فلسفه ی جاودانگی جهان آخرت و ویژگی های قیامت و آخرت
فلسفه ی جاودانگی جهان آخرت و ویژگی های قیامت و آخرت
نویسندگان: دکتر علی صارمی ، دکتر ژیلا مرادپور
– فلسفه ی جاودانگی آخرت
آنچه جاودانه است عالم آخرت است و مهمترین فلسفه ی ابدی بودن عالم آخرت این است که این عالم پاسخی است برای یکی از نیازهای فطری انسانها یعنی نیاز جاودانه خواهی؛ اگر این عالم، جاودانه نباشد، نیاز مذکور بی پاسخ می ماند و در نتیجه آفرینش سرای آخرت، عبث و بیهوده می شود. البته ناگفته نماند و تصور نشود در این صورت حشره فقط روحانی است و جسمانی نیست، از باب اینکه گمان کنند مادیت با جسمانیت یک چیز است؛ زیرا می گوییم جسمانی بودن با مادی بودن دو چیز است؛ روز قیامت، حشر، جسمانی است ولی مادی نیست یعنی این جسم، از مادی بودن خود بیرون می رود و تبدیل به جسم مجرد می شود. بحث عمیق تر این مسأله جای دیگر را می طلبد.
فلسفه ی دیگر
می توان گفت: یکی از فلسفه های جاودانگی آخرت این است که فرتوت شدن، کهنه شدن و از بین رفتن، مال ماده است و چنین آفاتی از ساحت مقدس مجردات به دور است و انسان نیز با سیر تکاملی خود در آخرت به تجردش می رسد و دیگر از ماده در آن جا خبری نیست یعنی به شهادت قرآن کریم نظام عالم آخرت، غیر از نظام دنیاست؛ بدین صورت که نظام دنیا مادی است و نظام آخرت بر پایه ی تجرد از ماده و بر مبنای عقل بنا نهاده شده است.
برای بهتر فهمیدن این موضع ویژگی های آخرت را از آیات قرآن کریم برایتان ذکر می کنیم، با تذکر این نکته که برخی از ویژگی ها در حقیقت مال مرحله ی آخرت است نه قیامت ولی در قرآن با واژه ی قیامت بیان شده است و بدین خاطر است که قیامت سر آغاز استفاده از نعمت های بهشتی ویا گرفتاری و نیز سر آغاز کیفیت زندگی آخرتی است، مانند ظهور عظمت الهی که در قیامت رخ می دهد؛ ولی مخصوص قیامت نیست بلکه تا ابد ادامه دارد؛ بدین لحاظ ویژگی ها و شاخصه های قیامت و آخرت را توأمان بیان می کنیم:
- ظهور و تجلی ربوبیت و قهاریت خداوند
در این مورد به سه آیه اشاره می کنیم:
یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ ۖ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ [إبراهیم: ۴۸]
) آن روز که زمین به زمینی جز این بدل شود و آسمان ها به آسمانی دیگر، و همه در پیشگاه خدای واحد قهار حاضر آیند).
یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ [ المطففین: ۶]
) روزی که مردم به پیشگاه پروردگار جهانیان می ایستند).
لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ ۖ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ [غافر: ۱۶]
)در آن روز فرمانروایی از آن کیست؟ از آن خدای یکتای قهار است).
البته باید توجه داشت که ظهور ربوبیت خداوند متعال در آخرت به این معنا نیست که ربوبیتش در دنیا، نسبت به آخرت ضعیف باشد؛ بلکه بدین معناست که خداوند دنیا را دار اختیار و اعمال اراده ی انسان قرار داده است؛ لذا در افعال اختیاری انسان اراده و اختیار او مؤثر است. گرچه همان إعمال اراده نیز در قلمرو ربوبیت خداوند انجام می گیرد؛ ولی برخی انسان ها فقط اراده و اختیار خود را می بینند و از تأثیر ربوبیت خداوند غافل اند؛ اما در آخرت همه ی اختیارات و اراده های انسانها برچیده می شوند
و انسانها همگی به حقیقت قدرت و ربوبیت خداوند پی می برند و در برابر آن خاضع و خاشع می شود و هیچ گونه انانیتی ندارد.
۲. آشکار شدن پوچی خدایان دروغین
وَیَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَیْنَ شُرَکَاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ۶ [الأنعام:۲۲]
(سپس به آنها که شرک ورزیده اند می گوییم: آن کسان که می پنداشتید که شریکان خدابند. اکنون کجایند؟).
در این هنگام با بروز دروغ بودن ادعاهای مشرکان، رسوایی آنها نیز بر ملا می شود.
۳. جایگاه همیشه زنده و پویا
وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ [العنکبوت: ۶۴]
(اگر بدانند، سرای آخرت سرای زندگانی است).
۴. جایگاه آرامش
یَا قَوْمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَهَ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ [غافر:۳۹]
(ای قوم من این زندگی دنیا متاعی بیش نیست و آخرت سرای بقاست).
البته اصل اولی در آخرت این است که جایگاه آرامش و قرار باشد ولی برخی انسان ها با عملکرد بد خویش آن را برای خود ناامن می سازند و این کار خدشه ای به این که آخرت جای آرامش است، محسوب نمی شود.
۰۵ روشن شدن حقیقت برای همه
کسانی در دنیا زیر بار حق و حقیقت نمی رفتند، در آخرت به روشنی حقیقت را می فهمند و بر اشتباه شان حسرت می خورند. خداوند می فرماید:
وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا [ الفرقان: ۲۷]
(روزی که کافر دستان خود را به دندان گزد و گوید: ای کاش راهی را که رسول در پیش گرفته بود، در پیش می گرفتم).
۶. جسمانی و روحانی بودن معاد
آیات فراوانی دلالت می کند بر این که معاد هم روحانی و هم جسمانی است؛
حَتَّىٰ إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [فصلت: ۲۰]
(چون به کنار آتش آیند، گوش و چشم ها و پوست هاشان به اعمالی که مرتکب شده اند بر ضدشان شهادت دهند).
از این که آیه می فرماید: علیه آنان چشم، گوش و پوست بدنشان شهادت می دهند، می فهمیم که منظور از مرجع ضمیر هم، ارواح مجرمان اند و از میان جسم و روح انسان اصالت با روح است؛ پس زندگی در آخرت هم روحانی و هم جسمانی است؛ زیرا دیدیم در آیه ی مذکور از شهادت بدن علیه روح خبر می دهد یعنی این که روح و بدن هر دو در قیامت حاضرند.
از آیات مشابه نیز این مسأله به خوبی قابل استفاده است.
۷ . ناکارآمدی روابط دنیایی:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لَا بَیْعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّهٌ وَلَا شَفَاعَهٌ [البقره: ۲۵۶]
(ای کسانی که ایمان آورده اید، پیش از آنکه آن روز فرا رسد، که نه در آن خرید و فروشی باشد و نه دوستی و شفاعتی، از آنچه به شما روزی داده ایم انفاق کنید).
«یَوْمَ لَا یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئًا وَلَا هُمْ یُنْصَرُونَ» [الدخان: ۴۱]
(روزی که هیچ دوستی برای دوست خود سودمند نباشد و از سوی کسی یاری نشوند).
۸. عدم پذیرش عذرها و فدیه ها
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ ۖ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [التحریم: ۷]
(ای کافران، در آن روز پوزش نخواهید. حقیقتا در برابر کاری که کرده اید کیفر داده می شوید).
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِیَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ یَوْمِ الْقِیَامَهِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ [المائده: ۳۶]
(آنان که کافر شده اند اگر همه ی آنچه در روی زمین است و همانند آن متعلق به آنها باشد و بخواهند خود را با آن از عذاب روز قیامت باز خرند، از ایشان پذیرفته نیاید و به عذاب درد آور گرفتار آیند).
- کنار رفتن پرده ها
پرده ها از پیش چشم انسان کنار رفته و حقیقت همه چیز از جمله کجرویهای خود را می داند و می بیند.
لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَهٍ مِنْ هَٰذَا فَکَشَفْنَا عَنْکَ غِطَاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ [ق: ۲۲]
(ان از این غافل بودی. ما پرده از برابرت برداشتیم و امروز چشمانت تیزبین شده است).
۱۰. هم آغوشی با اعمال
یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَبَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا [آل عمران: ۳۰]
(روزی که هر کس کارهای نیک و کارهای بد خود را در برابر خود حاضر ببیند، آرزو کند که ای کاش میان او و کردار بدش فاصله ای بزرگ بود).
۱۱. جاودانگی و ابدیت، که در این باره قبلا مفصل صحبت شده
۱۲. شدید بودن عذاب در آنجا
وَیَوْمَ الْقِیَامَهِ یُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ [البقره: ۸۵]
(او در روز قیامت به سخت ترین وجهی شکنجه می شوند و خدا از آنچه می کنید غافل نیست).
۱۳. عدم اعمال هرگونه ظلمی
الْیَوْمَ تُجْزَىٰ کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ ۚ لَا ظُلْمَ الْیَوْمَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ [غافر: ۱۷]
(آن روز هر کس را همانند عملش جزا می دهند و به کس ستمی نمی رود. و خدا زود به حسابها می رسد).
– ثم توفی کل نفس ما کسبت وهم لا یظلمون [البقره: ۲۸۱]
در آخرت ظلمی بر کسی صورت نمی گیرد؛ ولی جزای عملش چه نیک و چه بد را کامل دریافت می کند. زیرا آیه در مورد دریافت جزای عمل تعبیر توفی (اخذ کامل) را به کار برده است.
۱۴. متناسب بودن پاداش و کیفر با اعمال
لَا یَذُوقُونَ فِیهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا *إِلَّا حَمِیمًا وَغَسَّاقًا *جَزَاءً وِفَاقًا [النبأ: ۲۶-۲۹]
(در آنجا نه چیز خنکی می چشند و نه نوشیدنی گوارا، مگر آبی جوشان و مایعی از چرک و خون، پاداش مناسبی است).
۱۵، روشن شدن اختلافات:
فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ [البقره: ۱۱۳]
(خدا در روز قیامت درباره ی آنچه در آن اختلاف می کنند، میانشان حکم خواهد کرد).
۱۶. قیامت روز برتری مؤمنان
زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا ۘ وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِالقیامه [البقره: ۲۱۲]
(برای کافران زندگی اینجهانی آراسته شده است و مؤمنان را به ریشخند می گیرند. آنان که از خدا می ترسند در روز قیامت بر فراز کافران هستند).
۱۷. روز تحقق وعده ها و وعیدهای الهی
رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَىٰ رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۗ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ [آل عمران: ۱۹۴]
(ای پروردگار ما، عطا کن به ما آنچه را که به زبان پیامبرانت به ما وعده داده ای و ما را در روز قیامت رسوا مکن که تو در وعده ی خویش خلاف نمی کنی).
خَاشِعَهً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّهٌ ۚ ذَٰلِکَ الْیَوْمُ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ [المعارج: ۴۴]
(وحشت بر چشمانشان مستولی شده و به خواری افتاده اند، این است همان روزی که آنها را وعده داده بودند).
۱۸. در نعمت بودن مؤمنان
تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ ۚ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا کَرِیمًا [الأحزاب: ۴۴]
(روزی که با او دیدار کنند درودشان این است: سلام . و خدا برایشان پاداشی گرانقدر آماده کرده است).
۱۹. در عذاب بودن کافران و مجرمان
یَوْمَ یَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَیَقُولُ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [العنکبوت: ۵۵]
(روزی که عذاب از فراز سر و زیر پای، آنها را در بر گیرد و خدا بگوید: به خاطر اعمالی که می کرده اید، این عذاب را بچشید).
————————–
منبع: چرا قیامت، مولفان: دکتر علی صارمی ، دکتر ژیلا مرادپور