فلسفه قربانی و تاریخچه آن
فلسفه قربانی و تاریخچه آن
نویسنده: دکتر عبیدالله بنی کمال
قربانی یک عبادت مالی و از شعائر اسلام است و در مقابل دیگر عبادتهای مالی ویژگیهای خاصی دربر دارد، با توجه به آن ویژگیها، قربانی بین عبادتهای دیگر جایگاه و اهمیت ممتازی را حائز است.
مفهوم و معنی قربانی
از نظر معنای لغوی «قربانی» از لفظ «قربان» ماخوذ است. هر آن چیزی که ذریعه و وسیله تقرب و نزدیکی به الله تعالی باشد آن را «قربانی» میگویند؛ آن چیز خواه ذبح حیوان باشد یا دیگر صدقات.
بعضی از علماء هر نیکی و عمل خیر را که باعث قرب و رحمت الهی باشد «قربانی» مینامند.
البته در عرف عام به آن حیوان مخصوص «قربانی» گفته میشود که به خاطر رضای الله در روزهای معین عید الاضحی – عید قربان – مسلمانان آن را ذبح میکنند. کلمه قربانی از لفظ قربان گرفته شده و چندین بار در قرآن مجید آمده است؛ در اکثر مواقع مراد از آن «حیوان مذبوحه» است.
تاریخچه قربانی
ذبح قربانی جهت تقرب پروردگار از زمان ابوالبشر حضرت آدم علیهالسلام شروع شد؛ وقتی که دو فرزندش هابیل قوچی و قابیل مقداری گندم را به عنوان قربانی به بارگاه خداوندی تقدیم نمودند، به دستور و روال آن زمان آتشی از آسمان آمد و قربانی هابیل را سوخت، که این علامت قبولیت بود و قربانی قابیل به حال خود باقی ماند.
در قرآن مجید این واقعه تاریخی چنین آمده است:
«اذ قربا قربانا فتقبل من احدهما و لم تقبل من الاخر» [مائده ۲۷].
ترجمه: وقتی که (هابیل و قابیل، پسران آدم) قربانی تقدیم کردند از یکی (یعنی هابیل) پذیرفته شد و از دیگری (قابیل) پذیرفته نشد.
بعد از آن این عمل در تمام ادیان سماوی به عنوان یک عبادت و ذریعه قرب و در مناسبات و مواقع خاص به عنوان یک دستور و آیین جای ماند. اینجاست که میبینم تمام ملتها اعم از پیروان ادیان سماوی و غیر سماوی با ذبح حیوان یا صدقه دادن پول و کالا به بارگاه خداوندی یا معبودهای باطل خویش تقرب میجویند.
واقعه تاریخی بینظیر
قربانی به عنوان شعار دین و آیین، مشروعیتش به زمان حضرت آدم علیهالسلام برمیگردد. اما وقتی که واقعه بینظیر و شگفتانگیز، ابرمرد تاریخ حضرت ابراهیم علیهالسلام پیش آمد، که در آن واقعه تاریخی بیمثال، ایشان برای ذبح و قربان کردن یکتا فرزند برومندش حضرت اسماعیل علیهالسلام اقدام فرمودند و پس از پیروز و نامدار شدن ایشان در آن آزمایش سخت و تاریخی، قربانی جایگاه و اهمیت ویژهای را در ادیان سماوی کسب کرد؛ چرا که شخصیت حضرت ابراهیم علیهالسلام برای تمام اهل ادیان سماوی، یهودیان، مسیحیان و اهل اسلام مورد قبول و قابل احترام است، و آن داستان تکان دهنده و شگفتانگیز (قربانی پدر ارجمند، فرزند دلبند را) درسوره صافات قرآن مجید آمده است و کتاب مقدس نیز آن را تثبیت میکند.
سیرت و زندگانی تمام انبیاء علیهم الصلاه والسلام پر از قربانی و مجاهدههاست، اما زندگانی شخصیت ابرمرد تاریخ، ابوالانبیاء حضرت ابراهیم علیهالصلاه والسلام به تنهایی تاریخی است زنده و جاویدان، پر از قربانیها، مجاهدهها، رنجها و مشقتها، هجرتها و دعوتها.
وقتی دعوت راه حق را آغاز نمود، پدر و تمام خانواده در مقابل او ایستادند. در راه توحید و یکتاپرستی پادشاه وقت ایشان را به آتش مجازات کرد.
بالاخره او مجبور شد که راه هجرت را در پیش گیرد. بنابراین از وطن اصلی خویش در سرزمین عراق (بابل) به سوی فلسطین هجرت نمودند. «و قال إنی ذاهب الی ربی سیهدین» و گفت من به سوی پروردگارم میروم و او مرا هدایت خواهد کرد.
دعای فرزند
تمام زندگی چشم به انتظار فرزد بود. در سن هشتاد و شش سالگی در حالت بیم و امید به دربار خداوندی برای فرزندی صالح دست به دعا شد. «رب هب لی من الصالحین» بار الها! مرا فرزند صالحی از بندگان شایسته عطا فرما.
خداوند نیز این دعا را مستجاب کرد و فرزند صالحی همچون اسماعیل به او بشارت داد.
«فبشرناه بغلام حلیم» پس ما او را به نوجوانی بردبار و صبور بشارت دادیم.
قربانی فرزند
به زبان قرآن این داستان شگفتانگیز چنین آمده است:
«فلما بلغ معه السعی قال یا بنی انی اری فی المنام انی اذبحک فانظر ما ذا تری».
زمانی که فرزند به مقام سعی و کوشش رسید، یعنی به مرحلهای رسید که میتوانست در مسائل مختلف زندگی با تلاش و کوشش پدر را یاری کند (بنا به گفته بعضی مفسران در آن وقت سیزده ساله بود) حضرت ابراهیم علیهالسلام خواب عجیب و شگفت انگیزی دید (خواب انبیا در حکم وحی الهی است) و آن خواب حیرت انگیز بیانگر شروع یک آزمایش بزرگ دیگر بود. در خواب میبیند که از سوی خداوند به او دستور رسیده است تا فرزند برومند و یگانهاش را با دست خود قربانی کند و سر ببرد.
ابراهیم که بارها از امتحانات سخت الهی سرافراز بیرون آمده بود این بار نیز باید دل به دریا بزند و سر بر فرمان حق بگذارد.
پدر تمام ماجرا را برای فرزند بیان میکند؛ آن گفتمان تاریخی تا روز قیامت در کتاب جاویدان مرقوم گشته است و این بار نیز ابراهیم از آزمایش سر افراز و کامران بیرون آمد و این غالبا سختترین و آخرین امتحان حضرت ابراهیم علیهالسلام بود که در آن هم مانند کوهی ثابت قدم ماند.
«قد صدقت الرؤیا إنا کذلک نجزی المحسنین ان هذا لهو البلاء المبین و فدیناه بذبح عظیم».
خداوند متعال قوچی بزرگ فرستاد تا به جای فرزند قربانی کند و در مراسم حج و سرزمین منی، سنتی برای آیندگان و برای تمام جهانیان به جای ماند.
اگر عملا حضرت اسماعیل علیهالسلام قربانی میشد همانطوری که حضرت ابراهیم تصمیم قطعی آن را داشت، بعد از آن باید به تاسی و پیروی از ابراهیم خون جگرگوشهها در کوچه و خیابانها ریخته میشد؛ مگر لطف الهی شامل حال گشت، بجای فرزند دلبند قوچی بزرگ برای ذبح عنایت گردید و به عنوان یادگار ابراهیمی، دین اسلام و خاتم پیامبران نه فقط آن را مشروع قرار داد بلکه بر احیای آن حکم تاکید آمد که در همان روز تاریخی دهم ذیالحجه، عید قربان حجاج کرام و عموم مسلمانان به شرط استطاعت، یک گوسفند سالم با شرایط و سن خاصی ذبح کنند. (این شعار اسلامی در احکام شرعی و تفاصیل فقهی در کتابهای فقه به تفصیل ذکر شده است).
قربانی و حج که مجموعهای از مناسک طواف، سعی، وقوف عرفه، منی، مزدلفه، رمیجمرات ذبح قربانی شکرانه و… شعائر و عباداتی هستند که در ماه ذیالحجه ادا میشوند، و مشروعیت همه آنها به حضرت ابراهیم علیهالسلام برمیگردد و از ایشان به خاتم پیامبران و اهل اسلام به ارث رسیده است؛ چرا که پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم جانشین برحق حضرت ابراهیم علیه الصلاه والسلام بودند. آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم با افتخار میفرمودند: «انا دعوه جدی ابراهیم» من ثمره و نتیجه دعای پدربزرگم، ابراهیم هستم. هنگام تعمیر کعبه بر زبان حضرت ابراهیم این دعا جاری بود: «ربنا وابعث فیهم رسولا منهم…».
وقتی در خصوص قربانی از آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم سوال میشد: «ما هذه الاضاحی؟» این قربانیها چه هستند؟ آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم در پاسخ میفرمودند: «سنه ابیکم ابراهیم علیهالسلام». (قربانی) سنت (و یادگار) پدرتان حضرت ابراهیم علیهالسلام است. اصحاب پرسیدند: «فما لنا فیها یا رسولالله؟» ای رسول گرامی! ما را از ذبح قربانی چه میرسد؟ آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم در جواب فرمودند: «بکل شعره حسنه…» در مقابل هر مویی شما را یک نیکی میرسد و در مقابل هر پشمی به شما یک نیکی میرسد. [مشکوه].
قربانی یادگار و خاطره ابراهیمی
خداوند متعال تمام افعال و اعمال حضرت ابراهیم علیهالسلام را پسندیده و آنها را برای امت آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم مشروع قرار داد، بخصوص اعمالی که به حج و قربانی متعلق هستند، تا نام گرامی آن ابرمرد تاریخ برای همیشه جاویدان بماند و کلام ربانی در حق ایشان صادق آید. الله تعالی بعد از بیان واقعه آزمایش بزرگ میفرماید: «وترکنا علیه فی الاخرین سلام علی ابراهیم» و نام نیک او را در امتهای بعد باقی نهادیم، سلامتی باد بر ابراهیم.
از زمان قدیم رسم توده ملتهاست که جهت زنده نگهداشتن کارنامههای بزرگواران و فاتحان، دولتمردان و نامدارن، بناها، ساختمانها و منارهها یا مجسمههایی به طور یادگار میسازند. هر چند آنها مستحکم باشند باز هم شکار حوادث روزگار خواهند شد؛ اما دین اسلام در این سلسله بعضی اعمال را مشروع قرار داده که با آن شخصیت ارتباط خاصی دارند که نه تنها با انجام آن اعمال ثواب میرسد بلکه سیرت و زندگانی، فداکاری و مجاهدههای آن شخصیت در ذهن ترسیم میگردد، تا آنها را مشعل راه خویش قرار داده و خود را جهت عمل و دعوت به راه حق آماده سازد.
عمل مبارک «قربانی» یعنی مال و متاع، تن، سن و وطن و همه آنچه را دارد به خاطر رضایت خداوند قربان کند و از آنها بگذرد. بطور خلاصه نفس و هوای انسان مانند گوسفند کشته شود تا رضای الهی حاصل گردد.
بعضی ناآگاه و دور از فهم و فلسفه احکام و شعائر دینی در اجرای این حکم بزرگ اسلامی چنین خرده گرفتهاند:
مسلمانان مبلغ هنگفتی جهت ذبح و قربانی هر سال خرج میکنند که غیر از گوشت خوردن و اسراف و اضاعه مال دیگر مفهومیندارد؛ چرا این مبلغ در رفاه و آسایش ملتها و کشورها بکار برده نمیشود؟
این نوع ایرادها ناشی از جهالت و بیسوادی و دوری از فهم و فلسفه احکام الهی است. این نوع ایرادها را میتوان در هر عبادت مالی و بدنی مطرح نمود. البته اگر مفهوم ایمان ودین را بخوبی بدانیم، چنین اعتراضی هرگز پیش نخواهد آمد و به دنبال اعتراضات پوچ نخواهیم رفت.
مفهوم دین وایمان یعنی هر چه الله تعالی از بنده مطالبه کند- آمنا و سلمنا- ایمان آورده برای انجام وظیفه آمادهایم.
وقتی یک فرد مسلمان از اموال خود بهترین حیوان از قبیل شتر، گاو و گوسفند را در راه رضای خدا قربانی میکند، گویا برای تکامل روحی و تربیت تدریجی نخستین درسی که به او آموخته میشود این است که از قربانیای نفیس، برای قربانی نفس خویش آماده گشته است و در عین حال برای فقراء و مساکین بهترین صدقه و خیرات است و خانواده او نیز از آن استفاده میکند. یقینا در کشورهای اسلامی بین شهرنشینان و روستائیان خانوادههای بسیاری هستند که در طول سال یک بار هم گوشت بر سر سفرهشان نمیبینند، اگر گوشت قربانی عادلانه و طبق سنت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم توزیع شود بهترین خدمت و کمک برای خانوادههای فقیر و رنجدیده خواهد بود.
چنین اعتراضهایی را کسانی مطرح میکنند که در قصرها و کاخهای مجلل نشسته و با دین و مشکلات جامعه ارتباطی ندارند.
برخی شبۀ دیگری مطرح میکنند؛
روزهای عید قربان، حیوانات زیادی به طور قربانی ذبح میشود و این یک نوع ضرر مالی به اقتصاد دامداری است که در آینده باعث میشود مردم به کمبود گوشت و دیگر فرآوردههای لبنی دچار شوند.
یقینا این نوع شبهه بر اثر آن است که انسان از قدرت کامل خالق جهانیان و مشاهده نظم و انتظام وی غافل باشد. نظم خداوند همیشه در جهان این بوده و هست که به هر چیزی بیشتر نیاز داشته باشیم آن را افزونتر میگرداند و به عوامل و اسباب فزونی آن نعمت انسان را راهنمایی میکند؛ مانند چاهی که اگر آبش روزانه کشیده شود افزونتر و پاکتر میشود در غیر این صورت چشمههای چاه مسدود گشته و میخشکد.
آهو با اینکه گوشتش حلال است اما قربانیاش جایز نیست؛ با این وجود نسلش در بعضی مناطق و کشورها منقرض شده است، اما گوسفند (با اینکه هرساله به تعداد بیشماری ذبح میشود) به مقدار وافر هر جا و هر کجا یافت میشود، شتر و گاو به نسبت گوسفند کمتر ذبح میشوند به همان میزان از گوسفند کمتر یافت میشوند.