مرگاندیشی از ملزومات نیل به خیر برتر و تهذیب اخلاق
مرگاندیشی از ملزومات نیل به خیر برتر و تهذیب اخلاق
نویسنده: عدنان فلاحی
دور نیست اگر بگوییم اندیشیدن به مرگ و پس از مرگ، به مانند پدیدههایی چون فلسفه، زبان و… از مختصات و ذوات وجود آدمی است و مثلاً در سایر حیوانات اهلی و غیراهلی یافت نمیشود. ایمانوئل کانت متفکر پرآوازهی تاریخ بشر ذیل همین مرگاندیشی، معتقد بود که دو چیز از ملزومات وجود خیر برتر (و به تعبیر خود کانت در زبان لاتینی: Summum bonum) در چهارچوب خرد عملی هستند: جاودانگی روح، وجود ذات خداوند[۱].
کانت مینویسد:
«خیر برتر(Summum bonum) عملاً وقتی ممکن است که جاودانگی روح را پیشفرض بینگاریم. نتیجتاً این جاودانگی در کنار پیوند جداییناپذیرش با قانون اخلاق، بنیادی برای خرد عملی ناب است»[۲].
اگرچه حیات پس از مرگ و جاودانگی روح از زمرهی یقینیات فلسفی نیست اما کانت اذعان دارد که با چند و چونهای دقیق فلسفی حتی وجود جهان خارج نیز قابل اثبات نیست و این موضوع را یکی از رسواییهای فلسفه(a scandal of philosophy) و نیز رسوایی خرد جهانشمول آدمی میداند[۳].
اما با تمام اینها خود پدیدار مرگ امری یقینی و گریزناپذیر مینُماید. آدمی را فراری از مرگ نیست و در آموزههای دینی هم مرگاندیشی به مثابه رویکردی متقن در مسیر تهذیب نفس و زیستن اخلاقی وصف شده است. در احادیث منسوب به پیامبر اسلام(ص) آمده است:
«بسیار از مرگ ـ این نابودگر لذات ـ یاد کنید»[۴].
و غزالی میگوید:
«شکی نیست که مردم در یقین به مرگ و عدم وجود شک و شبهه در این باره، مشترکند. لکن برخی افراد متوجه مرگ نیستند و خود را آمادهی مرگ نمیکنند گویی که به مرگ خویش یقین ندارند… و از همین رو برخی گفتهاند که هیچ یقینِ عاری از شکی مثل مرگ نیست که به شکِ عاری از یقین شبیه باشد.»[۵].
و جالب این است که مارتین هایدگر فیلسوف مشهور معاصر هم نظیر همین عبارت غزالی را بیان میکند:
«آدمی از قطعیت مرگ آگاه است اما هنوز قطعیت واقعی نسبت به مرگ خودش ندارد… آدمی میگوید: مرگ قطعاً سر میرسد اما نه حالا»(تأکیدات از خود هایدگر است)[۶].
این روزها اخبار مرگهای روتین و پی در پی ناشی از مرض کرونا مرتب به گوش میرسد و به نظر میرسد که مرگ از کرونا هم به یکی از روزمرگیهای ما تبدیل شده باشد. اما شاید این اخبار تلنگری باشد برای هرازچندگاهی هم که شده اندیشه در مرگ خویشتن و تهذیب اخلاق.
ـــــــــــــــــــــ
ارجاعات:
[۱]. Kant selections, Ed. by T.M. Greene, pp. 358,360, Charles Scribner’s1929
[۲]. Ibid, p. 358
[۳]. این چیزی است که کانت در پیشگفتار کتاب مشهورش «سنجش خرد ناب» بدان تصریح میکند (نک: کانت، سنجش خرد ناب، ص۴۶، ترجمه: میرشمسالدین ادیب سلطانی، موسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۲، چاپ نخست). کانت معتقد است که وجود جهان خارج را تنها بر پایهی “ایمان” میتوان فرض کرد(تأکیدات از خود کانت است):
… the existence of things outside us… should have to be assumed merely on faith, and that if it occurs to anyone to doubt it, we should be unable to answer him with a satisfactory proof (Kant, Critique of Pure Reason, p. 121, Trans. And ed. by Paul Guyer, Allen Wood, Cambridge University Press 1998)
[۴]. الترمذی، السنن، ش۲۳۰۷
[۵]. الغزالی، احیاء العلوم، ۱/۷۳،۷۴، دار المعرفه بیروت
[۶]. Martin Heidegger, Being and Time, $$258, Trans. J. Macquarrie, E. Robinson
✍️عدنان فلّاحی
https://t.me/AdnanFallahi