اندیشهمطالب جدیدمقالات

قرآنیون یا منکران سنت چه کسانی هستند؟

قرآنیون یا منکران سنت چه کسانی هستند؟

نویسنده: سید عبدالله حسینی /دانشجوی دکترای تفسیر و علوم قرآن،.جامعه المصطفی العالمیه

چکیده

«قرآنیون» جریان فکری نوظهوری در بین اهل سنّت است که قرآن را یگانه منبع تشریع می داند و مرجعیت سنّت را به کلی منکر است. شبه قاره هند، خاستگاه آغازین این تفکر و مصر دومین خاستگاه این جریان فکری است. اهل سنّت آنان را تکفیر می کنند و آنان هم هم فرقه ها و مذاهب اسلامی را به دلیل پذیرش سنّت پیامبر، منحرف و برخی از حلقات آنان همه مسلمانان را مشرک و خارج از اسلام حقیقی می دانند.

آنان مدعی خلوص در دین اند، ولی بررسی آرا و نظریات و مبانی فکری آنان نشان می دهد که این جریان فکری، به شدت تجددگرا و از نظر سیاسی، غرب گرا و از نظر روشی، جزم گرا و برخی از بسیار افراطی هستند. افراد و حلقات متعددی در شبه قاره هند و کشورهای عربی این تفکر را تبلیغ می کنند که از نظر مبانی فکری و نظریات فقهی و تفسیرهای که برای آیات انجام داده اند، در واقع فرقه های متعددی هستند.

اغلب تفسیرها و دیدگاه های آنان فاقد انسجام منطقی و تفسیر به رأی و استدلال هایشان مغالطه ای است. روش این پژوهش، مطالعه کتابخانه ای است. از آنجا که منابع مربوط به این جریان در ایران در دسترس نیست و از طرفی محور اصلی فعالیت آن در اینترنت است، سایت های اینترنتی که این تفکر را تبلیغ می کنند، از منابع عمده این تحقیق بوده است.

 کلیدواژه ها: قرآنیون، قرآنیین، اهل القرآن، منکران سنت، قرآن بسندگی در دین.

مقدمه

«قرآنیون» جریان فکری است که از دورن اهل سنّت برخاسته و هویت اهل سنّت را به چالش کشیده است. معتقدان به این جریان، فقط قرآن را مرجع تشریع می داند و سنّت و حدیث را به طور کلی ردّ می کنند. شرک انگاری عقیده به مرجعیت سنّت و نیز تفسیرهای بسیار متفاوت از بسیاری اصول اسلامی و آیات قرآن و فتاوای دینی کاملاً متفاوت با مسلّمات بین فِرَق اسلامی، پرسش های فراوانی درباره ماهیت این جریان ایجاد کرده است که قرآنیون چه می گویند؟ آیا چنین تفکر یا جریانی در گذشته هم وجود داشته است؟ آیا این تفکر برآمده از روح تفکر اسلامی است یا متأثر از امواج تفکرات بیرونی که بر مسلمانان اثر گذاشته است؟ آیا تفکر این جریان با اصول و مسلّمات دینی قابل توجیه است؟

منابع چندانی در زبان فارسی در باره این جریان فکری وجود ندارد. شاید علی نصیری نخستین کسی است که در کتاب رابطه متقابل کتاب و سنّت قرآنیون را معرفی و نقد کرده است. علی اکبر بابایی هم در کتاب مکاتب تفسیری، به این جریان فکری اشاراتی دارد. سایت های مبلغ این تفکر در اینترنت مهم ترین منبع در شناخت بی واسطه این تفکر و جریان است که در این تحقیق از این امکان بیشترین استفاده صورت گرفته است.شناخت دقیق این جریان فکری، ریشه های تاریخی و مهم ترین حلقه های طرفدار آن، موضوع این پژوهش است. در پایان مقاله به اختصار مهم ترین اندیشه های آنان نقد شده است.

خاستگاه تفکر قرآنیون

قرآنیون بر مرجعیت قرآن در همه امور دینی، که از آن می توان بر قرآن بسندگی در دین تعبیر کرد۱ و نفی حجیت و ارزش مطلق حدیث و سنّت نبوی و به عبارتی سنّت ستیزی، تأکید دارند. شاخه مصری این جریان، علاوه بر حدیث، همه میراث فکری اسلامی از لغت و تفسیر و فقه و کلام و … را از اساس باطل می داند و استفاده از آنها را در فهم قرآن نه تنها جایز نمی داند، بلکه باعث گمراه شدن می خواند و بر اجتهاد آزاد هرکس از قرآن تأکید دارد.

این تفکر در اواخر قرن نوزدهم در شبه قاره هند، با تلاش برخی از روشن فکران تجددگرا مطرح شد و به تدریج در نخستین سال های قرن بیستم به صورت فرقه درآمد. خادم حسین الهی بخش معتقد است که اندیشه های سرسیداحمد خان(۱۸۱۷-۱۹۹۷م) باعث شکل گیری فرقه قادیانیه و جریان فکری قرآنیون شده است. وی می گوید:

سید احمدخان برای پذیرش روایات شروطی نهاد که جز در متواتر لفظی یافت نمی‏شود و قبول آنها به انکار سنّت ـ که اکثر آن، خبر واحد یا متواتر معنوی است – ختم می‏شود.۲ سید احمدخان خود منکر سنّت نبوده؛ ولی برخی از دوستانش عقیده انکار سنّت را پایه گذاری کرده اند. بر اساس گزارش خادم حسین الهی بخش، هم اکنون چهار شاخه اصلی قرآنیون با نام های متفاوت در شبه قاره فعال است.

