جهان اسلامسياسي اجتماعيمطالب جدید

جایگاه و نقش جهان اسلام در نظام بین الملل

جایگاه و نقش جهان اسلام در نظام بین الملل

جهان اسلام دارای ویژگی ها و ظرفیت هایی است که آن را به عنوان یک نیروی تأثیرگذار در نظام جهانی و شکل دهنده معادلات بین المللی ارتقاء داده است. برخی از صاحب نظران معتقدند جهان پس از فروپاشی نظام دو قطبی که بر مبنای واحدهای سیاسی قدرتمند بوده، جای خود را به واحدهای تمدنی داده و تمدن ها یا فرهنگ ها بازیگران اصلی سیاست بین الملل را تشکیل می دهند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تمدن اسلامی از جایگاه ویژه ای در نظام نوین جهانی برخوردار است. از این منظور بررسی ظرفیت ها ی جهان اسلام، جایگاه و موقعیت آن را در نظام بین المللی نشان خواهد داد.

ظرفیت های جمعیتی: مسلمانان یک میلیارد و دویست میلیون نفر یعنی ۲۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند. جمعیت یکی از منابع قدرت محسوب می شود، اگر چه جهان اسلام به لحاظ جغرافیایی از هم جدا شده و پراکنده است اما دارای مؤلفه های انسجام بخش و هویت واحد است. هویت واحد این جمعیت پراکنده را می توان در شرایط تهاجمی در جهان اسلام مشاهده کرد، نمونه آن واکنش جهان اسلام به کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی و هتک حرمت روزنامه دانمارکی به پیامبر اعظم (ص) می باشد.

از سوی دیگر پراکندگی جمعیتی مسلمانان خود از نظر دیگری می تواند به عنوان یک قدرت محسوب شود بدان معنی که حضور مسلمانان در سراسر جهان این امکان را ایجاد می کند که به عنوان گسترش دهنده ارزش ها و هنجارهای اسلامی در سرزمین های غیراسلامی و همچنین عامل فشار برای جلوگیری از تهدیدات و تأثیر گذار در جهت گیری های دولت های غیراسلامی باشند.از همین منظر می توان نگریست که افزایش جمعیت مسلمانان در کشورهای اروپایی چرا نگرانی غربی ها را دامن زده است. واتنبرگ پژوهشگر مؤسسه اینتر پرایز می گوید اروپا با یک بمب جمعیتی مسلمانان روبرو است.

ظرفیت های استراتژیک: موقعیت مکانی کشورهای اسلام ویژگی منحصر به فردی را به جهان اسلام داده است در واقع جغرافیای جهان اسلام دارای سه ویژگی ژئواستراتژیک، ژئوپولتیک و ژئواکونومیک می باشد که بطور مستقیم بر سیاست بین الملل و در تنظیم نظم جهانی مؤثر است. وجود آبراه با تنگه های بسیار مهم دنیا که مشابه گلوگاه های جهان می باشد در مناطق جهان اسلام واقع شده اند. انرژی، این ماده کلیدی در اقتصاد جهانی عمدتا” در کشورهای اسلامی ذخیره شده است. علاوه بر این موارد کافی بسیار زیاد در جهان اسلام موجود است که برای دنیای مدرن بسیار ارزشمند می باشد.

استفاده از این ظرفیت ها در برخی از مقاطع توسط بخشی از جهان اسلام نشان داده است که موقعیت استراتژیکی جهان اسلام قابلیت تأثیرگذاری بسیار جدی و عمیق در ساختار سیاست بین الملل و رفتار قدرت ها ی بزرگ دارد نمونه آن تحریم نفتی کشورهای عربی در سال ۱۹۷۱ می باشد.

به همین ترتیب اگر روزی جهان اسلام با وحدت و همگرایی بخواهد در برابر غرب مهاجم بایستد و آن را به زانو در آورد کافی است گلوگاه های موجود در کشورهای اسلامی بسته شود.

ظرفیت های ایدئولوژیک: اسلام به جهت برخورداری از مفاهیم دینی جذاب، موقعیت ممتازی نسبت به سایر ادیان و ایدئولوژی ها دارد. روزنامه آلمانی فرانکفورتر الگمانیه در مقاله ای تحت عنوان بازگشت اسلام با اشاره به امواج گسترده اسلام گرایی در سطح جوامع بشری می نویسد: «پس از شکست مدلهای غربی از لیبرالیسم تا مارکسیسم باید شاهد رنسانس اسلام بود». روزنامه پرتیراژ سیدنی مورتینگ هرال نیز در یکی از شماره های خود( در سال ۱۹۸۵) طی گزارشی می نویسد:

«اسلام از مرزهای جغرافیایی عبور می کند مکاتب سیاسی و رژیم های ملی را پشت سر می گذارد و کشورهای مختلف شاهد تحرک سیاسی و رشد پاینده اسلام هستندخبرگزاری ایتالیا(انسا) هم در گزارشی اعلام نمود اسلام در نقاط مختلف جهان از مرزها فراتر رفته و به سیستمی برای احیای مجدد زندگی در دنیای پر بحران کنونی تبدیل گشته است. از همین منظر است که افرادی مانند برنارد لوئیس شرق شناس انگلیسی تبار معروف می نویسد:مواجهه بعدی یقینا” از ناحیه جهان اسلام خواهد بود. ما با روحیه و حرکتی فراتر از سطح مسائل و سیاست هایی که دولت ها به دنبال آن هستند روبه رو هستیم این اوضاع چیزی جز برخورد تمدن ها نیست».

جملات فوق بیانگر این است که هویت یابی جهان اسلام و گسترش نفوذ آن در جهان به گونه ای است که ماهیت نظام جهانی در حال و آینده را رقم خواهد زد.

برژینسکی نیز در کتاب خارج از کنترل اغتشاشات جهانی در طلیعه قرن بیست و یکم می نویسد: ممکن است آمریکا با خطر رویارویی فرهنگی و فلسفی با جهان اسلام روبه رو شود جهانی که غرب به طور قابل توجه ای از گرایش های عقیدتی و بنیادگرایانه آن در هراس است و در عین حال به شدت در پی تحقیر آن نیز برآمده است. ویلهلم دتیل نیز در کتاب جهاد در راه خدا تصریح دارد که دنیای اسلام که در هفتاد و هشتاد سال گذشته هم چون غول در خواب رفته بود امروز دوباره بیدار شده است».

در واقع مطابقت آموزه های تعالیم اسلامی با فطرتالهی انسانها، و واقعیت های زندگی عصر حاضر، ادامه روند روزافزون اسلام خواهی ملل مختلف، جهان آینده ای بسیار درخشان را برای دین خاتم نوید می دهد رهبر معظم انقلاب تصریح نموده اند:

«چشم انداز جهان امروز گویای آن است که قرن ۲۱ میلادی قرن اسلام است». صاحب نظران و تحلیلگران تحولات جهانی نیز با بررسی واقعیت های موجود به انحاء مختلف واقعیت فوق را مورد تأیید و تأکید قرار می دهند. دکتر روبرت کربن مشاور وقت نیکسون و رئیس بنیاد تمدن نوین آمریکا در مصاحبه با هفته نامه المسلم چاپ لندن در همین ارتباط اظهار می دارد: من می گویم قدرت اسلام برترین قدرت قرن بیست و یکم خواهد بود. روزنامه ایتالیایی ایل جور ناله به نقل از اسقف ناجولینی می نویسد: آینده از آن اسلام است.

اسلام رقیب سایر ایدئولوژی ها

بر همگان روشن است که رشد اسلام و تمایل به دین مبین اسلام در میان جوامع غربی آفریقایی، آسیایی و… آن را رقیب جدی ایدئولوژی های مارکسیستی، سوسیالیستی و لیبرالیستی کرده است. به همین جهت جهان شاهد نوعی مواجهه حساب شده از سوی سردمداران جهان غرب با اسلام هست. چنانکه برای اولین بار برنارد لوئیس جنگ تمدن ها را مطرح و سپس ساموئل هانتینگتون آن را تکمیل و جهانی اش کرد. این موضوع به مرور از سطح آکادمیک و دانشگاهی خارج شده و به سطوح سیاسیون و نظامیان نیز کشیده شده و رئیس جمهور آمریکا بوش جنگ صلیبی را در روزهای اول حادثه ۱۱سپتامبر به زبان آورد در حقیقت با فروپاشی شوروی بلوک غرب خطر اسلام را جایگزین خطر کمونیسم نمود. جان گالوین فرمانده نیروهای ناتو به هنگام ترک بروکسل در سال ۱۳۷۱ ش اعلام کرد:

ما جنگ سرد را از روسیه کمونیست بردیم حال حال می توانیم پس از یک کجروی ۷۰ ساله به نبرد واقعی خود که قدمتی ۱۴۰۰ ساله دارد و همانا رویارویی با اسلام است، باز گردیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا