بیان معنای عام تقوا و رابطه تقوا با هدایت چیست؟

بیان معنای عام تقوا و رابطه تقوا با هدایت چیست؟

✍نویسنده: کاک احمد مفتی‌زاده
✏️مترجم: کاک فاروق فرسا

تقوى چیست؟

تقوى حالتی شبیه به خصلت نفس لوامه است. البته نه با آن آگاهی و وضوح، تقوی، چیزی شبیه خود سرزنشگر و حالتی است که در انسان نسبت به چیزهای بد حساسیت نشان می‌دهد، تمایلی به نزدیک شدن به بدی ندارد و از هر آنچه که بد بداند، ترسان و گریزان است.

❌خاطر نشان می شود که تقوای مورد بحث در اینجا ربطی به ایمان ندارد.

▪️یعنی لازم نیست که فردی مسلمان باشد تا با تقوی باشد. ممکن است فردی بت‌پرست، مسیحی، یا یهودی باشد یا حتی هیچ دیانتی به وی نرسیده باشد و اهل دیانت نباشد ولی با تقوی باشد.

✔️تقوى حالتی است که به طور کلی و عام – صرف نظر از جزئیات ـ انسان را از بدی بیزار می‌کند.

✔️زمانی حالت تقوی عملاً بروز پیدا می‌کند که انسان بدی را تشخیص دهد. اگر چیزی را بد نداند، حالت تقوی بروز نمی یابد.

✔️ممکن است یک بت‌پرست باتقوی، باشد اما بدترین کارها را انجام دهد و خلاف تقوی هم نباشد؛ چرا که کارهای بد را تشخیص نمی دهد.

➕(باید دقت کرد که همیشه نقطه‌ی مقابل «مسلمان»، کافر نیست. کافر به کسی گفته می‌شود که آگاهانه در برابر حق بایستد و با آن مبارزه کند. واژه ی غیر مسلمان عام است.)

✔️خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است:
ذَلِکَ الکتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ

بر اساس این آیه قرآن برای انسان‌های باتقوی، اعم از یهودی بی دین یا بت‌پرست مایه‌ی هدایت است.
شرط آن است که فرد خصلت تقوی داشته باشد، آنگاه هدایت پذیر است.

❌اگر خصلت تقوی نداشته باشد هدایت پذیر نیست، نداشتن خصلت تقوی یعنی اینکه بد بودن چیزی را تشخیص دهد، ولی از انجام دادن آن لذت ببرد.

✔️ در اینجا هم فرقی ندارد که فرد بت‌پرست، مسلمان، مسیحی یهودی یا بی‌دین باشد.

✔️مهم این است که اگر شخصی تشخیص دهد که چیزی بد است، اما به جای گریز و نفرت از آن، از انجام دادن آن لذت ببرد قرآن برای او موجب هدایت نیست!

?البته نه به خاطر اینکه قرآن توانایی هدایت ندارد بلکه به دلیل اینکه این موجود اثر پذیر نیست،

?همان گونه که آفتاب نورافشانی می کند اما جایی که اثر پذیر باشد روشن میشود و اگر جایی قابلیت روشن شدن نداشته باشد به آفتاب ربطی ندارد و نمی توان گفت که آفتاب نور ندارد.

? آتش حرارت می‌دهد آب تر کند اما هر چیزی گرم یا تر نمی‌شود؛ زیرا هر چیزی ممکن است قابلیت پذیرش اثر خاصی را داشته باشد، ولی قابلیت پذیرش اثر دیگری را نداشته باشد.

? قرآن نیز برای افراد بی تقوا مایه‌ی هدایت نیست؛ زیرا در میان انسان‌ها، اشخاص بی‌تقوی خصلت هدایت پذیری ندارند؛ چراکه وقتی او را بی تقوی
می‌خوانیم یعنی به صورت بالفعل بد را می شناسد اما از انجام دادن آن لذت
می‌برد.

✔️هدایت یعنی اینکه «خوب» و «بد» به فرد تفهیم گردد، حال اگر کسی بفهمد که خوب و بد کدامند اما از انجام دادن بدی لذت ببرد چگونه هدایت می‌شود؟
و چگونه ممکن است که هدایت شود؟

?تقوی، در وجود انسان صرف نظر از تعهدات، عقیده، مکتب و … چنین حالتی است.
✔️ مهم این است که اگر ضمیری خصلت تقوی داشته باشد هدایت پذیر است و اگر هدایت به روش صحیح فعال شود، این افراد ایمان می آورند.

?ایمان
بعد از تقوی، «ایمان» به وجود می‌آید. این نکته باید درک شود که ابتدا باید خصلت تقوی در ضمیری موجود باشد تا هدایت کار کند هدایت که فعّال شود انسان را به سوی ایمان پیش می‌برد.

?منبع: کاوشی در دنیای روان
✍نویسنده: کاک احمد مفتی‌زاده
✏️مترجم: کاک فاروق فرسا