اندیشهدعوت و داعی

ویژگی های گفتمان دینی در قرآن -۱

ویژگی های گفتمان دینی در قرآن -۱

نویسنده: امام یوسف قرضاوی / مترجم: عبد الصمد مرتضوی

اسلوب و چگونگی گفتمان دینی را قرآن تعیین نموده و فرموده است:(نحل-۱۲۵)

‏( ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ )

 (ای پیغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن‌)

مورد خطاب این آیه علاوه بر رسول خدا (ص) امتیان او هستندکه طبق آن مکلف گردیده اند چه در زمان پیغمبر و چه در پس از او مردم را به سوی صراط مستقیم فرا خوانند. بنابراین دعوت و تبلیغ دین مختص پیامبر نیست وامتیان او نیز در این زمینه مسولیت دارند. در این مورد خداوند متعال در قرآن می فرماید: (یوسف-۱۰۸)

قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی)

‏(بگو : این راه من است که من ( مردمان را ) با آگاهی و بینش به سوی خدا می‌خوانم و پیروان من هم)

به این ترتیب هر آن کس که از جمله ی پیروان رسول خدا بوده و از این که خداوند پروردگار اوست و اسلام دین او و محمد (ص) پیامبر اوست خشنود باشد و مفتخرانه آن را بپذیرد، طبق نص صریح قرآن داعی و مبلغی دینی محسوب می گردد و بایستی با بصیرت این مهم را به انجام برساند؛

( ادعو الی الله علی بصیره أنا و من اتبعنی)

(می خوانم به سوی خدا با حجتی ظاهر، من و پیروان من نیز می خوانند)

بنابراین همان رسالتی که در مورد امت، برعهده ی رسول خدا(ص) گذارده شده بر عهدهی سایر امت من نیز گذاشته شده و هر یک از افراد امت نیز گذاشته شده ،و هر یک از افراد امت اسلامی موظف گردیده اند (چنان که پیامبر آنان فرموده:)

(أنما بعثتم میسرین و لم تبعثوا معسرین)

(شما امتیان مبعوث گردیده اند که بر امت آسان بگیرید و مبعوث نشده اید که امور دینی را بر آنان سخت بگیرید و آنان را به مشقت اندازید)

از سخت گیری اجتناب کنند.

در همین راستا صحابی رسول خدا (ص) ربعی بن عامر خطاب به رستم، فرمانده لشکریان فارس فرمود: خداوند متعال  ما را برانگیخته . به ما مسولیت داده که مردم را از عبادت خداوندگار یکتا و از تنگی و محدودیت دنیا به وسعت و فراخی آن و از جور و ستمی که به نام دین بر آنها روا داشته می شود به سوی عدالت و برابری که اسلام برای انان به ارمغان می آورد فرا خوانیم.

با توجه به آیه ی ۱۲۵ سوره ی نحل که می فرماید:

(ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ)

(ای پیغمبر ! ) مردمان را با سخنان استوار و بجا و اندرزهای نیکو و زیبا به راه پروردگارت فراخوان ، و با ایشان به شیوه هرچه نیکوتر و بهتر گفتگو کن‌)

می توان به نشانه هایی که یک گفتمان مطلوب باید داشته باشد پی برد زیرا در این آیهبه ویژگیهایی که یک گفتمان دینی باید از آن برخوردار باشد تا روشی مطلوب و نافذ تلقی گردداشاره شده است.

ویژگیهای گفتمان دینی مطلوب

قرآن کریم آثار و مشخصاتی را برای روش دعوت به سوی خدا و صراط مستقیم وضع نموده که موجب می شود هر مسلمان به عنوان مبلغ و دعوتگر دینی وظیفه ی خود را شناخته و رسالت خویش را به انجام برساند. قرآن با توجه به اعجاز بیانی ای که داراست این مشخصات و آثار را در قالب کلماتی معدود و انگشت شمار خلاصه نموده است. این شاخصه ها عبارتند از:

۱-دعوت و تبلیغ دین بر هر مسلمان واجب است

 اولین شاخصه ای که قرآن در این مورد بیان نموده آن است که هر مسلمان بداند که دعوت و تبلیغ از جانب خداوند بر وی فرض گردیده و لذا هر مسلمان موظف است همانگونه که در قرآن آمده (ادعوا الی الله علی بصیره آنا و من اتبعنی) به دعوت و تبلیغ دین بپردازد. متناسب با امکانات و موقعیت های مختلف، روشی که افرادبرای تبلیغ دین اختیار می کنند متفاوت است؛ به گونه ای که برخی با تألیف کتاب به انجام این مهم می پردازند و برخی دیگر با سخنرانی کردن در دانشگاهها و مراکز فرهنگی و محل برگزاری نمازهای این مسولیت مهم را به انجام می رسانند. البته برخی دیگر نیز با تدریس کردن علوم دینی و یا هم صحبتی نیکو و یا گفتن عباراتی آمیخته با مهر و عاطفه سعی می کنند برای دیگران اسوه قرار گیرند و آنها را به سوی فرامین دینی و صراط مستقیم فراخوانند. روش دیگری که یک مسلمان می تواند برای نشر دین و تبلیغ آن اختیار کند آن است که بر اساس فرموده ی رسول گرامی اسلام(ص) که می فرماید:

(من جهز غازیاً فی سبیل الله فقد غزا)

(هر کسی مجاهدی را که در راه خداوند می جنگد یاری رساند چنان است که گویی خود جهاد کرده است.)

دعوتگران و مبلغان دینی را مساعدت مالی نماید یا به نشر تآلیفات و آثار آنان بپردازد و یا اینکه مرکزی را جهت تبلیغ و دعوت دینی مهیا و تأسیس کند.

انسانها بایستی تنها به سوی خداوند فرا خوانده شوند

دومین شاخصه ی یک گفتمان دینی مطلوب که طی آن انسانها تنها به سوی خداوند و صراط مستقیمی که او خود تعیین نموده فرا خوانده شوند زیرا این همان منهج و راهی است که خداوند متعال را برای هدایت بشر ترسیم نموده تا وی را به نیکی عبادت کنند و از تعامل و برخوردی نیکو نیز میان همدیگر بخوردار گردند. چنانچه انسانها چنین منهجی را اختیار کنند نه تنها در دنیا بلکه در آخرت نیز به فوز و فلاح و اجر عظیم نائل خواهند آمد.

بدین ترتیب یک داعی و مبلغ دینی مردم را به سوی خود یا قوم خویش فرا نمی خواند، بلکه تنها آنها را به سوی پروردگار یکتای خویش فرا می خواند.

خداوند متعال می فرماید: (العمران-۷۹)

مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّهَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُواْ عِبَاداً لِّی مِن دُونِ اللّهِ)

(سزاوار نیست هیچ آدمی را که عطا کند او را خدا و علم و نبوت. باز گوید به مردمان؛ بندگان شوید مرا بدون خدا)

همچنین یک مبلغ دینی مردم را به سوی علمی زمینی یا نظامی بشری و یا قانونی وضعی که توسط یک پادشاه یا رئیس وضع گردیده راهنمایی نمی کند، بلکه سعی می کند بشریت را از بندگی بشر رهایی بخشد. در بینش اسلامی یک بشر نمی تواند برای همنوع خویش قانونی مطلق و دائمی وضع کند و هر آنچه را دلش می خواهد برای وی حلال یا حرام گرداند. در دوره ای از تاریخ گروهی از اهل کتاب چنین کردند اما خداوند در قرآن به شدت آنان را محکوم کرد و فرمود: (توبه۳۱)

(اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلاَّ لِیَعْبُدُواْ إِلَهاً وَاحِداً لاَّ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا یُشْرِکُونَ)

(آنها دانشمندان خود را و زاهدان خود را خدایانی به جز الله گرفتند و اله گرفتند مسیح پسر مریم را و نفرموده شده اند مگر آنکه عبادت کنند یک خدا را: نیست معبودی به جز وی. پاک است وی از آنکه شریک او مقرر می کنند.)

اکنون زمان آن رسیده که بشر از بردگی و بندگی هم نوع خویش رهایی یابد و همگان خداوند یگانه که انچه در آسمان و زمین است برای آنها خلق و مسخر گردانیده است را عبادت کنند زیرا اوست که نعمتهای پنهان و آشکاری را به بشر ارزانی داشته است.

بر همین اساس رسول گرامی اسلام (ص) تمامی نامه هایی را که برای پادشاهان اهل کتاب ارسال می کردبا این ایه ی مبارکه به پایان می رسانید که می فرماید:

(یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَهٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ)(العمران -۶۴)

‏بگو : ای اهل کتاب ! بیائید به سوی سخن دادگرانهای که میان ما و شما مشترک است ( و همه آن را بر زبان میرانیم ، بیائید بدان عمل کنیم ، و آن این ) که جز خداوند یگانه را نپرستیم ، و چیزی را شریک او نکنیم ، و برخی از ما برخی دیگر را ، به جای خداوند یگانه ، به خدائی نپذیرد .)

دعوت دادن مبتنی بر حکمت و موعظه ی حسنه

سومین شاخصه ی یک گفتمان دینی مطلوب آن است که داعی یا مبلغ، مردم را اولاً با اسلوب حکمت و ثانیاً با موعظه ی حسنه به سوی خداوند فراخواند.

اسلوب حکمت

اختیار کردن اسلوب حکمت در دعوت و تبلیغ دین یعنی آنکه داعی، براهین عقلی و روشن ارئه دهد و سعی کند با دلایل قانع کننده ی علمی افکار و اندیشه های دیگران را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین سعی کند متشابهات را به محکمات و ظنیات را به قطعیات و جزئیات و فروع را به کلیات و اصول ارجاع دهد تا تبیین گردد. همچنین از جمله کارهای حکیمانه ای که یک مبلغ دینی در دعوت و تبلیغ می تواند به انجام برساند آن است که در حد فهم و ادراک مخاطبین خویش سخن گوید و عبارات و مطالبی رابیان کند که عقل و درک آنها از فهم آن عاجز نباشد. علی (ع) در این مورد می فرماید:

(حدثوا الناس بما یعرفون و دعوا ما ینکرون، اتریدون أن یکذب الله و رسوله)

(سخنانی را با مردم مطرح کنید که توانایی فهم و درک آن را داشته باشند و از مطرح کردن مواردی (چون متشابهات) که در سطح فهم آنها نیست اجتناب کنید، ایا می خواهید (با ارائه چنین مطالبی) خدا و رسول او مورد انکار قرار گیرند؟)

سخن گفتن با مردم با زبان خودشان

از شرایط لازم برای انکه یک تبلیغ یا گفتمان دینی حکیمانه (با حکمت) محسوب گردد، آن است که داعی با زبان مردم با آنها سخن گوید تا کلام وی را بفهمند و دعوت او را اجابت نمایند. خداوندمتعال می فرماید: (ابراهیم-۴)

(وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ)

(و نفرستادیم هیچ پیغامبر را مگر به زبان قوم او تا بیان کند برای ایشان.)

البته منظور این فرموده ی خداوندی آن نیست که مثلاً تنها با مخاطب چینی به زبان چینی و با روسی به زبان روسی سخن گفته شود بلکه معنای این جمله بسیار عمیق تر است؛ یعنی اینکه بایستی با خواص به زبان خواص و با عوام به زبان عامیانه سخن گفت و اگر در دیار شرق دعوت می دهیم با زبان اهل شرق  و اگر در غرب تبلیغ می کنیم با زبان اهل غرب سخن بگوییم و توجه داشته باشیم اگر در قرن ۲۱ با مردم سخن می گوییم دیگر نباید با زبان و اسلوبی که قرنها پیش با مردم سخن گفته می شده انان را مورد خطاب قرار می دهیم.

مدارا کردن با مردم

از دیگر شرایط لازم برای یک گفتمان ( و تبلیغ) حکیمانه آن است که داعی در آنچه مردم را امر یا نهی می کند با انان مدارا کند و قبل از اینکه آنان را به کاری امر و یا از کاری بازدارد آنان را برای قبول یا پذیرفتن این دستورات آماده نماید. همچنیین یک داعی موظف است طبق منهج و اسلوبی که خدا برای دعوت مردم اختیار نمود و امت خویش را نیز دستور داد تا طبق آن به تبلیغ و تعلیم مردم بپردازند، به ارشاد و دعوت مردم بپردازد. رسول گرامی اسلام (ص) در این باره می فرماید:

(یسروا و لا تعسروا و بشروا و لا تنفروا)

(بر مردم آسان بگیرید و از سخت گیری نسبت به آنها اجتناب کنید و آنان ر به رحمت خدا نوید دهید و (با مبالغه کردن در ذکر و خشم و عذاب خداوندی) آنان را ناامید نکنید.)

از دیگر وظایف یک مبلغ دینی که در چارچوب حکمت به دعوت می پردازد، آن است که مردم را به انجام کارهایی که در حد توان آنها نیست امر نکند زیرا اگر چنین کند احتمال دارد مردم پس از شنیدن سخنان وی از دستورات وی سرپیچی کرده (و یا علیه او جبهه گیری نماید). رسول خدا(ص) می فرماید:

إذا أمرتکم بأمر فأتوا منه ما استطعتم)

(هر گاه شما را به کاری امر نمودم، در حد توان خویش به انجام آ« همت گمارید (نه بیش تر)

———————————–

نام کتاب: گفتمان دینی در عصر ارتباطات / مولف: دکتر یوسف قرضاوی / مترجم: عبد الصمد مرتضوی

نوبت چاپ: اول-۱۳۹۰

ادامه دارد …

در این مورد بخوانید: ویژگی های گفتمان دینی در قرآن -۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا