دعوت و داعی

آزمایشات الهی در دعوت

آزمایشات الهی در دعوت

«  و
پاسخ به سؤالاتی که در این زمینه پیش می آید »

 
استاد مصطفی مشهور

  
هنگامی که از آزمایشات الهی سخن به میان می آید ،این سؤال در ذهن بعضی از
دعوتگران نقش می بندند که ماهیت اصلی «امتحان» خداوندی چیست؟ آیا امتحان نتیجه
خطایا و اشتباهات است یا اینکه سنتی از سنن دعوات محسوب می شود؟ و آیا ممکن است که
از وقوع آن جلوگیری کنیم و یا حداقل قدری از سختیهایش بکاهیم؟ و یا جلو گیری از آن
جز با انحراف از مسیر اصلی میسر نیست؟ آیا مقا طعی است که در آن امتحان رخ می دهد
مقاطعی بی فایده به شمار می آیند که دعوت را از حرکت باز می دارد و یا بر عکس باعث
ثبات و زنده نگه داشتن آن می شوند؟ و آیا «امتحان» ضربه مهلکی است که دعوت را
نابود می کند و یا عاملی است برای تطهیر آن و پاکسازی عناصر نا لایق ؟ راستی ماهیت
اصلی این همه ابتلاء و آزمایش چیست و چه اثری می تواند بر فرد و جماعت داشته باشد
؟ آیا ضرر می رساند یا فایده؟ و یا شاید بخششهایی است که خداوند در قالب بلا، و
مصیبت به دعوتگران اعطاء می فرماید؟

  
اینها سؤالاتی هستند که در ذهن بعضی اشخاص نقش می بندند و آنها  بندرت 
میتوانند جواب صحیحی برای خودشان پیدا کنند . گروهی از این اشخاص بلایا را
فتنه شمرده و نیتشان را نسبت به آن بد می کنند و گروهی نیز آنها را به فال نیک می
گیرند. اما به هر حال بدون معرفت و شناخت نمی توان جواب صحیحی برایشان یافت. واغلب
در چنین مواقعی مسئله گنگ و نا مفهوم شده و حقیقت آن  تشخیص 
داده نمی شود .

   
بنابر این بر ماست  که در هنگام
پاسخ یابی چنین سؤالاتی دقت کامل را به خرج دهیم تا جواب صحیح را پیدا کنیم و بدین
ترتیب حق را به تحقق رسانده و باطل را از میان برداریم و روشن کردن راه نیز بر
عهده خداوند است.

  
امتحان و ابتلاء کانالی است که انسان را به خدا می رساند و شاید بلاء را تا
حدی شدت بگیرد که روحیه وی را متزلزل کند و فلسفه امتحان و ابتلاء این است که
اندازه ایمان افراد بوسیله آن مشخص می گردد. حقیقت ایمان را نمی توان با شعار دادن
و ظاهر سازی تشخیص داد، بلکه فقط در هنگام مصیبت 
می توان آن را تمیز داد و سنت خداوندی 
هم این است که تا جماعتی از مرحله ابتلاء و امتحان عبور نکند ، پیروزیش را
به تحقق نمی رساند . و قرآن کریم نیز این قاعده را تأید می نماید:

(الم. احسب الناس ان یترکوا ان یقو لو ا
آمنا و هم لا یفتنون و لقد فتنا الذین من قبلهم 
فلیعلمن الله الذین صدقوا و لیعلمن الکاذبین)عنکبوت/۳-۱.

 
ترجمه:«الم، ایا مردم می پندارند که اگر بگویند ایمان آوردیم بدون ابتلاء و
امتحان ترک کرده می شوند؟ در حالیکه ما امتهای قبل از آنها را آزموده ایم . پس
بدین وسیله خداوند راستگویان و دروغگویان را از هم جدا می سازد.

(ام حسبتم ان تدخلو ا الجنته و لما یأ تکم
مثل الذین خلوا من قبلکم مستهم البا سآء و الضر آء و زلزلوا حتی یقول الرسول و
الذین آمنوا معه متی نصر الله قریب)بقره/۲۱۴.

  
ترجمه :آیا شما می پندارید که قبل از اینکه مثل قبلی ها بر شما بیاید وارد
جنت می شوید؟ و آنان سختی ، مصیبت و ضررها را متحمل شدند و چنان متزلزل  شدند که پیامبر و کسانیکه با او ایمان آورده
بودند گفتند چه وقت هنگام پیروزی خداوندی فرا می رسد؟ آگاه باشید همانا پیروزی
خداوند  نزدیک است .

 
لنبلو نکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین و نبلو اخبارکم)سوره حمد/۳۱.

 ترجمه: ما حتما شما را خواهیم آزمود تا مجاهدین
و صابرین را از میان شما مشخص گردانیم و احوالاتتان را مورد آزمایش  قرار دهیم.

 
لقد کذبت رسل من قبلک فصبروا علی ما کذبوا و اوذوا حتی اتاهم نصرنا و لا مبدل
لکلمات الله  و لقد جا ءک من نبأ المرسلین)انعام
/۳۴.

 ترجمه : همانا قبل از تو پیامبران زیادی تکذیب
شده اند پس بر آن صبر نمودند و آزار رسانده شدند تا اینکه پیروزی ما نصیبشان شد و
وعده خداوند هرگز خلاف نمی شود . و به تحقق بر تو از اخبار فرستاده شدگان نازل شده
است.

(ما کان الله لیذر المؤمنین علی ما انتم
علیه حتی یمیز الخبیث من الطیب و ما کان الله لیطلعکم علی الغیب )سوره آل عمران/۱۷۹.

 ترجمه: خداوند شما را بدین وضع ساده نمی گذارد
که شما راحت و آرام باشید بلکه شما را مورد ابتلاء و آزمایش قرار خواهد داد تا منا
فقان را از صف مؤمنان جدا نماید و خداوند (جز به روش ابتلاء)نمی خواهد شما را از
خبر های غیبی آکاه سازد .

(و لیحمص الله الذین آمنوا)

ترجمه : و همانا خداوند مؤمنان را مورد
آزمایش قرار خواهد داد.

(کذالک یضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد
فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض کذالک یضرب الله الأمثال )رعد/۱۷

ترجمه : اینچنین خداوند در باره حق و باطل
مثال می زند پس کف بر روی آب خشک می شود و اما آن چه که به مردم نفع می رساند در
زمین باقی می ماند . خداوند اینچنین مثال می زند.

(و من الناس من یقول آمنا باالله فإذا اوذی
فی الله جعل فتنه الناس کعذاب الله و لئن جاء نصر من ربک لیقو لن انا کنا معکم او
لیس الله بأعلم بما فی صدور العالمین . ولیعلمن الله الذین آمنو ا و لیعلمن
المنافقین )عنکبوت/۱۰و۱۱.

ترجمه :و از میان  مردم کسانی هستند که می گویند ما به خدا ایمان
آوردیم. پس هنگامی که در راه خدا مورد اذیت و آزار  قرار گرفتند ،فتنه مردم را عذاب خداوند گمان
کردند  و اگر پیروزی از جانب پروردگارت
بیاید خواهند گفت که همانا ما با شما بودیم . آیا خداوند نسبت به نیتهای عالمیان
دانا نیست؟همانا خداوند به دین وسیله مؤمنین و منافقین را از هم جدا خواهد ساخت.

 از 
توضیحاتی که قرآن کریم به ما ارشاد می نماید در می یابیم که ابتلایی که
دعوتگران با آن روبرو می شوند، سنتی از سنن خداوند است که هیچگونه تبدیلی نمی توان
در آن ایجاد کرد. و این نکته را هم باید بدانیم که این «سنت» خداوند به سبب ارتکاب
خطا اجرا نمی شود بلکه حکمت آن تمییز و از هم جدا ساختن عناصر دروغگو و فرصت طلب
از راستگویان و همچنین منافقین از مؤمنین میباشد و همانگونه که معاندین و طواغیت
،شیاطین هم پیمان خود می شناسند ، دعوتگران صابر و جهاد گر نیز در هنگامی که
مؤمنین صادق بر فراز قله معرفت و ایمان می ایستند و به فراز و نشیبهای دنیوی می
نگرند ،به وضوح می بینند که چگونه عدل خداوندی بوسیله پاداش دادن هر گروهی نسبت به
ایمان و اراده اش ،تجلی می یابد .