أهل الذکر و القرآن

عبد الله جَکـْرالوِی (متولد اواخر دهه سوم قرن نوزدهم در ایالت پنجاب پاکستان) مؤسس حرکت قرآنیون در هند است. پیروان او با نام «أمه مسلم، أهل الذکر و القرآن» فعالیت می کند. آنان نماز جمعه را دو رکعت و هر رکعت را با یک سجده و در شبانه روز فقط سه نماز می خوانند. تفسیر القرآن بآیات الفرقان، ترجمه القرآن بآیات الفرقان، ردّ النسخ المشهور فی کلام الرب الغفور، البیان الصریح لإثبات کراهه التراویح از نگاشت های جَکرَالوِی است.

الأمه الإسلامیه

مرکز اصلی این فرقه به نام «مبنی دارالقرآن» در شهر لاهور پاکستان قرار دارد.۳ خواجه احمدالدین أِمرِتسِرِی(۱۸۶۱- ۱۹۳۶م) پیشوای این فرقه مؤلف معجزه القرآن، تفسیر بیانٌ للناس و منتقد نظام میراث اسلامی بوده است. ضیاء الله، پسرش در زندگی نامه او می گوید: بعد از اینکه عبد الله جکرالوِی در دهه اول قرن بیستم صلاه القرآن خود را منتشر کرد، خواجه به دیدار او رفت و او را به نشر ندادن این کتاب در آن وقت توصیه کرد. در اثنای گفت وگو که وقت نماز عصر فرا رسید خواجه هم بر روش جکرالوی نماز گزارد. جکرالوی بر خواجه اعتراض کرد که تو بر کتاب صلاه القرآن اعتراض و خود بر اساس آن عمل می کنی؟ خواجه گفت: من این کتاب را باطل نمی دانم و لکن تفرقه بین مسلمانان را جایز نمی دانم.۴

طلوع الإسلام

این فرقه را غلام احمد برویز( ۱۹۸۵ـ۱۹۰۳م) ایجاد کرده است. پرویز از پیروان طریقت چشتیه نطامیه بود که در سال ۱۹۳۸م با نشر مجله طلوع الإسلام دعوت خود را شروع کرد. او منکر امور خارق العاده و معتقد به نظریه تکامل و لزوم تفسیر قرآن بر اساس داده های علمی بود. تبویب القرآن، أنا والرب، إبلیس و آدم، المجتمع المسلم، عالم الغد، الحرکه القادیانیه و ختم النبوه، القرآن والدکتور محمّد إقبال از نوشته های اوست.۵ در سال ۱۹۶۱م همایش بزرگی از علمای سنّت او را تکفیر کردند. این فرقه در حال حاضر از فعال ترین فرقه های منکر سنّت است.۶ که در پاکستان، آمریکا و برخی از کشورهای دیگر فعالیت دارد.

تعمیر انسانیت

جدیدترین فرقه منکر سنّت در سال ۱۹۷۵م به سرکردگی قاضی کفایه الله اعلام وجود کرده است. او کوشید که همه منکران سنّت را گردهم بیاورد. نخستین تلاش آنان در سال ۱۹۷۹م به شکست انجامید و نتوانست جماعت أمه مسلمه را به جمع خود ملحق کند. القرآن والعقل، القرآن والعلم، تفسیر القرآن بالقرآن از نوشته های اوست که در مرکز این فرقه در لاهور توزیع می شود. ۷

قرآنیون در جهان عرب

اندیشه قرآن بسندگی را در بین عرب ها نخستین بار یک پزشک به نام محمّد توفیق صدقی در مقاله‏ای در مجلّه المنار به سال ۱۹۰۶م / ۱۳۲۴ق، با عنوان «الإسلام هو القرآن وحده» منتشر شد که واکنش هایی را برانگیخت. مجادلاتی درباره این مقاله و اندیشه حدود چهار سال در مجلّه المنار از شماره نهم سال نهم ۱۳۲۴هـ، ۱۹۰۶م. در بیست و چند شماره ادامه داشت.۸ توفیق صدقی تحت تأثیر قرآنیون شبه قاره هند بوده است۹٫

یکی از کسانی که در مصر به ترویج تفکر قرآن بسندگی اقدام کرد، شیخ محمّد ابوزید دمنهوری است که بر اساس این تفکر تفسیری به نام الهدایه والعرفان فی تفسیر القرآن بالقرآن نوشت. وی از اعضای مرکز الدعوه والإرشاد وابسته به رشید رضا بوده است. تفسیر او به دستور الازهر جمع آوری گردید. او فردی علم گرا بود و معجزات انبیا و فرشته و جن را تأویلی مادی می کرد. ۱۰

دکتر رشاد خلیفه هم از منکران سنّت است. وی در تفسیر قرآن به عدد نوزده که در نزد بهائیان عدد مقدسی است، اهتمام بسیار داشته. گفته شده که او در نهایت ادعای نبوت کرد و بعد از آن ترور شد. احمد صبحی منصور پیشوای قرآنیون مصری که با دکتر رشاد خلیفه در ارتباط بوده است، تأیید می کند که رشاد خلیفه ادعای نبوت کرد و من با او به مخالفت برخاستم و از او بیزاری جستم.۱۱

صبحی منصور پیشوای سنت ستیزی

اما مهم ترین شخصی که این تفکر را در کشورهای عربی طرح کرد و به صورت یکی از مهم ترین چالش های فکری اهل سنّت در آورد، دکتر شیخ احمد منصورمصری است. وی و پیروانش که خود را «اهل القرآن» می خوانند، مهم ترین، گسترده ترین و جنجالی ترین فرقه قرآنیون در کشورهای عربی است که علاوه بر دیدگاه هایش درباره قرآن و سنت، جهت گیری های سیاسی و اجتماعی بسیار متفاوتی از دیگر مسلمانان و عرب ها هم دارد.

