مناجات و راز و نیاز، عارفانهای زیبا
مناجات و راز و نیاز، عارفانهای زیبا
ای عبد! آنگاه که به من روی آوری، همه ی اشیاء از تو پیروی خواهند نمود! بدان که هوای نفس، آغازش در پشت سرت خواهد بود! (زیرا تو روی سوی من کرده ای)! بدان که تنها تو سوی من آیی!
ای عبد! آنگاه که روی سویم کنی، هیچ همراه و هیچ همگامی، یارای با تو بودن را ندارد! هم علم و هم عمل، از حدّشان پا فراتر ننهند! از تو جدا شوند و تو تنها بسویم آیی!
ای عبد! اکنون نور من، بر تو طلوع کرده است، به واسطه ی آن بسویم بیا!
ای عبد! من بسیار با گذشتم! صفت ام، کریمانه گذر کردن است! من کریم ام! صفت ام بزرگوارانه عفو کردن است!
ای عبد! ساکت باش و سخن مگو!
آنکه به من واصِل شود، سخن نمی گوید!
ای عبد! ای همه عبد! روزت از آنِ تعالیمی باشد که تو را داده ام! اما شب ات از آنِ رؤیت و نظر به من باشد!
ای عبد! ای همه عبد! پروردگار تو، غفورِ غفور است! پروردگار تو، شکورِ شکور است! دو بار غفور، یعنی می آمرزد آنچه را که گفته نمی آمرزم! و دو بار شکور، یعنی قبول می کند آنچه را که گفته قبول نمی کنم!
ای عبد! ای همه عبد! آنکه در حضورم وقوف یابد، دستش بر فراز آسمانها و زمین و بهشت و جهنم است! پس به آنها توجه نمی کند تا مسکن اش شوند! به آنها توجه نمی کند تا شِکوه گاهش شوند! زیرا این منم که برایش کافی ام! پس همه ی ریشه هایش به من متوجه است و علم و دانستنی هایش به آستان من فرو افتاده است!
ای عبد! و ای همه عبد! با نورم، بر هر قلبی که برخوردار ازمعرفتم است، می تابم، تا هم آن نور را ببیند و هم مرا! تا ببیند که من در کجای وجودِ اویم!…
منبع: کتاب “خطاب ِدوست” ، ترجمه المخاطبات امام نِفَّری المصری رحمه الله