سياسي اجتماعيمطالب جدید

نقشه راه کودتاچیان مصر، نقشه گلوله و خون و ناکام

نقشه راه کودتاچیان مصر، نقشه گلوله و خون و ناکام

“نقشه راه آینده کودتاچیان در مصر تبدیل به تصویری به رنگ خون شده و این کشور را از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب در بر گرفته، این نقشه راه از همان لحظه نخست وقوع کودتای نظامی در سوم ژوئیه سال گذشته میلادی، به نقشه گلوله و خون تبدیل شده و قدرت های منطقه ای و بین المللی نیز از این مسئله بهره می گیرند تا بر علیه منافع مصر و امنیت ملی این کشور و در راستای خدمت رسانی به برنامه های مورد نظر خود فعالیت کنند.”

  “صلاح بدیوی”، روزنامه نگار و تحلیلگر مصری و بنیانگذار “جنبش روزنامه نگاران ضد کودتای نظامی” در مقاله ای تحلیلی که تحت عنوان “نقشه راه کودتاچیان مصر، نقشه خون” روی پایگاه اینترنتی شبکه خبری “الجزیره” قرار گرفته، با اشاره به وقوع کودتای نظامی در مصر در اواسط سال گذشته میلادی و اعلام نقشه راهی از سوی کودتاچیان جهت اداره امور این کشور، تاکید کرده که با توجه به کشتار شمار زیادی از مخالفان کودتا و زخمی شدن و دستگیری تعداد بیشتری از آنها از سوی کودتاچیان، می توان گفت که نقشه راه آنها از همان لحظه نخست وقوع کودتای نظامی، به نقشه گلوله و خون تبدیل شده و قدرت های منطقه ای و بین المللی نیز با بهره گیری از این مسئله، در حال فعالیت بر علیه منافع مصر و امنیت ملی این کشور و در راستای خدمت رسانی به برنامه های مورد نظر خود می باشند، جایی که در مقاله خود آورده است:

 «نقشه راه آینده کودتاچیان در مصر تبدیل به تصویری به رنگ خون شده و مصر را از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب در بر گرفته، نقشه ای که کودتاچیان برای نامگذاری آن نامی صهیونیستی انتخاب کردند، جایی که نام آن را از همان نقشه راهی گرفته اند که “واشنگتن” و “تل آویو” سال ها پیش آن را برای تشکیلات خودگردان فلسطین با هدف دستیابی به سازشی برای مسئله فلسطین ترسیم کردند.

 با این حال، سازش مورد نظر آنها سال های سال است که به نتیجه ای نمی رسد و بندهای نقشه راه ویژه فلسطین نیز همچنان به اجرا درنمی آیند، در حالی که تجاوزهای اسرائیل در حق ساکنان فلسطین اشغالی باز هم ادامه دارند.

بنابراین ناظران امور مصر این مسئله را ملاحظه خواهند کرد که کودتاچیان در برخورد با طرفداران مشروعیت در این کشور، همان الگوی برخورد صهیونیست ها با فلسطینیان را اجرا می کنند.

در همین راستا می بینیم که از زمان اعلام کودتا از سوی ارتشبد “عبدالفتاح السیسی”، وزیر دفاع مصر در سوم ژوئیه سال گذشته میلادی تاکنون خون شهروندان مصری طرفدار مشروعیت همچنان مثل آبشار می ریزد و قاتلان آنها نیز از نظر حقوقی مجهول الهویه هستند.

با این حال، انقلابیون مصری طرفدار مشروعیت به خوبی می دانند که جنایتکار قاتل هزاران تن از آنها که همچنان در کمال خونسردی به کشتارهای خود ادامه می دهد، چه کسی می باشد.

ناکامی کودتاچیان

 از سوی دیگر، به دلیل آنکه تظاهرات طرفداران مشروعیت در مصر با گذشت زمان و در نتیجه زجر مردم از ناکامی سیاست های دولت کودتاچیان و وخامت اوضاع معیشتی آنها، روز به روز بزرگتر و فراگیرتر شده و در سراسر خاک این کشور رو به گسترش نهاده، کودتاچیان نیز در حال از دست دادن تعادل خود بوده و حماقت ها و اشتباهات قابل مشاهده بیشتری مرتکب می شوند که این مسئله نیز به نوبه خود باعث افزایش شمار طرفداران مشروعیت خشمگین از سیاست های کودتاچیان می شوند.

این در حالی است که آخرین حماقت رهبران کودتا در مصر نیز همان سیاسی کردن قوه قضائیه، محکوم کردن برخی رهبران جریان “۶ آوریل” به تحمل زندان و مسدود کردن دارایی های صدها سازمان های غیر دولتی اسلامی کمک کننده به هزاران تن از فقرا و مستمندان می باشد.

علاوه بر این، طرفداران مشروعیت در مصر نیز کودتاچیان را به تقلب در همه پرسی بر سر قانون اساسی جدید متهم می کنند، این در حالی است که آمار و واقعیت های موجود نیز صحت اتهام های وارده به کودتاچیان را به اثبات می رسانند و گزارش های بین المللی و محلی بی طرف منتشر شده پس از پایان همه پرسی نیز این مسئله را تایید می کنند.

اتحاد پول با سیاست

 در همین حال، انبوهی جمعیت طرفداران مشروعیت در مصر که در تظاهرات برگزار شده در میدان ها، خیابان ها و دانشگاه های سراسر این کشور به چشم آمد، پیامدهایی نیز داشته که در سردرگمی رسمی دولت و ناتوانی نیروهای پلیس در کنترل امور کشور و ناکامی قانون تظاهرات صادر شده از سوی دولت کودتا چند هفته پیش، جلوه پیدا کردند.

با این حال، رهبران کودتای نظامی در مصر به تجاوزهای خونین و مداوم به آزادی های عمومی مردم بسنده نکرده، بلکه تصمیم گرفتند با آتش بازی کرده و به گفته انقلابیون، برگه فتنه گری را به کار گیرند، جایی که برخی سرمایه داران مصری از جمله یکی از میلیاردرهای معروف همکار در کودتا اظهاراتی را بر زبان آوردند که خشم اکثریت شهروندان مصر را برانگیخت.

در همین راستا، “نجیب ساویرس”، میلیاردر مسیحی اظهار داشته: تاکنون تظاهراتی در خیابان های مصر بر علیه گروه “اخوان المسلمین” به راه نینداخته ایم، اما احتمال دارد چنین تظاهراتی به راه بیندازیم و خشونت را به آنها نشان دهیم.

در اینجا باید تامل کنیم و از طریق نظارت بر واقعیت ها به این مسئله اشاره کنیم که از زمان کودتای سوم ژوئیه سال گذشته میلادی در مصر، تاکنون هیچ موردی ثبت نکرده ایم که در آن طرفداران مشروعیت و در راس آنها گروه “اخوان المسلمین” دست به خشونت و یا تروریسم بر علیه رقبای سیاسی خود و سرویس های امنیتی زده باشند.

این در حالی است که سرویس های امنیتی مصر و اراذل و اوباش مورد حمایت آنها تمامی فعالیت های تروریستی، قتل، مجازات و شکنجه را بر علیه طرفداران مشروعیت و گروه “اخوان المسلمین” به کار برده اند.

در هر حال، اظهاراتی از این قبیل نشان دهنده نقش این میلیاردر مسیحی و رهبران کلیسای مسیحیان ارتدکس مصر در کودتای نظامی بر علیه نظام حکمرانی برآمده از انقلاب ۲۵ ژانویه به رهبری “محمد مرسی”، رئیس جمهوری ربوده شده وابسته به جریان اسلام گرا می باشد، در نتیجه خشم طرفداران مشروعیت برانگیخته شده و آتش فتنه فرقه ای و مذهبی نیز برافروخته می شود.

علاوه بر این، اظهارات “نجیب ساویرس” و سایر سرمایه داران مصری در مخالفت با طرفداران مشروعیت، برقراری رابطه محکم میان سرمایه داران و سیاستمداران مصر از طریق برخی سرمایه داران وابسته به نظام “حسنی مبارک”، رئیس جمهوری مخلوع این کشور را نشان می دهند، سرمایه دارانی که کودتای نظامی سوم ژوئیه سال ۲۰۱۳ میلادی را به مثابه بازگشت دوران نظام “حسنی مبارک” قلمداد می کنند و در نتیجه، از ناکامی احتمالی کودتای مذکور نگران هستند.

 کلیسا و فتنه انگیزی

 در همین حال، طرفداران مشروعیت در مصر نسبت به اظهارات “نجیب ساویرس” و هر شخصیت مسیحی دیگری که از کودتای نظامی سوم ژوئیه حمایت کرده و به رهبران کلیسای مسیحیان ارتدکس نزدیک باشد، حساس هستند، چرا که رهبری این کلیسا نقش حامی کودتایی را ایفا کرده که برکناری نخستین رئیس جمهوری وابسته به جریان اسلام گرا در تاریخ مصر و منتخب از سوی مردم طی یک فرآیند دموکراتیک آزاد و شفاف را در پی داشته است.

 به همین دلیل بود که “ائتلاف ملی برای حمایت از مشروعیت” در مصر نیز بی درنگ موضع خود در قبال اظهارات “نجیب ساویرس” را اعلام کرد، جایی که این ائتلاف تاکید کرد که هدف از تهدیدهای این سرمایه دار مسیحی همان شعله ور ساختن آتش فتنه فرقه ای و مذهبی در مصر و افزایش حجم شکاف به وجود آمده در جامعه کنونی این کشور می باشد و نمی توان آن را بی ارتباط با حوادث خشونت آمیز و آتش سوزی های روزانه مصر دانست.

در همین راستا، برخی سیاستمداران طرفدار مشروعیت در شهر “القاهره” نیز از طریق تجزیه و تحلیل تحولات روزانه مصر بر این باورند که رهبران کودتای نظامی پس از ناکامی در وادار کردن انقلابیون به در پیش گرفتن گزینه خشونت جهت از بین بردن اعتبار محلی و بین المللی آنها، برای رویارویی با تاکید انقلابیون بر راه حل مسالمت آمیز، در تلاش هستند تا از ابزارهای فتنه فرقه ای و مذهبی بهره گرفته و آنها در راستای خدمت رسانی به دستور العمل های ویژه کودتا به کار گیرند حتى اگر این اقدام تهدیدی بر علیه یکپارچگی مصر باشد.

شاید برخی ها این پرسش را مطرح کنند که چرا رهبران کودتای نظامی در مصر باید به دنبال شعله ور ساختن آتش فتنه فرقه ای و مذهبی و یا جنگ داخلی در این کشور باشند؟

در پاسخ باید گفت که آمریکا از زمان امضای توافقنامه “کمپ دیوید” در ۲۶ مارس سال ۱۹۷۹ میلادی تاکنون، هم پیمان راهبردی فرماندهان ارتش مصر به شمار می آید و ضامن پایبندی به این توافقنامه هستند، این در حالی است که سازمان اطلاعات آمریکا (سی آی ای) با انجام پژوهش هایی در رابطه با نظام “محمد مرسی” و تاکید وی بر خودکفایی مصر در زمینه تولید غذا، اسلحه و دارو، به این نتیجه رسید که آمریکا باید از دست نخستین رئیس جمهوری منتخب مصر راحت شود.

در واقع آنچه ذکر شد بارها مورد تاکید برخی رهبران برجسته گروه “اخوان المسلمین” قرار گرفته و بر اساس اظهارات آنها، دولت آمریکا رهبر واقعی کودتای سوم ژوئیه سال گذشته در مصر می باشد و دولتمردان “تل آویو” نیز در پشت پرده نظاره گر بوده، از این کودتا حمایت می کرده و از برکناری نخستین رئیس جمهوری اسلام گرا در مصر نیز به وجد آمدند، چرا که وی را دشمن خود می دانستند.

 نوع جدیدی از جنگ

 در واقع بر اساس آنچه ذکر شد می توان به مهمترین دلیل راهبردی برای دخالت دولتمردان “واشنگتن” در کودتای نظامی اخیر در مصر نیز پی برد، جایی که آمریکا قصد دارد با بهره گرفتن از جاه طلبی های فرماندهان نظامی مصری و علاقه آنها به در دست گرفتن قدرت، از پس ارتش، کشور و مردم مصر برآید و در این راستا، تلاش خواهد کرد با به کار گیری این فرماندهان نظامی، مردم مصر را به جان هم بیندازد و آنها را به دو نیم تقسیم کند تا بتواند شاهد درگیری و کشتار شهروندان مصر و ریختن خون آنها باشد.

 علاوه بر این، آمریکا به دنبال به جان هم انداختن ارتش و مردم مصر نیز هست، چرا که این مسئله به منافع راهبردی “واشنگتن” و “تل آویئ” کمک می رساند، در واقع دشمنان مصر و جهان عرب سال های سال است که در رویای چنین چیزی هستند و این مسئله نوع جدیدی از جنگ و جایگزین دخالت مستقیم آمریکا در امور داخلی مصر به شمار می آید.

در واقع دواتمردان “واشنگتن” پس از شکست های ارتش آمریکا در نتیجه دخالت مستقیم در عراق و افغانستان، به این نوع جدید از جنگ روی آروده و هم اکنون در حال اجرای آن در سوریه، لیبی، یمن و مصر هستند، جایی که از این طریق می خواهند ارتش های این کشورها را نابود سازند و یا دست کم باعث فروپاشی و تضعیف آنها شوند.

هر چند که دولتمردان “واشنگتن” در زمینه اجرای این نوع جدید از جنگ، در سوریه، لیبی و یمن نیز به موفقیت هایی دست می یابند، اما چیزی که مصر را از فور رفتن در چنین مسائلی منع کرده، همان وجود گروه “اخوان المسلمین” در این کشور می باشد، چرا که این گروه بر مسالمت آمیز بودن فعالیت های طرفداران مشروعیت و عدم ورود به طرح های جنگ داخلی تاکید کرده و به خوبی می داند که ارتش، ملت و خاک مصر مورد هدف قرار گرفته اند.

خلاصه کلام اینکه نقشه راه کودتاچیان مصر از همان لحظه نخست کودتای نظامی آنها در سوم ژوئیه سال گذشته میلادی، به نقشه گلوله و خون تبدیل شده و قدرت های منطقه ای و بین المللی نیز از این مسئله بهره می گیرند تا بر علیه منافع مصر و امنیت ملی این کشور و در راستای خدمت رسانی به برنامه های مورد نظر خود فعالیت کنند.

دلیل آن نیز همان قتل عام هایی است که کودتاچیان در حق شهروندان طرفدار مشروعیت مرتکب شدند و تاکنون بنا بر آمار انقلابیون بیش از هفت هزار شهید و بنا بر آمار رسمی کودتاچیان بیش از هزار کشته و همچنین ده ها هزار زخمی بر جای گذاشته اند، چرا که کودتاچیان مصر مخالفان کودتای نفرت انگیز خود را به انجام فعالیت های تروریستی و خشونت آمیز متهم کرده و بر علیه ملت انقلابی مصر اعلام جنگ کرده اند.»

 نقل از شفقنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا