انتخابات مصر: «تغییر یا مرگ»
انتخابات مصر: «تغییر یا مرگ»
بی تردید بسیار غیرقابل باور است که دوشنبه شب فردی مانند “احمد مرتضی منصور” با آن کفش های چرم و شلوار جین شیک و پیراهن لوییس ویتون از کوچه های کثیف محله “میت عقبه” عبور کند. ساکنان این محله نزدیک به اهرام گیزه غالبا شلوارهای کهنه و پیراهن های یقه بسته به تن دارند و خودشان هم باور ندارند که کسی به دیدن این کوچه ها و محله ها بیاید. تنها با فروش خودروی جدید آئودی آقای منصور می توان زندگی یک سال همه اهالی این کوچه را تامین کرد.
خودروی شیک آقای منصور در خارج از این محله پارک شده است. البته این کار از روی ترس نیست زیرا همه اهالی میت عقبه از ثروتمندی آقای منصور اطلاع دارند. علت اصلی در واقع این است که آئودی جدید آقای منصور به دلیل پهنای زیاد امکان عبور از کوچه های تنگ این محله را ندارد. گذشته از آن آقای منصور می خواهد از نزدیک با این مردم آشنا شود و با آنها دست بدهد.
پس از چند قدم صدای چند جوان که با شور و شعف نام آقای منصور را فریاد می زنند به گوش می رسد و مردان سالخورده او را به میز چای خود فرا می خوانند تا به منصور اطمینان دهند که از وی حمایت خواهند کرد. در انتهای کوچه نیز با سرود “فرزند این محله” به آقای منصور خوشامد گفته می شود.
تجمع انتخاباتی منصور زیر درختان و یک سایبان فلزی زنگ زده برگزار می شود که بر روی یک میز خطابه قرار دارد. بر روی همان میز یک میز دیگر که تنها نیمی از آن را رومیزی می پوشاند قرار داده اند و در پشت آن تصویر بزرگ و خندان منصور دیده می شود و در زیر آن این شعار انتخاباتی به چشم می خورد:” برای مصری که در رویاهایمان می پرورانیم”.
این اولین انتخابات پارلمانی در مصر پس از انحلال آن پارلمانی است که اکثریت کرسی هایش در اختیار نمایندگان اخوان المسلمین بود و در ژوئن ۲۰۱۲ منحل شد. در حال حاضر نزدیک به ۵۵۰۰ کاندیدا برای رسیدن به کرسی های پارلمان رقابت می کنند و قرار بر این است که انتخابات در یک بخش از کشور در روز ۱۸ اکتبر و در قاهره و دیگر بخش ها در ماه نوامبر برگزار شود.
عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر با برگزاری این انتخابات حداقل به صورت ظاهری خواهد توانست به آن وعده خود یعنی “برنامه حرکت به سوی دمکراسی” عمل کند. با این حال در این روزها با نگاهی به قاهره کاملا مشخص می شود که با انتخابات آزاد و بر اساس معیارهای غربی چندان سر و کاری نداریم. بی تردید اکثریت مردم مصر پارلمان آینده را نماینده خود نمی دانند و با نگاهی به فهرست کاندیداها کاملا این مساله روشن و واضح می شود. اکثر نمایندگان آینده در واقع “بله قربان گویانی” هستند که از هیچ حزب قدرتمندی برنیامده و تنها یک سوم از کاندیداها از سوی احزاب معرفی می شوند. و البته این مساله با قانون انتخابات مصر کاملا مطابقت دارد.
با این حال هنوز هم پس از چندین دهه حکومت استبدادی حسنی مبارک و حزبش یعنی حزب ناسیونال دمکراتیک ، کمبود یک سیستم حزبی کارآمد در مصر کاملا مشهود است. از آن جبهه انقلاب که در سال ۲۰۱۱ در میدان تحریر علیه مبارک و مناسبات کهنه فریاد زدند هیچ اثری در این انتخابات نیست و نه تنها هیچ حزب قدرتمندی حضور ندارد بلکه تنها چند ده گروه متفرقه در انتخابات حضور دارند.
از آن مهم ترین نیروی سیاسی سابق یعنی اخوان المسلمین نیز اثری نیست زیرا این گروه پس از سرنگونی پرزیدنت محمد مرسی در جولای ۲۰۱۳ به عنوان گروه تروریستی شناخته شد و اکثر فعالان و سیاستمداران آن یا بازداشت شده و یا به خارج از کشور خارج شده اند.
با این حال بیش از ده حزب در این انتخابات حضور دارند که البته هیچ یک از آنها از وزن و اهمیت سیاسی چندانی برخوردار نیست. افزون بر آن طبق قانون انتخابات دو سوم از کرسی های پارلمان برای نامزدهای مستقل در نظر گرفته شده است یعنی همان کاندیداهایی که هزینه های رقابت انتخاباتیشان را خود تقبل کرده و با چنگ و دندان برای یک کرسی در مجلس و صد البته امتیازات ناشی از آن مبارزه می کنند.
هر کاندیدا برای تامین هزینه های انتخاباتی که بالغ بر نیم میلیون پوند مصر (معادل تقریبا ۵۷ هزار یورو) می شود باید از ثروتی قابل توجه برخوردار باشد و به همین خاطر است که این روزها افرادی مانند احمد مرتضی منصور برای ورود به عرصه سیاست سر از پا نمی شناسند. حضور وی در محله میت عقبی برای او در حکم یک به اصطلاح بازی خانگی است زیرا او پسر مرتضی منصور رئیس مشهور باشگاه فوتبال الزمالیک مصر است.
منصور پدر در دوران انقلاب و به دلیل ماجرای موسوم به “جنگ شترها” به شهرتی جهانی رسید. در آخرین روزهای عمر رژیم پیشین مصر، گروهی از مردان شتر سوار به میدان تحریر قاهره حمله برده و تظاهرکنندگان را بشدت مورد ضرب و جرح قرار دادند و در آن زمان گفته می شد که هزینه های مالی این حمله از سوی وفاداران حکومت تامین شده است. البته احمد مرتضی منصور پسر منصور بزرگ از این افشاگری به عنوان “تهمت ناروا” یاد می کند و ادعا دارد که پدرش طرفدار انقلاب بوده است. با این حال برای ساکنان این محله تنها این اهمیت دارد که بتوانند بار دیگر بزرگان تیم محبوب و قدیمی خود را پس از یازده سال پیروزی بار دیگر به جایگاه واقعی خود بازگردانند.
منصور برای مخاطبان خود همان چیزهایی را می گوید که اهالی میت عقبی خواهان شنیدن آن هستند. او قول می دهد که بیمارستان تعطیل شده این منطقه را بازگشایی کرده و از مردم در برابر زورگویی های کارمندان و ماموران پلیس دفاع کند. منصور وعده می دهد که همه مساعی خود را در جهت مبارزه با فسادی که کشور را به نابودی کشانده است به کار ببرد.
در میان سخنان او ناگهان مردی از ردیف دوم برخاسته و می گوید که به السیسی رای داده است اما اکنون بیم از آن دارد که السیسی به یک دیکتاتور بدل شود. و از منصور می پرسد که در صورت چنین وضعیتی چه کار خواهد کرد؟ سپس به آرامی سر جای خود می نشیند و در همین حال منصور در پاسخ می گوید که هرگز به تغییر قانون اساسی و اعطای اختیارات بیشتر به رئیس جمهور رای نخواهد داد. به باور منصور ، السیسی مردی درستکار است که در جایگاهی قانونی قرار دارد و اگر قرار بر تغییر باشد باید مناسبات کهنه تغییر کند:” در حال حاضر مساله این است: تغییر یا مرگ”.
اگرچه که منصور به عنوان کاندیدای مستقل در این انتخابات شرکت می کند اما وی در واقع عضو حزب “مصر آزاد” است، همان حزبی که توسط “نقیب زاویری” غول آی تی مصر بنیان گذاری شده است. البته منصور از میزان اندک محبوبیت این حزب در میان مردم خبر دارد و به همین خاطر می گوید:” نام من جذابیت بیشتری برای مردم دارد”. و اعتراف می کند که نیازی به حمایت های مالی نیز ندارد:” خودم به اندازه کافی پول دارم”.
این که افرادی مانند منصور امکان راه یابی به عرصه سیاسی را پیدا می کنند برای “مصطفی النقار” در حکم یک شوخی بی مزه است. او می گوید که او برای انتخاباتی نظیر این انتخابات جان خود را در میدان تحریر به خطر نیانداخته بود. سپس دست در جیب خود می کند و یک کارت سبزرنگ اما رنگ و رو رفته نمایندگی پارلمان را بیرون می کشد که روی آن شماره ۲۴ نقش بسته است. گویی هرگز فراموش نمی کند که برای مدتی کوتاه جوان ترین نماینده پارلمان مصر لقب گرفته بود.
مصطفی النقار با ۳۱ سال سن در اولین پارلمانی که در دوران حسنی مبارک پس از برگزاری یک انتخابات آزاد تشکیل شد با کسب ۱۱۵ هزار رای و پس از غلبه بر کاندیدای اخوان المسلمین به عنوان نماینده حضور داشت. هر زمان که آقای النقار در مورد بحث و جدل هایی که در آن دوران بر سر “ایده ها و دیدگاه ها” وجود داشت صحبت می کند، بغض گلویش را می گیرد.
النقار امروز و در حالی که افسرده است از رقیب سابقش در انتخابات می گوید، رقیبی که اینک در ترکیه به حال تبعید بسر می برد. زیرا امروز رئیس جمهوری بر کشورش حکم می راند که به گفته وی “مصر را به مانند یک پادگان اداره می کند”. این انقلابی سابق یک مطب مدرن دندانپزشکی در منطق موسوم به “ناصر سیتی” دارد، منطقه ای که ساکنان آن توانایی تامین هزینه های دندانپزشکی را دارند. النقار امروز بیش از هر چیز دیگر یک دندان پزشک است و نه تنها خود را از سیاست دور نگاه می دارد بلکه هرگز خیال نامزدی در انتخابات را نیز در سر ندارد. به گفته خودش همچنان یک “عنصر نامطلوب” برای حکومت محسوب می شود و تا دو ماه پیش اجازه خروج از کشور نداشت:” امکان نداشت که به من اجازه نامزدی در انتخابات مجلس را بدهند”.
از نظر وی هر کس که در انتخابات فعلی نامزد شده است به نوعی بخشی از آن “دمکراسی ساختگی و نمایشی رژیم” را کامل می کند. البته النقار از پرزیدنت السیسی به عنوان دیکتاتور یاد نمی کند اما از این بیم دارد که رئیس جمهور رفته رفته تغییر کند و به یک دیکتاتور بدل شود. به گفته او یک پارلمان مستقل می تواند در مقابل رئیس جمهور باشد و قدرت او را محدود کند و می تواند بر تشکیل دولت تاثیر داشته باشد و قوانین جنجال برانگیزی مانند قانون ضد ترور را که در غیاب پارلمان و با هدف تحدید آزادی بیان و رسانه ها به تصویب رسید لغو کند. النقار عقیده دارد که یک مجلس کارآمد می تواند با رای عدم اعتماد به نخست وزیر او را برکنار کند و حتی طبق قانون اساسی رئیس جمهور را نیز خلع کند:” اما چنین پارلمانی وجود نخواهد داشت و مجلس آینده جایگاه عروسک های خیمه شب بازی و نوکرها خواهد بود”.
اگرچه که دولت السیسی ۱۶ هزار قاضی را مامور نظارت بر حسن برگزاری انتخابات کرده است اما بسیاری از مردم مصر مانند این انقلابی سابق بر این باورند که چیزی به نام انتخابات آزاد تحت حکومت السیسی امکان ندارد. موضوع نظارت آن قاضی ها به صورت رسمی حداقل از زبان یکی از سخنگویان کمیسیون عالی انتخابات مطرح شده است و همین شخص که زمانی وزیر دادگستری مصر بود بارها اعلام کرده است که کمیسیون متبوع وی همه تلاش خود را به کار می برد تا “سایه اش بر آغاز عصری جدید در مصر” حفظ شود.
برای بررسی این موضوع به سراغ “اهاب الخراط” یکی از کارگزارن حزب سوسیال دمکرات و از جمله برجسته ترین روانشناسان مصر می رویم. در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب مطب وی واقع در نزدیکی میدان تحریر یکی از میعادگاه های نیروهای انقلابی بود. امروز نیز چهار نارنجک اشک آور به عنوان یادگار روزهای انقلاب بر روی میز وی قرار دارد. به گفته خراط میدان تحریر محل امیدهای بسیاری از تظاهرکنندگان به شمار می آمد “اما همه آن امیدها تنها یک آرمانشهر بود”. به باور خراط اندیشه مبتنی بر “همه یا هیچ” محکوم به شکست است:” برخی از انقلابیون بر اثر ناامیدی های سال های اخیر به شدت در اعماق افسردگی فرو رفتند و برخی دیگر از شدت ترس فلج شدند، ترسی که ناشی از بیم از تکرار سرنوشت لیبی و سوریه در مصر است”.
الخراط به عنوان یک روان شناس عقیده دارد که تنها یک “رفتار درمانی شناخت گرایانه” بر پایه الگوهای کلاسیک می تواند در وضعیت فعلی تاثیرگذار باشد:” باید مناسبات را جدی گرفت و با گام های کوچک تغییرات ایجاد کرد. به همین خاطر من هم کاندیدا خواهم شد”.
منبع: اشپیگل
ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی- شفقنا
http://fa.shafaqna.com/news/32849