تناقضات قرآنی – اختلافات عددی در قرآن
تناقضات قرآنی یا وسوسههای شیطانی پاسخ به شبهات وارده بر قرآن
تحقیق و پژوهش: محمد احمدیان
شبههی سوم از تناقضات قرآنی
اختلافات عددی در قرآن
آیا روزهای الله برابر با ۱۰۰۰ روز بشر است؟ (سورهی ۲۲ آیهی ۴۷، سورهی ۳۲ آیهی ۵) یا برابر با ۰۰۰/۵۰ روز بشر؟ (سورهی ۷۰ آیهی۴)
آیات مطرح در شبهه
۱- «وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَن یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْماً عِندَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَهٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ» [حجّ/۴۷]
(ای پیامبر ! کافران، مسخرهکنان ) از تو میخواهند که هرچه زودتر عذابی را بر سر ایشان بیاوری (که آنان را از آن میترسانی. این عذاب بدون شکّ گریبانگیرشان میگردد) و خداوند به هیچ وجه خلاف وعده نمیکند (و عذاب را گریبانگیرشان میسازد، هرچند سالها طول بکشد، اصلاً زمان نسبت به خدا مطرح نیست، و مثلاً در همین جهان) یک روز خدا، بسان هزار سالی است که شما میشمارید و به حساب میآرید.
۲- « یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ» سجده/۵
خداوند (تمام عالم هستی را) از آسمان گرفته تا زمین، زیر پوشش تدبیر خود قرار داده است، (و جز او مدبِّری در این جهان وجود ندارد). سپس تدبیر امور در روزی که اندازه آن هزار سال از سالهائی است که شما میشمارید، به سوی او باز میگردد.
۳- « تَعْرُجُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهٍ » معارج/۴
فرشتگان و جبرئیل به سوی او (پر میکشند و) بالا میروند در مدّتی که پنجاه هزار سال (معمولی برای انسانها ) طول میکشد.
مقدمه
در سورهی «معارج» خداوند عروج ملائکه را خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَهٍ «پنجاه هزار سال» بیان میکند؛ در حالی که در جاهای دیگر «y#ø9r& 7puZy» «هزار سال» را نام میبرد. منتقد بدون ملاحظه و دقّت در نوع مأموریت ملائکه و زمان مأموریت این اختلاف عددی را اشتباه در انزال «وحی» و تناقض در قرآن تلقی نموده است. امّا آنچه که قابل بحث و جای تدّبر و تفحّص بوده، این است که خداوند نه فراموشکار است و نه در قرآن تناقضی وجود دارد، تناقضی به این آشکاری، نه تنها خداوند علیم و خبیر، بلکه پژوهشگران با وجود خطا پذیری و اشتباه آنان دچار چنان لغزش و اشتباهی نمی شوند؛ بلکه این درک کوتاه و ناقص منتقدین اسلام است که در قرآن چنان خطایی را مهندسی و میتراشند، و نقص درک و ناتوانی خویش را به حساب قران ثبت میکنند. بنابراین از نظر منتقدین کلامی که اینگونه تناقضی در آن وجود داشته باشد؛ فاقد قداست، و همراه با عیب و نقص است.
پاسخ به شبهه
۱-لازم است جهت روشن شدن موضوع به معانی گوناگون «یَوم» در قرآن اشاره شود، تا معنای واحدی را بر آیات تحمیل ننماییم. مطابق آنچه دکتر محمدعلی رضاییاصفهانی، در کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، آورده کلمهی «یوم» در قرآن به معانی زیر آمده است:
الف- از طلوع خورشید تا غروب آن: «فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیَامُ ثَلاثَهِ أَیَّامٍ فِی الْحَجِّ» بقره/۱۹۶
و هر کس که [قربانی حج] نیافت [باید] در هنگام صبح سه روز روزه بگیرد. بقره/ ۱۸۳و۱۸۴
ب- مقدار دورهای از زمان: «فذکّرهم بِأیَّامِ اللهِ» و روزهای خدا را به آنان یادآوری کن. ابراهیم/۵
ج- زمان خارج از مفهوم مادی: یوم القیامه- الیومالآخر، که در این حالت «یَوم» در مقابل کلمهی «لَیل» قرار نمیگیرد، و مترادف لفظ «نهار» نیست.
