هشدار نسبت به دعاهای نوظهور و پایبندی به سنت در دعا و ذکر
هشدار نسبت به دعاهای نوظهور و پایبندی به سنت در دعا و ذکر
نویسنده : عبدالرزاق بن عبدالمحسن البدر/ مترجم: مجتبی دروزی
پیشتر سخن پیرامون اهمیت پایبندی به سنت در دعا، و ضرورت پیگیری روش و شیوه پیامبر (ص) در آن، بیان شد؛ زیرا دعا عبادت است، و پایه و اساس عبادت بر توقیف و پیروی است، و نه هوی و هوس و نوآوری. همچنین پیشتر اشاره شد که در سنت در خصوص دعا و تمامی آنچه که بدان تعلق دارد توضیحی تمام و کمال و قانعکننده آمده است و نیاز به افزودن چیزی بر آن در خصوص بیان انواع دعا و شروط و آداب و اوقات و دیگر امور مربوط به آن، نیست. به همین خاطر آنچه بر هر مسلمانی در این زمینهی مهم، لازم و ضروری است این است که در طلب یادگیری شیوه و راهنمایی پیامبر (ص) در دعا به تلاش بپردازد و این که علاقه و اشتیاق شدیدی به شناخت راه ایشان در این عرصه داشته باشد تا به او تأسی نموده و براساس شیوهی او رفتار کرده و همدم و همراه اسلوب ایشان گردد.
هیچ مسلمانی مجاز نیست که پایبند دعاهایی مشخص، یا تعیین شده برای زمانهایی معین، یا دارای مشخصات و شیوهای ویژه ـ جدای آنچه در این زمینه در سنت رسول اکرم (ص) آمده است ـ گردد، اما دعاهایی که فرد مسلمان به صورت اتفاقی و به سبب پیشامدهایی که گاه با آن روبرو میشود، مینماید؛ میتواند در این دعاها هر آنچه را میخواهد از خداوند درخواست نماید با آن شرط که منافاتی با شرع نداشته باشد.
به همین خاطر شیخ الاسلام میگوید: «اذکار و دعاها برترین عبادات هستند، و مبنای عبادات بر پایهی اتباع و پیروی است و هیچ کس حق ندارد که نوعی از اذکار و دعاهای غیرشرعی را برای مردم وضع کرده و بدان مشروعیت بخشد، و آن را به عنوان عبادتی ثابت مقرر گرداند که مردم بر آن مداومت ورزند، به هر حال این کار اختراع آیین و مسلکی است که خداوند اجازه آن را نداده است، برخلاف آنچه گاه شخص دعایی را (بر حسب نیازش) بر زبان جاری میسازد، اما آن را برای مردم به عنوان یک رویه و قانون بیان نمیکند.»
به همین خاطر میبینیم که صحابه در برابر اختصاص دادن حالتها و گروههای مشخصی به اذکار و دعاها یا تعیین زمانهای معین یا چیزهایی شبیه اینها که شرع اشارهای بدانها ننموده و در سنت به اثبات نرسیده از خود عکسالعمل نشان دادهاند و آن را رد کردهاند؛ از جملهی اینها انکار عبدالله بن مسعود در خصوص گروهی است که دایرهوار در مسجد نشسته و سنگریزههایی در دست داشته و با آن به گفتن سبحانالله و لاألهالاالله و تکبیر به شیوهای نوظهور و خصوصیتی ابداعی پرداختند، حالتی که در زمان رسول خدا (ص) وجود نداشته است؛ لذا اقدام به انکار کارشان نمود و آنان را به شدت از انجام آن نهی کرد و خطر انجام چنین عملی و سرانجام شومی که در انتظارشان است را برایشان روشن نمود.
امام دارمی با إسناد جیّد از عمروبنسلمه همدانی نقل میکند که: «ما پیش از نماز صبح بر در عبداللهبنمسعود مینشستیم، وقتی بیرون میآمد، با او به مسجد میرفتیم. ابوموسی اشعری پیش ما آمد و گفت: آیا هنوز ابوعبدالرحمن (عبداللهبنمسعود) بیرون نیامده است؟ گفتیم: خیر. پس با ما نشست تا این که (عبداللهبنمسعود) بیرون آمد. وقتی که بیرون آمد، همهی ما برخاستیم و با او رفتیم. ابوموسی اشعری گفت: ای ابوعبدالرحمن! چند لحظهی پیش چیزی را در مسجد دیدم که آن را نپسندیدم ولی خدا را شکر چیزی جز خیر و نیکی ندیدم. ابوعبدالحمن گفت: آن چه بود؟ گفت: اگر زنده بمانی خواهی دید.گفت: مردم را در مسجد دیدم که حلقههایی را تشکیل داده بودند و منتظر نماز بودند. در هر حلقه مردی وجود داشت که سنگریزههایی در دست داشت و میگفت: صد بار تکبیر بگویید و مردم صد بار تکبیر میگفتند. (آن مرد) میگفت: صد بار تهلیل بگویید و مردم صد بار تهلیل میگفتند. میگفت: صد بار تسبیح بگویید، و مردم صد بار تسبیح میگفتند. (ابوعبدالرحمن) گفت: به آنها چه گفتی؟ (ابوموسی اشعری) گفت: به آنها چیزی نگفتم و منتظر نظر و دستور شما بودم. (ابوعبدالرحمن) گفت: چرا به آنان دستور ندادی که گناهانشان را بشمارند و چرا برایشان تضمین نکردی که حسناتشان ضایع نمیشوند؟ سپس (ابوعبدالرحمن) به راه افتاد و ما هم با او به راه افتادیم تا اینکه به یکی از این حلقهها رسید و توقف کرد و گفت: این چه چیزی است که من میبینم شما انجام میدهید؟ گفتند: ای ابوعبدالرحمن! اینها سنگریزههایی هستند که با آنها تکبیر و تهلیل و تسبیحهایمان را میشماریم. (ابوعبدالرحمن) گفت: گناهانتان را بشمارید که من برایتان تضمین میکنم که هیچ یک از حسناتتان ضایع نمیشود. وای بر شما ای امت محمد! هلاک و نابودی شما چقدر سریع است. هنوز اصحاب پیامبر (ص) در میان شما وجود دارند و لباسهای پیامبر فرسوده نشده و ظرفهایش شکسته نشده اند (که شما دست به چنین کارهایی میزنید).
قسم به ذاتی که جان من در دست اوست یا شما آیینی را بهتر از آیین محمد (ص) برگزیدهاید و یا این که دری را برای گمراهی باز کردهاید. گفتند: ای ابوعبدالرحمن! به خدا قسم به جز خیر و نیکی قصد دیگری نداشتهایم. (ابوعبدالرحمن) گفت: چه بسیارند کسانی که قصد خیر و نیکی میکنند ولی بدان نمیرسند.»
بیندیش که چگونه عبدالله بن مسعود افرادی که در این حلقهها حضور داشتند را نکوهش کرده و مورد انتقام قرار میدهد، با این که آنان در حلقه ذکر و مجلس عبادت بودند. این انتقاد او به این خاطر بود که آنان به شیوهی خدا را یاد کرده و میپرستیدند که در شرع این شیوه ذکر نشده است، و این خود نشان دهندهی آن است که عامل تعیینکننده در عبادت و دعا و ذکر کثرت و فزونی انجام آن نیست بلکه آنچه مهم است این است که این اعمال مطابق سنت انجام گیرد، همچنان که ابنمسعود در مناسبتی دیگر میگوید: «میانهروی در سنت بهتر از تلاش و کوشش ورزیدن در بدعت است.» ابن مسعود آنان را به خاطر یادکردن خدا و سرگرم شدن به چنین کاری مورد انتقاد و سرزنش قرار نداد، بلکه شیوهی انجام آن و چگونگی اقدام آن را مورد انتقاد قرار داد. شیوهای که خارج از چهارچوب سنت بود، یا این که الفاظی که آنان با آن خداوند را ذکر مینمودند الفاظی صحیح بود که در سنت بیان شده بود، پس چگونه است حال و روز کسانی که چه به صورت کلی و چه به صورت جزئی در الفاظ و شیوهی انجام و دیگر موارد، سنت را رها کردهاند؟ مانند وردهایی که برخی از مردم میخوانند و آن را از نوشتههای برخی از رؤسای گروهها برگرفتهاند، وردهایی که با عبارات گوناگون و شیوههای متنوع نگاشته شده و دربرگیرندهی انواعی از مطالب باطل و گونههایی از گمراهی و الفاظ ابداعی و اذکار اختراعی هستند، اینان برای وردهایشان تکالیفی مشخص شده و شیوههایی معین و زمانهایی ثابت ترتیب دادهاند، و همهی اینها بیشک جزو نوآوری در دین محسوب گشته، و به منزلهی رها کردن راه سرور پیامبران و فرستادگان، و جانشین کردن مطالب نوپدیدی است که دیگران آن را بنا نهادهاند، و این کار قانونگذاری و تشریع در دین محسوب میگردد تشریعی که خداوند اجاره انجامش را نداده است، خداوند میفرماید:
« أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ» (شوری/۲۱)
«آیا برای آنان شریکانی است که در آنچه خدا بدان اجازه نداده، برایشان بنیاد آیینی نهادهاند؟»
سپس با این حال آنان را میبینی که این وردهایشان را ارج نهاده، و جایگاه آنها را بالا برده، و منزلتشان را ترفیع داده و آنها را بر وردهای صحیح و دعاهای ثابت که از رسول الله (ص) نقل شده است مقدم میدارند، رسولی که برترین آفریدهها و کاملترین آنها از حیث ذکر و دعا به درگاه پروردگارش است.
قاضی عیاض میگوید: «خداوند اجازه داده تا به درگاهش دعا کرده و او را به فریاد بخوانند، و دعا کردن را در کتابش به آفریدههایش یاد داده است، و پیامبر (ص) دعا کردن را به امتش آموزش داده است، سه چیز در آن جمع شده است: علم به توحید، و علم به زبان، و نصیحت به امت، لذا شایستهی هیچ کس نیست که از دعای پیامبر (ص) روی برگردانده و دست بکشد، در این جا شیطان برای فریفتن مردم به حیله متوسل شده است، عدهای افراد نابکار را برای در نظر گرفته که دعاهایی برایشان اختراعا و ابداع نموده که مردک با پرداختن بدانها از اقتدا به پیامبر اسلام (ص) باز میمانند.»
امام قرطبی در تفسیرش الجامع لأحکام القرآن میگوید: «بر آدمی واجب است دعاهایی را که در کتاب خداوند و سنت صحیح آمده را به کار برده و هر چه جز آن را رها کند، و نگوید که این چیز را برای خود برگزیدهام، بیشک خداوند (دعاهایی را) برای پیامبران و اولیایش برگزیده و بدانان یاد داده که چگونه به درگاهش دعا کرده و او را به فریاد بخوانند.»
کسی که خواهان دست یابی به فضیلت، و کمال و بلندمرتبگی و رهایی از عیبها و آفتهاست بر او واجب است که پایبند روش رسول اکرم (ص) و مقید به سنت او باشد، و آنچه را که پدیدآورندگان ابداع میکنند و باطلگرایان میآفرینند را رها کند، ابداع و آفریدنی که ریشه و اصلی نداشته، و پایهاش جز بر پیروی از هوی و هوس نیست.
خداوند فریادرس و یاریگرمان بوده و به نزد او شکایت میبریم و او ما را کافیست و چه خوب وکیلی است.
آثار بد دعاهای نوپدید
بیشک دعاهای شرعی و اذکار نقل شده از رسول الله (ص) به خاطر کامل بودنشان در پایه و اساس و معانی و مفاهیم، شاخص و متمایزند، واژهها و عبارتهای این دعاها و اذکار کوتاه و مختصر، و معانی و مفاهیم آنها گسترده و وسیعاند، دربرگیرندهی تمامی خیر، و مشتمل بر اهداف و مقاصد والا، و درخواستهای بزرگ، و منافع انبوه است، و به همین خاطر آنچه برای هر مسلمانی خیر و نیکی محسوب میگردد، بلکه حتی واجب است بر او که به اندازهی توان در یادگیری و حفظ و پرستش خدا با این دعاها و اذکار بکوشد. و دیگر وردها و حزبهای اختراعی را که دیگران پید آوردهاند را رها کند، دعاها و اذکاری که با آن بسیاری از مسلمانان عامی و ناآگاه را از دعاهای مأثور و اذکار شرعی بازمیدارند.
کسی که در واقعیات برخی از مسلمانان و به ویژه کسانی که منتسب به برخی گروهها هستند بیندیشد، میبیند که آنان خود را به این اذکار اختراعی و دعاهای ابداعی سرگرم نمودهاند، شب و روز، صبح و شام آنها را خوانده و تکرار میکنند و به واسطهی آن کتاب خدا را رها کرده و از دعاهای نقل شده از رسول الله (ص) دست کشیدهاند، هر گروه از اینها وردهایی خاص دارند که به شیوهای به خصوص و صورتی معین آن را خوانده و تکرار میکنند. هر گروه از این گروهها احزاب و وردهای خاص خود را دارند و:
« کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ»(مؤمنون/۵۳)
« کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ»(روم/۳۲)
«هر دسته و جمعیتی بدانچه دارند و بر آنند خوشحال و شادانند.»
و هر گروهی چنین میپندارد که اوراد او برتر و ممتازتر از اوراد دیگر گروههاست.
شکی در این نیست که این دعاهای ابداعی دارای نتایجی تأسفبار و آثاری بد بر عقیده و اعمال عبادی فرد مسلمان دارد، این آثار بسیارند که برشمردن آنها به درازا میکشد؛ اما شیخ گیلان بن خضر عروسی در کتاب ارزشمندش «الدعاء و منزلته من العقیده الاسلامیه» این آثار را در این چند بند که در ذیل میآید مختصر و خلاصه کرده است:
۱ـ بیشک دعاهای ابداعی به هدف مطلوب از عبادات جامهی عمل نمیپوشند، که همان تزکیه جانها و تطهیر آن از ناپاکیها، و نزدیک کردنش به آفریدگار، و ارتباط دادن آن به پروردگارش به گونهی بیم و امید است، این دعاهای ابداعی بیماری را شفا نداده و تشنهای را سیراب نمیکند (و اصلاً به هیچ دردی نمیخورد)، و به راهی هدایت نمیکند.
اما دعاهای مشروع داروی اثربخش و مرهم درمان بیماریهای روانی و مرضهای قلبی و هواهای شیطانی است که به جای به کارگیری این دعاها، دعاهای ابداعی را جانشین آنها ساخته، داروی مفید و اثربخش را رها کرده و کمتر از آن را به عوض گرفته است.
۲ـ بیشک دعاهای ابداعی موجب از دست رفتن پاداش گسترده و وثاب فراوان فردی میشود که به خلاف او، فرد پایبند به دعاهای مأثور آنها را کسب میکند. فردی که بر دعاهای مأثور مداومت داشته و آنها را به همانگونه که نقل شده به کار میبندد و اجرا میکند، بیشک این شخص گوی سبقت را ربوده، و با هدایای پروردگار و سخاوت او روبرو میگردد، اما کسی که با دعاهای ابدااعی به دعا میپردازد، پاداش و ثواب را از دست داده و خود را در معرض خشم و عصبانیت خداوند قرار میدهد.
۳ـ قبول نشدن دعاهای ابداعی و این در حالی است که مبنا و هدف دعاکننده در بیشتر اوقات پذیرش درخواست و تقاضا، و دستیابی به خواسته موردنظر، و (یا) دفع ترس و هراس است، دعاکننده به واسطه به کار بردن دعاهی ابداعی اجابت نمیشود و دعایش مورد پذیرش قرار نمیگیرد، در حدیث آمده است که: «هر کس کاری کند که مطابق دین و سنت ما نباشد، مردود است.»
۴ـ بی تردید دعاهی ابداعی اغلب دربردارندهی اشکال و ممنوعیت شرعی هستند که گاه این اشکال از ابزارها و راههای (منجر شدن به) شرک محسوب میگردد؛ چرا که بدعت (آدمی را) به شرک و گمراهی میکشاند، از جمله دعاهای ابداعی که منجر به شرک میشود: توسل بدعی است، این نوع توسل دَر را به روی به فریاد خواندن غیرخدا و طلب کمک و یاری و استمداد از غیرخدا میگشادی، چه بسا ارتکاب ان اشکال منجر به پا را فراتر نهادن در دعا و از حد گذشتن گردد، همچنین سبب بیادبی در خطاب با پروردگار و مناجات با او گردد، و احتمال دارد این عمل ممنع با بدعتهایی دیگر همراه گردند. از جمله این دعاهای ابداعی در اوقاتی مشخص و به شیوهای خاص و معین برگزار گردد، و با بلند کردن صدا به همراه نغمههایی معین باشد، و یا با ضرب آهنگهایی ویژه و سجعهایی ساختگی، و ترکیبهایی ناپسند باشد که گوشها از شنیدن آن بیزار گشته، و قریحه و ذوق سالم آن را ناپسند بداند.
۵ـ بیشک کسی که پایبند دعاهای ابداعی بوده و بدان عادت گیرد به ندرت از آن دست کشیده و به سوی دعاهای مشروع باز میگردد، مگر این که خداوند او را توفیق داده و یاری نموده و به راه راست هدایتش نماید، و این بدین علت است که وقتی قلبها سرگرم بدعتها شوند از سنتها رویگردان شده و دست میکشند تا آن جا که شخص پایبند به دعاهای ابداعی آنها را مشروع پنداشته و از آنها دفاع میکند و به هیچ حجت و دلیل و برهانی گوش نداده و توجه نمیکند.
۶ـ به طور قطع به کار بردن دعاهای ابداعی و ترک دعاهای مشروع جزو مقولهی جایگزینی پاک با ناپاک، و مفید با مضر، و خیر با شر است، و این ـ بدون شک ـ ظلمی آشکار و سبکسری واضح، و زیانی سنگین و سرسامآور است.
۷ـ بیتردید در دعاهای ابداعی و اختراعی تشبه جستن و تقلید کردن از اهل کتاب نهفته است چرا که آنان دعاهایی مخالف آنچه پیامبرانشان آورده بودند ساختند، هم چنین در به کار بردن نغمهها و ضربآهنگها و تلوتلوخوردن به این طرف و آن طرف و دیگر کارهایی این چنینی تشبه جستن به آنان وجود دارد.
۸ـ بیشک کسی که همدم و همراه دعاهای ابداعی و اختراعی است به خصوص آنها که تشکیل شده از احزاب و اوراد هستند، بیشتر وقتها نسبت به معنا و مفهوم آن آگاهی ندارد و همت و توجه خود را معطوف الفاظ آن میکند و به نقل واژهها میپردازد، نقلی عاری از اندیشه و تفکر، این در حالی است که آنچه در دعا مطلوب است حضور قلب و اخلاص د ردرخواست است، بهخصوص که بسیاری از این دعاها شامل کلماتی درهم تنیده و متراکم است که معنی آن پوشیده و مفهوم آن گنگ و پیچیده است، حال این دعاکننده با این دعاها، درخواست کننده و دعا کننده نیست بلکه او راوی سخن فرد دیگری است، سپس بیتردید این که این دعا را در میان دیگر دعاها برگزیده به خاطر دلبستگی و شیفتگی به کسی است که آن را نظم داده و گردآوری کرده است و همچنین به منزلهی بالا کشیدن و بلند کردن او از جایگاه و منزلتش است. از آن جا که دعاکننده معتقد است که دعاهای او ویژگی و خاصیتی ویژه دارند که در دعاهای دیگر یافت نمیشود و إلا شب و روز بر آن مداومت نمیورزید بلکه برخی از این دعاکنندگان به صراحت بیان میدارند که ورد شیخ او برترین و کاملترین و تمامترین اورادها است.
بدین ترتیب میتوان به میزان صدمه و آسیبرسانی این دعاهای اختراع شده و خطر بزرگ آن بر مسلمانان پی برد و بیتردید بر هر مسلمانی واجب است که از این دعاهای ابداعی پرهیز نموده و از آنها دوری گرفته و بدانها نزدیک نشود و بدانچه از اذکار و اوراد و دعاهای منقول و روایت شده از پیامبر (ص) نقل شده بسنده و اکتفا کند، بیشک کلام رسولالله (ص) استوارترین و درستترین سخن، و از همه راهیافتهتر است. از خداوند بخشنده میطلبیم که همراهی با سنتش و پیروی از هدایتش و الگو گرفتن از او و رهروی راهش را نصیبمان گرداند. بیشک خداوند شنوندهی دعا و اجابتکنندهی آن است.
—————————–
منبع: کتاب جامع ادعیه و اذکار/ مؤلف: عبدالرزاق بن عبدالمحسن البدر/ مترجم: مجتبی دروزی/ نشر احسان