او دانش آموخته الازهر است و مدتی در الازهر سمت استادیاری داشته است. بعد از مهاجرت به آمریکا از سال ۲۰۰۴م اینترنت را به مرکز فعالیت خود انتخاب کرده است و سایت بسیار فعالی دارد. نویسندگان این سایت با محور قرار دادن قرآن بسندگی و سنت ستیزی، برداشته های آزاد و ذوقی خود را در این سایت نشر می دهند و درباره مقالات هم دیگر اظهارنظر می کنند و به همین دلیل آرای بسیار پراکنده ای دارند. آنان دشمنی شدیدی با علمای الازهر، صوفیه، اخوان المسلمین و گروه های اسلامی همچون حماس و حزب الله و خصوصاً سلفیه و وهابیت دارند.

در سایت احمد صبحی منصور گفتاری تحت عنوان «التیار القرآنی و الدکتور احمد منصور » به معرفی فعالیت فکری و سیاسی و اجتماعی احمد صبحی منصور اختصاص یافته است که ترجمه این گفتار، ما را در شناخت مواضع فکری، سیاسی و اجتماعی او کمک می کند: شیخ دکتر أحمد صبحی منصور، پدر معنوی جریان اهل القرآن، از الازهر در رشته تاریخ دکتری گرفته است.

وی در رساله دکتری خود به نام أثر التصوف فی مصر العصر المملوکی، به تناقض بین اسلام و تصوف در عقاید دینی و عبادات و سیره اخلاقی پرداخت که باعث واکنش هایی در بین استادان او شد و به مدت سه سال (۱۹۷۷-۱۹۸۰) در الازهر مورد مناقشه بود تا اینکه با حذف دو سوم آن به عنوان رساله دکتری پذیرفته شد. این کتاب مورد استقبال شدید سلفیه قرار گرفت و بخشی از قسمت حذف شده کتاب او با نام العقائد الاسلامیه فی مصر المملوکیه بین الاسلام والتصوف در سال ۲۰۰۰ و دو جزء دیگر این کتاب هم در سال ۲۰۰۵ چاپ شده است.

منصور در سال ۱۹۸۲ با نوشتن کتاب السید البدوی بین الحقیقه والخرافه، بدوی مؤسس طریقت صوفیه بداویه را رهبر یک سازمان سِری شیعی معرفی کرد که هدفش سرنگون کردن حکومت ایوبی بود؛ ولی وقتی ایوبی ها به او مشکوک شدند او در لوای طریقت صوفی رؤیاهای سیاسی خود را به آینده موکول کرد. این کتاب هم مورد اعتراض شدید صوفی ها و مورد استقبال سلفیه قرار گرفت.

وی در سال ۱۹۸۴ کتاب شخصیه مصر بعد الفتح الاسلامی را نوشت و اعلام کرد که فتح اسلامی از ناحیه راهبرد نظامی و دینی هیچ تغییری در مصر ایجاد نکرد. فقط دینی را جای دین دیگر آورد و دین اسلامی که در مصر رفت همانند دین قدیم مصریان بود نه دین اسلام واقعی. بعد از آن دکتر منصور به نقد اندیشه های سلفی روی آورد.

در سال ۱۹۸۵ چند کتاب درباره دوران خلفای راشدین ، عصر بنی عباس و دوران مغول و نیز پیامبران در قرآن در جهت اصلاح فکری سنی نوشت که باعث اخراجش از الازهر شد. بعد از اخراج از الازهر به سخنرانی در مساجد روی آورد و در سخنرانی های خود به تناقض تفکر سنی با اسلام تأکید می کرد که باعث شد از مساجد هم رانده شود.

وی در سال ۱۹۸۷ المسلم العاصی: هل یخرج من النار و یدخل الجنه را نوشت و در آن شفاعت را از اساس منکر شد و بر اثر آن دو ماه زندانی شد و از زندان با تعهد به هجوم نیاوردن به سنّت نبوی آزاد شد. در سال ۱۹۹۰ حقائق الموت فی القرآن، را نوشت و عذاب قبر را انکار کرد و در سال ۱۹۹۳ کتاب حریه الرأی بین الاسلام والمسلمین را نوشت و بر آزادی مطلق در اسلام تأکید و در همان سال کتاب حد الرده را نوشت و حد ارتداد را ردّ کرد. این وقت مقارن بود با جنجالی که درباره دکتور نصر حامد أبوزید پدید آمده بود.

در همین وقت در مقالاتی حسبه را انکار کرد و در سال کتاب ۱۹۹۵٫ قضیه الحسبه نوشت و در سال ۱۹۹۶ ادعا کرد که محمد[(ص)] خود قرآن را نوشته است و با انکار نسخ و ناسخ و منسوخ در قرآن به مبارزه با فقه سنی پرداخت و در مقالاتی برخی از عقاید اهل سنّت را مثل بحث معراج النبی وحد رجم، و سه طلاق زن در یک مجلس را انکار و به جواز سودهای بانکی و ازدواج موقت و ازدواج محلل، فتوا داد.

در اکتبر ۲۰۰۴ مرکز ابن خلدون همایشی را به عنوان اصلاح دینی برگزار کرد و تصمیمات مهمی گرفت، از جمله اینکه قرآن یگانه مرجع اسلام است که با واکنش الازهر مواجه شد.دکتر منصور بعد از آن با نوشتن کتاب های الرجم فی الحدیث و أکذوبه عذاب القبر والثعبان الأقرع مجازات سنگسار را برای زانی و نیز عذاب قبر را برای مرده انکار کرد و بعد کتاب القرآن وکفی مصدراً للتشریع را نوشت و بخاری را دشمن اسلام خواند.

بعد از اینکه احمد فیشاوی، دخترش را به دلیل زنازاده بودن از خود نفی کرد، دکتر منصور، بر حق ولدالزنا به انتساب به پدرش برخاست و بر ضد سلفی ها به نقد تطبیق شریعت و بیان مظالمی که از طریق تطبیق شریعت در عصر مملوکی واقع می شد، پرداخت و بعد به دفاع از حقوق قبطی ها برخاست و بعد از آنکه خانم آمنه داود به امامت نماز برای مردان اقدام کرد و با مخالفت الازهر و سلفی ها مواجه شد، دکتر منصور به دفاع از امامت زن برای مردان از نظر قرآن و به استهزای احکام فقهی سلفی و بیان تناقض آن با قرآن پرداخت.

بعد از آنکه برخی از سربازان آمریکا به قرآن اهانت کردند، دکتر مسلمانان را دشمن واقعی قرآن خواند؛ زیرا آیات قرآن با میراث فرهنگی مسلمانان در تضاد است و هنگامی که یکی از اعضای کنگره تهدید کرد که در مقابله با تروریست ها باید کعبه را بمباران کرد، شیخ منصور در مقابله با عضو کنگره برخاست، ولی در عین حال بر این تأکید کرد که مسلمانان اکنون و در آینده عملاً حرمت کعبه را می شکنند؛ چون به تقدیس کعبه ـ که مخالف صریح عقیده اسلامی است ـ می پردازند. در اسلام تقدیس بشر وحجر وجود ندارد. در مقاله «مسجد لله یا محسنین» بر نیاز مسلمانان آمریکا به مساجدی که به مقابله با مساجد موجود سلفی ها در آمریکا بر خیزد، تأکید کرده است.۱۲

فرقه اهل القرآن دکتر منصور استفاده از تفاسیر، کتاب های لغت، اسباب النزول و تاریخ را در فهم قرآن جایز نمی داند.۱۳ سنّت پیامبر و همه احادیث حتی احادیث موافق قرآن۱۴ و عصمت پیامبر را جز در ابلاغ وحی و تجسم اسلام در پیامبر ردّ و بر خطاهای فراوان پیامبر تأکید دارد.۱۵ شهادت به رسالت را در تشهد، حرام،۱۶ صلوات بر پیامبر را عبادت و تقدیس محمّد(ص) ۱۷ و سیدالمرسلین خواندن آن حضرت را خدا دانستن او می داند.۱۸

از نظر دکتر منصور، مسلمانان کافر و مشرک سلوکی اند و بدتر از کافران و مشرکان عقیدتی و لذا ازدواج با مسلمانان حرام و با کفار عقیدتی جایز است. ۱۹ حدود اسلامی قابل اجرا نیست.۲۰ و حکومت اسلامی اصلی همان حکومت لائیک است.۲۱علاوه بر صبحی منصور و پیروانش، افراد و حلقه ها دیگری هم در کشورهای عربی به قرآن بسندگی در دین گرایش دارند که هرچند به اندازه حلقه دکتر منصور اهمیت و فعالیت ندارند، اما اندیشه های قرآن بسندگی آنها هم واکنش هایی برانگیخته است. مهم ترین آنها عبارت اند از:

القرآنیین

یکی از این افراد صالح بالنور الجزایری است که سایتی به نام «القرآنیین، القرآنیون او اهل القرآن»۲۲ دارد. وی به جای پنج نماز سه نماز را واجب می داند.۲۳ نماز او اصلاً رکعت ندارد و مقدار آن به وقت است نه به رکعت۲۴ شریف هادی از اعضای مهم سایت دکتر منصور، رشاد خلیفه را رسول عدد و صالح بالنور را رسول اینترنت می نامد.۲۵ نگاهی به برخی سخنان صالح بالنور نشان می دهد که وی مدعی چیزی شبیه پیامیری است.۲۶

اهل الذکر

اهل الذکر عنوانی است در سایت صالح بالنور که طرفدار اعجاز و تفسیر عددی بر اساس حساب ابجدی و نیز تأکید بر عدد ۱۹ است به نظر می رسد که او از طرفداران یا شاگردان رشاد خلیفه است. وی تفسیر ابجدی قرآن را همان حکمتی می داند که در آن خیر کثیر است و عقل های اکثریت از آن غافل مانده است. همچنین معتقد است خداوند از بین بندگانش گروهی را به این دانش اختصاص می دهد، همان طوری که حضرت آدم را به تعلیم اسما اختصاص داد.۲۷

عشاق الله

یکی از حلقه های قرآن گرایی عشاق الله است که معتقدند با پیامبر اسلام نبوت خاتمه یافته و هر کس مدعی نبوت شود کافر است، ولی باب رسالت مفتوح است و اگر کسی مدعی رسالت شد، باید با برهان و آیات آن را ثابت کند.۲۸

مصطفی کمال المهدوی

یکی از قرآن گرایان مصطفی کمال المهدوی(۱۹۳۲م) است. وی از اعضای محمکه علیا در طرابلس لیبی و از دوستان کهن و نزدیک قذافی و از اعضای مؤسس مرکز جهانی بررسی کتاب سبز قذافی (المرکز العالمی لدراسات الکتاب الأخضر) بوده است. المهدوی کتابی دارد به نام البیان بالقرآن وی شش نماز را واجب می داند و نماز ششم نماز فجر است. هر نماز دور کعت است. در نماز مصطفی کمال نه فاتحه هست و نه تسبیح و نه تحیات و سلام.۲۹

دکتر شحرور

یکی از مدعیان قرآن گرایی دکتر محمد شحرور (متولد ۱۹۳۸) سوری است. وی از مسکو دیپلم گرفته و در سال ۱۹۶۸ از دانشکده مهندسی شهری دانشگاه دمشق فوق لیسانس و در سال ۱۹۷۲ از همین دانشگاه دکتری گرفته است. الکتاب والقرآن(چاپ ۱۹۹۰)، الدوله والمجتمع(چاپ ۱۹۹۴)، الإسلام والإیمان(چاپ ۱۹۹۶) و نحو أصول جدیده للفقه الإسلامی، فقه المرأه، الوصیه،الإرث،القوامه از آثار اوست.

الکتاب والقرآن مهم ترین اثر او در باره قرآن است که در آن بر اساس معنای لغوی به تفسیر جدیدی از قرآن دست زده است.۳۰ وی در این کتاب به زعم خود کوشیده مشکل جمود فکری را که چندین قرن بر فکر اسلامی سیطره دارد، از طریق تفسیر لغوی و اعتنا نکردن به سنّت و اقوال مفسران حل کند.۳۱در کویت، مالزی، آمریکا، نیجر و برخی از مناطق دیگر نیز کسانی در این زمینه قد علم کرده اند که معرفی همه آنها خارج از گنجایش این مقاله است.

اختلافات قرآنیون

حلقات قرآنیون علاوه بر اختلاف با دیگر مسلمانان، در بین خود هم اختلافات عمیقی دارند. تفسیرها و نظریات دکترمنصور، بالنور، المهدوی، شحرور، شریف هادی، اهل الذکر و مسلم حنیف چنان فاصله های عمیقی از هم دارد که جز در اکتفا به قرآن، چندان اشتراک نظری در بین آنها دیده نمی شود. مثلاً صبحی منصور بر تدبّر و اجتهاد آزاد در قرآن، اهل الذکر به تفسیر ابجدی و عددی، صالح بن نور به الهام، و دکتر شحرور به منابع لغت تأکید دارند.

در تفسیر آیات و نیز فتاوای فقهی هم اختلافات بسیار گسترده است. حتی در بین اعضای یک فرقه هم اختلافات بسیار شدید است. مثلاً شریف هادی با اینکه صبحی منصور را معلم خود می داند و رهبری روحی او را می پذیرد و او را امام اهل القرآن می خواند و خود یکی از ارکان سایت احمد صبحی منصور است، در موارد متعددی با دکتر منصور مخالفت می کند.

برای نمونه، برخلاف احمد صبحی منصور تشهد رایج بین مسلمانان را می پذیرد.۳۲ سنّت عملی رسول اکرم(ص) را می پذیرد و شهادت به رسالت او را شرک نمی داند،۳۳ نیز شفاعت را می پذیرد،۳۴ خلود در جهنم را ردّ می کند،۳۵ با صلح با اسرائیل مخالف است، ۳۶ بر لزوم پنج نماز در شبانه روز اصرار دارد و آن را سنّت عملی رسول الله(ص) می داند که به تواتر ثابت شده است.۳۷

اختلافات بین قرآنیون به قدری گسترده است که یکی از نویسندگان آنان از این وضع به هرج و مرج تعبیر می کند.۳۸ دکتر منصور هم با اذغان به این اختلافات به آن خوش آمد می گوید و معتقد است که قرآن امام است و هر کس مسئول نظر خویش.۳۹ ولی جای این پرسش است که اگر برداشت های سطحی و بدون ضابطه افراد منتسب به قرآنیون محترم است، چرا برداشت های پیامبر و اهل بیت، صحابه، تابعان و عالمان اسلامی قرن های گذشته و عصر حاضر محترم نیست؟!

سنت ستیزی بازتاب افراط اهل سنّت در باره حدیث

تفکر سنت ستیزی بازتاب افراط اهل سنّت در صحیح داشتن احادیث صحاح سته و به ویژه صحیح بخاری است. به باور اهل سنت، خاصه اهل حدیث، همه احادث کتاب صحیح بخاری همانند آیات قرآن صحیح و تشکیک ناپذیر است، ولی در این کتاب ها روایاتی هست که با قرآن، سنّت قطعی، تاریخ، عقل و علم تنافی دارد. غالب علمای اهل سنّت بر صحت این احادیث اصرار ورزید ه اند، نمونه روشن این احادیث، حدیث ذباب است.

از ابوهریره نقل شده است که اگر پشه ای در نوشیدنی شما افتاد، آن را بفشارید و دور بیندازید که در یک بال پشه درد و در بال دیگرش دوا هست!۴۰ این احادیث نقش مهمی در استنکار کتاب های حدیثی در نزد نوگرایان اهل سنّت داشته است(البته این موضوع که یک بال پشه پاد زهری قوی تولید می کند از نظر علمی مورد بحث است.). شیخ محمود ابوریه گوید: «دکتر محمّد توفیق صدقی بر حدیث ذباب اشکال گرفت و شیوخ الازهر به عادت همیشگی او را تکفیر کردند.»۴۱

پی نوشت:

۱٫ قرآن بسندگی در دین، تعبیری است که استاد علی ا کبر بابایی در تمایز این تفکر با نظریه تفسیر قرآن به قران یا قرآن بسندگی در تفسیر، مطرح کرده اند.(علی اکبر بابایی، مکاتب تفسیری، ج۲، ص۱۲۷)

۲٫ خادم حسین الهی بخش، القرآنیون وشبهاتهم حول السنه، ص ۱۱۰٫

۳٫ همان ص۶۰٫

۴٫ همان ص ۳۳٫

۵٫ همان ص ۴۷ ــ ۵۵٫

۶٫ همان، ص۶۱

۷٫ همان، ص۶۳٫

۸٫ محمّد بن محمّد أبوشهبه، دفاع عن السنه، ص۲۳۵

۹٫ محمدرشید رضا، المنار، ج ۱۰، ص ۱۴۰٫ با اندک تلخیص.

۱۰٫ محمّدحسین ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج ۲، ص۳۵۹ -۳۶۸٫

۱۱٫ شیخ احمد صبحی منصور، بخاری و رشاد خلیفه، سایت اهل القرآن: (http://www. ahl-alquran.Com)

۱۲٫ التیار القرآنی و شیخ احمد صبحی منصور، سایت اهل القرآن. (http://www. ahl-alquran. com)

۱۳٫ همان، بأی شیء نفهم القرءان کی نعمل به؟ (http://www. ahl-alquran. com)

۱۴٫ همان، حدیث یوافق القرآن، اهل القرآن، (http://www. ahl-alquran. com)

۱۵٫ همان، النبی نفسه لا یجسد الاسلام فکیف یا للمسلمین، (http://www. ahl-alquran. com)

۱۶٫ همان، التشهد، (http://www. ahl-alquran. com)

۱۷٫ همان، الصلاه علی النبی، اهل القرآن، (http://www. ahl-alquran. com)

۱۸٫ همان، التقوا جوهر الاسلام، اهل القرآن، (http://www. ahl-alquran. com)

۱۹٫ همان زواج المسلمه من الکتابیه و مقاله قراءه تحلیلیه لسوره الممتحنه (http://www. ahl-alquran. com)

۲۰٫ همان، أکذوبه الرجم فی الاحادیث (http://www. ahl-alquran. com)

۲۱٫ همان، سلسله مقالات «هذه العلمانیه الضحیه صریح السلفیه «دموقراطیه الااسلام

(http://www. ahl-alquran. com)

۲۲٫ ادرس سایت بالنور صالح http://coranic. iquebec. com

۲۳ بالنور، أنزل الله ثلاث صلوات ولیس خمسا، http://coranic. iquebec. com

۲۴ همان، تقدر الصلاه بالوقت ولیس بعدد الرکعات، http://coranic. iquebec. com

۲۵٫ عشاق الله شریف هادی، صالح بالنور صورت مستنسخه من شیوخ التصوف و نیز مقاله رسول الانترنت

http://www.ahl-alquran.com.

۲۶٫ بالنور، قل هذه سبیلی أدعو إلی الله علی بصیره أنا ومن اتبعنی وسبحان الله وما أنا من المشرکین

http://coranic. iquebec. com

۲۷٫ اهل الذکر، البیان بالحساب. http://coranic. iquebec. com

۲۸٫ شریف هادی، عشاق الله،. http://www.ahl-alquran.com.

۲۹٫ خادم حسین الهی بخش، همان، ص۱۱۰٫

۳۰٫ ر. ک: شیخ دکتور غازی توبه، الکتاب والقرآن: قراءه معاصره/للدکتور محمد شحرور- دراسه وتقویم، سایت منبر الامه الاسلامیه،.

۳۱٫ بنگرید به سخنرانی او تحت عنوان: علمانیه الدوله فی الإسلام، محاضره ألقیت فی جمعیه التجدید بالبحرین (http://shahrour.org)، حامیان و موافقان او را می توان در سایت های، http://shahrour.montada.org ، http://www. facebook .com/group.php

یافت. ادرس سایت دکتور محمد شحرور:www.shahrour.info

۳۲٫ عشاق الله شریف هادی، التواتر. http://www. ahl-alquran. com.

۳۳٫ همان، اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمّد ا رسول الله. http://www. ahl-alquran. com.

۳۴٫ همان، رب استرها معانا، و اکتب لنا شفاعه النبی. http://www. ahl-alquran. com.

۳۵٫ همان، خلود فی النار لاصحاب المعاصی. http://www. ahl-alquran. com.

۳۶٫ همان، العرب اسرائیل حلم السلام. http://www. ahl-alquran. com.

۳۷٫ همان، الصلات خمس مرات فی یوم و لیله. http://www. ahl-alquran. com.

۳۸٫ محمد مهند مراد أیهم، هرج و مرج. http://www. ahl-alquran. com.

۳۹٫ دکتر منصور، القرآنیون وأخطاء الإجتهاد فی فهم القرآن الکریم، القرآنیون ومستویات فهم القرآن الکریم، لماذا یختلف القرآنیون? http://www. ahl-alquran. com.

۴۰ محمّد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۱۰۰٫

۴۱ شیخ محمود ابو ریه، اضواء علی النسه ا لمحمدیه، ص ۳۰۶٫

سید عبدالله حسینی /دانشجوی دکترای تفسیر و علوم قرآن، جامعه المصطفی العالمیه

منبع: فصلنامه معرفت کلامی شماره۴

ادامه دارد……

‫۱۰ دیدگاه ها

  1. باسلام مجدد خدمت دوستان ارجمند
    ببخشید این نکته بس مهم را که مجال نشد در کامنت گذشته اضافه نمایم، در این نظر یادآور می شوم و آن اینکه:
    علی الظاهر جناب عبدالله، نویسنده محترم این مقاله، حال، یا سهوا و یا خدای نکرده با غرض که ان شاءالله اینگونه نیست، اتهام بزرگی به دانشمند شهیر، دکتر احمد صبحی منصور زده اند و گفته اند: دکتر صبحی منصور فتوا به صحت ازدواج موقت داده است.!!!
    و هرگاه کسی این متن‌ مقاله را بخواند و از مشرب و منطق اهل القرآن اطلاع کافی نداشته باشد، به ناحق می پندارد که دکتر صبحی منصور ازدواج موقت را که همان ازدواج ساعتی و مسافرتی و مُتعه و صیغه شیعی باشد را قبول دارد.!!!
    درصورتی که جناب دکتر صبحی منصور ازدواج موقت به سبک و معنای مُتعه و صیغه شیعی را مردود و عین زنا می داند.
    در واقع، صدق مطلب این است که: دکتر صبحی به رسم کلام الله مجید، هیچ اعتقادی به نام و اسم های مشخصی در خصوص ازدواج زوجین که در بین مذاهب خمسه عناوینی مختلف چون: ازدواج دائم، ازدواج مِسیار، ازدواج مُتعه یا صیغه و غیره به خود گرفته را ندارد. و بلکه معتقد است:
    قرآن کریم دو نوع ازدواج و روش انتخاب همسر را محکوم به صحت می داند ولاغیر.
    ۱. ازدواج با مِلک یمین که گفتنی است: در حقیقت اصل برده و کنیزداری میراث جاهلیت بوده و دین اسلام با این پدیده برده و کنیز که واقعا خلاف کرامت انسانی است، با ملایمت و هنرمندانه برخورد نموده و آن را مدیریت کرده و با قوانین حکیمانه خود، آن را به تدریج ریشه کن نموده است.
    ۲. ازدواج مرسوم و مصطلح به دائم که طبق منطق قرآن کریم، و اتفاقا دقیقا بر خلاف ازدواج موقت یا همان مُتعه و صیغه شیعی، با تاکید واجب و لازم است که:
    ۱‌. در حضور دو شاهد عادل منعقد شود.
    ۲‌ جدایی آن فقط و فقط با طلاق صورت می گیرد و نه مدت، و باز حتما می بایست دو شاهد عادل بر طلاق گواه باشند.
    ۳. عده طلاق، سه طُهر یا معادل سه ماه و ۹۰ روز می باشد و نه ۴۵ روز.
    ۴. حق ارث و برخوابی برای زوجین در آن محفوظ و مشروط است و از این قبیل علائم …
    که هیچ یک از این علائم در ازدواج موقت و مُتعه و صیغه شیعی وجود ندارد.
    مهم: فقط تنها چیزی که دکتر صبحی منصور بر اساس آیات کلام وحی در این ازدواج (با علائم دائم) قید می کند و ممکن است برخی این قید دکتر صبحی را نیک نفهمیده و در نتیجه، به اشتباه محض، تفسیر و حمل بر مُتعه و صیغه شیعی نمایند این است که آقای صبحی منصور می گوید:
    طرفین عقد ازدواج، اعم از زن و مرد حق شرعی دارند که از همان ابتدا و البته قبل از انعقاد عقد، موقت بودن آن را ( مثلا: برای تنها چند ماه و یا فقط چند سال) شرط نمایند.
    و این موضوع، کوچکترین ارتباطی با ازدواج موقت و مُتعه و صیغه شیعه ندارد.
    وسلام علی المرسلین، والحمد لله رب العالمین.

  2. سلام به همه دوستان از مدیر خوب سایت گرفته و تا خوانندگان گرامی
    با اجازه، من از نویسنده محترم مقاله، جدا یک سوال دارم و آن اینکه:
    آیا انصافا انبیاء سلف علیهم السلام جمیعا آنان هم مانند پیامبر خاتم علیه السلام، صاحب کتب روایی بوده و پیروان مومن ایشان اعم از مرد و زن که همواره مورد تحسین خداوند بزرگ واقع شده اند، به دو کتاب، یعنی: ۱. کتاب خدا و ۲. کتاب بشر (سیره و سنت) معتقد و مومن بودند.!
    مثلا: آیا حقیقتا کتب روایی نوح و ابراهیم و موسی و عیسی … وجود داشته و دارد! و صحابه و تابعین و افراد پس از ایشان آن کتب روایی را در امر دین، بکار می گرفتند!
    وانگهی این بعید هم وجود داشته باشد که واقعا اینگونه نبوده است، مهم اینجاست که اصلا و ابدا و به هیچ وجه من الوجوه، کتاب الله تعالی اینچنین اجازه ای را در هیچ عصری به اهل ایمان نداده است، و تا آنجاکه بنده تحقیق نموده ام، بلااستثناء تمام ارجاعات خالق هستی در کتب آسمانی اش، فقط و فقط به سخنان وحیانی بوده که همان قرآن و کتب من قبل می باشد.
    پس منطق قرآن بسندگی و اهل القرآن بودن، هم تصریحات فراوان کلام وحی دارد، و هم مطابق با عقل سلیم است. و ازآنجاکه دین و آیین حقیقی از آنِ خداوند یکتاست، بی تردید شارع بودن نیز فقط شایسته و برازنده خودش می باشد و لاغیر.
    وگرنه دین از مسیر خود خارج شده و مصداق تفرق و شیعه شیعه شدن و گروه گروه شدن می شود. دقیقا همانکه شدیدا مورد نهی قرآن کریم واقع شده است.
    وسلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین.

  3. ای بابا، کی تا حالا آخوند پاسخگو بوده که الان این عبدالله حسینی آخوند بیاد و بهت پاسخ بده! حرف مفت زدن کار آخونداست و اصلا از این راه ارتزاق می کنند! ممنون از این سایت که دست آخوندا رو کم و بش برا ملت رو کرده …

  4. درود
    این عبدالله هم به پندار خودش یک سری مطالب، بدون دلیل از قرآن کریم بر علیه اهل القرآن بیرون پروند، و بعد هم صحنه را برای پاسخ خالی کرد! البته کلا جماعت آخوند همین روش را دارند و خب همین امر باعث شده تا هیچ در بین قشر تحصیلکرده و دانشگاهی و جوانان وزنه و ارزشی نداشته باشند.
    خب برادر من شما که دست به مقاله شدی بیا پاسخ بده، کجای قرآن کریم ملت را ارجاع به غیر کلام وحی و تفرق در دین و مذهب تشیع و تسنن و ائمه آنان داده است؟
    سِفت و محکم حرفت را بزن و اگر هم پاسخ قرآنی نداری که قطعا نداری، برو توبه کن.
    جنگ و اختلاف نظر افراد وسط کشیدن که کاری بجایی نمی برد! شما بگو کدام آیه بصراحت من و دیگری را ارجاع به قول البشر و سیره و سنت و مذهب و مکتب و تشیع و تسنن داده است!
    خیر پیش.

  5. سلام. بله برای من هم سوال جدی هست که آیا قرآن خدا به ما دستور و یا اجازه داده است که بر خلاف دین و آیین اسلام، به فرقه و مذاهبی مثل شیعه و سنی رو بیاوریم یا نه?
    اگر واقعا این دستور و یا اجازه به صراحت در قرآن کریم وجود دارد پس کو آن آیه شریفه،؟
    خلاصه و حرف اول و آخر اهل القرآن همین هست که جدا متین و منطقی است.
    ممنون از شما

  6. باسلام خدمت مدیر محترم، لطفا کامنت حقیر را منتشر بفرمایید، حال جناب عبدالله هم که نه، بلکه کسی پیدا شده و یک پاسخ قرآنی و محکمه پسند ارائه فرماید.
    ممنون از شما

  7. جناب عبدالله سلام علیکم.
    برادر، ای کاش حد اقل گوشه ای از مقاله پر از فرار و تغافل تان از حقائق قرآنی را به جایگاه نداشته فرقه و مذهب در قرآن کریم می دادید تا بدانیم واقعا کجای قرآن مجید مردم مسلمان و موحد را امر به تفرق در دین و فرقه گرایی و رو آوردن آنان به مذاهب شیعه و سنی و غیرهما نموده است؟
    و آیا پیغمبر خاتم و انبیاء سلف علیهم السلام فرقه و مذهب و مکتب و دسته و علم جدای از کتاب آسمانی داشته اند و یا خیر؟
    همچنین ای کاش این نکته را هم بدان می پرداختید که آیا به استناد کلام وحی، مردم جهان از آدم ابوابشر تا روز قیامت، مأمور به ایمان و اعتقاد به سخنان غیر وحیانی که همان حدیث و روایت و اکاذیب بشری باشد، هستند! و یا خیر؟
    و البته ای کاش های بیشتر دیگر که باید افسوس آن را خورد و پاسخی را در قبالش رؤیت نکرد.
    أخ الکریم، التشیع و التسنن و التصوف کلهم احزاب، و قال الله تعالی: کل حزب بما لدیهم فرحون.
    فنحن امتثالا لأمر الله تعالی، لسنا منهم فی شیء، لأنهم فرقوا دینهم و کانوا شِیعا.
    فذکّر بالقرآن من یخاف وعید.

  8. باسلام، اینکه نظر فوق بنام اهل القرآن گفته است: ابتدا باید خودتان وجوب استناد و ایمان به حدیث را از طریق خود قرآن کریم بر مؤمنین اثبات نمایید تا بتوانید انکار حدیث و سنت را مردود معرفی کنید، حقیقتا یک نظری است علمی، جالب، متقن و محکم.
    و اتفاقا آنچه هرگز در این مقاله به چشم نمی خورد، همین اثبات وجوب ایمان و عقیده به سیره و سنت است با دلیل و تصریح از کلام الله مجید. والسلام

  9. با سلام، بعنوان‌یک‌دانشجو و طالب علم بدیهی میدانم که در سلسله مراتب منابع فقه و حقوق، اولین مرجع را تمامی فرق اسلامی کتاب قرآن و آیات الهی را منبع اصلی میدانند و سپس سنت و عقل و اجماع و دکترین و عرف را منابع تالی دانسته اند. در اینکه قرآن را تنها منبع دانسته و از سنت و عقل و اجماع و امثال آن در فهم و درک دین و تفسیر و تدبر در کتاب استفاده کنیم، چه منعی دارد و چرا باید از این منابع چشم‌پوشی کنیم، اگر منبع موثق یا آیه ای در منع استفاده از سنت نبوی یا تعقل و تدبر در این مکتب قرانیان یا اکتفا به کتاب وجود دارد ذکر فرمائید. زیرا به منابع دسترسی نداریم و از دلایل این مکتب بی خبریم لذا چنانچه اطلاع موثقی هر یو از عزیزان دارند منتشر فرمائید تا به بحث و تدبیر بپردازیم. انشاالله. با آرزوی توفیق همه برادران دینی.رضا

  10. باسلام و احترام خدمت شما جناب سید عبدالله گرامی.
    مقاله تان را قرائت نمودم، حقیقت بنظرحقیر، نحوه مقاله نویسی شما اصلا تیپ و شکل یک پژوهش و کار علمی ندارد بلکه سرتاپا گارد و توأم با خلط مبحث و حتی دروغ است.
    فی المثل شما بی آنکه ابتدا از طریق کلام وحی، صحت و وجوب ایمان به حدیث و سنت را اثبات نمایید( عینا آنچه را که دکتر صبحی می فرمایند ) و در واقع حقانیت خود را ثابت بفرمایید خود را به در و دیوار زده تا عقیده قرآن محوری و یا همان قرآن بسندگی اهل القرآن را محکوم به بطلان نمایید !
    و جالب اینکه در هر چند خط دائم تکرار می کنید که « اهل القرآن بسیار با هم اختلاف عقیده و سلیقه دارند! »
    و در این میان نیز نیز از هادی شریف سخن می گویید در حالی که ایشان اصلا خود را ( بدان معنا ) اهل القرآن معرفی نمی کند و در مناظرات خود نیز حرفی برای زدن ندارد و تنها دلیلی که ایشان در موقع اهل القران مقاله و تعلیق نویسی می کند این است که نظراتش را بسیار با اهل القران نزدیک می بیند که البته چنین است.
    وگرنه چگونه کسی از یک طرف معتقد به سنت است! و از طرفی دیگر با یک نقض غرض، مدعی اهل القران بودن خود می باشد؟ !
    فاستمسک بالذی اوحی الیک انک علی صراط مستقیم.
    آیه فوق را لحاظ و تدبر نمایید که به رسم قران کریم، اولین نفر از اهل القرآن، پیامبر خاتم علیه السلام می باشد.
    والحمد لله رب العالمین و سلام على المرسلین و لا عدوان إلا على القوم الظالمین .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا