هدف از اعمال و گفتار نماز چیست؟ هدف اصلی نماز خواندن چیست؟
هدف از اعمال و گفتار نماز چیست؟ هدف اصلی نماز خواندن چیست؟
نویسنده : استاد شهید ناصر سبحانی
در باره این نکته بنیادین باید مفصل سخن گفت که این رفتار و سخنانیکه نماز نامیده میشوند، خود مقصود به ذات نیستند، بلکه در این کردار و سخنان حقیقت و روحی نهفته است که بایستی تحقق یابد؛ و گرنه هیچ ارزشی برای این سخنان و رفتار نیست؛ درست مانند این نمونه: خوراکها یا داروهایی که نیاز است به کسی برسد، در قالبهایی گذاشته میشوند؛ برای مثال: میوهها از آفریدههای مستقیمِ خداوند هستند – که مواد غذایی مورد نیاز انسان در قالب آنها نهاده شده است – شاید مواد عذایی بسیاری از میوهها در چیز دیگری نیز وجود داشته باشد؛ اما پسندیده مواد غذایی موجود در آن چیز (آن میوه) است؛ نه همهی آن چیز (آن میوه). البته این بدان معنا نیست که بقیهاش استفادهیی ندارد؛ اما در زمینهی تغذیه یا درمان، پسندیده، غذا یا داروییست که در آن قالب ویژه نهاده شده است.
همچنین در ساختههای بشری زمانی میخواهند برای درمان، بعضی ویتامینها را در اختیار مردم بگذارند، آنها را میان قالبی میگذارند، تا ویتامینها را در بر گیرد؛ نه آن که همهی مواد، ویتامین باشند. اگر وزن یک قرص، یک گرم باشد؛ یک دهم (۱/۱۰) آن ویتامین است، مواد دیگر حامل و خادم آن ویتامیناند. ویتامین روح این قرص است. حال اگر انسان ظاهربینی به قرص نگاه کند؛ و بگوید: چه نیاز است من این قرص را بخرم؟ و خودش از ماده که ظاهری همانند قرص دارد – برای مثال گچ یا آرد یا هر چیز دیگر – قرصی همانند آن بسازد – قطع نظر از این که محتوای آن چیست – سپس آن را ببلعد؛ و دل خوش کند، به این که دارد قرص میخورد. بیهیچ گمانی این کار نادرست است؛ زیرا او گمان کرده مقصود از خوردن قرص همین قالب است؛ در حالیکه اینگونه نیست، بلکه ماده در این قالب وجود دارد که هدف از خوردن قرص آن است؛ چیزی که او ساخته آن مواد درونی و روح را ندارد.
نماز هم روح دارد. اگر آن روح در قالب رفتار و گفتار نباشد، ارزشی ندارد. روح نماز و جان آن یاد خداست:
﴿وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰهَ لِذِکۡرِیٓ۱۴﴾ [طه: ۱۴].
«نماز را برای یاد من برپا دار!».
در اطراف یاد خدا نیز ظرف خشوع وجود دارد. نماز یعنی روح (یاد خدا) در قالب و زمینه و ظرفی ویژه که آن روح هم با خشوع یاد خدا کردن است. آنچه در فقه گفته شده تعبیر همین سخن است؛ برای نمونه: نماز پنج شرط و چهارده رکن دارد؛ و مانند آن. روح و حقیقت نماز یاد خدا با خشوع است، و بقیه قالبهاییست با نام قیام و قرائت و رکوع و سجود و مقدماتی، مانند: وضو و… و آراستنِ خود. پس نماز – در حقیقت یعنی ذکر در حالت خشوع. گاهی دیده میشود، این قالبها و سخنان و رفتار ساقط میشوند؛ چون مقصود بالذات نیستند.
حتی زمانیکه قالب نماز با آن حقیقت و روح منافی میشوند، شریعت خداوند آن را ساقط کرده است. این موضوع بیشتر یادآوری میکند که مقصود چیز دیگریست و آنچه در ظاهر آمده، هدف نیست؛ برای مثال کسیکه بیمار است، دیگر قیام ندارد؛ و کسیکه نماز خوف میخواند، رکوع و سجود ندارد. و کسیکه در زندان و تحت مراقبت پی در پی است، آن اندازه که اگر لبهایش حرکت کند، شکنجه میشود، دیگر قرائت ندارد [البته مورد اخیر در کتابهای فقه نیامده؛ چون این مسأله در گذشته مطرح نبوده است]؛ اما هرگز یاد خدا در ظرفِ خشوع ساقط نمیشود، مگر وقتی که قلب از کار بیفتد؛ و انسان از هوش برود.
پس خود شریعت در باره گفتار و کردار بیان کرده که گاهی قابل گذشت هستند؛ اما هرگز نفرموده که گاهی میتوان خدا را یاد نکرد؛ و بیتوجه به خدا واژگان را بر زبان آورد؛ یا رفتار نماز را انجام داد. این هم دلیل بسیار استواری است برای این که روشن شود هدف چیست؟ و ظواهر چه منزلتی در نماز دارند.
بنابر این، نماز زمانی نماز خواهد بود که هر واژه که گفته میشود، همراه با معنای آن باشد که پیشتر توضیح داده شد؛ و در اثنای به زبانآوردنِ واژگان و توجه به معانی آن، به یاد خدا باشد؛ به گونه که گویی در پیشگاه اوست؛ و با او سخن میگوید. هر کاریکه انجام داده میشود، با توجه به حقیقت خود و در ارتباط با خداوند باشد. رفتارهای نماز را با توجه به حقیقتشان و با یاد خدا انجام دهد؛ برای نمونه رکوع چه معنایی دارد؟ یا سجود و قعود چه معناهایی دارند؟ به تعبیر دیگر، در قالب معانی این واژگان و حقایق این رفتار خدا را یاد کند؛ و چون خداوند با کبریاست به یقین با یاد او خشوع هم پدید میآید. در این صورت است که نماز، نماز خواهد بود، و گرنه در اصل نماز نیست. اگر واژگان را بیتوجه به معانی به کار برد؛ یا به عبارت دیگر: اگر از راه این واژگان با خدا ارتباط نداشه باشد؛ و اگر رفتار را بیحقایقاش انجام دهد؛ فروتن نباشد، نماز نخواهد بود؛ بلکه رفتاری مانند نماز است.
نماز چنان ارزشمند و مورد توجه خداوند است که از ویژگیهای مؤمنان شده، بلکه بالاترین ویژگی مؤمن در زمینه رفتار است؛ حتی آغاز و پایان ویژگیهای مؤمن نهاده شده است. میبینیم که در آغاز سوره مؤمنون یا در اثنای سوره معارج، هنگامیکه ویژگیهای مؤمنان بیان شده، آغاز و پایان آن ویژگیهای نماز نهاده شده است:
﴿ٱلَّذِینَ هُمۡ فِی صَلَاتِهِمۡ خَٰشِعُونَ ۲ وَٱلَّذِینَ هُمۡ عَنِ ٱللَّغۡوِ مُعۡرِضُونَ ۳ وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِلزَّکَوٰهِ فَٰعِلُونَ ۴ وَٱلَّذِینَ هُمۡ لِفُرُوجِهِمۡ حَٰفِظُونَ ۵﴾ ([۱]) [المؤمنون : ۲، ۵].
همانند این آیات نیز در سوره معارج آمده است. گویی فرموده که آغاز و پایان کار شما نماز است. اگر نماز درست شد، دیگر کارها هم درست میشود؛ و گرنه درست نمیشود.
توجه به اقامه نماز، هنگام پرورش
اقامه نماز از مسایل بنیادین است که مربیان و دعوتگران در حین تربیت باید به آن توجه کنند؛ یعنی نماز اساسیترین کاریست که باید در مرحله آغازین پرورش در انسان تحقق یابد. انسان باید مقیم نماز شود. به طبع مطالب دیگری در کنار این (اقامه نماز) وجود دارد؛ و نماز جدا از این مطالب نیست. پس از این میتوان دل خوش کرد که وی به معنای واقعی مؤمن است؛ آنگاه کارها و تفسیرهای دیگر را برایش مطرح کرد.
برای آن که این مفاهیم به اخلاق و خوی انسانی تبدیل شوند، گذراندنِ معنای سوره فاتحه از قلب، هفده بار در شبانه روز نیازی ضروریست. برای برادران مقلد امامانیکه به مأموم اجازه قرائت نمیدهند – همچون حنفیها – باید هنگام نمازهای سرّی یا در رکعاتِ سرّی نمازهای جهری (رکعات سه و چهار) – که اجازه قرائت را ندارند – معنای سوره فاتحه را از قلب بگذرانند.
[۱]– «همان کسانیکه در نمازشان خاشع (و فروتن) هستند. * و کسانیکه از لغو (و کارهای بیهوده) روی گردانند. * و کسانیکه زکات را انجام میدهند. * و آنها که شرمگاهشان را حفظ میکنند».
سلام.واقعا وبسایت خوبی دارید