سخنانی ماندگار از کاک احمد مفتی زاده
سخنانی ماندگار از کاک احمد مفتی زاده
• ما « محک » نیستیم برای ارزیابی دیگران تا اگر موافق ما باشند خوب و اگر مخالف ما باشند بد باشند. از این خصلتهای خودپرستانه و شرک آلود خود را برهانید اگر کسی دیگر، دچار چنین اشتباهی شد شما حذر کنید.
• علت دردها و مشکلات انسان، ضعف فرهنگی، علمی، کمبود کتاب و کمبود آموزشهای اخلاقی نیست بلکه علت اصلی آن عدم وجود تزکیه میباشد فقط از دین بر میآید زیرا همزمان ذهن و قلب انسان را پرورش میدهد.
• اساسیترین مسئله برای هر مسلمان در هر شرایط و وضعیت که پیش و بیش از هرچیز مراقب درون و نفس خود باشد زیرا در اسلام اصلاح ضمیر دشمن(شیطان)و بستن راههای نفوذش در دنیای پیچیده درون جهاد اکبراست و پایه و اساسی است برای جهاد اصغر یعنی شکست دشمن در دنیای بیرون که بالتبع سادهتر از جهاد دنیای درون است.
• تنها عامل بدبختیهای مسلمانان بیگانه شدن از قرآن بود.واکنون نیز تنهاوسیله آگاه شدن و خوشبختی و رستگاری مسلمانان و رهایی از بند اسارت جهانخواران و دامهای تزویرشان فقط بازگشت به سوی قرآن است و جز این راهی درست و مستقیم وجود ندارد.
• شجاعت و تواضع را چنان در خود نیرو بدهید که از مطرح شدن بترسید.
• تکالیف بر حسب تفاوت شرایط، متفاوت است.
• کسی نزد خدا محبوبتر است که به خاطر رضای خدا با خدمت به دین و بندگانش تحمل و گذشتش بیشتر باشد حتی نسبت به اشتباهات و خطاهای مسلم دیگران.
• در تبلیغ دین، علاقه به هدایت و خوشبختی مردم، اساس کار است.
• «قلب ناسالم»، با سختی و، اخمویی و، بیاعتنایی به غیر و، خشکی و، کینه و…، سازگار است؛ و «قلب سالم» با نرمی و خوشرویی و عطوفت و حسّاسیت و صفا و…
• توجّه داشته باشید طُرق وسوسه شیطان، متغیر است. اگر کسی، در مورد بعضی از محرّمات، به درجهی «اطمینان نفس» رسید، گمان نکند که: دیگر، بر نفس خود، در آن موضوع تسلّط کامل یافته؛ چنانکه در هیچ شرایطی، دچار تزلزل نگردد. حتّی اگر در آن موضوع، حصار تقوی را، گرداگرد خود بکشیم، ممکن است: همین «گمان حصول اطمینان نفس» بزرگترین شکافی گردد که شیطان، از آن، سمّ کشندهی «عجب» را، بر قلوبمان بپاشد؛ که این خود، از اصل همان گناه، زیانبار است.
• «شوخی»، با شروط آن، از ارزشهای اخلاقی است. اسلام، خشکه مقدسی و، زندگی و روابط خشک و تمام مقرّراتی را نمیپسندد.
• امّا مسألهای مهمّ، که روح مسلمان، و حیات «جهاد اکبر» -ونیز «اصغر»-، و اساس رابطهی انسان با پروردگار، و تنها نشانهی ایمان آگاه، و فعّال است؛ و بدون آن، موجودیت ایمانی، نه مفهوم دارد؛ و نه واقعیت خارجی، «دعاء» است. دعاء، روح و مغز نماز است؛ و نماز هم، تنها وسیلهی رابطهی منظم خلق با خالق؛ و ناهی از فحشاء و منکر. اگر توفیق الهی رفیق شود، بحث زیاد دربارهی دعاء، و کار زیادتر برای یافتن لیاقت دعا، باید بشود.
• همه شما را به اجتناب از منهیات ششگانه سوره حجرات توصیه میکنم و متوجه باشید که در حالت گناه و آلوده شدن به ناپاکیها چقدر در نظر خدا زشت هستید.
• خواهران و برادرانم ! محببت شما نسبت به من، در صورتی با ارزش است که موافق با محبت و رضای خداوند باشد و فردای مرگ و قیامت با آن خوشحال و سرافراز باشید. آخر اگر اصلاً من و تمام آثارم و همه ی شما و این نسل و این سده نباشیم، یکهزارم آن ضرر را، به بشریت تا هنگام زوال زمین و آسمان نمیرساند، که تحریف و تغییر یک اصل دینی آنهم در محدوده شرک و توحید متوجه بشر میسازد.
• در اسلام مسئولیت انسان مسلمان، مرز و حدّی مشخص ندارد. اصولاً مسلمان بودن برابر است با مسئولیت و این مسئولیت وجود مادی و معنوی فرد را تا پهنه هستی در بر میگیرد. منتهی گسترش و افزایش شعاعها و دایرههای مسئولیت به تناسب افزایش و گسترش امکانات فرد بستگی دارد.
• تکفیر بعضی از فرقههای اسلامی پایبند و معتقد به اصول عقاید اسلامی (هر چند به طور آشفته) خلاف موازین اسلامی میباشد.
• «خیر النّاس أنفعهم لِلنّاس» خدمت به خلق از آثار تقوا میباشد امّا به شرطی که: _ همراه با تواضع باشد. _ بدون توقع مادی و معنوی باشد. _ با تحمّل صمیمانه و آسان انتقادات و توقعات دیگران همراه باشد. _ در صورت بروز هرگونه قصور یا تقصیر، صمیمانه به آن اعتراف نموده و از آن متأثر شوید نه اینکه به توجیه و عذرتراشی و تهمت زدن به دیگران متوسل شوید.
• به اقتضای دو اصل « إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ » و « لا یومن احدکم حتّی یحب لاخیه ما یحب لنفسه» مکلفیم هر آنچه برای خود دوست داریم و میپسندیم برای همه مسلمانان بدون استثناء دوست داشته باشیم.
• با توجه به نص إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ قصور از این دو وظیفه ( که صورتهای اجرائی گوناگون و فراوانی دارند ) عصیان است: اوّل _ جدّ و جهدی صادقانه و پیگیر بر اساس روش اسلامی برای رفع کدورتها و بیگانگیها و… دوّم _ کوشش برای شرایطی که دانشمندان همه ی فرق اسلامی با صمیمیت و شوق ایمانی، به بررسی یک یک مسائل بپردازند. تا امّت اسلامی و دین زنده شوند.
• محبّت نسبت به خود، مفهوم و مصادیقی دارد مخالف با خودخواهی. خودخواهی آثار ناگواری برای فرد دارد که اصلیترین آنها « استکبار » میباشد که آن هم صورتها و جلوههای گوناگونی دارد از جمله: خود را بزرگتر و بهتر از دیگران پنداشتن، بر دیگران مخصوصاً ضعیفا، تکبّر نمودن، برخورد تحقیرآمیز با اطرافیان، انتظار دست به سینه شدن و اطاعت بی چون و چرا دیگران (از افراد خانواده گرفته تا جامعه).
• بت پرست مخلص بهتر است از ریاکاری (منافقی) که در مسجدالحرام سجده میکند…
• خدایا به خاطر من بنده ای را عذاب مده ؛ به خدا قسم، حاضرم همه عمر در دنیا رنج بکشم و زیر شکنجه باشم اما تمام بندگان خدا هدایت و سعادتمند گردند.