استقلال و آزاد اندیشی دعوتگر
استقلال و آزاد اندیشی دعوتگر
نویسنده : دکتر محمد زین الهادی/ مترجم: احمد حکیمی
دعوتگر مسلمان شخصیتی مستقل و قایم به ذات است و نباید به دنبال هر بانکی وهر صدایی به حرکت در آید. این نوع استقلال در نظام اسلامی ،اصالتا موجود بوده و هیچگاه نیازی به تقویت و پشتیبانی از جانب دیگران نداشته است؛چرا که اسلام چکیده وثمرهی ادیان الهی و روش ومسلک همه ملت ها و در همه ی دورانها بوده و به وصله کاری احتیاج ندارد. دوری از منهج ربّانی و ترک رویه ها و ویژگی های منحصر به فرد،مسلمین را در سراشیب سقوط و انحطاط انداخت و به اصطلاح به در دام گرگها در افتادند؛زیرا گرگ گوسفند جدا شده از گله را می رباید.
به راستی اسلام کسانی را که از لحاظ فکر وروش واسلوب،دنباله رو و ریزه خوار دیگران باشند شدیدا مورد نکوهش واستهزاءقرار می دهد:
(انّا وجدنا ءابآءنا علی امه و انّا علی ءاثار هم مهتدون) سوره زخروف/۲۲
«ما پدران ونیکان خود را بر آیینی یافته ایم و ما نیز در پی آنان می رویم.»
(و اذ قیل لهم اتبعوا مآ أنزل الله قالوا بل نتبع ما أ لفینا علیه ءآباءنا أو لو کان ءاباؤهم لا یعقیلون شیئا و لا یهتدون)سوره ی بقره/۱۷۰
«هنگامی که به آنان گفته می شود:از آنچه خدا فرو فرستاده است پیروی کنید ،می گویند:بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافته ایم پیروی می کنم.آیا اگر چه پدرانشان چیزی نفهمیده باشند و راه نبرده باشند.»
اسلام پیروانش را از تبعیت بزرگان منع می کند. در نظر فرد مسلمان غیر از خدا کسی بزرگ محسوب نمی شود. شعار او عبارتست از تکبیری که در نماز های شبانه روزی و در همه ی حرکات آن تکرار می شود و تعداد آن تنها در نماز های واجب شبانه روز (بدون احتساب نماز های مستحب) بالغ بر نود چهار تکبیر می باشد .واضح است که تکرار یک عمل اثرات زیادی بر فرد می گذارد . اگر کار وعمل پسندیده ای بطور مرتب تکرار شود ،عزم و اراده را تقویت می کند.تکرار اعمال نا پسند نیز نتایج معکوس در بر خواهد داشت .تکرار آگهی های تبلیغاتی ،در اوقات مختلف،در مورد کالا های بازرگانی و کتب وفیلم های گوناگون ،تأثیر فوری و عمیقی بر بینندگان می گذارد و مردم را به خرید این کالا و هجوم به مراکز واماکن نمایش این فیلم ها وادار می سازد.
لذا هویت اسلامی حقیقی از نظر روانی شکست نا پذیر است. به صورت انفعالی و واکنشی از دیگران پیروی نمی کند و در حایشه قرار نمی گیرد ؛بلکه اندیشه ای سازنده و مستقل ذهنی رها از همه قیود ومحدودیت های زمانی و مکانی دارد .رسول اکرم می فرماید :(لا یکون احدکم امعه،یقول:أنّا مع الناس أن أحسن الناس أحسنت و إ ن أساءوا أسأت ولکن و طنو ا أنفسکم إن أحسن الناس إن تحسنوا و إن أساءوا إن تجتنبوا اساءتهم)
«هیچگام از شما نگوید ،من با مردم هستم.اگر کار نیک انجام دادند،من نیز انجام می ذهم واگر فعل بدی انجام دادند ،من نیز انجام می دهم .بر خود مسلط باشید .از اعمال نیک دیگران پیروی واز اعمال زشت آنان پرهیز کنید.»
انسان دعوتگر از دنباله روی و قبول روحیه ی شکست تسلیم طلبی آزاد است ومحصولات افکار پوچ دیگران را در بست نمی پذیرد و مشکلات خود را به گردن انه نمی اندازد . این نوع حالهای بیمار گونه در کسانی مشاهده می شود که از کاروان ایمان جا مانده و روکش نازکی از دین در بر کرده وبر مرکب به اصطلاح بزرگانی سوار می شوند که در نزد افراد شکست خورده بزرگ و در نگاه مسلمانان کوچک می باشند .
اسلام در واقع ،انسان مسلمان را به منظور پرورش و تکوین شخصیت مستقل ،از همه دنباله رویها ی زیان آور تربیتی و آموزشی و فرهنگی ،دور و بر حذر می دارد. بدین جهت وقتی که پیامبر صلی الله علیه وسلم صحیفه ی تورات را در دست عمر بن خطاب می بینند می فرماید :
(أمتهو کون فیها یا بن خطاب والله لو کان موسی حیّا ما وسعه إلّا أن یتبعنی)
«ای ابن خطاب،ایا در آن سرگردان هستید ؟ به خدا سوگند،اگر موسی زنده بود،چاره ای جز تبعیت از من نداشت.»نیز به قصد محو نشانه های هویت و منش اسلامی ،از تقلید و پیروی از یهود و نصاری، در اموری که هویت اسلامی را مخدوش می سازد ،منع ونهی بعمل می آورد. از جمله پوشیدن لبا س های دینی آنها،غذا خوردن بادست چپ ودادن سلام با شعار دینی مخصوص آنها و هر آنچه که وضع ظاهری فرد مسلمان را تغییر می دهد.
توانایی نفوذ در دیگران ومجذوب ساختن آنها از طریق وسعت آکاهی های عملی،خلاقیت ذهنی،نرم خویی و سهولت نشست و بر خاست،یکی لز نشانه های شخصیت انسان دعوتگر می باشد .
همه این نشانه ها و حتی بیشتر از آنها در ذات رسول صلی الله علیه وسلم موجود بود و به یاران و جمع زیادی از دعوتگران بعد از وی منتقل شدند .در موارد متعددی از این توانایی ها جهت رهایی از اوضاع و شرایط دشوار بهره می جست.از جمله یکبار بیشتر غنایم جنگی،بین مهاجرین تقسیم و چیزی برای انصار باقی نمانده بود.حضرت نگران بود که مبادا این قضیه انصار را ناراحت سازد و بر امر دعوت اسلامی که بر پایه ی مساوات و عدم تفاوت بین افراد به لحاظ خویشاوندی و همسایگی و مصالح مشترک قرار دارد،اثر نا مطلوب بگذارد .(لازم به ذکر است چنین رویه ای در نظام های غیر اسلامی قویا رواج دارد)لذا آنگونه که ابو سعید خدری می گوید :پیامبر صلی الله علیه و سلم با کلام نافذ خویش قلوب مردم را جلب و نگرانی ها را از بین برد :
(إجتمع أناس من النصار،فقالوا:آثر علینا غیرنا!فبلغ ذلک النبی،صلی الله علیه وسلم ،فجمعهم ثم خطبهم،فقال :یا معشر النصار.ألم تکونوا أذله فأعزکم الله!قالو:صدق الله و رسوله قال: ألم تکونوا ضلالا فهداکم الله!قالوا : :صدق الله و رسوله،قال :ألم تکونوا فقراء فأغناکم الله !قالوا:صدق الله و رسوله،قال:ألا تجیبوننی ؟!ألا تقولون :أتیتنا طریدا و أتیتنا خائفا فأمناک!أ لا ترضو ن أن یذهب الناس بالشآء و البقران یعنی البقر و تذهبون برسول الله صلی الله علیه وسلم فتد خلونه بیوتکم؟لو أن الناس سلکوا وادیا أو شعبه و سلکتم و ادیا أو شعبه،سلکت وادیکم و شعبکم ،لو لا الهجره لکنت أمرأ من النصار ،وانکم ستلقون بعدی أثره فا صبر وا حتی تلقونی علی الحوض)
«عدهای از انصار جمع شدند و گفتند: دیگران را بر ما ترجیح داد. پیامبر از این قضیه آگاه شد وخطاب به آنان چنین فرمود:ای گروه انصار ،آیا خداوند شما را از ذلت به عزت نرسانید؟پاسخ دادند:خدا و رسول او درست می گویند:فرمود :آیا خداوند شما کمراهان را هدایت ننمود ؟گفتند خدا و رسولش در ست می گویند.فرمود:آیا خداوند شما را از فقر به بی نیازی نرسانید؟گفتند خدا و رسولش درست می گویند.فرمود:چرا نمی گویید:بیرونت کرده بودند و ما پناهت دادیم و با ترس وبیم نزد ما آمدی و ما به تو امان دادیم.آیا رضی نیستید دیگران گاو و گوسفند ببرند و رسول خدا صلی الله علیه وسلم با شما به منازلتان بیاید؟(رسول خدا سهم شما باشد ).اگر دیگران به دشت و دره ای بروند وشما به دشت و دره ای دیگر،من با شما و همراه شما خواهم بود.چنانجه مسأله هجرت نبود ،من یکی از انصار بودم.پس از من با خود خواهی دیگران مواجه خواهید گشت.لذا تا حین ورود به حوض (کوثر)صبر کنید.»
با این رویه واسلوب منحصر به فرد،از آنها دلجویی و رضایتشان را بدست آورد.پس،مطالعه وشناخت روحیات ورفتارهای دعوت شوندگان و اصلاح حال آنان،یکی از وظایف ضروری افراد دعوتگر خواهد بود.
————————————–
منبع : روان شناسی دعوت اسلامی / مؤلف : دکتر محمد زین الهادی / مترجم: احمد حکیمی /انتشارات : نشر احسان