۲- عدّهای دیگر از مفسران رویکردی غیر از رویکرد گروه اول نسبت به کلمهی «روح» همراه با ملائکه دارند: تفسیر المیزان دیدگاه خویش را اینگونه بیان میکند:
آیهی (۴) سورهی معارج، به توصیف قیامت و توصیف عذاب پروردگارشان بر میگردند، چون ملائکه پیرامون عرش پروردگارشان را فرا میگیرند و صف میکشند.
«وَتَرَى الْمَلَائِکَهَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» زمر/۷۵
(در آن روز، ای مخاطب !) فرشتگان را خواهی دید که گرداگرد عرش خدا حلقه زدهاند و به سپاس و ستایش پروردگار خود مشغولند. در میان (بندگان خدا داوری میشود) و دادگرانه و واقعی در میانشان داوری میگردد، (و از سوی همه هستی فریاد برآورده میشود) و گفته میشود : حمد و سپاس خداوند جهانیان را سزا است !
از ظاهر کلام چنان بر میآید که مراد «روح»، آن روحی است که در آیهی شریفهی اسراء آمده است و مراد جبرئیل نیست.
۳- یکی از اشتباهات منتقدین این است که برای «یَوم» تنها یک معنی در نظر میگیرند آن هم طلوع و غروب آفتاب است. یعنی طولانیترین روز (۳۱) خرداد، با بیش از ۱۵ ساعت، در حالی که کوتاهترین روز سال در (۳۰) آذر، حدود (۷) ساعت است.
روز و عبارت عربی آن «یَوم» عبارت است از گردش زمین به دور خودش، که (۱۲) ساعت طول میکشد. و در مقیاس بالاتر هر سال زمینی، ۳۶۵ روز است، یعنی ۳۶۵ بارگردش زمینی به دور خودش، که این معیار و اندازه به نسبت سایر کُرات منظومهی شمسی متفاوت است. مثلا شبانه روز در عطارد ۲۸/۹ ساعت و طول هر روز ۶۴/۴ ساعت است؛ و در پلوتون طول روز ۴۷۲ ساعت است. لذا کاربرد «روز» بر اساس مقیاس زمین و گردش آن، برای سایر کُرات خطای محاسباتی است که منتقدین بدان گرفتار شدهاند.
۴ ـ درآیهی ۵ سورهی سجده، اشاره به تدبیر امور نظام هستی از آسمان به زمین است، که با این وصف تمام نظام هستی را شامل میشود. آسمان به عنوان محل فرماندهی و جایگاه صدور فرمان و ابتدای اجرای قوانین الهی برای کلّیهی نقاط نظام هستی است؛ که کُرهی زمین یکی از آنهاست.
قید «مِنَ السّماءِ إلی الأرضِ» اشاره ساده و صریح به این موضوع است. درمیان سایر کرات، کُرهی زمین به عنوان نقطهای برجسته و ممیّزه، بخاطر محل استقرار اشرف مخلوقات، یعنی انسان و محل جانشین خلیفهی الهی در زمین است.
پس قرآن در این آیه صحنهای از فعالیتهای ادارهی امور هستی را به تصویر میکشاند. آنچه مسلّم است دو عنصر اصلی در نظام مدیریت بر هر چیزی، یکی اجرای برنامههاست، و دیگری پیگیری آنها. این شیوه مدیریت بیانگراین است، هیچ کاری بدون هدف و ارزیابی نیست. خداوند دراین آیه اشارهای گذرا به مدیریت هستی میکند که همان تدبیر و ارجاع امور به سوی او که ارزیابی برای صدور حکم است. لازم است که این نکته به ذهن ما متبلور نشود که خداوند علیم و خبیر است، و نیازی به این گونه تفسیر و تأویلات نیست، این موضوع از طرفی اشاره به ادارهی نظام هستی در چار چوب اسباب و سبب و مدیریت صحیح است، و از طرف دیگر آموزش انسانها به تدبیر امور و پیگیری آنها برای ارزیابی است.
مدیریت و نظارت مسلّم الهی بر نظام هستی درسی آموزنده است که انسان تصور نکند، رها و بدون باز خواست است، بلکه کارنامهی مخلوق با شعور (انسان)، در «روزی» به سوی او بر میگردد که با معیار و مقیاس دنیایی، معادل هزار سال میباشد. سالی که عبارت است از گردش زمین به دور خورشید (۳۶۵) روز طول می کشد. البتّه این از نظر خداوندی بدون مکان و زمان، با سنجش ساعت و روز و سال، برای درک انسانها و تفهیم علمی و دقیق آنان است.
۵ـ در آیهی (۴۷) سورهی حجّ، صحنهای دیگر از حیات دنیایی است. صحنهی دعوت پیامبر اسلام(ص) و انکار و عناد مشرکان و اصرار عجولانهی آنان بر عملی نمودن تهدید و وعید الهی، نسبت به آنان است. خداوند در این آیه به مشرکان هشداری میدهد که خداوند در وعدههایش خلاف نمیکند و عذاب الهی امر حتمی و قطعی است. امّا آنچه باعث در خواست عجولانهی شماست و پرسشگری نسنجیده در این مورد، به علت زمان گذرا با معیار شما انسانهاست. و با گذشت زمان چنان تصور میکنید که عذابی نیست و حمایتی از محمد(ص) مفهوم ندارد، تصوری باطل و واهی است. هر چند سال ها طول بکشد، ولی آمدنش قطعی است، چون یک روز خداوند برابر با هزار سال با معیار شما است. پس تأخیر یک روز عذاب معادل هزار سال است با معیار انسان و چرخش زمین. چون در نظام مدیریت خداوند هزار «سال» تأخیر مجرم به اندازهی یک روز شماست، و تأخیر یک روزه در میزان محاکمات و صدور حکم مجازات، امری چندان سؤال برانگیزی نیست.
۶ ـ امّا فضای آیهی (۴) سورهی معارج فضای دیگر و صحنهای دیگر است. فضای آن فضای قیامت و صحنهی سخت و دشوار آن است. بنا به نظر مفسّران پس از بهم خوردن نظام هستی «قیامت صغری»، و پس از تکویر خورشید و خارج شدن سیارات از مدار، فضای دیگری ایجاد میشود، که چند و چون آن تنها در علم خداوند است به همین خاطر در این آیه از واژهی «مِمَّا تَعُدُّون» استفاده نشده است لذا:
الف- احتمالاً صحنهی قیامت و فضای آن بعد از تغییرات در نظام هستی و منظومهی شمسی با توجّه به آیهی (۴۸) سورهی ابراهیم، در مکانی باشد که فاصله ی آن با محل فرماندهی و صدور حکم در آسمان، پنجاه هزار سال با معیار امروزی چرخش زمین به دور خورشید باشد.
در این برداشت مفسّران بر این رأی هستند که «ملائکه و روح» همان فرشتگان و جبرئیل امین میباشند.
ب- احتمال دیگری که ممکن است وجود داشته باشد این است، که فضای قیامت همان زمین با تغیرات فیزیکی خاص باشد؛ که آیهی (۴۸) سورهی ابراهیم به آن اشاره میکند. امّا معیار چرخش و گردش زمین و سیّارات به روال قبلی نمانده و هستی دچار تغیرات اساسی شده است. اگر این صحنه بعد از قیامت «صغری» و قبل از قیامت «کبری» باشد، طبق رأی عدّهای از مفسّران «ملائکه و روح» فرشتگان و ارواح مؤمنان هستند، که به سوی الهی عروج میکنند. روز عروج به معیار قابل درک و تجربه شده برای انسان، پنجاه هزار سال طول میکشد. واللهُ اعلم.
ج- رأی سوم این است که اشاره به هزار سال و پنجاه هزار سال در آیات، برای تحدید زمانی نباشد، بلکه برای تکثیر و مبالغه است که در ادبیات و محاوره میان مردمان متعارف و امری عادی است. اگر کسی در بیان چیزی و یا امری بخواهد مبالغه نشان دهد، از چنین عباراتی استفاده می کند؛ مثلا: صدبار و هزار بار بسیار رایج است. لازم است بدانیم اینگونه عبارات در قرآن برای تفهیم مردم مرسوم است، مثلا در سوره ی توبه آیه ی (۸۰) اشاره به جرم کفّار می کند که خداوند به پیامبر می گوید: اگر هفتاد بار برای آنان طلب استغفار کنید خداوند آنان را نمی آمرزد «إن تَستَغفِر لَهُم سَبعِینَ مَرّهً…».
۷- خداوند در آیات ذکر شده برای درک انسان واژهی «یوم» بکار میبرد زیرا شناخته شده برای بشریت است. ولی معیارها چنانچه مورد اشاره قرار گرفت با توجّه به مدار سیّارات و فضای جدید، متفاوت است برای همین دانشمندان علم نجوم، موضوع سال کهکشانی را مطرح میکنند. سال کهکشانی عبارت است؛ از حرکت منظومه شمسی در داخل کهکشان با سرعتی حدود ۲۵۹ کیلومتر در ثانیه، و در هر ۲۵۰ میلیون سال، یک دور کامل را انجام می دهد. بر همین اساس «انشتین» اینگونه حوادث زمانی را بیان میکند: پیدرپی آمدن حوادث از نقطه نظر زمانی، مورد اتّفاق نیست و یک مسالهی اختلافی میباشد. مثلا جنگ سال ۱۸۱۴، قبل از سال ۱۸۲۹ واقع شده است، امّا این ترتیب زمانی نسبت به ساکنان زمین معنیدار است؛ شاید نسبت به غیر ساکنان زمین قضیه کاملا برعکس بوده باشد. بنابراین دیدگاه کائنات (مکانی-زمانی) مجموعهی آن چیزهایی است که بوده، هست و خواهد بود. و این کائنات بیشترین شباهت را به کتاب یا لوحی دارند که در آن حوادث گذشته و حوادث آینده تدوین شده است. پس نقش «زمان» در این میان، نقش مستقل و منفردی نیست. لذا «یَوم» مورد نظر ساکنان زمین با یومی که نظام کائنات دچار اختلال میشود، یکی نیست و نقد وارده، علمی و منطقی نمیباشد.
نکات تفسیری آیات:
عدّهای از مفسّران بر این رأیند که قول راجح این است، روزی که بدان اشاره شده است، روز قیامت، و در این روز فرشتگان و «جبرئیل» به سوی خداوند بالا میروند. ذکر جبرئیل بعد از فرشتگان به صورت جداگانه، برای شأن در مقام ویژهی جبرئیل است.
نکتهی قابل بحث کلمهی «روح» است که به نظر این دسته از مفسران «روح»، همان جبرئیل امین است.
چه بسا پنجاههزار سال، کنایه از طول آن روز باشد، همانگونه که در تعبیر عرفی معروف است؛ چون صحنهای از قیامت را به تصویر میکشد، که سختی و ناراحتی آن روز نسبت به افراد مجرم به اندازهی پنجاه هزار سال طولانی میباشد، همانند مریضی که به علّت درد و رنج مرض، لحظهای به اندازه ساعتها برای او طولانی باشد. چنانچه کسی در بیان کثرت و مبالغه به دیگری میگوید: هفتاد بار صدایت زدم، یا اگر هزار بار بیایید و بروید جوابت را نمیدهم.
دیدگاه مفسران در مورد آیهی (۵) سورهی سجده
یُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ کَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَهٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ
«خداوند (تمام عالم هستی را) از آسمان گرفته تا زمین، زیر پوشش تدبیر خود قرار داده است، (و جز او مدبِّری در این جهان وجود ندارد). سپس تدبیر امور در روزی که اندازه آن هزار سال از سالهائی است که شما میشمارید، به سوی او باز میگردد.»
در مورد آیهی فوق تفسیرها بسیار به هم نزدیک و نکتهی افتراقی قابل ذکری به چشم نمیخورد.
مفسّران بر این رأیند که صدور حکم و انزال قضا و قدر و هر تدبیری و هر تقدیری از آسمان به سوی زمین، پروژهی مقدم در ادارهی امور هستی است. پس گزارش تمام امور و فرجام و نتایج و عواقب آنها برای خداوند برده میشود. هدف از ارجاع، ارزیابی برای صدور حکم است. ارجاع تمام امور، در روزی صورت میگیرد که بر اساس معیار و سنجش دنیا، برابر با هزار سال دنیا است.
وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَلَن یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَهٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ [حجّ/۴۷]
«(ای پیغمبر ! کافران، مسخرهکنان) از تو میخواهند که هرچه زودتر عذابی را بر سر ایشان بیاوری (که آنان را از آن میترسانی . این عذاب بدون شکّ گریبانگیرشان میگردد) و خداوند به هیچ وجه خلاف وعده نمیکند (و عذاب را گریبانگیرشان میسازد، هرچند سالها طول بکشد، اصلاً زمان نسبت به خدا مطرح نیست، و مثلاً در همین جهان) یک روز خدا، بسان هزار سالی است که شما میشمارید و به حساب میآرید.»
در مورد تفسیر آیهی (۴۷) سوره حج دیدگاه و نظرات مفسران یک نظر واحد و شبیه هم است. و این است که: ای محمد(ص) هر گاه بگویند زمان تهدید به درازا کشید و زمان عذاب کی فرا میرسد؟ بدانند که خداوند در امورش و اجرای آن حلیم و بردبار است. چون شما انسانها بر اساس زمان خویش که عبارت است از چرخش زمین به دور خودش که ۱۲ ساعت طول میکشد، قضاوت میکنید؛ در صورتی که هزار سال نزد خداوند، همانند یک روز نزد شما است. اصلاً شب و روز که معیار زمانی شما انسانها است، برای خداوند مطرح نیست بلکه همگی آنها تحت سلطه و ارادهی خداوند است و خداوند مافوق زمان مورد نظر شماست، چون آنچه نزد شما طولانی است، نزد خداوند نزدیک است «کلُّ ما هُوَ آتٍ قریبٌ» اگر هزار سال هم طول بکشد آمدنی است و به اندازه یک روز است نزد خداوند.
در جملهی (ثُمَّ یَعرُجَ إلیهِ) اشعار است به اینکه مراد به «سماء» مقام قربی است که زمام همهی امور به آنجا منتهی میشود، نه آسمان که به معنای جهت بالا و یا ناحیهای از نواحی عالم جسمانی است. و خدا که محیط به هر چیز است، تدبیر زمین را از آن موطن نازل میکند، که البته این معنای دوّم به فهم نزدیکتر است، چون جملهی: (وَ اَوحی فی کلّ سماءِ امِرَها) با آن سازگارتر است.
«فی یَومِ کانَ مَقدارُهُ إلفَ سنهٍ ممّا تعدّون»
معنایش چه به احتمال اوّل و چه به احتمال دوّم، این است که خدای تعالی تدبیر نامبرده را در ظرفی انجام میدهد که اگر با مقدار حرکت حوادث زمینی تطبیق دادهشود، با هزار سال از سالهای که شما ساکنان زمین میشمارید، برابر میگردد. چون مسلّم است که روز و شب، و ماه وسالی که ما میشماریم بیشتر از عمر خود زمین است…
چنانچه کلمهی (فی یَومٍ) قید باشد برای (یَعرُج الیهِ) به تنهایی، احتمالاً تی است که آیهی: (یَعرُجُ الملائِکهُ والروحُ اِلیهِ فی یَومٍ کانَ مقدارَهُ خَمشینَ الفَ سنَهٍ»
در آیهی (۴) سورهی معارج مقدار آن را پنجاه هزار سال خوانده چون مربوط به کفار است، تا بخاطر کفرشان مشقت بیشتر بکشند.
احتمالات دیگری [در این خصوص هست]، که آیا تحدیدی است حقیقی، و یا مرادصرف زیاد جلوه دادن مدت است، همچنانکه در آیهی (۹۶) بقره آمده است: «یَودُّ اَحَدُهُم لَو یُعَمّرُ َالفَ سنهٍ» هر یک از ایشان دوست میدارد هزار سال عمر کند.
جدول گردش سیّارات به دور خورشید:
سیّارات |
فاصله از خورشید | زمان گردش به دور خورشید به سال | جرم سیّارات در مقایسه با زمین | شعاع سیّارات در مقایسه با زمین | |
در مقایسه با زمین | به میلیون کیلومتر | ||||
عطارد | ۳۹/۰ | ۵۸ | ۲۴/۰ | ۰۶/۰ | ۳۹/۰ |
زهره | ۷۲/۰ | ۱۰۸ | ۶۲/۰ | ۸۲/۰ | ۹۵/۰ |
زمین | ۱ | ۱۵۰ | ۱ | ۱۰ | ۱ |
مرّیخ | ۵۲/۱ | ۲۲۸ | ۸۸/۱ | ۱۱/۰ | ۵۳/۰ |
مشتری | ۲/۵ | ۷۷۸ | ۸۶/۱۱ | ۳۱۸ | ۱۱ |
زحل | ۵۴/۹ | ۱۴۳۰ | ۴۶/۲۹ | ۹۵ | ۹ |
اورانوس | ۱۸/۱۹ | ۲۸۷۰ | ۸۴ | ۱۵ | ۴ |
نپتون | ۰۶/۳۰ | ۴۵۰۰ | ۱۶۵ | ۱۷ | ۴ |
پلوتون | ۴۴/۳۹ | ۵۹۰۰ | ۲۴۸ | ۱/۰ | ۵/۰ |
نتیجه گیری:
طرح شبهه فاقد اعتبار علمی است؛ منظور درک و شناخت مفاهیم قرآنی نیست؛ بلکه از منظر علم نجوم و حرکت سیّارات معتبر و مستند نمیباشد به چند دلیل:
۱-منتقد نتوانسته دو صحنهی مورد بحث در سورهی «معارج» از یک طرف، و دو سورهی «حجّ» و «سجده» از طرف دیگر را دریابد، چون توان تشخیص مأموریت را در زمان و مکان حوادث نداده است.
۲- مفهوم زمان، که ظرف حوادث است، نتیجهی حرکت وضعی و حرکت انتقالی است، تفاوت زمان گردش سیّارات منظومهی شمسی که یکی از منظومههای کهکشان ماست، واضح و آشکار است. زمان حرکت «انتقالی» زمین یک سال (۳۶۵روز) طول میکشد، در صورتیکه در عطارد نزدیکترین سیّاره به خورشید ما، (۸۸روز)، و پلوتون دورترین سیّاره به خورشید، (۲۴۸سال)، یعنی حدوداً هزار (۱۰۰۰) برابر عطارد زمان میبرد. لذا این تفاوت در حرکت انتقالی مرتبط با تفاوت در حرکت وضعی است؛ که شب و روز رقم میزند، پس نگاه واحد برای «روز» در سه سیّارهی «عطارد» و «زمین» و «پلوتون» لذا تفسیر «یوم» در آیات مطرح شده که مکان همه آنها یکی نیست، خطای جاهلانه است.
۳- اشتباه دیگر منتقد درک ناصحیح از «یَوم» است، با توجّه به تفاوت حرکت وضعی سیّارات، تفاوت روز و شب، واضح و روشن است؛ امّا واژهی «یَوم» در قرآن به یک معنی واحد بکار نرفته است؛ بلکه در بعضی جاها «روز» در مقابل «شب» بکار رفته است و در جاهای دیگر بیانگر برههی از زمان است؛ که متعلّق به مکان خاص و خارج از زمین و چه بسا و چه بسا خارج از منظومهی شمسی ما باشد.
بنابراین در این صحنه همانند سایر صحنههای دیگر، قرآن مبرّا از نقص است و تناقض مشاهده شده توسط منتقدین نتیجهی توهّم درونی آنان است.
منـابع و مراجـع:
۱ـتفسیرفی ظلال،دکترمصطفی خرم دل،نشراحسان،سال۱۳۸۷
۲ـتفسیرنور، دکترمصطفی خرم دل،نشراحسان،سال۱۳۸۶
۳ـتفسیرالمراغی،مصطفی مراغی،داراحیاءالتراث العربی
۴ـتفسیرالمنار،رشیدرضا،دارالفکر،بیروت
۵ـتفسیرالمیزان،محمدحسین طباطبایی،محمد جوادحجتی کرمانی،نشرفرهنگی رجا,۱۳۶۶
۶ـ کاوشی در ستاره شناسی، ژاکلین و سیمون میتون، حسن مدیر شانه چی، استان قدس
۷- تفسیر ابن کثیر، انتشارات دارالکتاب، بیروت
۸-اعجاز علمی قرآن، عبدالرئوف مخلص، شیخ الاسلام احمد جام، ۱۳۷۶
۹- اتم های سکوت، اوبرر یوز، عبّاس مخبر، مرکز چاپ، ۱۳۸۱
۱۰- اعجاز علمی قرآن، دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی، جلد/۱، صفحهی/۱۰۷
سایر تناقضات : تناقضات قرآنی یا وسوسههای شیطانی پاسخ به شبهات وارده بر قرآن
باسلام و خسته نباشید..
واقعا دمتون گرم جواب این تناقضات خیلی عالیه.
سلام علیکم
ممنون از توجه شما
خدا را شاکریم که سایت تونسته برای شما مفید واقع شود
سلام.واقعا خسته نباشید.شاید تصورشم نکنید که چقدر این مطالب برای یکسری از افرادی مثل من با ارزشه….در این چند روز بی وقفه همراه با سایت شما مطالعه داشتم….و چقدر برام شفاف شد خیلی از این تناقضات…
کاش میشد افراد مخالف قران و خداناباوران رو به مناظره کشوند…