نفس و شهوت در کلام اولیاء و عرفاء
نفس و شهوت در کلام اولیاء و عرفاء
تهیه و تدوین: زکریا حسینی
ابن عطا (رح)
دلها را شهوتی و نفوس را شهوتی و ارواح را شهوتی است. شهوت ارواح قرب است و شهوت دل ها مشاهده است. و شهوت نفس لذت گرفتن به راحتی است.
ابولحسن خرقانی (رح)
چه چیز میان بنده و خداوند می تواند به جز نفس حجاب باشد؟ همه کس از این نالیده اند به خدا و پیغمبران نیز نالیده اند.
ابولقاسم قشیری(رح)
گویند مردی را دیدند که در هوی نشسته بود گفتند این را به چه بافتی گفت : از هوا دست برداشتم، هوا را مسّخر من کردند.
و گفته اند لگام خود را در دست هوا مگذار که تو را به تاریکی می کشاند.
ابوبکر صیدلانی (رح)
نعمت عظیم تر، از نفس بیرون آمدن است زیرا که عظیم ترین حجاب میان تو و خداوند، نفس است.
زندگانی ممکن نیست مگر در مرگ نفس و حیات دل در مرگ نفس است و ممکن نیست از نفس بیرون آمدن هم به نفس ولیکن امکان از نفس بیرون آمدن به خداوند است و آن راست نمی شود به درستی ارادت به خداوند.
ابوبکر ورّاق (رح)
فرمود : شیطان می گوید من به این ابلهی نیستم که اول بار مؤمن را به کافری دعوت کنم. که اول بار او را به شهوات حلال حریص کنم چون بر آن حریص شد هوی بر وی چیره گردد و قوّت گیرد آن گه به معاصی وسوسه می کنم تا بر ای من آسان تر باشد و آن گاه به کافری وسوسه می کنم.
ابوسلیمان درانی (رح)
از شهوت دنیا صبر نکند مگر نفسی که در دل او نور باشد که با خودش مشغول می دارد.
- هر که به خداوند عزوجل به تلف کردن نفس خود وسیله بجوید، خداوند نفس او را بر او نگه دارد و او اهل جنت بگرداند.
ابوعثمان حیری (رح)
تو از متابعت کردن شهوات خویش در زندان هستی.
ابومحمد رویم (رح)
شهوت مخفی است که مگر در وقت عمل ظاهر نشود.
بایزید بسطامی (رح)
هر کس که دل خود را به کثرت شهوات مرده کند، او را در کفن لعنت بپیچند و در زمین ندامت دفن کنند و هر که نفس خود را به باز ایستادن از شهوات بمیراند در کفن رحمتش بپیچند و در زمین سلامت او را در دفن کنند.
- هر کسی که در هیجده هزار عالم نفسی خبیث تر از نفس خود را ببیند متکبّر است.
- قبض دل ها در بسط نفوس است و بسط دل ها در قبض نفوس است.
- نفس صفتی است که به جز باطل را هرگز نمی پروراند.
- فراموشی نفس، یاد کردن حق است و هر که حق را به حق شناسد زنده گرددو هر که حق را به خود شناسد فانی بگردد.
- نفس را به خداوند خواندم، اجابت نکرد ترک او را کردم و تنها به حضرت رفتم.
- نفس صفتی است که به جز باطل را هرگز نمی پرورد.
- هرکه را شهوت یار شد خود را نشناسد
جنید بغدادی (رح)
اساس آن است که به مراد نفس قیام نکنی.
- نفس هرگز با حق تعالی الفت نگیرد و هرکس نفس خود را شناخت عبودیت بر وی آسان می گردد.
- نفس به بدی فرماینده است و به هلاک می خواند و یاری دشمنان می کند و منابع هوی می باشد و به همه ی بدی ها متهم است.
- بنای کفر، قیام بنده به مراد نفس است.
حاتم اصمّ (رح)
در سه وقت تعهد نفس بکن : چون عمل کنی یاد بدار که خداوند ناظر تو است و چون سخن بگویی یاد بدار که خداوند می شنود آن چه می گویی و چون خاموش باشی یاد بدار که خداوند می داند که چگونه خاموشی.
- شهوت سه قسم است : شهوتی در خوردن، شهوتی در گرفتن و شهوتی در نگریستن است.
ذالنون مصری (رح)
نشان آن که مرد به مقام عبودیت می رسد، آن است که مخالف هوا باشد و ترک شهوت بکند.
- نگه داشتن چشم و گوش، یاری نیکو در بازداشتن از شهوات است.
- حقایق قلوب فراموش کردن نصیب نفوس است و راضی مشو از نفس خود تا آرام نگیرد.
سری سقطی (رح)
قوی ترین قوی آن است که بر نفس خود غالب شوی و هرکس که از ادب نفس خود عاجز بشود، از ادب غیر هزار بار عاجزتر است.
- بنده کامل نشود تا آن گاه که دین خود را بر شهوات اختیار نکند.
سهل بن عبدالله تستری (رح)
هرکس نفس خود را دوست بدارد، دشمن خداوند را گرفته است و سفر کردن از نفس به خداوند عزوجل سخت است.
- نفس از سه صفت خالی نیست یا کافر است یا منافق و یا مرائی.
- نفس را شرهای بسیار است یکی آن است که بر فرعونی آشکار کرد و جز بر فرعونی آشکار نکند و آن دعوی خدایی است.
- قناعت ترک شهوات است و ترک شهوات اول رضا است و رضا اول موافقت است.
- خداوند را هیچ گونه ای مانند مخالفت با هوا و نفس عبادت نمی کنند.
- دل هرگز زنده نشود تا نفس نمیرد.
- هرکسی که به نفس خویش مالک شد عزیز شد و بر دیگران نیز مالک گشت.
عبدالقادر گیلانی(رح)
قلبی که از لذات و شهوات دنیا پر شده است آن پوست است که جز برای آتش سزاوار چیز دیگر نیست.
محمد ترمذی (رح)
صد شیر گرسنه در رمه ی گوسفند چندان تباهی نمی کند که یک ساعت شیطانی کند و صد شیطان آن تباهی نمی کند که یک ساعت نفس آدمی با وی کند.
منصور حلّاج (رح)
خادم وی از او وصیتی خواست فرمود : نفس را به چیزی که کردنی است مشغول بکن وگرنه او تو را به چیزی مشغول می کند که نا کردنی است.
منصور عمّار (رح)
سلامت نفس در مخالفت اوست و بلای تن در متابعت اوست.
یحیی بن معاذ (رح)
تو مشغولی و شیطان فارغ و او تو را می بیند و تو او را نم بینی و تو شیطان را فراموش می کنی و او تو را فراموش نمی کند و از نفس تو شیطان را به تو یار و یاور است.
——————————————
منبع : کلام اولیاء و عرفای اهل سنت / مؤلف : زکریا حسینی / ناشر : نشر احسان