۹- رمضان منزلگاه عارفان،منزل نهم: اعتکاف، محدود کردن نفس
۹- رمضان منزلگاه عارفان،منزل نهم: اعتکاف، محدود کردن نفس
نویسنده : محمّد احمدیان
منزل نهم: اعتکاف، محدود کردن نفس
اعتکاف، در لغت به معنی ماندن و ملازمت بر چیزی است، و در اصطلاح شرع، ماندن در مسجد به نیت عبادت کردن است (الخن، ۱۳۸۴، ص ۳۹۰).
دلیل مشروعیت اعتکاف کلام خداوند است که میفرماید:
« … وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ » بقره/۱۸۷
( … وقتی که در مساجد به (عبادت) اعتکاف مشغولید ، با آنان همخوابگی نکنید . این (احکام روزه و اعتکاف) حدود و مرزهای الهی است و بدانها نزدیک نشوید . خداوند این چنین آیات خود را برای مردم روشن می سازد ، باشد که پرهیزگار شوند)
اعتکاف، یکی از روشهای تربیتی است که پیامبر اسلام(ص) به صورت عملی اصحاب و یارانش را به سمت آن فرا میخواند. و در این سنّت مبارک و پُر خیر و برکت، خانوادهاش به آن پایبند و ملتزم بودند. حضرت عایشه روایت میکند:
« أَنَّ النَّبِیَّ (ص) کَانَ یَعْتَکِفُ الْعَشْرَ الْأَوَاخِرَ مِنْ رَمَضَانَ حَتَّى تَوَفَّاهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ثُمَّ اعْتَکَفَ أَزْوَاجُهُ مِنْ بَعْدِهِ » (مسلم، ۲۰۰، حدیث ش ۲۷۸)
پیامبر(ص) در دهه اخیر رمضان اعتکاف مینمود، تا اینکه وفات یافت و سپس همسرانش بعد از وی اعتکاف کردند.
ابن عمر هم در مورد اعتکاف حدیثی را روایت میکند، که تأکیدی بر روایت قبلی میباشد:
« کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) یَعْتَکِفُ الْعَشْرَ الْأَوَاخِرَ مِنْ رَمَضَانَ » (نووی، ۶۸، ۷۳۱)
رسول خدا(ص) در دهه اخیر رمضان، اعتکاف مینمود.
فلسفهی اعتکاف چیست؟
آنچه از آیات قرآن محرز میشود این است که، خداوند از ذات انسان به خودش داناتر است، و هیچ نکتهی پنهانی در شخصیّت او، از خداوند پنهان نمیماند. لذا نفس انسان هر لحظه، مستعد و ظرفیت انجام عمل سوء را دارد، قرآن ناطق به این استعداد ذاتی میباشد:
« وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحِیمٌ » یوسف/۵۳
(من نفس خود را تبرئه نمی کنم (و خویشتن را بیگناه نمی دانم) چرا که نفس (سرکش طبیعهً به شهوات می گراید و زشتیها را تزیین می نماید و مردمان را) به بدیها و نابکاریها می خواند ، مگر نفس کسی که پروردگارم بدو رحم نماید (و او را در کنف حمایت خود مصون و محفوظ فرماید) . بی گمان پروردگارم دارای مغفرت و مرحمت فراوانی است).
نظر به اینکه نفس انسان دارای دو ظرفیت بی نهایت «فجور» و «تقوا» را دارد، یکی از راههای رشد تقوا، مهار و کنترل فجور و استعداد شرّ در وجود انسان میباشد:
« وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا – فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا » شمس/۸-۷
(و سوگند به نفس آدمی ، و به آن که او را ساخته و پرداخته کرده است (و قوای روحی وی را تعدیل ، و دستگاههای جسمی او را تنظیم نموده است)! سپس بدو گناه و تقوا را الهام کرده است (و چاه و راه و حُسن و قُبح را توسط عقل و وحی به او نشان داده است).
بنابراین یکی از سنّتهای اعتکاف، محدود کردن نفس از آرزوهای مباح است؛ و تحقّق این امر گامی اولیّه در جهت دوری از محرمات میباشد. مسلم است کسی که قادر باشد نفسش را از امور مباح منع و محدود نماید، در جلوگیری از حریم محرمات به طریق اولی، او را کنترل میکند. در نتیجهی صفای قلب و تربیت نفس، تقوای درونی در انسان معتکف شکوفا شده و «أمارت» نفس به کنترل ایمان درآمده و از «آمری مطاع»، به «مأموری مطیع» مبدّل میشود. برای اینکه اعتکاف تبدیل به یک خلوت گزینی «مرتاض وار» نشود، اولاً؛ نیازمند است که انسان معتکف اعتکاف را با نیّت عبادت انجام دهد، ثانیاً؛ رعایت بعضی شروط لازم است، که جزئیات آن در کتبهای فقهی توضیح داده شده است.