی

در انتخابات، کاندیدایی موفق‌تر است که جامعه رای‌دهندگان را بخش‌بندی کرده و رای‌دهندگان هدف خود را با دقت از میان بخش‌های مختلف جامعه انتخاب کند. در این صورت رای‌دهندگان مشخص پیام‌هایی مشخص دریافت خواهند کرد و از نفوذ تاثیرگذاران بر جامعه رای‌دهنده نیز برای بسیج آرا به بهترین نحو استفاده خواهد شد، در مقابل اما کاندیدایی که همه را مخاطب خود قرار دهد، در حقیقت هیچ مخاطب هدفی ندارد و نمی‌توان به پیروزی او امید داشت.

بخش‌بندی رای‌دهندگان می‌تواند با معیارهای مختلفی انجام شود. یکی از این معیارها بخش‌بندی‌های قومی، مذهبی است. نوعی بخش‌بندی که کاندیداها را با جامعه‌ای از رای‌دهندگان که وجه اشتراکشان تفاوت و تمایزات مذهبی با دیگر رای‌دهندگان است مواجه می‌کند. در ایران اهل سنت یکی از بخش‌های رای‌دهندگان غیر شیعه به شمار می‌آیند، جامعه‌ای که از پراکندگی جغرافیایی، تنوع قومی‌و فرهنگی متنوعی برخوردار است، اما حول محور «مذهب»، جامعه‌ای واحد را در میان رای‌دهندگان تشکیل می‌دهند.

رای‌دهندگان اهل سنت در انتخابات ریاست جمهوری هر چند در سالهای ۷۶ و۸۰ رای خود را به سبد آرای رئیس دولت اصلاحات ریختند، اما به علت استقبال و مشارکت یکپارچه کشور در حمایت از این کاندیدا رای شان نمود و برجستگی خاصی در جامعه پیدا نکرد. در انتخابات سال ۱۳۸۴ رای استان‌های اهل سنت‌نشین در دور اول به سبد آقایان معین و کروبی ریخته شد و در دور بعد علی‌رغم آنکه استان‌های اهل سنت‌نشین در سال ۷۲ رای چندان بالایی به مرحوم آیت‌الله ‌هاشمی‌رفسنجانی نداده بودند، اما در این مرحله اکثریت آرای خود را به سبد ایشان ریختند و آقای احمدی‌نژاد عدم کسب حتی ۱۰۰۰ رای را در حوزه‌های انتخابیه اهل سنت‌نشین تجربه کرد.

در انتخابات سال ۱۳۸۸ رای یکپارچه کلیه مناطق سنی نشین و شهروندان سنی به میرحسین موسوی سبب شد، تا رای و نگاه سیاسی شهروندان اهل سنت به رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری برجسته شود. پس از این رای یکپارچه و نمایش نتیجه آن توسط رسانه‌های داخلی و خارجی، علمای اهل سنت به ویژه شخص مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی در کنار سایر کنشگران سیاسی اهل سنت به نقش آرای یکپارچه اهل سنت و وزن آن در مناسبات و ساخت سیاسی قدرت انتخابی ایران بیش از پیش پی بردند، بر همین اساس این تجربه آموخته شده در انتخابات ۸۸ با اجرایی بهتر و موفق تر در سال ۱۳۹۲ با حمایت از دکتر حسن روحانی به نمایش گذاشته شد.

ریختن آرای اهل سنت به صورت یکپارچه در سبد دکتر روحانی در سال ۹۲ سبب شد تا بیشترین درصد آرای آقای روحانی از استان‌های با اکثریت شهروندان سنی شامل:
– سیستان و بلوچستان با ۳۰/۷۳ درصد آرا
– کردستان با ۸۵/۷۰ درصد آرا
– آذربایجان غربی با ۰۹/۶۷ درصد آرا باشد.

در بررسی شهرهایی که دکتر حسن روحانی بیشترین درصد آرا( نه تعداد آرا) را در آنها کسب کرده است، در میان ده شهر اول نام هیچ شهر با اکثریت شیعه نشین به چشم نمی‌خورد و ما شاهد حضور ده شهر مهرستان، سرباز، قصر قند، میرجاوه، چابهار، سیب و سوران، نیک شهر، خاش، مراوه تپه و سراوان به عنوان شهرهایی با ساختار جمعیتی سنی نشین هستیم. روند پراکندگی این شهرها و میزان آرای دکتر روحانی در این شهرها روشن کننده ابعاد حمایت اهل سنت از دکتر روحانی است.

روحانی با شناخت دقیق از جامعه اهل سنت و بیان بخشی از خواست‌ها و دغدغه‌های آنان در بیانیه شماره ۳ در جریان رقابت‌های انتخاباتی سال ۱۳۹۲ که به «بیانیه اقوام،مذاهب و ادیان» معروف شد، زمینه‌های سازماندهی و جذب این آراء را فراهم کرد و پس از پیروزی با درک پیام رای اهل سنت نسبت به برقراری ارتباط ویژه و نزدیک با جامعه رای‌دهندگان اهل سنت از طریق دعوت از مولانا عبدالحمید اسماعیل زهی در مراسم تحلیف رئیس جمهور به عنوان نخستین حرکت پس از پیروزی در انتخابات اقدام نمود، حضور روحانی متنفذ اهل سنت که مرجع فکری، مذهبی و سیاسی بخش عمده ای از اهل سنت با تاکید بر شرق کشور است،در سطح مناسبات پیامی‌تولید کرد که سبب تغییر جایگاه ذهنی علمای اهل سنت در جامعه اهل سنت و نیز در میان مسئولان و شهروندان عادی کشورمان شد.

