اسماءالله، درس دهم، قهار/قاهر
اسماءالله، درس دهم، قهار/قاهر
برسی صفت قهار
از ۱۰ آیه ای که در قرآن کلمات همریشۀ قهّار اومده، ۶ تاش قهار با واحد زوج شده: اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ، خدای واحد قهّار (۱۲:۳۹). و ۳ تاش، قاهر با فوق همراه شده، وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ، و خدا قاهره فوق عبادش، بالاتر / برتر / مسلطه بر بندگانش (۶:۱۸)
ما هم میگیم که فلانی پزشک قهّاریه، وکیل قهاریه. یعنی تو زمینه کاری خودش استاده، تخصص داره، تَکه، فوق و برتر از هم رده های خودشه، رو کارش سواره، کار بلده، چیره دسته، ماهره.
البته مهارت، هم مثبت میشه هم منفی. میگیم فلانی دروغگوی قهاریه، قمارباز قهاریه. یا خود شیطان، فریبکار قهاریه. پس هر تخصصی ارزشمنده، چه مثبت باشه چه منفی. اگه مثبت بود، سودش به خودمون و دیگران میرسه. اگه منفی بود، ضررش به خودمون سودش به دیگران.
وقتی یکی بدی میکنه در حق ما، إِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا، اگه صبر کنیم و تقوا داشته باشیم، تحمل کنیم و دنبال راه چاره بگردیم و خودمون رو کنترل کنیم، لَا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئًا، نقششون، اون مشکلاتی که براتون ایجاد کردن، سر سوزنی بهتون ضرر نمیزنه، صبر و تلاشتون واسه رد شدن از اون مشکل، نه تنها به ضررتون نیست، که باعث تقویت و رشد و تعالیتون میشه (۳:۱۲۰). چون خدا احاطه داره به کل این بازی عالم، و بازیکنانش. پس میدونه چطور از تخصص هر مُهره، چه مثبت باشه چه منفی، در راستای پیشبرد اهداف عالم و عالمیان خودش استفاده کنه.
تلاش برای قهار شدن تو یه کار مثبت، همون چیزیه که قرآن بهش میگه عمل صالح.
مَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ، هرکی یکی از اعمال صالح رو انجام بده، یه اصلاحی تو زندگی و عالم اطراف خودش انجام بده، حالا به نسبت توانایی خودش، امکاناتی که داره؛ مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ، چه مرد باشه چه زن باشه، فرقی نداره، وَهُوَ مُؤْمِنٌ، کافیه مومن باشه. منظور از مومن، در اینجا اینه که با اون عمل صالحی که میکنه، هدفش ایجاد امنیت و آسایش باشه، برای خودش و دیگران. وجودش و اعمالش امن باشه، نه یکسری اهداف شیطانی. نیتش خیر باشه، عملش مثبت باشه: فَأُولَٰئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ، اینان که وارد جنّت میشن. اینم باز نه یعنی توی اون دنیا، یعنی به اون زندگی و شرایط ایده آلی که میخوان میرسن. یَدْخُلُونَ مضارعه، یعنی از همین دنیا شروع میشه داخل شدنشون، به شرایط ایده آلی که میخوان، و ادامه پیدا میکنه تا آخرت، وَلَا یُظْلَمُونَ نَقِیرًا و سر سوزنی بهشون ظلم نمیشه، تلاششون ندیده گرفته نمیشه (۴:۱۲۴).
یا همون عمل صالح و کار و پروژشون به ثمر میرسه، یا وقتی شکست خوردن، تجربه قبلی عامل عمل صالح بعدی میشه. این چرخه ادامه پیدا میکنه، تا اونجایی که نهایتا تلاشهاشون به ثمر برسه. مشابه داستان زندگی همه افراد موفقی که توی اینترنت پیدا میکنیم، شنیدیم، دیدیم. انقدر زمین خوردن، مشکلات متعدد رو تجربه کردن، تا بالاخره به نتیجه رسیدن.
یا یه جا دیگه میگه، هر زن یا مردی که یه عمل صالح انجام بده و تخصص مثبتی کسب کنه، فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً، یه حیات مجدد بهشون میدیم، یه انگیزه و امید جدید در دلشون زنده میکنیم، یه زندگی طیّب و راهی که طیب نفسشون باشه، دلخواهشون باشه بهشون میدیم. اونوقته که پیرو تلاشی که خودشون انجام دادن، پاداشی میگیرن بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ، بیشتر از اونی که فکرش رو میکردن، نتایج زیباتری از اون تلاشی که میکردن، فراتر از انتظارشون (۴:۱۲۴).
تا اینجا فهمیدیم که:
– هر تخصصی، به مرور زمان و با تمرین زیاد بدست میاد. پس ارزشمنده.
– هدف از زندگی، معمولی بودن نیست، هر کدوم ما تو یه چیز استعداد داریم.
– اگه تخصص مثبتی کسب کنیم، نفعش به خودمون و اطرافیانمون میرسه.
– هرکسی واسه متخصص شدن، قاهر شدن، تو کاری که استعدادش رو داره پیش بره، به نتیجه میرسه.
– اگه تلاشش تو راستای مثبت و با انگیزه ایمانی باشه، هم دنیا رو داره هم آخرت.
پس خدا واحد قهّاره، و فوق دیگرانه. تجلی این اسم در من چطور میشه؟ باید ببینم تو چه کاری استعداد دارم، قهار شدم یا میتونم بشم. توی چه تخصصی تکم، یا فوق دیگران میتونم باشم؟ چه کاری از دستم بر میاد، در راستای انجام یه عمل صالح. یه اصلاح، اصلاح یه نقص تو زندگی خودم یا دیگران. که دوست دارم این سالهای عمرم رو صرف انجامش کنم و توش متخصص بشم.
یه تمرین ساده، واسه شناسایی استعدادهاتون.
تو یه اتاق خلوت، یه ساعتِ آروم از شبانه روز، با گوشی خاموش و قلم و کاغذ کنارتون، بشینین یا دراز بکشین. از خودتون سوال کنین من تو بچگیم، نوجوونیم، در گذشته، تو چه چیز توانایی داشتم، فرق داشتم با بقیه؟ چشماتون رو ببندین، نفس عمیق بکشین، به ذهنتون فرصت بدید تا خاطرات رو مرور کنه. هر نکته مهمی یادتون اومد، چشمتون رو باز کنید، یادداشت کنید، و بعد چشمتون رو مجدد ببندین و ادامه بدین.
تمرین که تموم شد، یه نگاهی به لیست استعدادهای بکر خودتون بندازین و ببینین چه کاری، در راستای کدوم استعدادِ فراموش شدتون، از دستتون بر میاد. کاری که با شرایط فعلی زندگیتون سازگار باشه، که حاضر باشین روی خودتون تو اون زمینه سرمایه گذاری کنین، کلاس برین، آموزش ببینین، تحقیق کنین، تمرین کنین، ماه ها یا سال های آینده عمرتون رو وقت صرفش کنید. هر روز در اون زمینه استاد تر بشین، با این هدف که توش تک بشین، قهّار بشین.
عشق قهّارست و من مَقهور عشق
چون شکر شیرین شدم از شور عشق
(مولانا، دفتر ششم)
مطالب مرتبط: اسماء الحسنی