  و
از دیگر حکمتهای ابتلاء ،تزکیه و تطهیر مؤمنین است. چون آنها در هنگام بر خورد با
مصائب و بلایا  به ایمانشان افزوده شده و
به دعوت الهی بیشتر متمسک می شوند و این مصیبتها ادامه خواهند داشت تا اینکه
دعوتگران لیاقت پیدا کنند که خداوند پیروزی را نصیبشان گرداند.و هنگامیکه پیروز
شوند، امانتی را که خداوند به آنها سپرده بخوبی محافظت می کنند.

(الذین ان مکنا هم فی الارض أقاموا الصلاه و
اتوا الزکاه و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الأمور )سوره حج/۴۱

ترجمه : آنهایی که اگر ایشان را در زمین
متمکن نمائیم،نماز را بر پا میدارند و زکات را پرداخت می کنند و امر به معروف می
کنند و نهی از منکر . سر انجام کارها در دست خداوند است.

(ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و
العاقبه للمتقین)سوره اعراف/۱۲۸

ترجمه : همانا زمین از  آن خداوند ایت و هر کدام از بندگانش را که
بخواهد وارث آن خواهد گردانید . و عاقبت (پیروزی) برای پرهیز گاران است .

 آیات فوق به ما اطمینان می دهند که امتحان و
آزمایشات الهی نتیجه خطا و اشتباه نیست بلکه سنتی از سنن خداوند در دعوات است و ما
بر این عقیده هستیم که «دعوتگران امتحان نشده» باید احوالات گذشته خود را بررسی
کنند شاید آنها دچار اشتباه شده و مسیری را پیموده اند که با راه اصلی دعوت مغایرت
داشته است. و اما شهید حسن البنا بیش از ده سال قبل از اینکه  دعوتگران اخوان المسلمین بوسیله حکام خود کامه
در معرض اذیت و آزار قرار گیرند،اینگونه پیشامد ها را پیش بینی نموده و خطاب به
آنها چنین می گوید:

«هنگامی که شما شروع به پیمودن راهی می کنید
که دعوتگران حق قبلا آنرا پیموده اند ،مدتها ی طولانی مورد آزمایش قرار می گیرید. اگر
بعد از امتحان راه خود را همچنان ادامه دادید می توانید خود را دعوتگر بشمارید. » اکنون
که ما مشغول پاسخ دادن به سؤالات یاد شده هستیم ، در جواب این سؤال که آیا ازمایشات
نتیجه خطایاست یا سنتی از سنن دعوات ،می گوئیم که سنت خداوند در دعوات است و در
عین حال وقوع خطایا و اشتباهات را نیز انکار نمی کنیم . زیرا ما بشر هستیم و از
اشتباه کردن نیز مصون نیستیم و هر کس که عمل کند خطا نیز خواهد کرد و اگر کاری
نکند خطایی نیز رخ نخواهد داد.

اما اشتباهات جزئی که بدنبال اشتباهات فردی
بوقوع می پیوندند، اگر با حسن نیت صورت پذیرند و شخص استباه کننده از نتایج عبرت
بگیرد و دوباره خطایای پیشین را تکرار نکند احتمال آن می رود که خداوند از درگاه
فضل و کرمش به او پاداش نیک عطا فرماید.

 

آیا جلوگیری از وقوع آزمایشات امکان پذیر
است یا انحراف از راه صحیح را بدنبال دارد؟

 

  
بعضی ها چنین تصور می کنند که با بکار گرفتن حیله های سیاسی و استفاده از
تاکتیکهای غیر اسلامی می توانند از وقوع امتحانات 
الهی جلوگیری کنند و یا حداقل از شدت مدت آن بکاهند. آیا چنین چیزی امکان
پذیر است؟ ویا به عبارت دیگر ما خواهیم توانست با وجود استفاده از این تاکتیکها
،مسیر دعوت را دائما بپیمائیم ؟

بیائید جواب این سؤال را از سیره رسول الله (ص)
که موضع گیریها را به وسیله آن مشخص می کنیم و می خواهیم که طبق آن عمل کنیم
،استخراج نمائیم همه ما می دانیم که او نسبت به مؤمنین بسیار مهربان بود و برخورد
آنان با مصائب و جود مبارکش را جریحه دار می کرد زیرا خداوند احساسات او را نسبت
به مؤمنین اینچنین وصف می نماید:

(لقد جآءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما
عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رؤف رحیم)توبه/۱۲۸

ترجمه: همانا بسوی شما رسولی از خودتان آمد
که برایش سخت است رنج کشیدنتان و حریص است بر ایمان آوردنتان و با مؤمنین رئوف و
مهربان است.

آنحضرت (ص) خودش نیز انواع و اقسام رنجها را
متحمل می شد و اگر توانایی می داشت هنگامی که مؤمنین را تحت شکنجه و آزار قریش می دید
از آن جلوگیری می کرد اما وی فقط آنها را به صبر و پایداری توصیه می نمود و به
آنها بشارت می داد که نتیجه تحمل این رنجها تمکین یافتن دین خداوند و رفتن به بهشت
بر ین است.

چنانکه خطاب به خانواده یاسر رضی الله عنه
می فرماید:

(صبرا آل یاسر فان موعدکم الجنه)   

ترجمه: ای خانواده یاسر صبر کنید پس همانا
میعادگاه شما بهشت است.

و بخاری رضی الله عنه از قول قیس روایت می
کند:

«من از جانب رضی الله عنه شنیدم که می
گفت،من نزد رسول الله(ص) رفتم و او را دیدم که در زیر سایه کعبه ارنج خود را بر
روی عبایش نهاده و به پهلو دراز کشیده است و این هنگامی بود که مشرکین به ما شدیدا
آزار می رساندند. سپس من گفتم که آیا به درگاه خداوند دعا نمی کنی؟ پس بلند شد و
نشست و در حالیکه صورتش سرخ شده بود چنین فرمود:

(قد کان من قبلکم لتمشط با مشاط الحدید ما
دون عظامه من لحم او عصب ما یصرفه ذالک عن دینه و یوضع المنشار علی مفرق رأسه فیشق
باثنتین ،ما یصرفه ذالک عن دینه . ولیتمن الله هذا الامر حتی حتی یسیر الراکب من
صنعاء الی حضرموت لا یخاف الا الله عزوجل و الذائب علی عنمه و لکنکم تستعجلون)

ترجمه: قبل از شما کسانیبوده اند که شانه
آهنین را در بدنشان فرو کرده اند تا جائیکه این شانه به استخوانشان رسیده و گوشت و
عصب آنها را پاره کرده ولی اینکار باعث انصراف از دینشان نشده است و سرشان را با
اره دو نیم کردهاند ولی با با وجود این از دینشان 
منصرف نشده اند و خداوند حتما این امر را به پایان رسانید تا جائیکه سوار کاری
مسیر بین صنعاء و حضرت موت را می پیماید و جز از خداوند ویا حمله گرگ بر گوسفندانش
از هیچ چیز دیگر ی نمی ترسد.(حدیث نبوی) 

 می
بینیم که رسول الله (ص) علی رغم اینکه از مشقتهای مؤمنین رنج می برد و شدیدا تحت
تأثیر قرار می گیرد،هنگامی که از او می خواهند که برای رفع امتحان الهی دعا کند
خشمگین می شود . گوئیا او می خواهد تأکید کند که این اذیت و آزارها چیزی غریبی
نیستند و از سنن دعوات بشمار می آیند.

