زن خانواده

مشارکت سیاسی زن

مشارکت سیاسی زن

استاد مصطفی محمد طحان/ ترجمه : خالد عزیزی

هر مکتب و هر جریانی در خصوص زن سخنی دارد. از زبان دشمنان اسلام بشنویم.به عنوان مثال کرومر (فرماندار انگلیس در مصر)، به عنوان بارزترین حاکم نوگرای غربی، در مشرق زمین می گوید: «اسلام اگر هم مرده نباشد از بعد اجتماعی و سیاسی در حال احتضار است و نا بسامانی های پی در پی اسلام علی رغم اصلاحات جدید و مدرن و اساسی امکان بهبودی ندارد، زیرا نابسامانی ها در ذات اجتماعی آن نهفته است، اسلام، ذاتی است که بر اختصاص دادن نقشی عقب مانده برای زن در جامعه، استوار است.

و از زبان پاره ای از اسلام گرایان آنهائی که می پندارند در دین خدا حق هر گونه دخل و تصرفی دارند، زن در تنگ ترین چهار چوبه تصور می شود. زن از دیدگاه آنان از زندانش خارج نمی شود جز در سه مرحله: مرحله اول، خارج شدن از رحم مادر مرحله دوم وقتی که به خانه بخت می رود و مرحله سوم زمانی است که به گورستان تحویل داده می شود. برای اثبات مدعای خود، کافی است که به حول و حوش خود نگاهی بیندازیم تا بشنویم و ببینیم  که چقدر فتاوی در خصوص محرومیت زن از حق تعیین سرنوشت در زندگانی سیاسی و اجتماعی خود، صادر شده تا حدی که زن را از حق انتخاب همسر هم منع کرده اند!

خدیجه کبری – رضی الله عنها – زمانی که پیامبر خدا (ص)بعد از دریافت وحی خدیجه کبری را خبر می دهد که دچار اضطراب شده، خدیجه کبری رضی عنها به حضرت محمد می گوید: «کلا و الله ما  یخزیک الله ابدا" انک لتصل الرحم و تحمل الکل و تکسب المعدوم و تقری الضیف و تعین علی نوائب الحق »، «نه هرگز، مژده بده به خدا قسم، خدا هرگز شما را اذیت نخواهد کرد، شما که صله رحم به جا می آورید و در سخن گفتن راستگو هستید، ناتوان را یاری می دهید و بینوا را دستگیر و مهمانوازی می کنید و در مورد احقاق حق دیگران مساعدت می کنید»

سیره مادرمان حضرت خدیجه- رضی الله عنها- مملو از دیدگاهها و موضع گیریهای شیرین و زیباست که بیانگر ثبات و بلوغ عقلی و ایمان عمیق ایشان به دعوت و فداکاری در این راه است چرا که در راه خدمت به دعوت نوپای اسلامی تمام امکانات مادی و اجتماعی خود را تقدیم نمود.

اسلام، مهاجرت را از سرزمین کفر واجب کرده است، خداوند نتعال می فرماید:« إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ کُنتُمْ قَالُواْ کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا…؟ (بیگمان کسانی که فرشتگان ( برای قبض روح در واپسین لحظات زندگی ) به سراغشان می‌روند و ( می‌بینند که به سبب ماندن با کفّار در کفرستان ، و هجرت نکردن به سرزمین ایمان ) بر خود ستم کرده‌اند ، بدیشان می‌گویند : کجا بوده‌اید ( که اینک چنین بی‌دین و توشه مرده‌اید و بدبخت شده‌اید ؟ عذرخواهان ) گویند : ما بیچارگانی در سرزمین ( کفر ) بودیم ( و چنان که باید به انجام دستورات دین نرسیدیم ! فرشتگان بدیشان ) گویند : مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن ( بتوانید بار سفر بندید و به جای دیگری ) کوچ کنید ؟…)در جواب این دستور و اوامر خدائی، زنان در هجرت به حبشه و مدینه با مردان مشارکت کردند، بلکه در هجرتشان شیرین ترین و زیبا ترین نمونه فداکاری و ایثار را در راه ساختن دولتی تازه، عملی ساختند.

در چهار چوب و محدوده دفاع از آموزه های دینی، زنان با پیامبر (ص)بیعت نمودند. خداوند متعال می فرماید: « یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَى أَن لَّا یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئاً وَلَا یَسْرِقْنَ وَلَا یَزْنِینَ وَلَا یَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ..» ‏( ای پیغمبر ! هنگامی که زنان مؤمن ، پیش تو بیایند و بخواهند با تو بیعت کنند و پیمان بندند بر این که : چیزی را شریک خدا نسازند ، و دزدی نکنند ، و مرتکب زنا نشوند ، و فرزندانشان را نکشند ، و به دروغ فرزندی را به خود و شوهر خود نسبت ندهند که زاده ایشان نیست ، و در کار نیکی ( که آنان را بدان فرامی‌خوانی ) از تو نافرمانی نکنند ، با ایشان بیعت کن و پیمان ببند …)

زنان در عقبه اول بر ایمان و پایبندی، و در عقبه دوم بر تبعیت از امور سیاسی و جنگی مسلمانان، با پیامبر بیعت نمودند و در هر دو حالت، زنان وفاداران و حافظان پیمانها بودند.

اهتمام و توجه زن تنها در زیبایی، طلا و جواهرات و آراسته کردن خود که گاهی اوقات زنان بدان انس می گیرند و عادت می کنند، خلاصه نمی شود، برای مثال ام سلیم وقتی که ابو طلحه به خواستگاری او می رود، در جواب می گوید: «و الله ما مثلک یرد، و لکنک رجل کافر و انا امرئه مسلمه. فان تسلم فذاک مهری و لا اسألک غیره» (سوگند به خدا امثال شما هرگز برگشت داده نمی شود، اما تو مردی کافر هستی و من زنی مسلمان، بنابراین اگر مسلمان می شوی، مسلمان شدنت مهریه من است و جز آن را از تو نمی خواهم .

زنان در جهت تثبیت دین تازه و انتشار آن در بر و بحر، در راه خدا تلاش ورزیدند.در حدیث روایت شده که ربیع دختر معوذ گفت: ما در غزوات با پیامبر بودیم، آب را به اصحاب می رساندیم، آنان را خدمت می کردیم و مجروحین را مداوا کرده و شهدا را به مدینه می آوردیم و در حدیثی دیگر از پیامبر نقل شده که جماعتی از امتم به من نشان داده شدند که چون مجاهدان در راه خدا (برای جهاد) همانند پادشاهان که قدرت و ثروت را در دست دارند، بر دریا سوارند. در پی آن، ام حرام گفت: ای رسول خدا از خدا بخواه که مرا از زمره ایشان قرار دهد، پیامبر هم برای او دعا کردند و دعا هم مستجاب شد. قبر ام حرام در قبرس، گویای جهاد و مبارزات ایشان است.

زن در اسلام از صلاحیت و اهلیت کامل برخوردار است طوری که می تواند مردمان را پناه می دهد. پیامبر خدا گفت: ای ام هانی، پناه دادیم آن کسی را که تو پناهش دادی. در این زمینه نویسندگان و دگر اندیشان، مقاله و بحثهای زیادی نوشتندو گفته اند: هیچ مکتبی مانندمکتب(پویای) اسلام این جایگاه برجسته را به زن نداده است، موقعیت و جایگاه زن را تا جایی بالا برده که ملت به رأی او در پناه دادن هر کسی که بخواهد، اعتماد می کند.

زن در شوری که پایه و اساس روابط اجتماعی و سیاسی در امور جامعه و دولت است نقش ارزنده ای دارد. شوری، اول از خانواده شروع می شود از ان جهت که هر مسأله ای که به خانواده مربوط باشد، باید به شور گذشته شود.از جمله آن مسأله مربوط به بچه شیرخوار است، خداوند می فرماید: «فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْهِمَا …»، (و اگر ( والدین ) خواستند با رضایت و مشورت همدیگر ( کودک را زودتر از دو سال ) از شیر بازگیرند گناهی بر آنان نیست .)

ام المومنین ام سلمه در روز حدیبیه، امری را به عرض پیامبر(ص)رساند که جماعت اسلامی را از بلایی که آنان را تهدید می کرد، نجات داد، و یا جریانی که عمر بن خطاب- رضی الله عنه- پیرامون آن گفت: « زن درست گفت و عمر اشتباه کرد»، همچنان در اذهان جوامع بشری زنده است و گواه این که زن، نقش مثبتی را در معالجه حوادث تازه به عهده دارد.

زن مسلمان در مشارکت سیاسی فعالیت داشته و در انتخاب خلیفه، مورد رایزنی قرار گرفته و مخالفت هم کرده است و حتی بعد از کشتن حضرت عثمان زنان پیشقراولان مخالفان(قانونی)بوده اند. روزی که عبدالله بن زبیر با مادرش اسماءدختر ابوبکر راجع به دیدگاهی که داشت مشورت می کند و مادرش می گوید: اگر در مسیر حق هستی(و حق با توست)، ثابت قدم باش، عبدالله گفت: ولی می ترسم اگر کشته شدم، مرا مثله کنند. مادش گفت: آیا گوسفند اگر کشته شد، کندن پوستش به آن ضرر می رساند…؟

این است ایثار و فداکاری اسماء! ایشان، حق را بر بزرگترین مظهر عطوفت و مهربانی که مادری است، ترجیح دهند.

زن در همه عرصه ها مطیع اوامر خداوند متعال بوده است: «  وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»

(مردان و زنان مؤمن ، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند . همدیگر را به کار نیک می‌خوانند و از کار بد باز می‌دارند ، و نماز را چنان که باید می‌گزارند ، و زکات را می‌پردازند ، و از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری می‌کنند . ایشان کسانیند که خداوند به زودی ایشان را مشمول رحمت خود می‌گرداند .  ( این وعده خدا است و خداوند به گزاف وعده نمی‌دهد و از وفای بدان هم ناتوان نیست . چرا که ) خداوند توانا و حکیم است)

بعد از این همه روشنگری های آشکار و مواضع درخشان و روشن هنوز برخی از مسلمانان ایده های متحجرانه را در ذهن می پرورانند و می پرسند: آیا زن از حقوق سیاسی برخوردار است یا اینکه حقوق سیاسی فقط به مردان تعلق دارد؟

آیا درست است که زن در انتخابات پارلمانی شرکت نماید؟

برخی از اسلام گرایان زن را از چنین حقوقی منع کرده اند و برخی دیگر گفته اند: حق انتخاب دیگران را دارد، اما حق انتخاب شدن ندارد.

نقش جنبش اسلامی در اصلاح و بهبود دیدگاهها راجع به زن. .

 جنبش اسلامی معاصر در راستای بهبود اندیشه ها در خصوص نقش زن گام نهاده است.مثلا" در سال ۱۹۳۲م و بعد از گذشت تنها چهار سال از حرکت اخوان المسلمین، اولین کمیسیون خواهران مسلمان در اسماعیلیه و سپس در قاهره تشکیل شد و در اکتبر ۱۹۴۷ م این کمیسیون، پیام و رسالت خود را بعنوان«همراه با زن مسلمان» صادر کرد و در آن، اهداف و ارزشهای خواهران مسلمان را به صورت ذیل بیان کرد:

همراه با زن مسلمان:

از اهداف کمیسیون،مبارزه با مذاهب منحرف و اعتراف به تمام حقوق و مزایای زن و قدردانی شایسته نسبت به او است و این امر از طریق آماده کردن زن مسلمان برای رهبری نهضت اصولی زنان، امکانپذیر می باشد.

اعلام حقوق بشر زن، بر اساس نظامی عمومی، برگرفته و نشأت یافته از فرامین قرآن و روح نظم اسلامی است. این حقوق شامل آزادی واقعی زن، اعطای حقوق طبیعی عمومی و خصوصی به زن و به رسمیت شناختن برابری زن با مرد در حقوق بشر عمومی، می باشد و در بیانیه دیگری که مرکز عمومی اخوان آن را صادر کرد تحت عنوان«زن از منزل تا جامعه» – که مقاله از آن استاد بهی خولی بود و استاد حسن هضیبی، مقدمه ای را بر ان نوشتند-  حقوق زن را به طور واضح و آنطور که اخوان  می خواستند، به صورت ذیل بیان نمود:

۱-برخورداری از سواد و تعلیم در تمام مقاطع تحصیلاتی

۲-حق زن در اشتغال به وظایف حکومتی اگر نیاز و ضرورت ایجاب کند.

۳-حق زن در محدود کردن(و تنظیم) خانواده در صورتی که زایمانهای زیاد به صحت و تندرستی او ضرورت رساندو یا بنا به دلایل و شرایط اقتصادی.

۴-حقوق سیاسی زن

بی تردید، اخوان المسلمین خیلی زود به اهمیت نقش زن پی بردند و تلاش وسیعی را برای اعطای حقوق زن انجام دادند و آن را برای احیای ساختار امت اسلامی بصورت همیار و همدوش مرد به قافله دعوت بازگرداندند.(بله) اخوان، بینش واضح و شفاقی داشتند و از دو مقوله افراط و تفریط بدور بودند.در حالیکه از یک طرف، احزاب سیاسی وابسته به کاخ پادشاهی زنان که خانم «نازلی فاضل» آغاز کننده آن بود و روابطش را با لورد کرومر تقویت بخشیده و دروازه مرکز جنبش های زنان را برای پاره ای از شخصیت های مشهور مانند شیخ محمد عبده، سعد زغلولو قاسم امین و….باز کرده بود، خواستار تحقق بخشیدن به موارد ذیل بودند:

۱-نفی حجاب اسلامی.

۲-مباح دانستن اختلاط زن و مرد در هر شرایطی.

۳-مقید گردانیدن طلاق.

۴-تحریم ازدواج با بیشتر از یک زن.

۵-جایز دانستن ازدواج میان مسلمانان و قبطیها.

و از طرف دیگر بعضی از کتابهای اسلامی و فتاوای برخی عالمان ازهرهم خواستار محروم کردن زن از بسیاری از حقوقش شده است. به ویژه در خصوص حق سیاسی زن، با این دلیل(واهی)که حقوق سیاسی، جزو ولایت عمومی بوده که این امر، جزو ویژگیهای مردان است و زنان را در آن دخل و تصرفی نیست!

(بله) بدین صورت، زن میان افراط و زیاده روی بیش از حد توطئه آمیز و قصور و کوتاهی جاهلانه ضایع شده بود. تا اینکه جنبش اسلامی برای بهبود و اصلاح وضع موجود، قدم گذاشت.

جمعیت اسلامی خواهران:

همچنین جماعت اسلامی در پاکستان، سازمان دانشجویی زنان را تحت عنوان:«جمعیت اسلامی خواهران»بوجود آورد و این سازمان تا امروز وجود دارد.

در ترکیه، مالزی و سودان، مشارکت زن در مسائل عمومی با الهام گرفتن از اسلام امری محرز و مسلم است و بعد از اینکه، جنبش زنان در این کشورها و سایر مناطق دیگر زنان بی حجاب و تأثیر پذیرفته از اندیشه غربی، خلاصه می شد، اینک زن مسلمان بعنوان عنصری از عناصر موفق فعالیت اسلامی ، محسوب و در عرصه های مختلف اسلامی، تلاش می ورزد.

 

 حقوق سیاسی زن:

مسأله حقوق سیاسی زن در نزد اسلام گرایان، مسأله ای مورد اختلاف بوده و تا به امروز، آراو نظرات در این خصوص،مفاوت بوده است. زیرا پاره ای از حرکات، حقوق سیاسی زن را به رسمیت نمی شناسند و برخی دیگر با ملاحظاتی چنین حقی را برای زن قایل هستند. همانطور که دکتر مصطفی سباعی بنیانگذار اخوان المسلمین، سوریه در کتابش به نام«المرئهبین الفقه و القانون» از نظریه و دیدگاه اخیر، دفاع نموده است. و در بیانیه اخیری که جماعت اخوان المسلمین مصر در سال ۱۹۴۴ منتشر ساختند، شک و تردید را به یقین تبدیل کرده و مناقشه ای را که مدتهای مدید میان اسلام گرایان و حوزه فعالیت سیاسی زن دور می زد، به اتمام رساند. در این اطلاعیه آمده است:

اول- مشارکت در انتخابات:

ما معتقدیم که نصی در شریعت زیبای اسلام یافت نمی شود که زن را از شرکت در انتخابات منع کند و فرموده خداوند متعال «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ»

(مردان و زنان مؤمن ، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند . همدیگر را به کار نیک می‌خوانند و از کار بد باز می‌دارند ،)، در برگیرنده وظیفه ای است برای زن مبنی بر مشارکت با مرد در انتخاب اهل حل و عقد یعنی اعضای مجلس شوری و یا مجالس پارلمانی و….و اخوان به این معتقد بوده که خودداری زن از انجام این وظیفه فرصت و مجال پیروزی اسلام گرایان را در هر انتخاباتی که برگزار می شود، ضعیف و ناتوان می سازد.(و سرانجام، بستری مناسب برای پیروزی رقیب، فراهم می شود.)

دوم- عضویت در مجالس پارلمانی:

جماعت اخوان، معتقد است که در نصوص شرعی قابل اعتماد، چیزی وجود ندارد که مانع تصدی این گونه پستها از طرف زن بشود. نصوصی که مشارکت زن را در انتخابات تأیید می کند، به او حق می دهد که بعنوان عضوی از این مجالس نیز انتخاب شود.

سوم- پرداختن به وظایف عمومی

همچنان اخوان معتقد بوده که زن می تواند و حق دارد که به تمام وظایف عمومی به استثنای امامت بزرگ، که ریاست دولت محسوب می شود، بپردازد.

اما در مورد قضاوت زن، فقها اختلاف نظر داشته اند. برخی مطلقا" آن را جایز شمرده اند و برخی دیگر آن را مطلقا"تحریم کرده اند و پاره ای دیگر، راه میانی را پیشه خود ساخته، و در برخی موارد اجازه داده اند و در مواردی، روا ندانسته اند. همچنان که امام ابو حنیفه چنین تفکر و ایده ای را داشته است. البته مادامی که این مسأله در حوزه اجتهادات فقها قرار دارد، بر حسب مقتضیات شرعی، ترجیح آرا و نظرات مختلف در خصوص اشتغال زن به امر قضاوت، با رعایت مصالح کلی مسلمانان، خالی از گونه اشکالی است.

اما نسبت به کارها و وظایف دیگر، دلیلی وجود ندارد که زن نتواند بدان بپردازد.

و خاتمه سخن اینکه:

آیات و احکام پیشرفته ای که منافع زن و جامعه را تضمین کرده است، پیوسته در چهار چوب دنیای نظرات و تئوری ها قرار داشته،زیرا خواهرن مسلمان در حوزه فعالیت جنبش های اسلامی، کماکان، حقوق و مزایایی که با شأن و منزلت و فعالیت و فداکاریهای آنان تناسب داشته باشد، نگرفته اند. همچنان خطاب پاره ای از جماعتهای اسلامی پیرامون مرد، می چرخد و دیگر، خواهری را نمی بینیم که در مجالس شورای جنبش های اسلامی، عضویت داشته باشد و در هیپ یک از انتخابات اداری درون جماعت از حق رأی برخوردار نیست.

جنبش های اسلامی، مخصوصا" جریانات عمده و فعال، باید آراء و نظرات تئوری را قبل از پرداختن به امور خارج از توان جنبش، به مرحله اجراگذارند و از خود شروع نمایند و از کارهای صوری و فروع تجاوز کنند و به اصل مشکل بپردازند. اصلا"امکان ندارد که نهضتی به پیروزی برسد در حالی که نصف جامعه معطل و عملا" از حقوق بهره مند نباشد و در برنامه ریزی سیاسی و تصمیم گیری در مسائل مختلف، شرکت نداشته باشد. اگر مردان و زنان در سطح ملی در انتخابات پارلمان مشارکت داشته باشند، این نوع مشارکت باید در داخل حرکت نیز تحقق پذیرد تا اینکه مردان و زنان از گفتگو و اندیشه و عمل مشترک برخوردار باشند. « وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاء بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَیُطِیعُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ أُوْلَئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»

(مردان و زنان مؤمن ، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند . همدیگر را به کار نیک می‌خوانند و از کار بد باز می‌دارند ، و نماز را چنان که باید می‌گزارند ، و زکات را می‌پردازند ، و از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری می‌کنند . ایشان کسانیند که خداوند به زودی ایشان را مشمول رحمت خود می‌گرداند .  ( این وعده خدا است و خداوند به گزاف وعده نمی‌دهد و از وفای بدان هم ناتوان نیست . چرا که ) خداوند توانا و حکیم است.)

—————————————————————-

منبع : چالش های سیاسی جنبش اسلامی معاصر

تألیف : استاد مصطفی محمد طحان

ترجمه : خالد عزیزی

ناشر : نشر احسان

نوبت چاپ: اول ۱۳۸۱  .

یک دیدگاه

  1. لطفا خوب توجه فرمایید

    امروز دنیای غرب ودشمنان مسلمانان سعی دارند مذهب شیطان پرستی را به عنوان یک مد به دنیای جوانان ما عرضه کنند
    به خصوص در کشو عزیزمان ایران اسلامی
    این وبلاگ قصد دارد
    بزرگترین گروپ خبری ضد عقاید شیطان پرستی را در دنیای نت تشکیل دهد
    بیایید وشما هم نقشی در به چالش کشیدن شیطان وعقایدش داشته باشین
    در قسمت نظرات با نوشته های پر ارزشتان شیطان و عقایدش را کم ارزش تر از همیشه کنید
    بنویسد نفرتی را که در وجودتون از ملعونی به نام شیطان دارین
    این گروپ به زودی تشکیل میشود کسانی که مایلند به ما کمک کنند
    اول یک نفس عمیق بکشند
    ودوم از عمق وجودتون بگین اعوذبالله من الشیطان الرجیم
    ودر اخر مشخصات خودتون را درقسمت نظرات بنویسین

    شروع جنگ توسط:مردم عزیز ایران
    علیه:شیطان وشیطان پرستان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا