تربیت، اخلاق و تزکیهمطالب جدیدمقالات

اخلاق و رابطه آن با ایمان و عبادت

اخلاق و رابطه آن با ایمان و عبادت

نویسنده : دکتور جمال نصار / ترجمه: عبدالخالق احسان

 

اخلاق در تمام ساختار اسلام شمولیت دارد و در آموزه ­های اسلامی، اخلاق عبارت از اصول و قواعد منظمی برای رفتار انسانی است که وحی آن را بخاطر تنظیم زند­گی به گونه ­ای که هدف آفرینش انسان را متحقق سازد، تعیین نموده است تا انسانیت به­ صورت کامل و شایسته زندگی به سر برد. اخلاق، ارتباط محکمی با عقیده­ ی مسلمان، عبادات و معاملات او داشته و در حوزه­ ی سیاست و اقتصاد وارد شده و از هیچ بخش زندگی انسانی جدا نیست، باید چنین باشد که در دنیا، زندگی سعادت آفرین داشته و در آخرت رضایت الله عزوجل را کمایی نماید.

در این مورد بخوانید: قاعده ی طلایی برای همگان، کلید برتری اخلاقی

 

ایمان و اخلاق

عقاید اسلامی که اساس آن توحید و ضد آن شرک می ­باشد، اسلام به توحید و یکتاپرسی صبغه­ ای اخلاقی داده و آن را عدل توصیف نموده است که عدل یک فضیلت اخلاقی می­باشد و شرک را ظلم و ستم گفته که از رذایل اخلاقی می­باشد:

 [إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ] (لقمان/)

«واقعاً شرک ستم بزرگی است».

چون شخص مشرک، عبادت را به غیر جای آن انجام داده و به سوی کسی توجه می­کند که مستحق آن نیست؛ و الله متعال تمام انواع کفر را به ظلم تعبیر نموده است و می­فرماید:

[وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ] (البقره/۲۵۴) و کافران ستمگرند (به خود و جامعه خود ظلم می­کنند و نتیجه ظلم آنان در آن روز ظاهر خواهد شد)».

ایمان در اسلام وقتی تکامل می­یابد و ثمر می­دهد که در فضایل اخلاقی تجسم یابد، آیات قرآنی و احادیث نبوی صلی الله علیه و سلم درین زمینه فراوان اند.

در قرآن­ کریم می­خوانیم:

[قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (۱) الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ (۲) وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (۳) وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاهِ فَاعِلُونَ (۴) وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (۵) إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ (۶) فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْعَادُونَ (۷) وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ] (المؤمنون/۱-۸)

«مسلّماً مؤمنان پیروز و رستگارند. کسانی اند که در نماز شان خشوع و خضوع دارند. کسانی اند که از (کردار) بیهوده و (گفتار) یاوه روی­گردانند (و زندگی را جدّی می­گیرند؛ نه شوخی) و کسانی اند که زکات مال بدر می­کنند و عورت خود را حفظ می­کنند. مگر از همسران یا کنیزان خود، که در این صورت جای ملامت ایشان نیست. اشخاصی که غیر از این (دو راه زناشویی) را دنبال کنند، متجاوز (از حدود مشروع) بشمار می­آیند (و زناکار می­باشند) و کسانی اند که در امانت­داری خویش امین و در عهد خود بر سر پیمانند».

[إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (۲) الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ (۳) أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ] (الأنفال/۲-۴)

«مؤمنان، تنها کسانی هستند که هر وقت نام خدا برده شود، دل­های­شان هراسان می­گردد (و در انجام نیکی­ها و خوبی­ها بیشتر می­کوشند) و هنگامی که آیات او بر آنان خوانده می­شود، بر ایمان­شان می­افزاید، و بر پروردگار خود توکّل می­کنند (و خویشتن را در پناه او می­دارند و هستی خویش را بدو می­سپارند). آنان کسانی اند که نماز را چنان که باید می­خوانند و از آن­چه بدیشان عطاء کرده­ایم، (مقداری را به نیازمندان) می­بخشند. آنان واقعاً مؤمن هستند و دارای درجات عالی، مغفرت الهی و روزی پاک و فراوان، در پیشگاه خدای خود می­باشند».

[إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ] (الحجرات/۱۵)

«مؤمنان (واقعی) تنها کسانی اند که به خدا و پیغمبرش ایمان آورده­اند، سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه نداده­اند و با مال و جان خویش در راه خدا به تلاش ایستاده­اند و به جهاد برخاسته اند. آنان (بلی آنان، در ایمان خود) درست و راست گویند».

احادیث نبوی نیز فضایل اخلاقی را به ایمان ربط داده و اخلاق را از لوازم و ثمرات ایمان می ­شمرد، رسول الله صلی الله علیه و سلم می­فرماید: «هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، مهمانش را گرامی بدارد، هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، صله­ ی رحم را به جای آورد، هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، یا سخن نیک بگوید، یا ساکت باشد». (متفق علیه).

هم­چنان می­فرماید: «ایمان هفتاد و اندی شعبه است که بالاترین آن گفتن «لا إله إلا الله» است و پایین­ترینش دورکردن چیز اذیت کننده ­ای از سر راه و حیاء بخشی از ایمان است». (صحیح مسلم).

رسول­ الله می­ فرماید: «زناکار، هنگام ارتکاب عمل زنا، مؤمن نیست. شراب خوار، هنگام خوردن شراب، مؤمن نیست و سارق هم هنگام سرقت، مؤمن نیست». (صحیح البخاری).

 عبادات و اخلاق

عبادت­های بزرگ اسلامی اهداف اخلاقی واضحی دارند، نماز که عبادت روزانه در زند­گی مسلمان می­باشد، وظیفه­ ی تعیین شده­ای در ساختار ذاتی و تربیت ضمیر دینی دارد، الله متعال می­فرماید:

[وَأَقِمِ الصَّلَاهَ إِنَّ الصَّلَاهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ] (العنکبوت/۴۵)

«و نماز را چنان که باید برپای دار. مسلّماً نماز (انسان را) از گناهان بزرگ و از کارهای ناپسند (در نظر شرع) باز می­دارد».

نماز یاور اخلاقی برای مسلمان است که او را در مقابل مشکلات زنده­گی استعانت می­کند،

[یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاهِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ] (البقره/۱۵۳)

«ای کسانی که ایمان آورده ­اید! از بردباری و نماز (در برابر حوادث سخت زنده­گی) کمک بگیرید (و بدانید که) خدا با بردباران است (و یار و یاور ایشان است).

نماز وقتی به درجه­ ی قبول می­رسد که صاحب خود را از رذائل اخلاقی باز دارد، کسی که نمازی را بخواند که او را از فحشاء و منکر باز ندارد، بیشتر از الله متعال دور می شود(۱). دوری از رذائل و پاک­سازی از بد عملی، حقیقت نماز است(۲).

زکات، عبادتی است که قرآن­ کریم آن را همراه نماز ذکر نموده است و تنها مالیات مالی نیست که از ثروت­مندان گرفته شده و به فقیران پرداخت گردد؛ بلکه وسیله ای پاکی و تزکیه اخلاقی بوده و هم­چنان وسیله­ ی حصول و رشد دارایی می­باشد، الله متعال می­فرماید:

[خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا] (التوبه/۱۰۳)

«(ای پیغمبر!) از اموال آنان (که به گناه خود اعتراف دارند و در صدد کاهش بدی­ها و افزایش نیکی­های خویش می­باشند) زکات بگیر تا بدین وسیله ایشان را (از رذائل اخلاقی و گناهان و تنگ­چشمی) پاک داری و (در دل آنان نیروی خیرات و حسنات را رشد دهی و درجات) ایشان را بالا بری».

پاک کردن نفس از پلیدی­ های کمبودی و رشد دادن جامعه به بالاترین سطح، نخستین حکمت زکات می­باشد، وقتی قرآن­ کریم جامعه را با این اخلاص و تجرد به محبت مال و دارایی تربیت می­کند، پلان محکمی ترسیم می­  کند که نفس را از هر جانب آن محاصره نماید، در آن صورت نفس انسانی سخاوت­مند، نرم، گرامی و بخشنده شده و هر چه در توان داشته باشد، در پنهانی و آشکارا بخشش و قربانی می­کند و از کم شدن دارایی­اش هراسی ندارد(۳).

روزه در اسلام به منظور تمرین نفس بر باز داشتن از شهوات و قیام در مقابل اموری است که نفس به آن­ها انس و الفت دارد، به عبارت دیگر، روزه نفس را برای تقوا آماده می­کند و تقوا دربر گیرنده­ای همه­ی اخلاقیات اسلامی می­باشد، الله عزوجل می­فرماید:

[یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ] (البقره/۱۸۳)

«ای کسانی که ایمان آورده اید! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بوده اند واجب بوده است، تا باشد که پرهیزگار شوید».

روزه به وجود آورنده­ی تقوا است؛ چون سبب شکست شهوت و نابودی هواهای نفسانی می­گردد و بدی ها، زشتی­ها و فواحش را رد نموده و لذت های دنیوی و ریاست آن را سبک جلوه می دهد؛ زیرا روزه شهوت شکم و شرمگاه را می­شکند(۴).

تقوا، رنگ پریده، صدای پایین، گردن کج و همهمه با کلماتی نیست که به تسبیح و تهلیل معروف است؛ بلکه تقوا یک عنصر بازدارنده است که مانع انجام بدی­ها و زشتی­ها می­گردد و لذا الله متعال روزه را بخاطر این تقوا فرض گردانیده و به این نتیجه می­رسیم که از دیدگاه اسلام و نظام آن، روزه عنصر قوی از عناصر ساختن جامعه ایده­آل می­باشد(۵).

حج در اسلام، تمرین مسلمان بر پاکی و اخلاص و دوری از زرق و برق­های زنده­گی و راحت طلبی­های آن می­باشد، الله عزوجل به کسی که قصد حج را دارد، توصیه نموده که زبان خود را فحش و جدال و سخن زشت باز دارد و هم­چنان او را به تقوا دستور داده است که هدف اصلی اخلاق تقوا می­باشد، الله متعال می­فرماید:

[الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ] (البقره/۱۹۷)

«حجّ در ماه­های معیّنی انجام می­پذیرد (که عبارتند از: شوّال و ذوالقعده و ذوالحجّه). پس کسی که (در این ماه­ها با احرام یا تلبیه یا سوق دادن حیوان قربانی و شروع مناسک دیگر حجّ)، حجّ را بر خویشتن واجب کرده باشد (و حجّ را آغاز نموده باشد، باید آداب آن را مراعات دارد و توجّه داشته باشد که) در حجّ آمیزش جنسی با زنان و گناه و جدالی نیست (و نباید مرتکب چنین اعمالی شود) و هر کار نیکی که می­کنید خداوند از آن آگاه است و توشه برگیرید (هم برای سفر حجّ و هم برای سرای دیگر تان و بدانید) که بهترین توشه پرهیزگاری است، ای خردمندان! از (خشم و کیفر) من بپرهیزید».

بیان خلاصه عبادت­های بزرگ و مشهور اسلام که ارکان اصلی آن می­باشد، برای ما واضح می­ سازد که ارکان اصلی دین به اخلاق ارتباط دارد، این عبادت­ها از لحاظ جوهر و ظاهر از هم­دیگر متفاوت هستند و اما همه به سوی یک هدف در حرکت اند که رسیدن به مدارج کمال مطلوب و پاکی می­باشد که زنده­گی را حفاظت نموده و شأن آن را بالا می­برد.

این عبادت­ها بر تحقق معنای بنده­گی الله و طاعت و فرمان­برداری مخلصانه و توجه به او تعالی و یاری جستن از پروردگار یکتا و رهایی از تسلط بهره­ های تاریک بشری، استوار می­باشد.

پی نوشت­ها:

  1. تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ۳/۴۱۵
  2. خلق المسلم، الشیخ محمد الغزالی، ص۵
  3. منهج القرآن فی تربیه المجتمع، عبد الفتاح عاشور، ص۲۰۷
  4. مفاتیح الغیب، فخر الدین الرازی، ۳/۵۶
  5. منهج القرآن فی بناء المجتمع، محمود شلتوت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا