گرسنگی و فقر فکری
احمدجاویدصالحی
ازینکه اساسی ترین مشکل جوانان افتاده در شهوات و مادیات، عدم داشتن فکر درست و مناسب قلمداد میشود، بنابراین موضوع گرسنگی فکر ازاهمترین موضوعات محسوب میشود که ازان درین چند سطرسخن رفته و برای تهیه این مطلب از مقالات منتشره مرتبط به این موضوع نیز استفاده گردیده است.
زمانیکه جسم انسان گرسنه بود، نهایت سعی میکند تا گرسنگی خود را مرفوع بسازد چون انسان ضعیف الطبع است پس توان تحمل گرسنگی در وی کم دیده میشود.این گرسنگی نه تنها گرسنگی جسم ، بلکه گرسنگی فکر؛ گرسنگی شکم و گرسنگی روح و روان نیز میباشد.
زمانیکه فکر گرسنه بود و غذای خود را نداشت که غذای فکر همان علم است ، دست به هرچیزی زده و در جامعه نا امنی ایجاد میکند. مغزیکه در آن جهل بود نه تنها خود بلکه دیگران را نیز از تاریکی و جهالت خویش مستفید میسازد.
یگانه راهی که سبب امن و رفاه یک جامعه میشود، و از نخستین گامهای مثبت در جهت بهبودی اوضاع یک جامعه چی از لحاظ دینی، اجتماعی، اقتصادی و چه از لحاظ سیاسی همانا داشتن فکر درست و منظم میباشد.
علما میگویند: اگرحکومتی در صدد اصلاح اتباع خویش و تمام قشرآن ملت تلاش میکند، مهمتر از همه اینست تا در بعد رشد فکری و اصلاح افکار نهایت جدیت و سعی بخرچ دهد. چون زمانیکه فکر اصلاح شد، هدفمند میشود. زمانیکه فکر درست شد، تلاش وی در جهت رشد خود و جامعه خود میباشد. و در نهایت سعی میکند تا به هر نحوه ایکه شده خود را از پرتگاه جهالت بسوی هدایت و سعادت بکشاند.
همه انسانهایکه درین کره خاکی زندگی میکنند، نهایت تلاش شان در اینست که خود را به هر طریقی که ممکن باشد، سعادتمند بسازد، قسمیکه اگر داکتر است یا انجنیرو یا پایینترین قشر یک جامعه که ممکن همانا مزدورکاران باشد، نیز بخاطر سهولت و رفاه خود و خانواده خود زحمت میکشد تا باالاخره زندگی خوبی را برای خویش فراهم سازند.
پیشرفت ایجادگر سهولت است
یکی از نویسنده گان در مورد موضوع فوق سخنان کاملاً بجا و مناسبی را تذکر داده بودند و من نیز خواستم همان سخنان ارزشمند ایشان را با تدخل کم و بیشی درین مقاله درج نمایم.
جهانى که ما هم اکنون در آن زنده گى داریم، به حدى پیشرفت نموده که شاید صد سال قبل تصور آن نیز مشکل به نظر مى رسید. در نتیجه این پیشرفت و ترقى بسیارى از دشوارى ها و مشکلات مادى تحت کنترول درآمده اند، سهولت های متعددى به وجود آمده و جهان را بیش از پیش زیبا تر و پرکشش ساخته است، ارسال و اظهار افکار سهل تر گردیده است، هرآن چیزى که به طبع مى رسد به هر گوشه جهان مى رسد، رسانه ها آنقدر نیرومند اند که هر واقعه خورد و بزرگ را در مقابل چشمان جهانیان مى آورند، اقتصاد بهتر شده است، محصولات زراعتى افزایش یافته اند، معیار زنده گى بلند رفته است. با امراض مبارزه صورت مى گیرد، سهولت هاى طبى فراهم مى گردند و…. نشانه هاى از این موضوعات در همه جا دیده مى شوند.
این همه حاصل و ثمره پیشرفت ساینسى امروز شمرده مى شود، از جانب دیگر از ناحیه سیاست و اجتماع همه جهان شکار زوال و پستى گردیده، و هیچ راهى براى برون رفت از آن به نظر نمى رسد.
انسانها به آرامش نیاز دارند
گرچند انسان به گونه طبعیى آن آرزو دارد تا با آرامش و سکون زنده گى نماید ولى درعصر حاضر مجبوراست تا در فضاى پر از خشونت همراه با فساد و فتنه زنده گى خود را به سر برد، هرسو ادعاهاى از مساوات و برابرى صورت مى گیرد ولى عملا افراد و ملت هاى ضعیف هدف ستم افراد و ملت هاى قوى قرار گرفته اند و در سطوح مختلف مورد استثمار قرار مى گیرند، نزد اکثر انسانها جز کسب مال و دولت و عیش و عشرت هدف و مقصد دیگرى باقى نمانده است، به همین دلیل است که در ذهنش هیچ گونه تامل و اندیشه اى از دست یازیدن به هرگونه عمل غلط خطور نمى کند، بر اخلاق و قانون خواهشات نفسانى انسانها غالب آمده است، و بى حیایى و بى راه روى جنسى بنام ترقى و پیشرفت، رشد و تقویت مى یابد.
انسانها آرزو دارند براى تسکین خواهشات شهوانى خود همه بندش ها و پابندى هاى اجتماعى و قانونى خود را بدور افگند. ارتباط فطرى و احساساتى که بین ا نسان و خانواده وجود داشت، درهم مى شکند، به عوض الفت و محبت، خدمت و قربانى فضاى خود خواهى تقویت مى یابد.
علت را جستجو مینمائیم ؟
یکى از اساسى ترین عوامل خرابى و عقب ماندگی حقیقی درعصر حاضر محروم بودن از نظریه درست زنده گى است!
دنیای با مدنیت غرب، گر چند از لحاظ مادى چیزهاى زیادى را به انسان داده است ولى در مورد خود انسان و در مورد کاینات موجود نتوانست دید درستى را براى انسان فراهم سازد. چون اساس و بنیاد فکرى آنها خطا ونادرست است، به همین دلیل است که اگر از یک جانبى به پیشرفتى نایل مى آید، از جانب دیگر بسوى پستى و سقوط مى رود، ترقى و انکشاف متوازن و همه جانبه هنگامى متصور است که اساس آن بر فکر و نظریه درست که همانا اسلام است ، استوار باشد.
قرآن از اقوام گذشته درسی میدهد
امکان ترقى و پیشرفت درعرصه هاى مادى بدون مفکوه زندگی نیز وجود دارد. قران عظیم الشان دراین موضوع ما را خیلى خوب رهنمایى نموده است. براى پند وعبرت واقعاتى از اقوام گذشته را بیان داشته است. گفته است که فلسفه زیستن این اقوام نادرست بود، ولى با وجود آن نیز راه هاى پیشرفت و ترقى مادى بر آنها بسته نبود، در مقابل چشمان آنها تنها دنیا قرار داشت و آنها قصد نفع برداشتن از آنرا داشتند، چنانچه آنها به اندازه توان و استعداد خویش از آن نفع برداشتند و به پیشرفت هاى خوبى دست یافتند.
بگونه مثال قوم عاد از لحاظ جسمانى خیلى توانا وتندرست بودند، هیچ قوم دیگر از لحاظ نیرو و طاقت در حد آنان نبود.
(الفجرآیت هاى ۶ و ۷) این قوم غرض تفریح و عیاشى و همچنان براى نشان دادن شان و شوکت خود، قلعه هاى بلند و بزرگى را به گونه آباد کردند که گویا آنها براى همیشه در این دنیا باقى مى مانند.
الله متعال به من و شما چنین درسی میدهد که نا فهمى این قوم و سایراقوام مانند اینها، این بود که تنها پیشرفت مادى را همه چیز میدانستند، آنها چیزى بیشتر از آن را نمى توانستند فکر کنند، آنها برعلم و هنر خود فخر مى کردند و هیچ گاهى حاضر نبودند، رهنمایى کس دیگرى را قبول کنند.
دین مقدس اسلام ما را رهنمایى مى کند، نظریه درست زنده گى را براى ما تقدیم مى کند، اسلام به همه آنعده سوالاتى جواب اطمینان بخش ارائه مى کند که در ذهن انسان در مورد این کاینات بزرگ و در مورد شخصیت خود وى، خطور مى کند.
دنیا قدم هاى آنها را خواهد بوسید
درمیان قوم یهود در نتیجه ضعف ایمان این نظریه بوجود آمد که نمى توان از راه دین، دنیا را بدست آورد، قران فرمود که اگر آنها بگونه درست بر دین عمل کنند، دنیا قدم هاى آنها را خواهد بوسید، زمین دهانه خزانه هاى خود را بروى آنها خواهد گشود و از آسمان بر آنها بارش نعمت ها آغاز خواهد شد.
(وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُواْ التَّوْرَاهَ وَالإِنجِیلَ وَمَا أُنزِلَ إِلَیهِم مِّن رَّبِّهِمْ لأکَلُواْ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِم مِّنْهُمْ أُمَّهٌ مُّقْتَصِدَهٌ وَکَثِیرٌ مِّنْهُمْ سَاء مَا یَعْمَلُونَ) المائده آیت ۶۶
ترجمه:اگر آنان به تورات و انجیل و آنچه از جانب پروردگارشان به سویشان نازل شده است عمل مىکردند حتما از بالاى سرشان [برکات اّسمانى] و از زیر پاهایشان [برکات زمینى] برخوردار مى شدند از میان آنان گروهى میانه رو هستند و بسیارى از ایشان بد رفتارى مى کنند.
یعنی اسلام سعادت را ضمانت میکند
اگر ما به زندگی اصحاب پیامبر و در صدر اسلام سیری نمائیم درخواهیم یافت که هیچ کدام از آنها در اثر مشکل روانی و یا سکته مغزی وفات نشده اند، چون از لحاظ فکر مشکی نداشتند، چون هر آنچه را خالق این کاینات دستور داده بود به جان و دل پذیرفتند و در قالب عمل ریختند که اکثریت ایشان جام شهادت را نوشیدند.
آیه ی را که قبلاً ذکری ازان بمیان آمد چنین اعلام میدارد که اسلام فلاح و رستگارى دین و دنیا را ضمانت مى دهد، و اسلام را باید از همین رُخ مطالعه کرد.
منبع اصلاح انلاین
سلام
من که تا آخر نخوندم چون خیلی غلط املایی و کلمات بیگانه غیر ضروری توش بود
چه نیازی هست از کلماتی مثل داکتر، انجیونر یا ساینس استفاده بشه وقتی حتی تو محاوره کوچه بازار هم در این سطح از کلمات بیگانه استفاده نمیشه چه برسه به مطلب علمی!!!
یکی از نشانه های فقر ذهنی همین از خود بیگانگی هست!