دعوت و داعیمطالب جدیدمقالات

وظیفه ی ما مسلمانان در حال حاضر چیست ؟ چگونه و از کجا شروع کنیم؟

وظیفه ی ما مسلمانان در حال حاضر چیست ؟ چگونه و از کجا شروع کنیم؟

نویسنده: عزیز صادقی

بسیاری از جوانان می پرسند ، بهترین و مطلوبترین عمل برای ما چیست ؟ بعد از اینکه ما به کاروان دعوت پیوسته و بر طریق دعوت الی الله قرار گرفته ایم ؟ چکار کنیم تا اوقات و عمر ما ضایع نگردد و تلاش و جهد ما در مسائل بی فایده و غیرضروری تلف نشود ؟

براستی انسان با دیدن چنین جوانانی احساس شادی و مسرت و افتخار می کند و به یاد کسانی می افتد که قبل از اینها جان ومال خود را در راه حفظ اسلام ونشر و دعوت به آن فدا کردند و برغم مشکلات و ناگواریهای بسیار ، باز هم بر طریق دعوت استقامت کردند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکردند ، کسانی که خداوند در باره ی ایشان می فرماید : « فما وهنوا لما أصابهم فی سبیل الله و ما ضعفوا و ما استکانوا و الله یحبُّ الصّابرین َ »

و به سبب بلا و مصیبت هایی که در راه خدا به آنان رسیده است سست و ضعیف نمی شده اند و زبونی نشان نمی داده اند و بلکه شکیبایی می کرده اند و خداوند شکیبایان را دوست می دارد .

لازم است قبل از پرداختن به پاسخ این سئوال ، بدانیم که در چه مرحله ای از دعوت قرار گرفته ایم ، طبیعت و ویژگیها ، خصوصیات و اهداف این مرحله چیست ؟ البته این بحث بحثی بسیار جدی و مهم است که در این جا نمی گنجد اما بطور خلاصه به آن اشاره ای می کنیم .

ویژگی این مرحله از دعوت :

این مرحله از دعوت که بمنزله ی بنیانگذاری و پی ریزی زیر بنای کار و دعوت اسلامی می باشد ، سخت ترین و در عین حال مهمترین مرحله از دعوت به حساب می آید زیرا ما می خواهیم ساختمانی عظیم و مرتفع بنا نهیم که در حال پی ریزی زیر بنای آن هستیم و اگر این زیر بنا محکم و استوار باشد ، هیچ گونه ضرر و خطری متوجه ساختمان نمی گردد .

آنچنان که از آیات روشنگر قرآن و سنّت پر بار پیامبر ( ص) برمی آید ، و تجربه هم آن را ثابت کرده است ، ساختن چنین زیر بنای محکم و استواری فقط از طریق تربیت و پرورش نسلی مؤمن که جز به اسلام و دعوت به سوی خدا به چیز دیگری نمی اندیشند ، امکان پذیر است ، کسانی که جان و مال خود را می فروشند تا و بهشت رضای پروردگارشان را کسب کنند ، کسانی که خدا را دوست دارند و خدا هم ایشان را دوست دارد و لومه ی هیچ لومه کننده و سرزنشت کننده ای نمی تواند آنها را از راه خدا و دعوت بسوی دین حق باز دارد، کسانی که می گویند پروردگار ما الله است و بر گفته ی خود صبر و استقامت می کنند ، کسانی که زاهدان روز و رهروان شب اند، کسانی که همه کس را بر خود ترجیح می دهند و جز ایثار و فداکاری چیزی نمی شناسند ، آنهایی که گم نامند و غریب ، اگر حضور داشته باشند کسی به آنها توجهی ندارد و اگر نباشند کسی آنها را جستجو نمی کند ، آنهایی که عشقشان کمک و یاری دیگران و رفع مشکلات و نیازمندیهای سایرین و خدمت به خلق خداست ، کسانی که قرآنهایی زنده در میان مردم اند و همچون باران ، زمین تشنه و خشک وجود بشریت را آبیاری می کنند ، کسانی که هیچ خوف و حزنی ندارند و مایه ی آرامش و سعادت و خوشبختی بشراند ، مصلحان و داعیانی که همّ و غمشان اصلاح خود و دیگران و دعوت بسوی دین خداست ، کسانی که همه ی نیرو وتوان و امکانات حیاتی خود را در اختیار دعوت و انتشار و تثبیت آن قرار داده اند .

آری اینها هستند که می توانند سنگ زیر بنا باشند و دعوت نیازمند نسلی با این ویژگیهاست .

طبیعت و خصوصیت این مرحله از دعوت ، جهد و تلاش بی وقفه و تحمل رنج ومشقت است ، سیر دعوت در این مرحله حرکتیست آرام ، دقیق ، حساب شده و حکیمانه که صبر و استقامتی پیامبرانه می طلبد .

مشخص نیست این مرحله تا چه وقت به درازا بکشد ، زیرا پیروزی و نصرت فقط و فقط در دستان پیروزمند خداوند است ، لذا ما چاره ای نداریم جز تلاش و فعّالیت مستمر و مخلصانه ، بر اساس برنامه و منهجی که قرآن حکیم و سنّت پیامبر ( ص ) چهار چوب آن را ترسیم کرده است . خداوند نیز فقط از ما می خواهد با نیّتی خالص و بی شائبه دستورات و فرامینش را اجرا کنیم و هیچگاه ما را به خاطر نتیجه مورد بازخواست قرار نمی دهد .

بنابراین شایسته است ما نیروی خود را صرف این کنیم که ، چکار باید بکنیم ؟ و چکار نباید بکنیم ؟ و به فکر این نباشیم که ، چه می شود ؟ و چه نمی شود ؟ مهم این است که ما وظیفه و مسئولیت خود را در این عصر درست و دقیق تشخیص دهیم و با تمام نیرو و توان بر اساس نظم و برنامه ای روشمند و هدفمند به ادای تکلیف الهی و انسانی خود بپردازیم ، و همچون حلقه ای از زنجیر این دعوت جهانی و جاودانی گذشتگان خود را به آیندگانمان پیوند بدهیم .

شعار ما : اصلاح خود و دعوت دیگران

با توجه به آنچه گذشت ، در جواب سئوال این جوانان برومند و مفتخر به لباس برازنده ی دعوتگری ، باید بگویم ، شعار و وظیفه ی ما در این مرحله از دعوت اصلاح و خودسازی خویش و دعوت دیگران به اسلام است . این شعار پر معنی اگر چه بسیار کوتاه و چند کلمه می باشد ، امّا اساس کار ماست ، چرا که یکی از سنن تغییر ناپذیر الهی در دعوت است که آن را در آیه ی یازده سوره ِ رعد بیان می دارد : « إنَّ الله لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَومٍ حتَّی یُغیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِم » خداوند حال و وضع هیچ گروهی را تغییر نمی دهد ، مگر اینکه آنان احوال خود را تغییر دهند .

پس وضعیت فاسد و اسفبار کنونی که موجب بدبختی انسان ها شده و شخصیّت و انسانیت آنها را مسخ کرده است ، تغییر نخواهد کرد تا ما دست بکار نشویم ، خویشتن را تغییر ندهیم و ضمن پایبندی و التزام عملی به برنامه ی خداوند ، دیگران را نیز به سوی اسلام و دین خدا دعوت نکنیم .

باید از کجا شروع کنیم ؟

امّا برای ایجاد این تغییر و اصلاح و دعوت باید از کجا شروع کنیم ؟ پاسخ این سئوال اساسی را باید از اهلش جویا شویم ، کسی که خود ، جان و مالش را به نیکو ترین شیوه صرف اصلاح خود ودیگران و دعوت بسوی الله کرد و با خون سرخش صداقت خود را اثبات ، و درخت پر ثمر باغ دعوت را آبیاری کرد و جانی تازه بخشید . او کسی نیست جز امام شهید حسن البنّا ( رح ) ، بنیانگذار حرکت و نهضت برومند و پایدار « اخوان المسلمین » . ایشان در یکی از رسائل خود به نام « إلی أیّ شیء ندعو الناس » زیر عنوان « من أین نبدأ » می فرماید : سر و سامان دادن به زندگی امت ها و تربیت ملتها و تحقق آرزوها و حمایت از اصول و ارزش ها نیازمند آن است ملتی که برای آن تلاش می کند ، یا گروهی که دیگران را به آن دعوت می نمایند ، از توانایی روحی و معنوی زیادی برخوردار باشند ، که در پاره ای از امور تبلور می یابد ، از جمله :

  • اراده ای استوار که با چیزی به نام سستی آشنا نباشد .
  • وفاداریی خالصانه که به چند رنگی و خیانت آلوده نشود .
  • فداکاریی صادقانه که طمع و بخل ورزی بر سر راه آن مانعی ایجاد ننمایند .
  • آگاهی و ایمان و یقین به اصول و ارزش ها ، بگونه ای که از خطا و انحراف و سازشکاری و معامله گری و فریبکاری در مورد آنها مصوون بمانند .

بر پایه ی این اصول و ارکان اولیّه است – که جزو ویژگیهای نسل زیر بنای این دعوت می باشد – که ارزش ها پایه ریزی می شود و امت های مؤثر ، مصلح و انقلابی تربیت می شوند و ملّت های تازه پا می گیرند و روح تازه ای در کالبد آنهایی که مدتی طولانی از زندگی محروم بوده اند ، دوباره دمیده می شود .

هر نسل و ملتی که این صفات و ویژگیهای چهارگانه را از دست بدهد ، یا دست کم در رهبران و پیشگامان و مصلحان ان وجود نداشته باشد ، در واقع ملتی درمانده و بیچاره اند و هیچ گاه به خیر و سعادتی نخواهند رسید و به آرزویی دست نخواهند یافت و همانطور که گفتیم این مسأله یکی از قوانین و سنّت هاتی خداوندی حاکم بر مخلوقات و پدیده هاست و سنت و قانون خداوند تغییر ناپذیرند .

« إنَّ الله لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَومٍ حتَّی یُغیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِم » خداوند حال و وضع هیچ گروهی را تغییر نمی دهد ، مگر اینکه آنان احوال خود را تغییر دهند .

همچنین از رهنمودهای ارزشمند پیامبر (ص) چنین بر می آید که ، عامل اصلی ضعف مردم و خواری حکومت های آنها عشق و دلبستگی به دنیا و ترس و هراس از مرگ و سستی قلب و تهی بودن دل هایشان از فضائل اخلاقی و صفات و غیرت مردانگی است و در کنار آن کثرت جمعیت و فراوانی نعمت و امکانات کار ساز نخواهد بود .

لذا بر خلاف گمان عده ای که فکر می کنند ، مسلمانان برای قیام و وارد شدن به میدان مسابقه و رقابت با کسانی که حقوق آن ها را زیر پا نهاده اند و زمام امورشان را در دست گرفته اند ، به نیروی مادی اعم از ثروت و تجهیزات و اسلحه ها و امکانات جنگی و پیشرفته نیازمند هستند . این تصور تصوری درست و مهم است ، اما مهم تر و ضروری تر از آن نیروی معنوی ، قوت اراده ، فضائل اخلاقی ، شخصیت مستقل و ایمان و آگاهی به حقوق و اراده ای استوار برای فداکاری در راه ادای مسئولیت و وفاداری و صداقتی است ، که مبنای اطمینان متقابل میان همه ی اقشار مردم و وحدت میان آن هاست و در واقع قدرت و توانایی بر پایه ی « اطمینان متقابل » میان مردم و وحدت و هماهنگی در بین آنها قرار می گیرد .

بنابراین ما باید همیشه و بطور مستمر برای اصلاح و خود سازی ، پاکسازی روح ، تقویت نفوس و بازسازی اخلاق خویش تلاش نمائیم و این امر را چیزی حاشیه ای ندانیم ، بلکه آن را در سر لوحه ی کار خود قرار دهیم و هیچ وقت از آن غفلت نکنیم ، زیرا انگیزه های درونی و عوامل معنوی و روحی منبع انرژی و مایه ی تقویت و رشد دعوت هستند ، لذا اوّلین و مهمترین چیزی که مورد توجّه دعوت ماست و سبب رشد و گسترش آن می گردد اصلاح نفس و خودسازی است که به بیداری روحی و معنوی می انجامد .

چنانکه امام البنّا ( رح ) می فرماید : « ما خواستار تربیت انسانهای بیدار و هوشیار با دل هایی پاک و زنگار زدوده و احساسات فروزان و غیرتمند و روح های بلند و پیش گام و منسجم هستیم ، که الگوهایی برتر شوند و به سوی اهدافی والا روی بیاورند و پس از آن با عزت و افتخار زندگی کنند . »

پس ای کسانی که از خواب غفلت برخواسته اید و بر طریق دعوت گام نهاده اید ، از آرزوها و خیالات و ظن و گمانها دست بردارید و به اصلاح نفس خود بپردازید ، اصلاح و خودسازیی همه جانبه که کل جوانب شخصیت شما را در بر بگیرد و اینگونه شما مرد عقیده و دعوتگری نمونه شوید .

جوانب اصلاح نفس : « ده ویژگی مرد عقیده و دعوتگر »

کسی که به اصلاح و خودسازی می پردازد باید این ده ویژگی را در خود ایجاد کند ، تا به فردی مؤثر و مورد نظر دعوت تبدیل شود .

۱ – عقیده ی سالم :

او باید عقیده ای سالم و درست داشته باشد ، عقیده ای که مصدر آن فقط قرآن و سنّت پاک رسول الله (ص) بوده و از هر گونه خرافات و بدعت و شک وشبهه پیراسته باشد .عقیده ای خالص و توحیدی که قلب را منوّر گرداند تا نور حضور خدا را در همه جا و همه حال حس کند و احساسات و عواطف را مهار کند . عقیده ای که احساس مسئولیت را رد فرد برانگیزد که تا زمانیکه وظیفه ی خود را در مقابل دین و خدایش انجام نداده از پای ننشیند . عقیده ای ثابت و استوار که به رنگ زیبای خدا آراسته باشد و هیچ وقت رنگ نبازد .

عقیده ای که هرگونه تلاش و هرگونه رویکرد و هرگونه اندیشه ای را دربر می گیرد و ترازوئی را می گذارد که برای اندیشه و احساس ، مردمان وأشیاء ، اعمال و افعال ، واقعه ها و رخدادها ، رابطه ها وتماس ها و خویشاوندی ها و پیوندها را در سراسر گستره ی این هستی به کار می رود و بدان سنجیده و ارزیابی می شود .

عقیده ای که با آن برای هیچ کسی و هیچ چیز حساب و کتابی در میان نیست جز خدا ، از هیچ کس و هیچ چیز ترسی و باکی نیست به جز الله ، قضاوت وداوری به پیش کسی جز او برده نمی شود ، هیچ گونه سلطه و قدرتی برای کسی جز شریعت او نیست ، هیچ گونه رهنمود و رهنمونی جز در پرتو هدایت و توفیق او صورت نمی گیرد ، هر گونه تلاش و کوششی و هرگونه اندیشه و تفکری و هرگونه تدبیر و تقدیر و ارزیابی و سنجشی ، باید برای او و رو بدو شود ، و برای رضا و خشنودی او انجام گیرد .

در پرتو چنین عقیده ای است که نفس از لحاظ عقیده اصلاح لازم و شایسته را یافته است .

 

۲ – عبادت صحیح :

عبادتی صحیح و پذیرفته شده است که این چند ویژگی را داشته باشد ؛ – متضمن نهایت خضوع و محبّت برای خدا باشد .

– غیر خدا نباید در آن پرستیده شود .

– از بند واسطه گری ، مکان و تمامی مظاهر سلطه و نفوذ روحانیت آزاد باشد .

– جوشیده از قلب و روح و اخلاص برای خدا باشد .

– مطابق با شیوه ی تعیین شده در کتاب خدا و سنّت رسو الله باشد .

– میان جسم و روح و به عبارت دیگر مادیت و معنویت انسان تعادل برقرار کند .

– به دور از افراط و تفریط و در آن آسانی و گشایش باشد .

چنین عبادتی فقط محدود به فرائض دینی نمی باشد ، بلکه کلیه ی جوانب و تمامی لحظات و امور زندگی فرد را در برمی گیرد ، بگونه ای که دنیا را به محرابی برای عبادت مؤمن تبدیل می کند .

۳ – اخلاق متین :

داعی باید صاحب اخلاقی متین و اسلامی باشد ، اخلاقی که نمودی از قرآن و سنّت رسول خدا باشد ، زیرا ما پیرو کسی هستیم که خداوند وی را به إنک لعلی خلق عظیم ستوده است . اخلاق فاضله از ثوابت تغییرناپذیری می باشند که برای هر انسانی در همه جا و همه حال لازم وضروری است ، امّا داعی باید خود را به نیکوترین صفات و فضائل اخلاقی بیاراید و اخلاق رذیله را از خود بزداید .

داعی باید صفات اخلاقی ویژه ای داشته باشد ، که این بحث مختصر ما جای آن نیست ، ازجمله : تواضع ، حلم وبردباری ، متانت ، صداقت وراستی ، عدل و انصاف ، بذل و بخشش و کرم ، اخلاص و جلب رضایت پروردگار ، بخشنده و با گذشت و …

۴ – فکری روشنگر :

داعی باید فردی روشنفکر ، فرهیخته و روشنگر باشد لذا باید از سه جنبه خود را تقویت کند .

جنبه ی اوّل :

باید اسلام را صحیح و کامل بشناسد تا بتواند با این شناخت خود را با موازین و ضوابط آن تطبیق دهد و دعوتش را با بصیرت و آگاهی به بهترین وجه ممکن به دیگران عرضه دارد .

جنبه ی دوّم :

شناخت و آگاهی از مسلمانان سراسر جهان از لحاظ تاریخی و اوضاع کنونی ، چون دعوتگر باید نسبت به وضعیت همه ی مسلمانان احساس مسئولیت کند و اتفاقات و حوادث جدید را باید پیگیری نماید . وی مخصوصاً باید از اوضاع و احوال سایر دعوتگران و حرکات اسلامی و نوع وشیوه ی فعالیّت های آنان آگاه و باخبر باشد ، تا بتواند ضمن تشریک مساعی ، با آنها تبادل اندیشه و تجربه نماید .

جنبه ی سوّم :

داعی باید در زمینه ی شغلی و کاری خود در حدّ متخصصین آن امر باشد ، زیرا هرگونه تخلف و کوتاهی وی باعث بدبینی و بیزاری دیگران از دعوتگران به دین و فعالان اسلامی می شود . دعوت باید به همه ی علوم جدید اهتمام ویژه داده و در همه ی این زمینه ها متخصصینی داشته باشد .

۵ – جسمی نیرومند :

داعی باید جسمی سالم وقوی و بدنی نیرومند باشد تا بتواند سختیها و مشکلات راه مبارزه و دعوت را تحمّل کند و وظایف محوله را بنحو احسن بجا بیاورد . همانطور هم که می دانیم پیامبر خدا (ص) در این باره می فرماید : « مؤمن قوی از مؤمن ضعیف بهتر است » . بنابراین داعی باید از تمامی چیزهایی که باعث ضعف جسمی و روحی می شوند بپرهیزد و به چیزهایی که سبب سلامت و قوّت جسم و روان می شوند اهمیّت ویژه بدهد ، از جمله ؛ ورزش ، بهداشت وتندرستی جسم وروان ، تغذیه ی سالم واصولی و … زیرا چنانکه پیامبر (ص) می فرماید : « جسم تو هم بر تو حقّی دارد .»

۶ – قادر به کسب و کار :

توانایی و قدرت کسب و کار برای طلب روزی حلال تا محتاج و نیازمند دیگران نبوده و قادر به اداره ی امور زندگی شخصی و خانوادگی خود باشد و فرزندانی نیکو وسالم در کانون گرم خانواده تربیت و پرورش کند . ذلا داعی باید دارای شغلی مناسب و شایسته باشد ، تا از لحاظ معیشتی دچار مشکل نگردد و سربار جامعه نباشد و از شغل خود در راه دعوت هم استفاده نماید .

۷ – مجاهده با نفس :

یکی دیگر از مقومات اساسی یک داعی ربّانی مجاهده با نفس است چیزی که پیامبر (ص) آن را در مقایسه ی جنگ با کفّار جهاد اکبر می نامد ، نفس انسان میدان کشمکش و مبارزه ی خیر و شر می باشد ، لذا داعی برای تزکیه و تربیت نفس خود و الزام و تعهد آن به مسائل اسلامی ، باید به مجاهده ی نفس خود بپردازد و هیچگاه از آن غفلت نورزد تا به عقیده و عبادت و اخلاق و سلوک اسلامی در همه ی امور زندگی خود مقید گردد .

مجاهده با نفس باید به بیداری معنوی در داعی بیانجامد ، بیداری معنوی به معنای بازسازی و تجدید ایمان به خداوند و یقین به دنیای پس از مرگ و تقویت مفاهیم ربّانی در قلب ؛ مانند توکل بر خداوند ، اخلاص و روی آوری به او و دوستانش ، انس با ذکر و امید به رحمت و خوف از عذاب او ، افتخار به ارتباط با او و اطمینان خاطر به رحمت و نصرت و حمایت الهی ، شرم و احساس حضور و نظارت او ، شکر نعمت و صبر بر مصائب و رضایت به خواست خداوند ، مراعات حسن ادب و حسن ظن و محافظت از تقوی در همه ی اعمال در همه ی احوال .

مجاهده با نفس برای آگاهی به مسئولیت انسان در قبال خدا و بندگان خدا و ایجاد توازن در اهمیت به دنیا و آخرت .

استاد محمّد قطب در کتاب ارزشمندش « مفاهیم ینبغی ان تصحَّح » [۱]می فرماید : « راه مبارزه با شیطان و مجاهده با نفس ، کشتن آن از طریق کشتن شهوات نیست . بنا بر برنامه ی الهی راهش عبارت است از ؛ تقویت نفس به اندازه ی توان در مقابل گمراهی شیطان ، همراه با ابقای آن برای آباد کردن جهان مطابق برنامه ی الهی ، و برای جهاد در راه خدا .

خداوند انسان را آفرید تا در زمین جانشین او باشد و به آباد کردن جهان بپردازد ، این شهوات و انگیزه ها نیز از نیروهای لازم برای انجام این مأموریت می باشند و خداوند آنها را بیهوده خلق نکرده است بلکه برای انسان لازم و ضروری اند تا او را به عمل و تولید و کار وفعّالیت و حرکت و سازندگی وادارند ، لذا این شهوات نباید از بین بروند و نابود شوند ، بلکه باید کنترل شوند تا از وظیفه ونقش اصلی و صحیح خود منحرف نشوند و موجب هلاک انسان نگردند .

فقط برنامه و دین خداست که می تواند توازن وتعادل لازم و مطلوب را ایجاد کند ، توازنی که این شهوات را کنترل نماید بدون اینکه آنها را بکشد ، و در عین حال آنها را رها نکند که مانع ادای مسئولیت انسان شوند و از حدود خود تجاوز نمایند .

امّا رسیدن به چنین شرایطی کار ساده ای نیست ، بلکه به تمرین و تلاشی مستمر و طولانی و کنترل و رام گردانیدن نفس نافرمان و تصمیم جدّی به تزکیه ی نفس دارد ، آنهم به وسیله ی پاک سازی و زیباسازی « تخلیه و تحلیه » ، پاک سازی از پستی های شرک و نفاق و جاهلیت و زنگار گناه و غفلت و فراموشی یزدان و آخرت (تخلیه ) ، آراستن به فضائل توحید و ایمان واسلام واحسان که پایه های رستگاری و خوشبختی دنیا و آخرت می باشند ( تحلیه ) .

« وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا »

« وسوگند به نفس آدمی ، و به آن که او را ساخته و پرداخته کرده است . سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است و چاه و راه و حسن وقبح را توسط عقل و وحی به او نشان داده است . قطعاً کسی رستگار و کامیاب می گردد که نفس خویش را با انجام طاعات و عبادات و ترک معاصی و منهیات پاکیزه دارد و بپیراید . و کسی ناامید ناکام می گردد که نفس خویشتن و فضایل و مزایای انسانیّت خود را در میان کفر و شرک ومعصیت پنهان بدارد و بپوشاند و به معاصی بیالاید . »

مجاهده ی با نفس با عزلت و گوشه نشینی تحقق نمی یابد ، بلکه نیازمند فضایی است که در آن مربّی و مرشدی دلسوز و آگاه انسان را به سوی خداوند راهنمایی کند ، نیازمند محیطی سالم و دوستانی پاک و پرهیزگار است که در راه خیر و سعادت وی را یاری دهند ، دوستانی که مشعل دار هدایت باشند و سخنشان یاد آور یاد خدا و حال و وضعشان یاد آور آخرت باشد و رفتار و اعمالشان انسان را به گام نهادن در اره خیر و سعادت تشویق کند .

پس اندکی بیاندیش که برای مجاهده با نفست چه کرده ای ؟

۸ – حریص بودن بر وقت :

ارزشمندترین چیز در حیات هر کس وقت است ، پس داعی باید بر وقتش حریص باشد و با تعیین اهداف شخصی و برنامه ریزی مناسب ، همواره خود را بطور مجدانه به اعمالی مشغول سازد که برای دعوت نفع دارند و وقت خود را در امور بیهوده و عبث تلف نکند ، چرا که وقت کم و وظایف و مسئولیات بسیارند و هر روزی از عمر ما که می گذرد ، نه تنها قابل بازگشت نیست ، در روز قیامت نیز پاسخگوی آن خواهیم بود . لذا سعی کنید وقت خود را در چیزهایی صرف کنید که خداوند از آنها می پرسد نه از چیزهایی که به آنها توجهی ندارد . برای هر وقت عملی درخور آن هست که باید آن را دریابید و با شناخت بهترین عمل در هر زمان به آن عمل مبادرت ورزید .

راهنمایی های لازم برای صرفه جویی در وقت :

۱ – هر روز صبح کارهای آن روز را فهرست کن و پس از اتمام هر مورد آن را از فهرست خط بزن .

۲ – هرگز دوستی را ملاقات نکن مگر اینکه با قبلاض با او قرار حضوری یا تلفنی گذاشته باشی .

۳ – همیشه در جیب خود مداد یا کاغذ یا یک دفتر یادداشت کوچک داشته باش تا برنامه ها و فکرهای نو را در زمان بیکاری یادداشت کنی .

۴ – برای خود زمانی مخصوص استراحت در نظر بگیر و سعی کن این زمان را با اوقات نماز هماهنگ سازی .

۵ – از زمان بیکاری خود با مطالعه ، حفظ ، یادگیری یا کاری سازنده بهره بگیر .

۶ – وقتی قراری می گذاری حتماً اطمینان حاصل کن که هر دو طرف ، زمان دقیق قرار را می دانید .

۷ – برای مدّت زمان رسیدن به قرار ، با توجه به فاصله تا محل مورد نظر ، وقتی در نظر بگیر و رویدادها و پیشامدهای غیر منتظره را به حساب بیاور ، تا در زمان پیش بینی شده به موقع برسی .

۸ – همه ی لوازم و اقلام مورد نیاز برای هر کاری را پیش از شروع در نزد خود گردآوری کن ، صرف نظر از اینکه آن کار پختن غذا ، نوشتن یک مقاله ، اداره ی یک کلاس و جلسه یا آمادگی برای یک سخنرانی باشد .

۹ – از افرادی که با بی توجهی ، خودخواهی ، بی نظمی و حماقت وقت تو را غارت می کنند بپرهیز .

۱۰ – تا وقتی می توانی با ایمیل ، تلفن ، نامه یا هر وسیله ارتباطی دیگر مذاکره یا مبادله پیام کنی ، از ملاقات حضوری – به ویژه با طی مسافت یا مسافرت برونشهری – بپرهیز .

۱۱- اگر باید پی کاری بروی یا خرید بکنی ، فهرستی از همه اقلام مورد نیاز و فعالیت های لازم تهیه کن و برای تهیه یا اجرای آنها به گونه ای برنامه ریزی کن که کمترین مسافت را برای رسیدن به همه ی آنها طی کنی .

پس به خاطر داشته باش که برای امور زیر وقتی بگذاری .

وقتی بگذار برای اندیشیدن ، که آن منبع قدرت و نیروست .

وقتی بگذار برای بازی و تفریح ، که آن منبع جوانی و جاودانی است .

وقتی بگذار برای مطالعه ، که آن زیر بنای خردمندی و فرزانگی است .

وقتی بگذار برای نماز ، که آن سرچشمه ی بیشترین توانها و نیروها در زمین است .

وقتی بگذار برای مهر ورزیدن ومحبوبیت ، که ایمان چیزی جز عشق و نفرت نیست .

وقتی بگذار برای دوستی های پاک ، که آن شاهراه خوشبختی است .

وقتی بگذار برای خنده ، که آن بهترین روان کننده ی حرکت چرخهای زندگی است .

وقتی بگذار برای بخشش و ایثار ، که زندگی بسیار کوتاهتر از آن است که بتوان خود خواه وخودپسند بود .

وقتی بگذار برای کار ، که آن بهای موفقیت است .

وقتی بگذار برای اخوت و برادری ، که آن عمیق ترین رابطه ی جهانی است .

امّا هر گز برای بیهودگی ، بی فایدگی و اتلاف عمر وقت نگذار .

همواره به خاطر داشته باش که پیامبر ما (ص) می فرماید : « مَنِ استَویَ یَومَا هُ فَهوَ مَغبون ٌ »   سنن دیلمی

« هر کس دو روزش مثل هم و برابر باشد ، زیان کرده است . »

و در پایان این نکات حکیمانه را به خاطر بسپار :

مغزهای بزرگ ، درباره ی اندیشه ها گفتگو می کنند .

مغزهای متوسط ، در باره ی رویدادها گفتگو می کنند .

مغزهای کوچک ، درباره ی افراد و مسائل مادی گفتگو می کنند .

مغزهای خیلی کوچک ، درباره ی خودشان گفتگو می کنند .

و بدان که کشتن وقت یک جرم عادی و غیر عمد نیست ؛ یک قتل عمد است . اگر قرار است وقت را بکشی چرا تا سر حد مرگ از آن کار نمی کشی ؟ پس برای گذشت زمان ، به عمق و میزان ژرفای آن بیاندیش .

۹ – نظم در امور :

داعی باید در کلیه ی شئونات خود از قبیل امور مالی ، اداری ، خانوادگی ، عبادی ، دعوی و… منظّم و مرتّب باشد . نظم اساس کار دعوت است ، بنابراین داعی باید برای همه ی امور و کارهای زندگی شخصی و کار دعوت برنامه ریزی هدفمند ، دقیق و اصولی بصورت روزانه ، هفتگی ، ماهانه و سالانه داشته باشد و با اولویت بندی امور از فرصت های طلایی عمر خود بهترین استفاده را ببرد .

اساس خلقت جهان و دین ما بر نظم استوار است ، پس داعی باید بعنوان فراخواننده به این دین باید الگوی شایسته ی نظم و انضباط باشد ، زیرا هرگونه بی نظمی در امور دعوت خسارت های زیادی به بار می آورد که جبران آن بسیار هزینه بردار است .

۱۰ – مفید بودن برای دیگران :

دعوت اسلامی ایستگاهی برای پخش نظریات و افکار نیست و دعوتگر رادیو نیست که فقط به بازگویی عقاید و افکار بپردازد و بس . بلکه دعوت و دعوتگر باید چنان حرکت کنند که بتوانند جایگاه خود را در میان مردم بیابند و از درد و رنج های آنان اطلاع یابند و با سعه ی صدر بار کمرشکن آنان را بر دوش کشند ، زیرا مفید بودن برای دیگران و تقبل مشکلات آنان ابتدائی ترین مسئله ای است که از درون قوانین اسلامی برمی خیزذ و اسلام بدون آن معنی پیدا نمی کند .

داعی باید مردم را از خود بداند و مردم نیز او را از خود بدانند و امانت و صداقت خود را برایشان اثبات کند ، باید سعادت و خوشبختی خود را در گرو سعادت ملتش بداند و در حقیقت برای قوم وملتش زندگی بکند نه برای خودش ، همچنین نگرانیش برای اطرافیان و مسلمانان باشد نه فقط برای خود . بر دعوتگر لازم است که به اندازه ی توانایی خود برای رفع نیاز و مشکلات مردم تلاش و جهد کند و در همه جا و همه حال اثری مثبت و مفید از خودش به جای بگذارد ، و پیامبرگونه مایه ی رحمت و هدایت و سعادت مردم باشد .

« أُوْلَئِکَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ » مؤمنون / ۶۱

« چنین کسانی در خیرات و حسنات بر با دیگران مسابقه ی سرعت می دهند و در انجام آنها بر سایرین پیشی می گیرند . »

تا اینجا مرحله و گام اوّل ، که اصلاح خود است برایمان روشن شد ، حال به توضیح و بیان دعوت اسلامی می پردازیم .

تعریف دعوت در لغت :

در لغت عرب برای دعوه معانی مختلفی از قبیل بسیار فریاد زننده ،ندا وطلب آمده که از « الدعاء » گرفته شده و آن ندای مردم است به آنچه که به آن امر شده اند و ترغیب ایشان برعمل به آن، چنان که خداوند متعال میفرماید :(والله یدعو الی دار السلام )یونس ۲۵

معنی :(خداوند <انسان را > به سرای امن وامان وارامش و اطمینان دعوت می کند .) یدعو :فرا می خواند .

دعوت به سوی چیزی یعنی اثبات ودفاع کردن از آن بدون توجه به حق یا باطل بودنش .

تعریف دعوت در اصطلاح :

دعوت در اصطلاح شرعی دارای معانی مختلفی میباشد .

شیخ الاسلام ابن تیمیه (رح) می فرماید :« دعوت به سوی خدا عبارت است از دعوت به ایمان به خداوند و به آنچه پیامبرانش آورده اند و تصدیق آنچه وحی شده وعمل به آن .»

دکتر سید محمد وکیل می فرماید :«دعوت به سوی خدا ،عبارت است از گردآوردن مردم بر محور خیر ونیکی و راهنمایی آنها به سوی رشد وتکامل فردی واجتماعی ،از طریق اجرای راهکارهای الهی در جهان بشری با امر به معروف ونهی از منکر .چنانکه خداوند می فرمایند :(ولتکن امه یدعون الی الخیر و یامرون با المعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون )العمران۱۰۴

همچنین شیخ محمد صواف در این باره می فرمایند:«دعوت نسیمی آسمانی است به سوی زمین ،هدایت خالق است برای مخلوق ،و آن طریق مستقیم ودین استوار خداست که آنرا راهی جهت وصال خودش قرار داده است .چنانکه الله جل جلاله می فرمایند ( ان الدین عند الله الا سلام ) .

پس آنرا به عنوان عبادت بر بندگانش واجب کرده و غیر از آن از کسی طریق وبدیل دیگری نمی پذیرد .«و من یبتغ غیر الاسلام دینا فلن یقبل منه و هو فی الا خره من الخاسرین .»لقمان ۱۷

معنا و مفهوم دعوت اسلامی :

دعوت بسوی خدا روزی شکفت وزایید که عقیده به وجود آمد و شکفت ، که همراه آن عبادت واخلاق واسباب جا معه ای ایده ال و مدینه ی فاضله نیز هم پدید آمد . سرآغاز این دعوت مبارک مصادف است با خلقت انسان و شروع زندگی وی روی این کره ی خاکی ، مصادف است با برگزیده شدن اوّلین پیامبر خدا و نزول اوّلین رسالت آسمانی به زمین ، که آنهم سرآغاز کاروان دعوت به ایمان و پرستش خدای یگانه بود ، کاروانی که هرگز از حرکت باز نایستاد و همچون رهروی نیرومند و خردمند ، آهسته و پیوسته ، خستگی ناپذیر و با صبر و متانت راه خود را ادامه داد ، کاروانی که خداوند تبارک و تعالی خود قافله سالاران آن را بر می گزید و مسیر آن را با نور هدایت و رسالت آسمانی خود ترسیم می نمود .

دعوت اسلامی نیز آخرین حلقه از این زنجیر و کاروان ایمانی است ، آخرین ، مبارکترین ، کاملترین و جامعترین دعوت آسمانی است که صاحب کاروان آن را برای کاروانیان راه عبودیت و بندگی تدارک دیده است و از این به بعد ، غیر از آن را از کسی نمی پذیرد .

   «     إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ     »   آل عمران – ۱۹

آری این است آخرین برنامه ی زندگی انسان که خدایش و خالقش آن را بر وی فرو فرستاده است ، پس هر کس در پی سعادت و خوشبختی خود و دیگران است ، تنهاترین راه ممکن این است و بس . هر کس هم غیر از این را می خواهد بجوید ، ولی بداند که خداوند عزیز و حکیم و سریع الحساب است .

دعوت اسلامی روزی آغاز شد که ابلاغ اولیه ی رسالت و نبوت بر رسول خدا (ص) نازل شد ، درست همزمان با نزول آیه ی(اقرا با سم ربک الذی خلق ) .

این اولین و اساسی ترین و مهمترین ابلاغ وپایه ی دعوت قرار گرفت ، یعنی علم و شناخت نسبت به خدا و علم به اسماء الله تعا لی که اساس هدایت انسان در زندگی واقع گردید و بر این اساس هر علم مقطوع از خدای تبارک وتعالی ، بی خیر و برکت وغیره نافع میباشد. همانگونه که هرانسان از خدا بریده و خدا نشناس همچون پری در هوا و درنده ای در زمین خواهد بود که برای خود ودیگران خیر و نفعی ندارد .

پیامبر (ص) ما مأمور شدند که با تمام نیرو برای دعوت و تبلیغ این نسیم صبحگاهی رسالت آماده شوند ، خداوند در سوره ی مدثر خطاب به پیامبر(ص) می فرمایند:

« یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ * قُمْ فَأَنذِرْ * وَرَبَّکَ فَکَبِّرْ »

(ای جامه بر سر کشیده، برخیزو مردمان را از عذاب یزدان بترسان ،و تنها پروردگارت را به بزرگی و کبریای بستائی .)مدثر ۱- ۳

و در همین راستا در سوره ی مزمل می فرمایند :

« یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا * نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا * إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا »

(ای جامه به خود پیچیده ! شب را جز اندکی از آن بیدار بمان ،نیمی از شب یا کمی از نیمه بکاه تا به یک سوم شب میرسد یا برنیمه ی آن بیافزای و در آن قرآن را با دقّت وتأ مل بخوان ، ما سخن ورسالتی پر مسئو لیت وپر دردسر وگرانمایه برتو نازل خواهیم کرد .)مزمل۱-۵

به این ترتیب معنا ومفهومی که دعوت اسلامی در بردارنده ی آن است و اسلام میخوا هد مردم را به آن فرا خواند، عبارت است از گرد آوردن مردم بر محور خیر و نیکی و راهنمایی آنان به سوی رشد وتکامل فردی واجتماعی ، از طریق امر به معروف و نهی از منکر ورهنمود شدن مردمان به راه راست ، وبردباری وپایداری در برابر دشواریها و مشکلات دعوت ، چنانکه خداوند می فرماید :

« أَقِمِ الصَّلَاهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ »

( نماز را چنانکه شاید بخوان ، و به کار نیک دستور بده و از کار بد نهی کن ، و در برابر مسائلی که به تو می رسد شکیبا باش ،اینها از کارهای اساسی ومهمی است که باید بر آن عزم را جزم کرد و ثبات ورزید…) لقمان-۱۷

دعوت اسلامی عبارت است از انگیزشی نوین در جهان بشری بر پایه ی مبادی و آرمانهای اسلامی و الهی ، که مسلمانان خود الگوی واقعی آن بوده و مردم را به بزرگترین آرزوها و خواسته هایشان که همانا عدالت و امنیت اجتماعی ، آزادی فکری و سیاسی و آسایش روانی و فراوانی نعمت و صلح و آرامش است میرسانند.

استاد محمد غزالی (رح) دعوتگر ومبلغ ادیب در این باره می فرماید :« اسلام با هر یک از ملتها که آمیزش پیدا کرد آن ملت را به یک میدان مواج سرشار از حرکت و شور و نشاط تبدیل نمود ، که سخت کوشانه به سازندگی و تولید می پرداخت ، و و با عوامل و ریشه های فساد مبارزه می کرد ، و با مظاهر فساد اجتماعی به یک نبرد دائمی می پرداخت ، و با علل و عوامل رشد و تعالی و پاکدامنی و پرهیز گاری طرح دوستی می ریخت ، و نهال ان ارزشها را در اعماق ان جامعه ی تازه مسلمان شده می کاشت . »

دعوت اسلامی و فراخواندن بسوی ایمان ، راهنمای همه ی این جدّ و جهدها و تنها انگیزه و انگیزاننده ی داعیان می باشد .

دعوت اسلامی عبارتست از ، تبدیل اصول و مبانی به حرکت و نهضت ، و افکار و اندیشه ها به واقعیت ها ، و مکتب و رسالت به قهرمانان راستین ، و آیین نامه ها و راهکارها به نسلی پرشور و فعّال که در جهت آرمانی ساختن و پاکیزه گردانیدن و عزّت بخشیدن و قهرمان ساز گردانیدن زندگی انسان کار می کنند ، این است دعوت اسلامی که مردم را به یگانه راه و روش خوشبختی و سعادت و نجات فرا می خواند .

دعوت اسلامی فقط شعار سر دادن ، یا عبادت محض و بی ارتباط با زندگی نیست ، بلکه نوعی تجدید حیات روحی – روانی ، اجتماعی – سیاسی و علمی و عملی انسانی برای انسان در همین زنندگانی دنیوی او و درگیر با واقعیّات و مشکلات و معضلات زندگی اوست و پاسخی است برای پرسشها و کاوش ها و سرگردانی های او ، و تمایلات سرکوفته ی او .

آری ، دعوت اسلامی تنها شعاری نیست که عدّه ای آنرا سر دهند ، همچون شعارهایی که بسیاری از شیّادان سر می دهند تا ملّت را افسون کنند ؛ و بر جوش و خروش انسانها سر پوش بگذارند ، و ظلم و ستم و زورگویی خود را توجیه کنند ، و به نام پشتیبانی از بینوایان و درماندگان ، ثروتمند شوند و همچون زالو خون مردم را بمکند ، و حقّ تعیین سرنوشت و آزادی و شخصیّت ملّت ها را از آنان بگیرند ! و آزادی فکر ، آزادی عقیده ، آزادی بیان و آزادی عمل و فعّالیت را بر مردم حرام می کنند !

همچنین دعوت اسلامی فقط کلماتی مجرد و خطبه های حماسی نیست که مردم را به وجد آورد ، کلامی فلسفی نیست که عقول را متحیر کند ، بلکه دعوت اسلامی واقعیت و حقیقت زندگی انسانهاست ، دعوت و حرکتی عملی است که در مخاطبانش حس و حرکت ایجاد می کند ، عقلها و قلبهای مردم را هدف قرار می دهد ، درونشان را به طمأنینه و آرامش ، فکر و بصیرتشان را به علم و آگاهی می آراید ، و زندگی آنها را مملو از خیر و برکت و رشد و ترقی می کند ، و آنها را به کهن ترین و دست نیافته ترین آرزویشان که همانا ، امنیت و آرامش است می رساند . امنیت و آرامشی که تمام وجود و زندگی انسان را در بر می گیرد .

دعوت اسلامی هم گفتار است و هم کردار ، هم شعار است و هم حقیقت ، هم سخندانی است و هم سخنرانی ، هم کاردانی و هم کارسازی است ، که باید داعی و دعوتگر پیش از آنکه به مردم بگوید ، و از آنان بخواهد که عمل کنند ، خودش عامل به گفتارها و شعارهایش بوده باشد . و مواظب باشد که مصداق این آیه از قرآن قرار نگیرد ، که می فرماید :

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ » صف ۲- ۳

« ای مؤمنان ! چرا سخنی به دیگران می گویید ، که خودتان برابر آن عمل نمی کنید ؟ … اگر سخنی را بگویید و به آن عمل نکنید موجب کینه و خشم عظیم خداوند می گردد . »

بدون شک روزی که سخن با عمل و عمل با سخنِ ، عاملان دعوت اسلامی یکی شود ، دعوت ثمر خواهد داد .

دعوت اسلامی نوعی تجدید حیات زندگی اجتماعی است ، که بازتاب های آن ، فرد و خانواده و جامعه را در برمی گیرد ، و تابش نورآن همه ی زوایای جامعه ی بشری را روشن می گرداند ؛ و همه ی استعدادها را شکوفا و مجهز می گرداند ، و تمامی حقوق جسم و روح انسان را به رسمیبت می شناسد . یک فرد مسلمان ، انتسابش به اسلام درست و صحیح نخواهد بود ، مگر آنکه معتقد به این گسترش و شمول اسلام باشد و خویشتن را وقف دعوت و گسترش این رسالت گرداند .

با این ترتیب هر مسلمان زن و مرد ، دعوتگری است که همگان را به اسلام دعوت می کند . اسلام به عنوان آن نظام جهان شمول و کاملی که همه ی مظاهر و نمودهای زندگی را در بر می گیرد ؛ هم دولت است و هم میهن ؛ هم حکومت است و هم سیاست ، هم اخلاق است و هم قانون ، هم مهربانی و رحمت است و هم عدالت ، هم فرهنگ است و هم قانون جزاء ، هم دانش است و هم داوری و قضاء ، هم ماده است و ثروت و درآمد ، و از سوی دیگر ، هم جهاد است و هم دعوت و تبلیغ ، هم ارتش و لشکرکشی دارد ، هم فکرت و ژرف اندیشی ، و بلاخره عبارتست از عقیده ی صادقانه و عبادت خاشعانه .

دعوتگری ، شرف است و افتخار

ای کسی که را حق را یافته و بر مسیر دعوت الی الله قرار گرفته ای بدان که ، بدان که دعوتگری شرف و افتخاری است که خدایت به تو ارزانی داشته ، تا بوسیله ی دعوت مردم بسوی الله ، از آن ذات بی همتا کسب عزت نمائی . این وظیفه ای که اکنون تو به آن مشغولی و هدفی که برای نیل به آن تلاش می کنی ، نزد پروردگار جهانیان بسیار ارزنده و والاست ، زیرا دعوت بسوی خدا و دین راستین وی ، وظیفه ایست که فقط انبیاء ( صلوات الله علیهم اجمعین ) بدان مفتخر بوده اند ، و سخنانی که تو مردم را به آن فرا یم خوانی ، بهترین سخنانی هستند که بر زبان بشریت جاری می شوند . چنانکه خداوند می فرماید :

« وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ » فصلت – ۳۳

« گفتار چه کسی بهتر از گفتار کسی است که مردمان را به سوی خدا می خواند و کارهای شایسته می کند و اعلام می دارد که من از زمره ی مسلمانان هستم . »

ما مردم را بوسیله ی آیات قرآن و سخنان چون دُر پیامبر (ص) بسوی حق و صرط مستقیم دعوت می کنیم ، بنابراین هیچ کلامی افضل تر از این سخن ما نیست .

داعی همچون مشعل فروزانی است که با نور هدایت خدایی مردم را از تاریکیها نجات می دهد و مردم را به آخرین نسیم آسمانی فرا می خواند ، که درمان و چاره ی تمام بدبختی های بشر است . بنابراین جهان نیازمند این دعوت و این برنامه و قانون خداییست ، تا بتواند خود را از بدبختی و هلاکت نجات داده و از ظلم و ستم هم نوعان و سروری شروران و جباران برهاند .

پس ای دعوتگران راستین ! بدانید که دعوت دیگران امری واجب و ضروری است و هر کس خود را مسلمان و پیرم محمد مصطفی ( ص ) بدان این وظیفه و نقش اوست در زندگی ، چنانکه خدای متعال می فرماید :

«   قُلْ هَـذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی » یوسف ۱۰۸

« بگو این راه من است که من مردمان را با آگاهی و بصیرت به سوی خدا دعوت می کنم و کسانی که از من پیروی می کنند نیز چنین اند . »

این وظیفه ومسئولیّتی است که در هیچ شرایط زمانی و مکانی از عهده ات ساقط نمی گردد حتّی اگر در زندان و تحت شکنجه باشی ، پس با عزمی راسخ و اراده ای استوار بر دعوت خود ثابت قدم باش و استقامت بورز ، وهر وظیفه ای در این زمینه به تو سپرده می شود ، با نیّتی پاک و جهدو تلاشی جدّی به انجام برسان و در این میان هیچ وقت مطابق میل و رغبت خودت عمل نکن ، لذا همچون سربازی همیشه در سنگر آماده ی دستور و فرمانبرداری باش .

ای دعوتگران راستین ! بدانید راهی که شما در پیش گرفته اید ، راه بهشت است و همانطور که پیامبر عزیز (ص) می فرماید ؛ این راه با گل و ریحان آراسته نشده ، بلکه سراسر خار و خاشاک و رنج ومشقت و خستگی و درد است و با خون شهداء رنگین شده ، و این سنّت تغییر ناپذیر خداست ، پس هر لحظه منتظر سخت ترین شکنجه ها و ناملایمات و مشکلات باشید ، که اگر با آن مواجه شدید صبر پیشه کنید و اگر به آن دچار نگشتید ، خدا را به خاطر رحمتش شکر کنید . و خدایت در این باره تو را اینگونه رهنمون می کند .

« وَلَا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَلَا السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ » فصلت۳۵ – ۳۴

« نیکی و بدی یکسان نیست ، هرگز بدی را با بدی و زشتی را با زشتی پاسخ مگوی ، بلکه بدی و زشتی دیگران را با نیکوترین روش و بهترین شیوه پاسخ بده . نتیجه ی این کار ، آن خواهد شد که کسی که میان تو و میان او دشمنانگی بوده است ، به ناگاه همچون دوست صمیمی گردد . به این خلق و خوی عظیم نمی رسند ، مگر کسانی که دارای صبر و استقامت باشند ، و بدان نائل گردانده نمی شوند مگر کسانی که بهره ی بزرگی از ایمان و تقوا و اخلاق ستوده داشته باشند . »

و در جایی دیگر می فرماید : « أَقِمِ الصَّلَاهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ »

( نماز را چنانکه شاید بخوان ، و به کار نیک دستور بده و از کار بد نهی کن ، و در برابر مسائلی که به تو می رسد شکیبا باش ،اینها از کارهای اساسی ومهمی است که باید بر آن عزم را جزم کرد و ثبات ورزید…) لقمان-۱۷

ای دعوتگران راستین ! اگر می خواهید از صادقین این راه باشید ، باید به تمامی تعالیم اسلام پایبند باشی و خود را به فضائل زیبای آن بیارایی و همیشه آماده ی خدمت و فداکاری خستگی ناپذیر باشی و مسئولیت را فرصتی برای خدمت بدون مزد و فداکاری بدون چشم داشت بدانی، زیرا هیچ جهادی بدون فداکاری ممکن نیست ، با این تفاوت که فداکاری _ فدا کردن مال و جان و وقت و همه چیز _ در دعوت و دین ما هیچ وقت ضایع نخواهد شد و بدون اجر نخواهد ماند و این تجارتی صدرصد تضمینی و با سود قطعی است ، چنانکه خدای رحمان می فرماید :

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَهٍ تُنجِیکُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ * یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَیُدْخِلْکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاکِنَ طَیِّبَهً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ * وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ »     صف ۱۳ – ۱۰

« ای مؤمنان ! آیا شما را به بازرگانی و معامله ای رهنمود سازم ، که شما را از عذاب دردناک دوزخ نجات دهد . وآن این است که به خدا و پیغمبرش ایمان می آورید و در راه خدا با مال و جان تلاش و جهاد می کنید . اگر بدانید این از هر چیز دیگری برای شما بهتر است . اگر این تجارت را انجام دهید ، خدا گناهانتان را می بخشاید ، و شما را به باغهای بهشتی داخل می گرداند ، که از زیر کاخها و درختان آن جویبارها روان است ، و شما را در منازل و خانه های خوبی جای می دهد که در باغهای بهشت جاویدان ماندگار ، واقع شده اند . کامیابی و رستگاری بزرگ همین است . غیر از این نعمتها ، نعمت دیگری دارید که پیروزی خدادادی و فتح نزدیکی است ، این را به مؤمنان مژده بده . »

ای کسانی که به فکر ایجاد تغییر و تحول مثبت و اصلاح این وضعیت هستید !

ای کسانی که می پرسید ، چکار باید بکنیم ؟!

بنا برآنچه که گفتیم ، قدم اوّل این است که به اصلاح نفس وتغییر خود بپردازید تا به آن ده ویژگی که بیان کردیم ، دست یابید . بعد از آن نوبت دعوت و فراخواندن مردم به دین و یاری آنها بر اصلاحشان است .

امّا شاید بپرسید ،این روش چگونه عملاً جواب خواهد داد ، باید بگویم ، مگر رسول خدا (ص) برای استوار گردانیدن نهال رسالت در نفوس نسل اوّل و اصحاب چگونه عمل می فرمود ، آیا غیر از این بود که ایشان را به ایمان و عمل فرا می خواند و دل هایشان را بر اساس محبّت و اخوت با هم هماهنگ می نمود .عملا نیروی عقیده در کنار نیروی وحدت قرار می گرفت و جماعت و جامعه ی ایشان ، جامعه ی ایده ال اسلامی گردید و زمینه را برای گسترش پیام و دعوت آنان فراهم نمود . داعیان و مصلحان هم در گذشته نیز همین کار را می کردند .

پس شما هم باید ، با بینش دقیق و ایمان عمیق اندیشه ای ناب اسلامی را ارائه دهید ، سپس آن را برای مردم تبیین کنید و آنها را به ایمان به آن فرا خوانید . برای تحقق واقعی آنچه می خواهید باید بصورت هماهنگ و دسته جمعی با هم تلاش و جهاد کنید و به نصرت و رحمت خدا امیدوار باشید ، به مرور زمان و با توجه به میزان تلاش و تعهد شما بر تعداد شما افزوده خواهد شد ، و اندیشه و دعوت شما روز به روز بیشتر گسترش پیدا خواهد کرد ، تا این که به جایی خواهد رسید که هدف و خواسته ی شما بوده است . و آنوقت همه ی اندیشه ها و باورهای پوچ و انحرافی را کنار خواهید زد ، اگر چه عده ی زیادی خوش ندارند و به شما بی باورند. این قانون و سنّت تغییر ناپذیر خداوند است ، که هیچ قدرت و اراده ای جلودار آن نیست و او نور خود را کامل خواهد کرد .

«       یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ * هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ       » صف ۹ – ۸

« می خواهند نو ر آیین خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند ، ولی خدا نور دین خود را کامل می گرداند ، هر چند که کافران دوست نداشته باشند . خداست که پیغمبر خود را همراه با هدایت و رهنمود آسمانی و آیین راستین اسلام فرستاده است ، تا این آیین را بر همه ی آیینهای دیگر چیره گرداند ، هر چند مشرکان دوست نداشته باشند . »

« خدا یا چنان کن سر انجام کار                     تو خشنود باشی و ما رستگار »

دیواندره   ۲۸ /۷ / ۱۳۸۴       عزیز صادقی

منابع مورد استفاده :

۱- تفسیر نور                                                  دکتر مصطفی خرّم دل

۲ – مِن فقع الدعوه                                         استاد مصطفی مشهور

۳ – أسس الدعوه و آداب الدعاه                           دکتر محمد سید الوکیل

۴ – المرأه المسلمه و فقه الدّعئه إلی الله                 دکتر علی عبدالحلیم محمود

۵ – مشکلات و حلول فی حقل الدعوه                       عبدالحمید جاسم البلالی

۶ – صفات و سلوکیات تربویه                                 محمد عبدالحلیم حامد

۷ – اخوان المسلمین هفتاد سال دعوت تربیت جهاد     دکتر یوسف قرضاوی           عبدالعزیز سلیمی

۸ – ویژگیهای کلبی اسلام                                   دکتر یوسف قرضاوی             جلیل بهرامی نیا

۹ – عبادت در اسلام                                     دکتر یوسف قرضاوی             محمد ستّاری خرقانی

۱۰ – روش دعوت                                       استاد مصطفی مشهور         واحد بخش لشکرزهی

۱۱ – آفت های دینداری و دعوتگری                   دکتر سیّد نوح                       عبدالعزیز سلیمی

۱۲ – بانوان در عرصه دعوت و تبلیغ          دکتر توفیق یوسف الواعی          نرگس پروازی ایزدی

۱۳ – مدیریتو رهبری در تشکلهای اسلامی       دکتر هشام الطالب                   علی محمد رفیعی

۱۴ – مفاهیم بنیادی اسلام                           استاد محمد قطب                       لقمان محمودپور

۱۵ – فراخوانی و ابعاد آن                          دکتر فتحی یکن                       مسلم خدری

۱۶- نگرش های در اسلام                           امام حسن البنا                         مصطفی اربابی

۱ – این کتاب توسط آقای لقمان محمود پور به فارسی ترجمه شده و نشر احسان آن را به چاپ رسانه است ، به نام ( مفاهیم بنیادی اسلام) مطالعه ی این کتاب ارزشمند را به همه ی دوستان توصیه می کنم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا