مقالات

نمونه ای از تمایز سیستم الهی اسلام با نظام وطنی ( بخش نخست)

جهادنمونه ای از تمایز سیستم الهی اسلام با نظام وطنی ( بخش نخست)

نویسنده:امیدصالحی- کارشناس ارشد الهیات

یکی از مسایلی که در دفاعی بودن مطلق جهاد به آن استدلال می شود و جهاد  صرفاً به معنای دفع تهاجم دشمنان در حمله به کیان اسلامی تفسیر می گردد، سیره نبوی است. چرا که قریب به اتفاق کسانی که جهاد را در قالب صرفاً دفاعی تفسیر کرده اند، در این راستا به غزوات و سیره پیامبر اکرم(ص) استدلال می­ورزند.  ما نیز با چنین سخنی مخالف نیستیم و حتی با بررسی غزوات نبی اکرم(ص) به اثبات این نکته خواهیم پرداخت که جنگهای آن بزرگوار در واقع عکس العملی بوده است در مقابل پیمان شکنی ها، اذیت و آزارها و دفاع از مسلمانان و کیان اسلام در مقابل تهاجم دشمنان. اما نکته حایز اهمیتی که قائلان به جهاد صرفاً دفاعی از آن غافل مانده اند، نقش زمان و مکان است.مگر غیر از این بود که پیامبر اکرم(ص) سراسر جزیره­العرب را زیر پرچم لا اله الا الله قرار داد و دین را با بهترین شکل به کمال رسانید؟ آیا نبی اکرم(ص) فرصت این را داشت که دین اسلام را برای سایر ملل تشریح و تبیین ساخته و طواغیت را که مانع شنیدن این ندای آسمانی هستنددر هم  بشکند؟ایشان حتی فرصت این را نیافت که شاهد نابودی از دین برگشتگان  باشد و به دیار باقی شتافت.(۱) اما همانطور که مبرهن است، روش پیامبر اسلام(ص) این بود که ﴿اُدع اِلی سَبیل رَبِّّکَ بالحِکمَـﺔِ و المَوعِظَـﺔِ الحَسنـﺔِ﴾را سر لوحه کار قرار دهد. لذا ایشان پس از قرار داد صلح حدیبیه فرصتی بدست آورد تا پادشاهان و زمامداران دول مجاور را به سوی اسلام دعوت کند و در نتیجه سفرایی را که حامل نامه ایشان بودند به نقاطی مانند روم، ایران، حبشه، اسکندریه، بحرین و سایر نقاط فرستادند. پس از رحلت آن بزرگوار خلفای راشدین (رضی ا… عنهم) تمام توان خود را بر این امر گذاشتند که دعوت رهایی بخش اسلام را که بنیان آن توسط پیامبر اکرم(ص) نهاده شده بود، به دیگر اکناف برسانند تا بتوانند افراد را از زیر یوغ ظلم و ستم طواغیت نجات داده و جانشان را با ندای روحبخش آن سیراب سازند.

همانطور که اشاره شد، یکی از نامه هایی که پیامبر اکرم(ص) به پادشاهان کشورهای مجاور فرستاد، به ایران بود .اما در زمان خلافت ابوبکر صدیق(رض) بیشتر مردم عراق قبل از آنکه دولت اسلامی آنان را از زیر

سلطه امپراطور ساسانی آزادنماید، به خاطر تبلیغ دعوتگران اسلامی، مسلمان شده بودند و در همین راستا از طرف این امپراطوری به سبب دین و عقیده اسلامیشان مورد اذیت و آزار قرار گرفتند و شکنجه می شدند.(۴)مثنی بن حادثه شیبانی، رئیس قبیله بکربن وائل بود و در سال ۹ هجرت مسلمانان شده بود. وی که با قبیله خود در فرات به سر می برد، از دولت اسلامی تقاضای کمک کردند و خواستار نجاتشان از امپراطوری ساسانی شدند. سرزمین عراق خاک امپراطوری ایران نبود و ایران آن را به زور تحت تصرف خود در آورده بود.(۵)در واقع عراق جزو سرزمین های عربی و مسلمانی بود که قبلاً به دلیل نبودن دولتی در شبه جزیره امپراطور ایرانی به راحتی قبایل پراکنده آن را تحت سلطه در آورده بود .(۶)

پس با چنین اوصافی و بنا بر اصل ﴿وَ ما لکُمْ لا تُقاتلونَ فی سَبیل اللهِ وَ المستَضعفینَ مِن الرجالِ و النساءِ و الولدانِ ألّذینَ یَقولونَ رَبَّنا أخرِجنا مِنْ هَذه القَریـﺔِ الظالِم أهلُها و اجعَلْ لَنا مِن لَدنکَ وَلیّاً و اَجعَل لَنا مِن لَدُنکَ نَصیراً .(۷)چرا باید در راه خدا و نجات مردان، زنان و کودکان بیچاره نجنگید که فریاد بر می آورند و  می­گویند پروردگارا ما را از این شهر و دیاری که ساکنان آن ستمکارند خارج ساز و از سوی خود سرپرست و حمایتگری برایمان پدید آور و از جانب خود یاوری برایمان قرار بده، مسلمین در پی آزادی و نجات همنوعان خود از سلطه امپراطور ساسانی برآمدند.  یحیی بن آدم در کتاب الخراج نوشته است: روسای سواد عراق پس از پیروزی مسلمین به خلیفه وقت گفتند: وضع ما چنان بود که پارسیان بر ما چیره شدند و در حق ما آسیب و بدی روا داشتند و از بدیها و ستمهای ایشان سخن گفتند تا به جایی که از نوامیس و زنان خود یاد کردند.(۸)و از طرفی دیگر وضع مردمی که در درون حکومت ساسانی و تحت سیطره آنان بودند، بسیار درد آور بود. جنگ های پیاپی ایران و روم، مردم را افسرده کرده بود. چه مالیاتهای سنگینی که برای تأمین هزینه این جنگ های طولانی بر مردم تحمیل می گردید. بحران وضعیت اقتصادی و بازرگانی برای ناخشنود کردن مردم و ایجاد گلایه و شکوه کافی بود. چنین مردمی دیگر نمی توانستند فشار و ظلم بیشتری را تحمل کنند و برای خود مخلصی می طلبیدند. (۹)

 توماس آرنولد در کتاب تاریخ گسترش اسلام می نویسد:« زجر و شکنجه و تجسس عقاید و دین، در تمام مردم یک نوع حس تنفر علیه دین رسمی زردتشتی و خاندان پادشاهی که به تحمیل آن بر مردم کمک می نمودند، بوجود آورده بود و موجب آن شده بود که فتح اعراب به صورت یک نوع نجات و رهایی جلوه نماید.(۱۰)

در ایران دوره ساسانی، کاست طبقاتی حاکم بود و اجازه نمی داد تا توده مردم به دانش و فرهنگ روی آورند و حتی این فاجعه در دوره انوشیروان دادگر نیز رواج داشت. چنانکه فردوسی داستان کفشگری را آورده است که اموال خود را در اختیار انوشیروان نهاد تا شاید اجازه دهد که فرزندش دانش بیاموزد و در بهمن یشت بند دوم و در خردادیشت بند نهم تصریح شده است که موبدان کتاب زند را جز به محارم و نزدیکان خود نیاموزند(۱۱) و اهورا مزدا این سفارش را به زرتشت کرده است. پس شریعتی که در زمان ساسانیان دین رسمی کشور محسوب می شد، مبتنی بر اصولی بود که در پایان این عهد به کلی میان تهی و بی مغز شده بود.(۱۲)

بلی، در این مرحله است که سیستم متعالی اسلام از نظامی محلی و وطنی متمایز می گردد و موانع را از سر راه برداشته، اذهان و قلوب را مورد خطاب قرار می دهد. آزادی و گریز از بندگی بندگان به سوی پروردگار یگانه و بی شریک. چنین برداشت و توجیهی از واقعیت اسلام در نفوس و افکار مسلمانان صدر اسلام به خوبی نمایان بود.به همین جهت وقتی از آنان سوال می شد، چه عاملی سبب شده که شما از  خانه هایتان خارج و عازم جهاد شوید، هرگز در جواب نمی گفتند که وطن ما مورد تجاوز قرار گرفته و می خواهیم از آن دفاع کنیم و یا می خواهیم جلوی دشمنی ایران و روم را بر خود بگیریم.مسلمانان مجاهد برخلاف  «پاپ اوربن دوم»(۱۳)بدین فکر نبودند که به قلمرو کشورشان بیفزایند و یا غنیمت بیشتری به دست آورندبلکه از اهداف اساسی اسلام (رهایی انسان از بندگی بندگان به بندگی خدای یگانه، از تنگی دنیاپرستی(۱۴) و مادیت به وسعت آن و از ظلم ادیان باطل و خرافی به عدل اسلامی)که قبلاً آن را

. توضیح دادیم، سخن می گفتند و معتقد بودند اگر کسی با دینشان دشمنی ورزد و مانع رسیدن آن به مردم باشد، به مقابله با وی خواهند پرداخت.

 

پی نوشتها:

۱-غزالی مصری، فقه السیره، ص ۵۷۷.

۲-نمل: ۱۲۵

۳-مبارکفوری،الرحیق المختوم، ص ۲۵۱.

۴-محمد عماره ، اسلام، جنگ وجهاد، ص۷۳.

۵-مصطفی حسینی طباطبایی، دین ستیزی نافرجام، ص۲۶ ، به نقل از یحیی بن آدم ،الخراج،ص۵۰

۶- محمد عماره، اسلام، جنگ وجهاد، ص ۷۳.

۷-نساء: ۷۵.

۸-حسینی طباطبایی، دین ستیزی نافرجام ، ص۲۶ ، به نقل از الخراج،ص۵۱

۹-کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، ص۵۲۰

۱۰-توماس آرنولد، تاریخ گسترش اسلام، ترجمه ابوالفضل عزتی، ص ۱۴۹.

۱۱-حسینی طباطبایی، دین ستیزی نافرجام،  ص۲۲

۱۲-کریستین سن، ایران در زمان ساسانیان، ص ۴۵۸

۱۳-پاپ اور بن دوم در یکی از خطبه های خود جنگهای صلیبی را موقعیتی خاص برای مردم می داند. وی می گوید: از آنجا که این سرزمین که بر آن زندگی می کنید، بیش از اندازه برای جمعیت گسترده شما کوچک است و به زحمت می تواند آذوقه لازمه برای کشاورزان خود را تأمین کند، پس راه مقبره مقدس عیسی مسیح را پیش گیرید. زمین را از چنگ نژاد کافر بیرون بکشید و آن را تصاحب کنید.(قوم شناسی سیاسی، رولان برتون، ترجمه: ناصر فکوهی، ص ۱۹۸)

۱۴-جنگهای صلیبی هر چند بعد از اسلام روی داده، اما آنچه ذکر شد، در این زمینه مثال قابل توجهی است

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا