تربیت، اخلاق و تزکیهمطالب جدیدمهارتهای زندگی
چگونه خاطری آسوده و آرامش داشته باشیم؟
چگونه خاطری آسوده و آرامش داشته باشیم؟
نویسنده: ابراهیم فقه، مترجمان: محمد آهنگری ، کلثوم قادری
فلسفه و نگرش من به آرامش :
- انسان غمگین وجود ندارد؛ اما فکرهای جود دارند که سبب غمگین شدند میشوند.
- اگر آرامش درونی نباشد، نمیتوان در آن حل شد و آن را درک کرد.
- اگر هم اکنون آرامش نداشته باشید، نمی توانید
زمانی که به خواسته هایتان رسیده اید نیز، آرامش داشته باشید.
- آرامش راستین در دوستی با خداوند است.
- سروران دنیا کسانی هستند که آرامش را به عادتی تبدیل می کنند برای دوستی با خداوند.
آسوده ترین مردم
باور و یقین غم و نارحتی را از بین می برد.
به خداوند یقین داشته باشید و به او توکل کنید!
- دروازه های گذشته را ببندید! آن چه گذشته ،گذشته است.
- دست از آینده بر دارید، تا زمانی که فردا برسد! به فردا اهمیت مدهید ! درزمان حال زندگی کنید.
- شادی و ورزش را عادتی برای خود قرار بدهید و از بیکاری دور باشید.
- زندگی و شیوه اداره کردنش را تغییر بددهید.
- خودتان باشید از دیگران تقلید نکنید، و از ظاهر خودتان ، وضع مالی، داشته ها ، همسر و فرزندانتان راضی باشید. آن وقت است که آرام می گیرید و آسودگی را تجربه می کنید.
- خوش بین باشید! از خداوند ناامید و به او بد گمان نباشید! خداوند بخشنده است.
- به مردم خوبی کنید!
- از مهمترین دروازه های بهشت دعا برای پدر و مادر است. با انجام این کار خوبی را به خودتان هدیه بدهید!
- در زمان حال زندگی کنید؛ نه در خیال و اوهام! شما چیزهای را از مردم میخواهید که آنها را ندارید. برای همین، خوب است که در زندگی عادل باشید.
- کارهایتان راتقسیم کنید! همه را به یک باره بر سرخود نریزید!
- هر روز چند دقیقه را بری ارزیابی چگونگی انجام کارهایتان را اختصاص دهید!
- کتابخانه خانه تان همانند باغچه خانه است. چه خوب است اگر هر از چند گاهی، درآن به گشت و گذار بپردازید.
- دفترچه ای در جیبتان بگذارید، تا کارها و زمانتان را منظم گرداند.
- خیالتان را آسوده کنید و اجازه ندهید شما را به دره غم و ترس بیندازد. به نعمت های بیندیشید که خداوند به شما بخشیده است!
- کار درست وبا برنامه، درونتان رااز ترس و نارحتی آزاد می گرداند.
- اساس آرامش این است که خداوند و اطافیانتان از شما خشنود باشند.هم چنین خودتان هم راضی باشید و کارهای سودمند انجان دهید.
- با دید بد به دنیا منگرید! باید که زندگیتان را رنگارنگ کنید!
- تنها واژه ی لحظه های زندگی ، «زمان حال» است در فرهنگ نامه آرامش نیز واژه ای وجود درد به نام رضایتمندی.
- آیا به راستی شما آرامش را میخواهید؟ آن را در دور دست ها جست و جو نکنید! در درون خودتان است.
- ار از دست دیگران گله مندید، شما درست مانند شکارچیشان میشوید؛ و ین حق را به خودتان می دهید که هر رفتاری را در برابرشان داشته باشید . پس این کار را نکنید!
- مشکلات زندگیاتان – هرچه باشند – هدیه از خداوند به شماست. و مطمئن باشه که به شما سود می رساند.
- باخودتان تکرار کنید« من مسئول زندگی ، کارها و اندیشه هایم هستم»
- قانون ارتباط بر سه اصل بنا نهاده شده است : اگر میخواهید زندگیتان را تغیر بدهید، نخست باید اندیشه تان را تغیر بدهید؛ آنگاه کردارتان نیز تغیر می کند.
- کتاب یک نویسنده ی مشهور را بخرید و در زمینه شغل تان ، روانشناسی و ارتباطات، دست کم روزانه بیست دقیقه مطالعه کنید!
- دست کم سالی دو بار در جمع دوستان تان بنشینید.
- زبانی جدیدی را یاد بگیرید! هر روز واژه ای نو ازفرهنگ لغت یاد بگیرید! تا مدت یک سال آگاهیتان بسیار بالا می رود.
- هدف والایتان را در زمینه ی کاری پیش رویتان بگذارید!
- همیشه چند دقیقه زودتر از خواب برخیزید! در آن چند دقیقه به چیز تازه ای بیندیشید. نام این زمان را بگذارید: زمان اندیشیدن. هر اندیشه ای که به مغزتان میرسد
، بنویسید. سپس آن هار ار منظم کنید ، تا شما را به هدفتان نزدیک کند. - هر روز از خودتان بپرسید:« امروز چه کار میتوانم انجام دهم ، که وضع زندگی ام بهتر شود؟»
- پیش از خوابیدن این کارها را انجام بدهید:
۳۰-۱٫ از خودتان بپرسید«آیا امروز را درست و مناسب گذرانده ام؟»
۳۰-۲٫ اگر یک بار دیگر، فرصت داشتید که امروز را دوباره ببینید، چه کار متفاوتی انجام میدادید؟
۳۰-۳٫ از خیالهای نادرست تان بخواهید راه درستی را پیش رویتان بگذارد برای بهتر کردن توانایی هایتان.
———————
منبع: زندگی بدون نگرانی ، نویسنده: ابراهیم فقه، مترجمان: محمد آهنگری ، کلثوم قادری