مخالفان ایمان به آخرت و پاسخی به سئوالات ایشان
مخالفان ایمان به آخرت و پاسخی به سئوالات ایشان
نویسنده: عبدالرحمان حسن حبنکه المیدانی/ مترجم: محمد صادق رحمانی
با بررسی عملکرد انسان متوجه میشویم که سعادت و خوشبختی انسانها در گرو ضوابط رفتار و کردار انسان و ایمان به آخرت میباشد؛ تمام ضوابطی که بدین منظور طراحی شدهاند خالی از ضعف و نقص نیستند جز ترس از خدا و هراس از عذاب آخرت که یکی از مهمترین و کاملترین عوامل بازدارنده به حساب میآید.
با این تحلیل مشخص شد که ایمان به آخرت یک ضرورت و مهمترین عامل کنترل سرکشی و تجاوز بشر به حساب میآید که هم سعادت و خوشبختی را به بهترین شکل در این دنیا برای بشر رقم خواهد زد و هم انگیزهای برای کسب خوبیها و ارتقای فضایل فردی و گروهی ایجاد خواهد کرد.
گاهی مخالفان میگویند: ما قوانین سختگیرانه حقوقی و حکومتی را برای کنترل انسانها جایگزین اعتقاد به آخرت میکنیم.
اما سؤال این است که برای خود حکما و کدخدایانی که تمام امکانات مادی را در اختیار دارند و میتوانند هر جنایتی را مرتکب شوند چه عوامل بازدارندهای در نظر گرفتهاید؟؟
اگر کدخدایان دنیا از خدا و برپایی عدالتش در قیامت واهمه نداشته باشند هر چه را بخواهند بدون توجه به قوانین انجام خواهند داد.
اسلام تجاوز و سرکشی انسان را علاوه از برنامههای تربیتی با ترس خدا و عذاب آخرت و همچنین با قوانین شرعی و احکام اسلامی کنترل میکند.
گاهی مخالفین میگویند: ما برای کنترل بشر، وجدان اخلاقی را جایگزین ایمان به خدا و روز آخرت میکنیم.
که باز باید از آنان پرسید چطور میتوان این وجدان اخلاقی را ایجاد کرد؟ تجربه نشان داده است اغلب ملتهای ملحد و کافر نمیتوانند این وجدان اخلاقی و عامل کنترل کننده را از منبع دیگری به دست آورند؛ چرا که خودخواهی و شهوت پرستی بر آنان حاکم است، نه ترس از خدا وجود دارد که آنان را از سرکشی بازدارد و نه امیدی وجود دارد که انگیزهشان را برای پایبندی به موازین اخلاقی تشویق نماید و اگر متجاوزان اندکی از قوانین تعزیراتی و کیفری حکومتها حذر کنند مانند یک دشمن فرصت طلب خواهند بود و همین که فرصتی دست دهد مطابق خواستهی خود رفتار خواهند کرد.
گاهی مخالفان عواملی چون ایدههای فلسفی، عاطفی، اخلاقی، نیک پسندی و نیکوکاری را برای ایجاد وجدان اخلاقی مذکور پیشنهاد میکنند.
در جواب باید گفت: ممکن است موارد مذکور بتواند در کنترل و تربیت وجدان فیلسوفی نقش داشته باشد که نیکوسرشت و دارای آرا و نظراتی به دور از مادیت و هواپرستی باشد، اما قطعاً نمیتواند وجدان میلیونها انسانی را که دارای صفات و ویژگیهای فیلسوف مذکور نیست، تربیت نماید.
و پرواضح است که عوامل کنترل کننده و سعادت آفرین بشر باید در کنترل تمام بشر (به جز عدهی خیلی اندک) نقش داشته باشد نه اینکه تنها افراد اندکی را پوشش داده و بخش اعظمی از خیل عظیم انسانی را خودسرانه و بیبرنامه رها نماید.
وجدان اخلاقی که از آن صحبت کردیم با وجدانی که ایمان به خدا و روز آخرت در دلها میکارد، تفاوت زیادی دارد؛ در دایرهی ایمان هر کس به سادگی میتواند این وجدان را به دست آورد به جز افراد بسیار اندکی که ریشهی ارتکاب گناه در درون آنان نمیخشکد.
اما برای غیر مسلمان گناه کوچک و بزرگ یکی است؛ آنان اگر راه گریزی از کیفر و قانون بیایند هر کاری را با وحشیگری تمام و بدون کمترین احساس شرمندگی و رسوایی انجام خواهند داد.
ولی اسلام علاوه از ترس خدا و وعده و وعیدهای قیامت، با ابزارهای دیگر نیز به تربیت وجدان بشر اهتمام خاصی ورزیده است.
گاهی مخالفین میپرسند: وجود یک قانون برای حل معضل سرکشی و طغیان بشر چه ربطی به وجود آخرت به عنوان یک دنیای حقیقی دارد که ما باید عقلاً آن را بپذیریم؟
باید گفت سوی سخن ما با کسانی است که در مسئلهی پیش (ایمان به وجود خدا) با ما همراه بوده و آن را پذیرفتهاند، ولی ملحدانی که خدا را باور ندارند لزوم چنین قانونی را برای کنترل رفتار بشر هم احساس نمیکنند؛ از نظر آنان هیچ رفتاری جنایت و سرکشی به حساب نمیآید؛ از دیدگاه آنان قدرت، دامنهی رفتار بشر را تعریف کرده و میتواند همه چیز را جابه جا کند؛ ارزشها را ضد ارزش، حق را باطل و باطل را حق جلوه دهد و تنها ملاک آنان برای تعریف هر چیز قدرت است و بس.
اما سخن ما با کسانی که وجود خدا را باور دارند به شرح ذیل خواهد بود:
آیا عاقلانه است که خداوند حکیم مخلوقاتی را با غرایزی چون طمع، خواهشات بیحد، خوشی و درد آن هم همراه با آزادی اراده و قدرت اجرا بیافریند و سپس او را خودسرانه رها کند تا با یکدیگر به جنگ و نزاع بپردازد بدون اینکه قوانینی برای کنترل رفتار او در نظر بگیرد یا بدون آنکه او را در همین دنیا پاداش دهد و یا بیآنکه او را از پاداش عادلانه باخبر سازد و بیآنکه نیکوکاران را به پاداش بزرگ آن هم به صورت حقیقی نه صرفا قول توخالی، تشویق کند.
این عاقلانه نیست؛ خداوند نمیگذارد آفریدههایی با چنین ویژگیها دست به فساد بزنند بدون اینکه قوانینی مبتنی بر پاداش شایستهی حکمتش برای کنترل آنان در نظر بگیرد، از این رو وجود قیامت برای کنترل رفتار انسان در این کرهی خاکی الزامی است.
خداوند با ارسال پیامبران مردم را از وجود آن دنیا باخبر ساخته است تا هرکس وظیفهی خود را شناخته و مسیر خود را تعیین نماید، پیامبران هم شیوهی رفتار انسانها را تبیین نموده و از پاداش و پادافره متناسب با کردار هر فرد خبر داده است، آنان مردم را از وجود دنیای دیگری خبر دادهاند که همهی مردم در آن به سوی خدا بازخواهند گشت و خداوند هرکس را در آن برابر با اعمالش پاداش و یا پادافره خواهد داد و او بهشت برین را در قبال ثواب نیکوکاران و جهنم آتشین را برای عذاب کردن بدکاران تدارک دیده است.
———————————–
منبع: پاسخ علمی ـ عقلانی به ملحدان/ مؤلف: عبدالرحمان حسن حبنکه المیدانی/ مترجم: محمد صادق رحمانی سورستانی