تناقضات قرآنی – آیا در بهشت بازجویی خواهد بود یا نه؟
تناقضات قرآنی – آیا در بهشت بازجویی خواهد بود یا نه؟
تناقضات قرآنی یا وسوسههای شیطانی پاسخ به شبهات وارده بر قرآن
تحقیق و پژوهش: محمد احمدیان
شبههی هیجدهم از تناقضات قرآنی
طرح شبهه :
آیا در بهشت بازجویی خواهد بود یا نه؟
از یکدیگر سؤال نخواهند کرد (سورهی ۲۳ آیهی۱۰۱)، امّا همچنان در یک پرس و جوی دو جانبه شرکت خواهند کرد (سورهی ۵۲ آیهی ۲۵)؛ و از یکدیگر سؤال خواهند کرد (سورهی ۳۷ آیهی ۲۷).
آیات مطرح در شبهه:
۱ـ «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ » [مؤمنون/۱۰۱]
« هنگامی که (برای بار دوم) در صور دمیده شود ، هیچ گونه خویشاوندی و نسبتی در میان آنان نمیماند (چرا که هرکسی در اندیشه نجات خویشتن است) و در آن روز از همدیگر نمیپرسند (زیرا در جهان دیگر انتساب به فلان شخص یا طایفه و قبیله کارگشا نیست و در آن دم همه از یکدیگر رمان و گریزانند).»
۲ـ «وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ » [طور/۲۵]
«پرسشکنان روی به همدیگر میکنند (و هر یک از آنان از نعمتها و خوشیهای بهشت و الطاف بیکران یزدان با دیگری سخن میگوید).»
۳ـ « وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ » [صافات/۲۷]
«(در این حال) بعضی رو به بعضی مینمایند و همدیگر را بازخواست میکنند.»
توضیح کوتاه در مورد آیات:
۱ـ در آیهی (۱۰۱) سورهی مؤمنون، اشاره به زنده شدن انسانها در صحرای محشر است، و به سبب سختی آن روز کسی یارای پرسشگری از کسی ندارد.
۲- در آیهی (۲۵) سورهی طور، اشاره به جایگاه بهشتیان پس از حسابرسی است، که بهشتیان در مورد نعمتهای بهشتی از همدیگر پرس و جو میکنند.
۳ـ در آیهی (۲۷) سورهی صافات، اشاره به جایگاه مشرکان و کفّار سرزنشهای بعد از شکست است.
مقدمه
در آیات مطرح در شبهه که منتقد بدانها استناد نموده است، واژهی «یَتَساءَلُون» را محور قرار داده بدون عنایت به پیام آیات و موضع و جایگاه سؤال کنندگان، لذا ثبات یکی و نفی دیگری را تناقض تلقی نموده است. در صورتی که نه از نظر زمانی آیات همسوی هم هستند و از نظر مکانی، فعل «یَتَساءَلُون» کاملاً متفاوت است؛ منتقد قایل به این تفکیک نبوده و یا درایت درک آن را نداشته است. حال به بررسی تفسیری آیات و ارتباط آیات با آیات ماقبل و ما بعدشان محرز میشود، نقد منتقد فاقد اعتبار علمی است.
پاسخ به شبهه:
۱ـ آیهی (۱۰۱) سورهی مؤمنون، صحنهای است که با دو صحنهی دیگر، کاملاً متفاوت است. زیرا «نفخهی صور» در آیه اشاره به نفخهی دوّم و زمان زنده شدن مردگان از گورهایشان، و آمادهسازی آنان برای صحرای محشر است. دلیل دیگر این ادّعا این است که در آیهی (۹۹) اشاره به لحظات مرگ و پایان زندگی آنان میکند، و در آن لحظات که زمان ترک دنیا و دیدن منظرههای دوزخی است، از خداوند درخواست فرصت و بازگشت به دنیا را خواستار میشوند؛ تا اقدام به انجام اعمال صالح نمایند.
