تقوا، نعریف، مصادیق، فواید و راههای رسیدن به تقوا
تقوا، نعریف، مصادیق، فواید و راههای رسیدن به تقوا
نویسنده: سعدالدین صدیقی
خداوندگار حکیم انسان را در مسیر هدایت پیوسته دستگیر بود. در مراحل مختلف تاریخى، به تناسب رشد انسان و نیازهایش، بخش هایی از وحی و هدایت را در اختیار او قرار می داد. آنگاه که انسان به حدّی از آمادگی رسید که بتواند آخرین بخش وحی ربّانی را دریافته آن را حفظ کند و به دیگران برساند، خداوند قرآن را به عنوان آخرین نسخه شفابخش در اختیار او قرار داد.
? قرآن آخرین کتاب آسمانی بر آخرین رسولان محمد بن عبدالله -صلی الله علیه و سلم- نازل گردید. ایجاد زندگى معنوى (معنابخشى به زندگى)خارج نمودن مردم از تاریکى ها به سوى نور از طریق آشنا نمودن بندگان با خدا و برنامه هاى او را می توان هدف اساسی از نزول قرآن دانست.
? لازم است مومنان قران را فهمیده، در آن تدبر کرده و به آن عمل کنند و زندگی خود را بر اساس آن بنا نهند. اما همیشه این مهم به آسانى به دست نمى آید. طبیعت آدمى، مُلهم بودن روان به فجور و تقوی، مختار بودن در انتخاب یکی از دو راه، وجود هواهای نفسانی و حضور شیطان در زندگی انسانها در بسیارى از موارد سبب مى گردد تا همهی مخاطبین منقاد و تسلیم نگردند. به راستى قرآن براى چه کسانى سودمند است؟
مى گویند رستمِ شاهنامه به دنبال اسبى در خور بود گفت : « اکنون مرا اسبی باید که یال و گرز و کوپال مرا بکَشد و در نبرد دلیران فرو نماند.» دستور دادند تا اسبهاى زیادى از کابلستان و زابلستان بیاورند اما رستم دست بر پشت هر کدام مى نهاد کمر اسب خم مى شد و شکمش به زمین مى رسید، تا اینکه رخش پدا شد؛ رستم خم کمند را تنگتر کرد و رخش را فراتر آورد و آن گاه دست یازید و با چنگ خود پشت رخش را فشرد. اما خم بر پشت رخش نیامد، گویی خود از چنگ و نیروی رستم آگاه نشد. رستم شادمان شد و در دل گفت: « اسب من اینست و اکنون کار من به سامان آمد.»
پُردلی باید که بار غم کشد رخش باید، تا تنِ رستم کشد
? آرى؛ هر کسى نمى تواند و شایستگى این را ندارد که اهل قران گردد، قابلیت و آمادگى مى خواهد، درونى آباد و پر از خشیت مى خواهد که زمینه تذکر و عمل را فراهم آورد.
«فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتْ الذِّکْرَى(۹)سَیذَّکَّرُ مَنْ یخْشَى»(۱۰)أعلى
ترجمه: پس تذکر بده اگر تذکر دادن را مفید و نافع مى بینى کسى که خشیت دارد متذکر مى شود.
✅ این آمادگى درون، این شایستگى و برازندگى که بسترساز دریافت، فهم و عمل به اوامر خداوند است، تقوی نام دارد. چون تقوای الهی در درون قرارگیرد، مومن آمادگی پیدا می کند تا رفتار مومنانه خود را بر اساس اقتصاءات باورهای ایمانی تنظیم کند.
? تقوا در دعوت انبیا
توصیهی ثابت و اصیل خداوند به انسانها در طول تاریخ “سفارش به تقوا” بوده است.
خداوند فرمود:«وَلَقَدْ وَصَّینَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَإِیاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ»(۱۳۱) نساء
ترجمه: به تحقیق کسانیکه قبل از شما به آنها کتاب دادیم و شما را, سفارش نمودیم به اینکه تقوای الهی داشته باشید.
بر این اساس شعار محوری رسولان خدا در طول تاریخِ رسالت، در دعوتِ اقوامشان، سفارش به تقوا بوده است. خداوند در آیاتی از سورهی شعراء میفرماید:
? وَإِذْ نَادَى رَبُّکَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ(۱۰) قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا یتَّقُونَ(۱۱)
ترجمه: و آنگاه که پروردگارت به موسی فرمود: بر قوم ستم پیشگان درآ (قوم فرعون) و به آنها بگو: آیا تقوا پیشه نمى کنند.? کَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِینَ (۱۰۵) إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ(۱۰۶)
ترجمه: قوم نوح رسولان را تکذیب کردند، آنگاه که برادرشان نوح به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمى کنید.
? کَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْسَلِینَ(۱۲۳) إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ(۱۲۴)
ترجمه: قوم عاد رسولان را تکذیب کردند، آنگاه که برادرشان عاد به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمى کنید.
? کَذَّبَتۡ ثَمُودُ ٱلۡمُرۡسَلِینَ ( ۱۴۱ ) إِذۡ قَالَ لَهُمۡ أَخُوهُمۡ صَٰلِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ( ۱۴۲ )
ترجمه: قوم ثمود رسولان را تکذیب کردند، آنگاه که برادرشان صالح به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمى کنید.
? کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْسَلِینَ(۱۶۰) إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ(۱۶۱)
ترجمه: قوم لوط رسولان را تکذیب کردند، آنگاه که برادرشان لوط به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمى کنید.
? کَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَیکَهِ الْمُرْسَلِینَ (۱۷۶) إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَیبٌ أَلَاتَتَّقُونَ(۱۷۷)
ترجمه: قوم یاران أیکه رسولان را تکذیب کردند، آنگاه که برادرشان شعیب به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمى کنید.
? و در سوره صافات میفرماید: وَإِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ(۱۲۳) إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ(۱۲۴)
ترجمه: همانا الیاس از جمله رسولان هست، آنگاه که به قومش گفت: آیا تقوا پیشه نمى کنید.
تأمل درآیاتی که گذشت اهمیت و جایگاه تقوا را در دعوت پیامبران الهى مشخص میگرداند.
? فواید تقوا
در مجموعهای از آیات، تقوا مورد مدح و ستایش قرار گرفته و در آن به فوائد تقوا اشاره شده است، دقت در این آیات میتواند اهمیت تقوا را برای ما صد چندان کند. پس با هم در این آیات تأمل میکنیم:
? تقوا میزان تفاضل و مقیاس برتری انسانهاست:
«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»(حجرات/۱۳)
◾️ بهترین توشه تقوا میباشد:
«وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبَابِ»(بقره/۱۹۷)
◾️ متقین دوستان حقیقی خداوند هستند:
«وَمَا کَانُوا أَوْلِیاءَهُ إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ»(انفال/۳۴)
◾️ خداوند عمل متقین را میپذیرد:
«إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِن الْمُتَّقِینَ»(مائده/۲۷)
◾️ اهل تقوا شایستگی عمل به قرآن را دارند:
«هَذَا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ»(آل عمران/۱۳۸)
◾️ کسی میتواند در مقابل شیطان مقاومت کند و از مکر شیطان در امان بماند که اهل تقوا باشد:
«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ»(اعراف/۲۰۱)
◾️ هر بنیانی که بر تقوا استوار نباشد نابودشدنی است:
«أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَیرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ»(توبه/۱۰۹)
◾️ رفاه مادی و نزول برکات بر امتها نیز به تقوای آنها ارتباط دارد:
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتَابِ آَمَنُوا وَاتَّقَوْا لَکَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ * وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاهَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّهٌ مُقْتَصِدَهٌ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا یعْمَلُونَ»(مائده/۶۵و۶۶)
◾️ عاقبت و سرانجام ‘نیک’براى تقوا است:
«وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاهِ وَاصْطَبِرْ عَلَیهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَهُ لِلتَّقْوَى»(طه/۱۳۲)
◾️ رزق و روزی پاک و رهایی از تنگناها نصیب با تقوایان میشود:
«….. ذَلِکُمْ یوعَظُ بِهِ مَنْ کَانَ یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآَخِرِ وَمَنْ یتَّقِ اللَّهَ یجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَیرْزُقْهُ مِنْ حَیثُ لَا یحْتَسِبُ وَمَنْ یتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْرًا»(طلاق/۲و۳)
◾️ برخورداری از تقوا به انسان قدرت تشخیص حق از باطل میدهد:
«یاایهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیئَاتِکُمْ وَیغْفِرْ لَکُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»(انفال/۳۰)
◾️ خداوند اهل تقوا را همراهی میکند، آنها را دوست دارد.
“إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَالَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ” نحل ۱۲۸
“بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّه یُحِبّ الْمُتَّقِینَ ” آل عمران ۷۶
? در آخرت نیز اهل تقوا هستند که از نعمتهای خداوند برخوردار میشوند و به باغهای بهشت وارد میگردند و به رضوان خداوندی میرسند.
?«إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیونٍ * آَخِذِینَ مَا آَتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُحْسِنِینَ»(ذاریات/۱۵و۱۶
? “قُلْ أَؤُنَبِّئُکُم بِخَیْرٍ مِّن ذَٰلِکُمْ ۚ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَهٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ” آل عمران ۱۵
? تعریف تقوا
تقوا از ریشه لغوى وقى یقی وقایه میباشد که معنی اصلی آن نگه داشتن و حفظ کردن است. منظور از تقوا حفظ و نگهداری نفس میباشد.
در مورد تعریف اصطلاحی تقوا تعاریف مختلفی ذکر گردیده است که همه این تعاریف ارتباط مستقیم با معنی لغوی آن دارند. به هدف فهم بهتر تقوا، چند تعریف از تعاریف مشهور آن را ذکر میکنیم:
▪ التقوی هی: أن تجعل بینک و بین ما حرم الله حاجباً و حاجزاً.
تقوا عبارت است از: اینکه بین خودت و آنچه خدا حرام کرده است، مانع و پردهای قرار دهی.
▪ التقوی هی: إمتثال الأوامر و إجتناب النواهی.
تقوا عبارت است از: فرمانبرداری از دستورات و خودداری و پرهیز از آنچه نهی شده است.
▪ التقوی هی: الخوف من الجلیل و العمل بالتنزیل و الرّضا بالقلیل و الاستعداد لیوم الرّحیل.
تقوا عبارت است از: ترس از خداوند، عمل به قرآن، قانع بودن به روزی و رزق حلالِ کم و خود را آماده کردن برای سفر آخرت.
▪ امام “ابن قیم” رحمهالله تعریفی جامع از تقوا ارائه دادهاند که با ذکر آن به تعاریف مختلف از تقوا خاتمه میدهیم.
التقوی: حقیقتها العمل بطاعه اللهایماناً و احتساباً أمراً و نهیاً فیفعل ما أمر الله بهایماناً بالآمر و تصدیقاً بوعده و یترک ما نهی الله عنهایماناً بالناهی و خوفاً من وعیده.
حقیقت تقوا عبارت است از اجرای دستورات خدا و اطاعت از او در اجرای دستورات و پرهیز از نواهی، اطاعتی که ریشه در قبول و پذیرش و اخلاص دارد. پس انسان با تقوا آنچه را خداوند به آن امر کرده است اجرا میکند؛ در حالیکه به آمر(الله)ایمان دارد و وعدههای او را قبول دارد و آنچه که خداوند از آن نهی کرده است انجام نمیدهد در حالیکه به نهی کننده(الله)ایمان دارد و از وعید او در مورد عِقاب و عذاب میترسد.
✅ انسان مؤمن بر اساس رضایت و قناعت باورهاى ایمانى (خدا، رسولان، کتابهای آسمانی، قضا و قدر، قیامت و ملائکه) را مى پذیرد و مؤمن میگردد و رفتارهای خود را بر اساس آن باورها تنظیم مى کند. توضیح بیشتر این که: اعتقاد به هر کدام از ارکان ایمان باید در رفتار فرد اثرخود را نشان دهد. عمل کردن به آنچه اقتضای ایمان است و خودداری و بازداشتن نفس از عمل کردن برخلاف مقتضای ایمان، تقوا نامیده میشود.
به عنوان نمونه؛ وقتی ما به خداوند بصیر و سمیع ایمان میآوریم، زندگی ما باید بر اساس اینکه خداوند ما را مى بیند و سخنان ما را مى شنود برنامه ریزى کنیم.
ایمان به قیامت اگر در زندگی و تصحیح آن نقش داشته باشد مفید است. اگر ایمان به قیامت، وادارنده به عمل صالح و بازدارنده از گناه باشد ایمان واقعی است. تقوا یعنی جامه عمل پوشیدن به آنچه بدان باور داریم.
? صفات با تقوایان
صفات متقین
در ادامه بحث تقوا نیاز است، با استناد به آیات قرآن، صفات متقین را بشناسیم و تلاش و برنامه ریزى کنیم خود را به این صفات آراسته گردانیم.
آدرس صفات متقین در قرآن:
▪ در سوره بقره در دو مقطع از آیات ( ۱تا ۵ )و در آیه ( ۱۷۷) صفات متقین ذکر شده است.
▪ در سوره آل عمران نیز صفات متقین در دو جا؛ آیات ( ۱۵تا ۱۷ ) و آیات ( ۱۳۳ تا۱۳۶ ) بیان شده است.
▪ در سوره انبیاء آیات ۴۸ و ۴۹ به شرح صفات متقین پرداخته است.
▪ آیه ۳۳ سوره زمر نیز صفات متقین را بحث میکند.
▪ همچنین آیات ۱۵ تا ۱۹ سوره ذاریات به گوشهای دیگر از صفات متقین اشاره دارد.
✅ در یک جمع بندی کلی میتوان از مجموع این آیات صفات زیر را به دست آورد:
۱️⃣ متقین به غیب ایمان دارند. نسبت به خداى نادیده خشیّت ( شناخت، محبت و تعظیم ) داشته، به قران و کتب آسمانى باورمند و قرآن را برنامه زندگى خود قرار مى دهند.
۲️⃣ اهل اقامه نماز ( برپاداشتن همه ارکان نماز همراه با خشوع و مداومت و محافظت بر آن ) هستند و رابطهی آنها با خدا رابطهای بندگى و دلشدگى است.
۳️⃣ رابطهی آنها با بندگان بر اساس تکافل و تعاون مى باشد. از آنچه خداوند به آنان روزی داده است انفاق میکنند. در تعامل با دیگران خشم خود را فرو مى خورند و دیگران را مى بخشند.
۴️⃣ باتقوایان وقتى دچار زشتى یا ظلم شدند، با سرعت و بدون اصرار بر گناه به سوى خدا بر مى گردند، طلب مغفرت مى کنند و از خداوند مى خواهند که آنها را از آتش حفظ کند.
۵️⃣ نسبت به قیامت باور یقینى دارند، در اندیشه آن ترسان و دلواپس هستند. این باور نقش بازدارندگى از شر و وادارندگى به خیر را در زندگى آنها ایفا مى کند.
۶️⃣ به تصحیح باورها و اعتقادات خود و جامعه میپردازند و این را بر احکام عملی مقدم میشمارند زیرا تصحیح باورها زیر ساخت و نقطهی آغازین هر اصلاحی است.
۷️⃣ به دنبال جامعهای هستند که در آن به نیازمندان و فقرا رسیدگی شود؛ بنابر این قبل از هر چیز به رفع نیازمندیهای فقیران و ایتام و مساکین جامعه میپردازند.
۸️⃣ به عهد و قرارهای خود پایبند هستند، در گفتار و عمل و در وعده و پیمان هاى خود اهل صدق هستند و پیام رسولان را تصدیق مى کنند.
۹️⃣ در سختیها و مشکلات صبورند، توازن خود را از دست نمیدهند و بهداشت روانی و سلامت خود را حفظ میکنند و با مشکلات به صورت منطقی و معقول برخورد میکنند.
? از طریق دعا ارتباطی آگاهانه همراه با فروتنى با خداوند دارند و در همهی اوقات او را فرا میخوانند و در وقت سحرگاهان به استغفار میپردازند.
? اسباب رسیدن به تقوا
خداوندگار لطیف و خبیر به امور بندگان، چون تقوا را وسیله ى رستگارى و فلاح قرار داد، بندگان را رها ننمود بلکه اسباب رسیدن به آن را به مومنین معرفى نمود. تا اهل ایمان بتوانند خود را به صفات متقین را شناخته، خود را به آن آراسته گردانند و سعادتمند گردند.
اسباب و راههای رسیدن به تقوا:
۱️⃣ ارتباط و انس با قرآن؛
وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً وَصَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً (طه۱۱۳)
ترجمه: همچنین قرآن را به زبان عربى فرو فرستادیم و در آن بیم دادن و ترساندن را (به شیوههای گوناگون) بازگو کردیم، تا این که (مردمان از کفر و معاصى) بپرهیزند، یا باعث یادآورى و بیدارى (و مایه پند و عبرت) ایشان شود.
کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (بقره۱۸۷)
ترجمه: خداوند این چنین آیات خود را براى مردم روشن مى سازد، باشد که پرهیزگار شوند.
۲️⃣ حرکت در مسیر هدایت خداوندی از طریق مجاهدت و تلاش؛
وَالَّذِینَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْواهُمْ (محمد۱۷)
ترجمه: کسانی که راهیاب شدهاند، خداوند بر راهیابی ایشان میافزاید و تقوای لازم را بدیشان عطاء مینماید.
وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (عنکبوت۶۹)
ترجمه: کسانی که براى (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزى دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههاى منتهى به خود رهنمود (و مشمول حمایت و هدایت خویش) مى گردانیم، و قطعاً خدا با نیکوکاران است.
۳️⃣ روزه؛
اگر روزه دارى مطابق با شرع و همراه با آگاهى قلب باشد از راههاى رسیدن به تقواست.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره۱۸۳)
ترجمه: اى کسانى که ایمان آوردهاید! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بودهاند واجب بوده است، تا باشد که پرهیزگار شوید.
۴️⃣ عبودیت و بندگی؛
آباد کردن دل به محبت خداوند و حاکمیت خدا بر قلمرو درون و بیرون نیز از عوامل تقواست.
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره۲۱)
ترجمه: ای مردم! خداى را بپرستید، آن که شما را و کسانى را آفریده است که پیش از شما بودهاند، امید است راه پرهیزگاری گیرید.
۵️⃣ رفاقت صادقان؛
همراهى با انسانهاى راست و صادق از جمله اسباب رسیدن به تقواست.
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَ کُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ (توبه ۱۱۹)
ترجمه: ای مؤمنان! از خدا بترسید و همگام با راستان باشید.
عطف رقاقت صادقان بر تقوا من باب عطف سبب بر ذی سبب مى باشد.
مقالات مرتبط:
بیان معنای عام تقوا و رابطه تقوا با هدایت چیست؟