صبح بخیر، اینجا غزه است!
صبح بخیر، اینجا غزه است!
نویسنده: أدهم شرقاوی
مترجم: عمر قادری
?صبح بخیر، اینجا غزه است! این حکایت قدیمی در حال تکرار است. تمام احزاب شبه جزیره عربستان به هم پیوستند و در مقابل مسلمانان در یک صف خود را آراستند، دستهی اندک مؤمنان در کنار خندق لباس رزم پوشیدند، با این وجود عمرو بن عبدود نمیتوانست از خندق عبور کند، یاران پیامبر با موشک یاسین مهاجمان را میزدند، منافقین در وسط و بین این و آن متردد بودند، چون هرکس با اینان نبود، لابد با آنان بود، جز خاکستری رنگها که زشتترین رنگ است و جایگاهشان در قعر جهنم است!
?صبح بخیر، اینجا غزه است!
ظاهرا همیشه قدر غربا در منگنه قرار گرفتن است. از مکه به طائف به دنبال همیار، از مکه به حبشه به دنبال پناهندگی، از مکه به مدینه به دنبال پایگاه و کاروانسرا! آوارگی از شمال غزه به وسط، کوچ از خان یونس به رفح و بار دیگر برگشت از رفح به جایی که از دهان مرگ گریخته بودند، خانه به دوشان هرجا خیال کنند گریزگاهی از مرگ وجود دارد به سوی آن بار میبندند!
?صبح بخیر، اینجا غزه است! یاران لحظاتی قبل از صلح حدیبیه زیر آن درخت پیمان دادند و دستان خود را روی دست پیامبر (ص) قرار دادند و سوگند خوردند که یکدیگر را تنها نگذارند و پشت به دشمن نکنند. اینان نیز از همان قافله اند، همان پیمان را تکرار میکنند، لشکر لشکر، گردان گردان و دسته دسته عهد بستهاند که اسلام از جهت آنان ضربه نخورد، سوگند خوردهاند و سوگند خود را به سر بردهاند. صحنهای دیده شد که شهید رو به دشمن پیشانی بر خاک نهاد و زبان حالش این بود که بارالها تو شاهد باش که سوگندم را به سر بردم؟!
?صبح بخیر، اینجا غزه است!
کرٌّ و فرٌّ میدان نبرد است، أُحد شما به حساب بدر ما، اما فرجام ما فتح و فرجام شما خودکشی است!
بارالها به کتاب تو ایمان داریم، فرستادهات را تصدیق میکنیم، به وعدههایت اطمینان داریم، پس هرکس از ما در این راه مرد، او را نزد خود برای همیشه از زمره ماندگاران و هرکس ماند، او را نزد خود برای همیشه جزو فاتحان قرار ده. ما میدانیم که این پایان داستان و آخرین نبرد نیست، اما به تدبیر کارهایت ایمان داریم و در حد توان به وعد و پیمان با تو پایبندیم.
أدهم شرقاوی
مترجم: عمر قادری
مطالب مرتبط:
? @ikhwan_muslimin