«حَتَّى إِذَا جَاء أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ* لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحاً فِیمَا تَرَکْتُ کَلَّا إِنَّهَا کَلِمَهٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ »[مؤمنون/۱۰۰و۹۹]
«(کافران به راه غلط خود ادامه میدهند) و زمانی که مرگ یکی از آنان فرا میرسد، میگوید: پروردگارا ! مرا (به دنیا) باز گردانید. تا این که کار شایستهای بکنم و فرصتهائی را که از دست دادهام جبران نمایم. نه! (هرگز راه بازگشتی وجود ندارد). این سخنی است که او بر زبان میراند (و اگر به فرض به زندگی دنیا برگردد، باز به همان برنامه و روش خود ادامه میدهد). در پیش روی ایشان جهان برزخ است تا روزی که برانگیخته میشوند (و دوباره زنده میگردند و برای سعادت سرمدی یا شقاوت ابدی به صحرای محشر گسیل میشوند).»
پس این صحنه، صحنهی سنگین و دشوار صحرای محشر و بعد از آن دیوان حسابرسی است، و در این لحظهی نفسگیر هر کس در فکر نجات خویش بوده، نه تنها از همدیگر سؤال نمیکنند، بلکه سختی آن پیوندهای خویشاوندی را پاره و گسیخته میکند. و این صحنه ربطی با صحنهی دیگر در طرح منتقد ندارد، آیات (۷و۸) سورهی قمر این صحنه را به نصور میکند.
«خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ * مُّهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هَذَا یَوْمٌ عَسِرٌ » [قمر/۸-۷]
«با چشمانی فروهشته و به زیر انداخته (از شرمساری و خواری) از گورها بیرون میآیند (و به هر سو میروند و میدوند) انگار آنان ملخهای پراکندهاند (که در دستهها و گروههای نامنظم و بیهدف، راهی اینجا و آنجا میشوند). شتابان به سوی فرا خواننده (الهی، اسرافیل) میروند (و بدو مینگرند و چشم از او بر نمیدارند). کافران میگویند: امروز روز بسیار سخت و هراسانگیزی است.»
۲ـ آیهی (۲۵) سورهی طور، اشاره به منزلگاه و جایگاه بهشتیان دارد، در این قسمت از سوره خداوند جایگاه متقیان، و نعمتهای آنان را بر میشمرد و با این خطاب بیان میکند:
« أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ » [صافات/۱۷]
«آیا پدران و نیاکان گذشته ما نیز (زنده میگردند که سالیان سال است مردهاند و ذرّات وجودشان در پهنه زمین پراکنده و نابود شده است؟).»
این تصویر نمایی از نعمتهای بهشتیان تا آیه (۲۸) سوره ادامه دارد. در این صحنهی سرور آفرین و هیجان بخش که سوره بدان اشاره میکند. پرسشگری بهشتیان و گفت و شنود آنان یک نوع «دیالوگ» خانوادگی است که در میان اعضای خانواده صورت میگیرد و آیهی (۲۱) در خلال بحث مورد نظر بدان اشاره میکند.
« هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ »[صافات/۲۱]
«(و بدیشان پاسخ داده میشود:) این، روز داوری و حسابرسی است، همان روزی که در دنیا دروغش مینامیدید.»
۳ـ در آیهی (۲۷) سورهی صافات، صحنهی آن با صحنهی آیهی (۲۵) طور کاملاً متفاوت است، اینجا صحنهی دوزخ و عذاب سخت مشرکان و منکران قیامت است، در صورتی که در سورهی طور، مجلس سرور بهشتیان و پرسشگری که در این آیه مطرح است، پیگیری وضعیت همدیگر و تعریف و تحلیل نعمتهای بهشتی نیست؛ بلکه مجلس سرزنش و ملامت همدیگر است، به ویژه آنانی که نقش مدیریت و هدایت جامعه را داشته با «زور، زر و تزویر» مستضعفان فکری و عقلی را به دنبال خویش کشانده حالا آنان در دوزخ که هم بند خویش هستند همدیگر را به باد انتقاد میگیرند. و آیات بعدی به صراحت این میدان مناقشه را به تصویر میکشاند؛
«وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءلُونَ » [صافات/۲۷]
«(در این حال) بعضی رو به بعضی مینمایند و همدیگر را بازخواست میکنند.»
«قَالُوا إِنَّکُمْ کُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْیَمِینِ »[صافات/۲۸]
«(مستضعفان به مستکبران) میگویند: شما از راه خیرخواهی به سوی ما میآمدید (تا به ما ضربه بزنید و گمراهمان سازید). »
« قَالُوا بَل لَّمْ تَکُونُوا مُؤْمِنِینَ »[صافات/۲۹]
«(مستکبران به مستضعفان در پاسخ) میگویند: بلکه خودتان بیایمان و بیباور بودید (گناه ما چیست. بروید و خویشتن را سرزنش و نفرین کنید).»
« وَمَا کَانَ لَنَا عَلَیْکُم مِّن سُلْطَانٍ بَلْ کُنتُمْ قَوْماً طَاغِینَ »[صافات/۳۰]
«ما که هیچ گونه سلطه و قدرتی بر شما نداشتیم (تا از شما سلب اختیار کنیم) بلکه خودتان مردمان سرکش و نافرمانی بودید (و بر حق و حقیقت شوریدید و به چنین روزی افتادید).»
با توجه به آیات فوق به درستی معلوم میشود که این پرسشگری که با واژهی «یَتَساءلُون» در آیهی (۲۷) مطرح و آیات بعدی، اتهام از طرف دنبالهروان گمراه مطرح میشود، و گمراه کنندگان متکبر در مقام دفاع از خود بر آمده و آیهی (۳۰) دفاعیات پایانی آنان را بیان میکند.
نتیجهگیری:
آیات مورد بحث در نقد، سه صحنهی متفاوت را بیان میکند، که هر کدام فضای خاص و ویژه را بیان میدارد، که نوع فضا تأثیر گذار در پرسشگری یا عدم پرسشگری انسانها می باشد. در صحنهی اوّل چنانچه آیات مورد اشاره قرار گرفت، لحظات زنده شدن انسانها و دهشت فضای جدید و سختی آنان را سراسیمه کرده و هر کسی در فکر نجات خویش است، بنابراین از نظر زمان و مکان با صحنه دیگر جدا و متفاوت هستند.
دو صحنهی دیگر، یکی منظرهای از جایگاه بهشتیان و غرق شدن آنان در نعمتهای بهشتی است، که با صحنهی جهنّم و عذاب آنجا کاملاً متفاوت است، و پرس و جوی ساکنان دو مجلس متفاوت «بهشت و دوزخ» متفاوت و هرکدام از دَری و از بابی سر سخن را گشوده و سخنان هر کدام نمایش و تصویری از وضعیت موجود آنان است.
نکتهای که در نقد منتقد بسیار مهم و حائز اهمیت است، در سرتیتر نقدش واژهی «بازجویی» را مطرح کرده، و در متن نقد در پرس و جوی دو جانبه، که این در اصطلاح دو بار معنایی متفاوت دارد، نه تنها منتقد خودش دچار تناقض گویی شد، بلکه نوع گفتمان دو جانبه در دو صحنهی بهشت و دوزخ، هیچ تناقضی با صحنهی زنده شدن و محشر ندارد. بلکه منتقد دریچهی سفسطه را بر روی مخاطبان خویش گشوده است .
منابع و مراجع:
- تفسیرفی ظلال،دکترمصطفی خرم دل، نشراحسان، سال۱۳۸۷
- تفسیرنور، دکترمصطفی خرم دل، نشراحسان، سال۱۳۸۶
- تفسیر کشّاف، علّامه زمخشری، انصاری، نشر قفس، سال ۱۳۸۹
- تفسیر روحالمعانی، آلوسی، دارالحدیث قاهره
-
سایر شبهات را در اینجا بخوانید :