برگزاری نشست رئیس جمهور با علمای اهل سنت و سخنرانی علمای منتفذ مناطق مختلف برای اولین بار در حضور رئیس جمهور انتظار ذهنی علمای رای آفرین اهل سنت را از نقششان برآورده ساخته است،آنها در نظام و ساختار سیاسی رسمی‌کشور شناخته شدند و مورد توجه قرار گرفتند. از دیگر سو دولت نیز در تمام مناطقی که می‌توانسته است از اهل سنت در مناصب شهرستانی و استانی استفاده کند، این ظرفیت را به صورت بالفعل در آورده است و در این میان انتصاب اولین سفیر اهل سنت در دولت دکتر روحانی نیز دستاورد ویژه ای است.

همین رای یکپارچه که حداکثر ۵/۶ میلیون و حداقل ۳ تا ۴ میلیون برآورد می‌شود و نقش آن در پیروزی سال ۱۳۹۲ روحانی، سبب شده است تا رقبای روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۶ برقراری ارتباط با اهل سنت را به صورت ویژه در دستور کار خود قرار دهند، تا بلکه بتوانند یکی از هم پیمانان استراتژیک روحانی را در سطح کلی دچار انشقاق یا سردرگمی‌ کنند.

رایزنی و دیدار‌های ویژه یکی از رقبای آقای روحانی در تهران با تعدادی از علمای اهل سنت، انتشار بیانیه‌های حمایتی و حتی انتشار خبر جعلی حمایت مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی از این کاندیدا در این راستا ارزیابی می‌گردد، اقداماتی که نمی‌توان تاثیر آن را بر روی عموم رای‌دهندگان و پرسش‌هایی تامل برانگیز انکار کرد، اما مطمئنا در جامعه رای‌دهندگان اهل سنت به علت بایکوت این دسته پیام‌ها و اخبار از سوی رسانه‌های غیر رسمی‌رایج در میان آنها مطمئنا از برد و تاثیر چندانی برخوردار نخواهد بود.
مطمئنا تجربه دور دوم انتخابات ۸۴که در ۸۸ و ۹۲ تکرار شد،و رفتارهای رقبا باعث شد این بار در انتخابات سال ۱۳۹۶، روحانیون منتفذ و تاثیرگذار اهل سنت تاکتیکی دیگر را بکار بندند تا بتوانند در برابر رقبا و روحانی کنشی قابل تامل انجام دهند.

شورای راهبردی اهل سنت ایران که برابر بیانیه منتشر شده توسط کانال تلگرامی‌آن شورا با نظر مولوی عبدالحمید اسماعیل زهی تشکیل شده است، با انتشار بیانه ای در رسانه‌ها رسما حمایت خود را از دکتر روحانی اعلام کرد. علاوه بر این در نشست «اهل سنت برای ایران» که با حضور اسحاق جهانگیری در جمع شرکت کنندگانی از اهل سنت ساکن تهران برگزار شد، نماینده امام جمعه اهل سنت زاهدان مولوی مراد زهی با قرائت بیانیه شورای راهبردی گفت «اهل سنت با توصیه مولوی عبدالحمید و سایر بزرگان اهل سنت از دکتر روحانی حمایت می‌کنند» تا اهل سنت این بار هم یکپارچه و منسجم تر از سال ۹۲ آرای خود را به نفع روحانی به صندوق بیندازند.

علمای اهل سنت این بار هم با شناخت درست قدرت رای و استفاده از تجمیع آرا فرصتی برای مقابله با مارپیچ سکوت و فعالیت‌های رقبا پدید آوردند تا با حمایت علنی و میدانی خود از روحانی بار دیگر بر پیوند استراتژیک و نقش کلیدی این بخش از رای‌دهندگان در پیروزی و تدوام پیروزی روحانی تاکید کنند، فرصتی که ضمن فراهم ساختن مشارکت حداکثری در چارچوب قانون برای کشور،آورده اش برای جامعه اهل سنت ابراز حضور سازنده و برای ایران حضور همه اقوام، مذاهب و عقاید در پناه نظام انتخاباتی قانونی را فراهم کرده است.

رقبای روحانی در این میان به علت عدم شناخت صحیح از ساختار جامعه اهل سنت، با رفتارهای انتخاباتی خود رای‌دهندگان این جامعه را در برابر تاکتیک انتخاباتی اتخاذ شده، به مواضعی سلبی در برابر این کاندیداها وادار می‌کنند. بررسی آرای روحانی و قالیباف در انتخابات سال ۹۲ در استان خراسان رضوی حاکی از آن است که روحانی در این استان نیز با وجود آنکه در اکثر حوزه‌های انتخابیه پیروز انتخابات بوده است، اما در حوزه‌های انتخابیه خواف، تربت جام و تایباد که اکثریت نسبی رای‌دهندگان به اهل سنت تعلق دارند، دارای رای بالاتر از میانگین استان بوده است.

اینگونه است که می‌توان گفت روحانی و اهل سنت، در جریان انتخابات همدیگر را یافته و با هم، پیمانی استراتژیک بسته‌اند، پیمانی که ناشی از توجه کاندیدا و دقت نظر رای دهنده است،در میان رقبایی که همه مردم را مخاطب خود قرار داده اند و با تقسیم بندی‌های ۹۶ و ۴ درصدی یا محور قرار دادن دارندگان کارت ملی به عنوان مخاطبان هدف خود می‌خواهند برای پیروزی تلاش کنند، روحانی در عین درک تفاوت‌های مذهبی،دینی، فرهنگی و… تلاش می‌کند این جامعه را به صورت بخش‌بندی شده تکمیل‌کننده هم برای ایران با خود همراه کند.

* کارشناس بازاریابی و تبلیغات سیاسی

منبع : روزنامه مردم سالاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا