بعضی از اوصاف جوانان اخوانی
بعضی از اوصاف جوانان اخوانی
نویسنده: نوشته: خالد ابراهیم / ترجمه: عبدالخالق احسان
امروزه همه دوستان و دشمنان، علاقه مند و کینه توز، متحیر اند و می اندیشند و پرسان می کنند که جوانان اخوانی کجا هستند؟ به چه کار های مصروف اند؟ و چگونه ایشان را شناسایی کنیم؟ بعد از تحقیق و موشگافی و جمع آوری دلایل در مورد جوانان اخوان به این نتایج اساسی و مهم دست یافته و در میابیم که آنان:
شب و روز را به منظور محو بی سوادی و رشد علم و دانش در تمام اطراف و اکناف عالم اسلامی سپری میکنند.
اسلام را که دین میانه و معتدل است، در خلال حلقات درسی بین همه دانش آموزان و دانشجویان نشر می کنند.
در ورکشاپ های سیاسی و فرهنگی شرکت نموده، کنفرانس ها و سمینارهای علمی را تدویر می کنند، مسابقات علمی- فرهنگی را راه اندازی کرده و کتابخانه ها و مراکز خدمات بشری را تأسیس می نمایند تا شخصیت های فرهنگی و مؤفقی را به جامعه تقدیم کنند.
در خدمات رضاکارانه برای نظافت و زیبایی و غرس درختان در قریه ها و قصبات شان سهم فعال دارند.
مسابقات ورزشی را برای خوردگان و بزرگان در میدان های ورزشی هماهنگ می کنند.
رحله های تربیتی- فرهنگی را راه اندازی می کنند تا جرئت روحی و فرهنگی جوانان افزایش یابد.
در حل مشکلات هم شهری های شان بی نهایت تلاش می ورزند.
مساجد ر ا پر می سازند و در حالت رکوع، سجده، روزه داری و تلاوت قرآن کریم قرار دارند که راهبان شب و اسپ سواران روز اند.
خود را مصروف گفتگوهای بیهوده رسانه ی نمی کنند، به انتظار شبکه های ماهواره ی نمی نشینند، ایشان پرهیزگاران مخفی اند، هدف شان رضای الله متعال و ورود به بهشت است؛ لهذا عمل پنهانی را از عمل آشکار بیشتر دوست دارند، وقتی به آنان وظیفه ی سپرده شود، می بینی که با تمام جدیت و تلاش آن کار پیگیری می کنند.
وقت بیکاری ندارند که به بحث و مباحثه های بی فایده و پرسش های زیاد بی هدف ضایع سازند، بلکه خود را به حقانیت مشغول می سازند تا به طرف باطل نلغزند، اولین مبارزه علیه نفس های شان است که اگر درین پیکار پیروز شوند، علیه دشمنان بیرونی به راحتی پیروز می گردند.
بر عهد و پیمان شان ثابت اند و هیچگاه از بیعت شان سر پیچی نمی کنند، خود را به همراهی آنانی که پروردگار را در بامداد و شامگاه یاد می کنند، ملزم می دانند؛ اگر صف جماعت شان کج شود به بهترین صورت راستش می نمایند.
محبت و دوستی به خاطر خداوند و برادری راستین، ایشان را گردهم جمع نموده که اگر یکی شان به اسکندریه عطسه زند، برادرش در اسوان یرحمک الله می گوید، به بزرگان احترام و به کودکان مهربان اند و حقوق علماء و مربیان شان را خوب می دانند.
به مسؤولین شان اعتماد دارند و اطاعت شان می کند.
از شهرت طلبی بیزاراند، به منصب ها به دید مکلفیت می نگرند نه امتیاز ، ریاست نزد شان حسرت و پیشیمانی است و کسی را که به منصب حریص باشد، انتخاب نمی نمایند.
از اختلاف، جدل، کبر و تعصب متنفرند، هر یک شان می گوید: نظر و دیدگاه من درست است و احتمال خطا را دارد و دیدگاه مقابل خطا است و احتمال صحیح بودن را دارد.
دیدگاه شان را مطابق ادبیاتی که تربیه شده اند، به آزادی کامل بیان می دارند و نظریات یکدیگر را به راحتی می شنوند تا در روشنایی بحث شورایی به نتیجه مطلوب برسند.