   و
از این گذشته آنحضرت (ص) می دانست که دعوتگران قبلی نیز علی رغم شکنجه و آزارهای
دشمنان الله از دینشان منصرف نشده اند . بنابراین به مسلمانان امر می کند که در
چنین مواقعی صبر نموده و با امیدوار بودن به صبح پیروزی ،در مقابل شبهای تاریک ظلم
و جور و مشکلات ناشی از آن ایستادگی 
نمایند . وخداوند وعده داده است که علی رغم حیله و مکر دشمنانش کاروان دعوت
را به سر منزل مقصود برساند.

 

آیا روزی می رسد که مؤمنین توسط دشمنان خدا
شکنجه و تعذب نشوند؟

 

دشمنان خدا به وسیله تحت فشار قرار دادن
دعوتگران با دعوت اسلامی محاربه می کنند و به همین منظور از دسایس و تاکتیکهای
مختلف استفاده می کنند تا آنها را از کارشان منصرف کنند . ابتدا سعی می کنند که
آنانرا  با دادن پول و مقام  تطمیع کنند و پس اگر موفق نشوند وارد مرحله
تهدید می شوند . در این مرحله دعوتگران را زندانی کرده وآنقدر شکنجه می دهند که یا
از عقاید خود بر گردند و متعهد به ترک دعوت شوند و یا اینکه در زیر شکنجه به شهادت
برسند ،به هر حال آنها از شکنجه و آزار دست بر دار نمی شوند زیرا به زوری
امیدوارند که شاید دعوتگران دین حق را ترک کرده و باطل آنها را اختیار کنند :

(و لا یزالون یقاتلونکم حتی یردوکم عن دینکم
ان استطاعوا )بقره/۲۱۷

ترجمه: و به طور پیوسته با شما خواهند جنگید
تا اینکه شما را از دینتان منصرف کنند، البته اگر بتوانند.!

(ان یثقفوکم یکونوا لکم اعداء و یبسطوا
الیکم ایدیهم و السنتهم بالسوء و دوا لو تکفرون )سوره ممتحنه/۲

ترجمه: اگر قدرت پیدا کنند دشمنان شما قرار
خواهند گرفت و با دست و زبان بر علیه شما خواهند جنگید و دوست می دارند که شما مانند
آنها کافر شوید.

(و لن تر ضی عنک الیهود و لا نصاری حتی تتبع
ملتهم )بقره/۱۲۰

ترجمه یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی
شوند تا اینکه از دینشان پیروی نمائی.

  
اذیت و آزاری که دشمنان دعوتگران را در معرض آن قرار می دهند بسبب عقیده
آنها ست نه یک غرض شخصی. واین اعمال تا زمانیکه دعوتگران از عقیده خود برگردند و
یا حداقل از تبلیغ آن دست بر دارشوند ،ادامه خواهند یافت . چنانکه رسول الله(ص) پیشنهاد
مقام و ثروت شد ولی آنحضرت بوسیله مؤمنین و اراده مستحکم و استمساک به عقیده و
عملی نمودن آن، پیشنهاد فوق را رد نموده و در جواب عمویش که فرستاده مشرکین مکه
بود چنین فرمود :

(و الله یا عم لو وضعوا الشمس فی یمینی و
القمر فی یساری علی ان اترک هذا الامر ما ترکته حتی یظهر ه الله او أهلک دونه )الحدیث

ترجمه: ای عمو! قسم به خداوند اگر آفتاب را
در دست راست و ماه را در دست چپم بگذارند به این خاطر که این امر (دعوت) را ترک
کنم ،هرگز ترکش نخواهم کرد تا اینکه خداوند انرا کامیاب نماید و یا جان ومالم را
درراه آن فدا کنم.

  
رسو ل الله (ص)هرگز این اجازه را نمی دهد که «مردان عقیده» از معتقدات خویش
بازگشت کنند.

و یا اینکه به علت اذیت و آزار دشمنان از
حرکت باز ایستند.      

———————————————————

منبع : روش دعوت

مؤلف :  
استاد مصطفی مشهور

مترجم : عبدالواحد لشکرزهی

انتشارات: نشر احسان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا