تابلوهای راهنمای موفقیت اجتماعی
تابلوهای راهنمای موفقیت اجتماعی
نویسنده: تونی بازان /مترجم: مهدی مددی
برای رسیدن به موفقیت اجتماعی باید هوش اجتماعی مناسبی داشت.
«احساساتی که بر چهره ی شخصی ترسیم می شوندبسیار مهم تر از لباسی است که می پوشد» (دیل کارنگی)
اگر هر چیزی را که تا کنون از قدرت هوش اجتماعی یاد گرفته اید مورد استفاده قرار دهید، در ارتباطات اجتماعی فرد موفقی خواهید شد. در این فصل می خواهیم با مطالعه زیبایی که نگرش های جدیدی از طبیعت روابط اجتماعی به ما می دهد، شروع کنیم. همچنین ویژگی های اصلی هوش اجتماعی را دوباره خواهم گفت و مثال شگفت انگیزی از ستاره هوش اجتماعی ارائه خواهم داد.
در نهایت پرسش نامه ی از هوش اجتماعی طراحی شده است تا شما بفهمید که چه اندازه هوش اجتماعی تان را توسعه و گسترش داده اید.
بررسی موردی_ مرگ یک گمان مطرود
پژوهشگران و مردم به مدت قرن ها این حقیقت نادرست را باور داشتند که تنها دلیل این که ما انسان ها میل به همکاری داریم، غرض ورزی شخصی است.
مطالعات اخیر، تصویر پیچیده تر، و پیشرفته تر، و مثبت تری ارائه کرده است. انسان شناس،«ژزف هنریچ» از دانشگاه میشیگان و همکارش «رابرت بوید» از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس، اننتقال رفتار اجتماعی و فرهنگ را میان انسان ها بررسی کرده اند و تحت مطالعه قرار داده اند.
آن ها به نتیجه تکان دهنده ای رسیدند: همکاری نتیجه ی غرض ورزی شخصی و غرور نیست: همکاری نتیجه ی گرایشات اساسی دو مغز است:
طبق گفته های هنریچ: دو عنصر در روان شناسی انسان وجود دارد که ما از آن آگاهیم: یکی از آن ها این است که مردم مایل به تقلید از اکثریت هستند و دیگر این که مردم تمایل دارند تا از افراد موفق تقلید کنند. آن چه که ما قادر هستیم نشان دهیم این است: به دلیل این که انسان ها به تقلید کردن از اکثریت و موفقیت متکی هستند، این مسئله همکاری عادلانه ای را به وجود می آورد که اگر آن دو مکانیسم فرهنگی نباشند، این مورد هم باقی نمی ماند.
این «تقلید کردن مضاعف» به موفقیتی مثبت ختم می شود. همچنین این همکاری به سلامت بهتر، خلاقیت بیشتر، انرژی بیشتر و در نتیجه به رشد اقتصادی بیشتر برای جامعه ختم می شود. این موفقیت پیچیده توسط کسانی که از بیرون به قضیه نگاه می کنند مشهود است، کسانی که خودشان نیز می خواهند از گروه های موفق و اشخاص موفق گروه ها تقلید کنند. هنگامی که افرادی از گروه های دیگر شروع به تقلید کردن از گروه های موفق بکنند آن دسته از گروه هایی که از هوش اجتماعی برخوردار نیستند نیز همان گونه رفتار می کنند و از همان گروهی که دارای هوش اجتماعی است،تقلید می کنند. هنریچ همچنین بیان کرد: احتمالا” ما اجتماعی ترین مخلوقاتی هستیم که زندگی می کنیم. انسان ها در گروه های بزرگتری با یکدیگر همکاری می کنند. برای مثال زمانی که انسان ها برای جنگیدن آماده می شوند با افرادی که تا کنون آنان را ندیده اند و احتمالا” آن ها را دوباره هیچ وقت نخواهند دید، همکاری می کنند.
اگر درباره ی این مسئله فکر کنید درمی یابید یکی از موفقیت های اجتماعی که ما را از دیگر مخلوقات جدا کند، به صف مردم پیوستن است! بدون همکاری ناشناس ها، این صف ممکن است بشکند و نتیجه ی آن هرج و مرج باشد.
فکر کردن با تمام مغز
بسیاری از ما بدون آنکه بدانیم از خودمان فردی نیمه_ بینا (یا کمتر!) می سازیم و در موقعیت ها ی اجتماعی فقط از نیمی از مهارت های مغز اجتماعی مان استفاده می کنیم. احتمالا” شما در باره ی مدی«مغز چپ/ مغز راست»۱ شنیده اید. این مدل نشان دهنده ی مهارت های اجتماعی است که بین ننیم کره های چپ و راست مغزمان تقسیم شده اند:
مغز راست مغز چپ
وزن و قافیه لغات
فاصله هوشیاری منطق
تصور اعداد
رؤیاهای روزانه ترتیب
رنگ تحلیل
فلسفه آگاهی از کل فهرست ها
به دلیل اینکه در قرن حاضر بر «مغز چپ»(مهارت های تحلیلی) تأکید زیادی شده است ما مایلیم تا توسط کلمات، منطق، اعداد و تجزیه و تحلیل بر تعاملات اجتماعی مان تسلط یابیم. ما همه ی این کارها را توسط «مغز راست» که مهارت شهودی بر عهده ی آن ات انجام می دهیم. (قبلا” و در ابتدای این کتاب و این مبحث درباره ی آن توضیح داده ام).
فقط تصور کنید که یک روز عصر را با کسانی بگذرانید که فقط از مهارت های سمت چپ مغزشان استفاده می کنند. چه کلمه ای برای آن روز مناسب ترین است؟
کسل کننده !
این بار گروهی از دوستانتان را تصور کنید که فقط از مهارت های سمت راست مغزشان استفاده می کنند. احتمالا” بسیار لذّت می برید اما ممکن است شاهد هرج و مرجی تمام عیار باشد! تقریبا” مکالمه ای وجود ندارد؛ موزیک ریتم منظمی ندارد و محلی که این حوادث در آن جا رخ می دهد، به ویرانی خواهد کشید!
اگر فقط نیمی از مهارت ها ی روحی تان استفاده کنید، دوستان خیالی شما در واقع «کمتر از نیمی»از مهارت ها ی کامل خود را به کار برده اند. زیرا بهتر است مهارت ها ی طرفین چپ و راست مغز با یکدیگر کار کنند تا از این طریق تأثیرات آن چند برابر می شود و به بهترین وجه از دو سمت مغز استفاده می شود! کسانی که از نظر اجتماعی موفق هستند، از تمام قدرت واقعی مغزشان، تصورات و برنامه ریزی هایشان در هنگام تعامل با مردم استفاده می کننئ. برای مثال با استفاده از برنامه ریزی و تصور به طور همزمان هم نسبت به دوستانشان اظهار نگرانی می کنند و هم آنان را سر گرم می کنند.
اطمینان یابید که از همه ی مهارت های مغزتان استفاده می کنید. بدین ترتیب فعالیت کل مغز طرف مقابل تان را برانگیخته اید.
ویژگی های هوش اجتماعی
بنابراین ویژگی های لازم و ضروری هوش اجتماعی چه مواردی می توانند باشند؟
۱- اطمینان حاصل کردن از اینکه خودتان هستید
۲- داشتن دید وسیعی نسبت به زندگی- اینکه بدانید به کجا می روید
۳- داشتن علاقه ی پایدار نسبت به دیگران
۴- احترام قائل شدن نسبت به دیگران
۵- انتقال فکر، توانایی خواندن و استفاده از زبان رفتاری برای انتقال فکر
۶- آگاهی از زمان مناسب صحبت کردن و گوش دادن
۷- داشتن نگرشی مثبت
همه ی این خصوصیات در ستاره ی هوش اجتماعی؛ «اُپرا وین فری» خلاصه شده است.
اپرا وین فری- ستاره هوش اجتماعی
اپرا وین فری هنر پیشه ای است که برنده جایزه شده است و میزبان یکی از بهترین برنامه های شوهای آمریکاست و احتمالا” یکی از بهترین زنان دارای نفوذ شناخته شده در جهان است و ده ها میلیون نفر از ۱۳۰ کشور مختلف برنامه ی تلویزیونی روزانه ی او را که به دلیل شکل«ارتباطات» اجتماعی اش منحصر به فرد است تماشا می کنند.
موفقیت شگفت انگیز اپرا به دلیل انتقال فکر ذاتی اش به تماشاگرانش، صداقت شخصی و نگرش مثبتش است. شیوه ی مکالمه ی او در برنامه ها به تقسیم کردن احساسات و تجربه ها انجامیده و آن را مورد تشویق قرار می دهد.
همان طور که یکی از شرکت کنندگان می گوید:اپرا باعث شده است تا مردم به خودشان اهمیت بدهند زیرا اپرا به خودش اهمیت می دهد.
به جای آنکه در این فصل تمرین اجتماعی داشته باشیم، پرسش نامه ای درباره هوش اجتماعی خواهیم داشت. این پرسش نامه به شما کمک می کند تا درباره ی آن چه که از قدرت هوش اجتماعی یاد گرفته اید فکر کنید و «غذای فکری » بیشتری در اختیار شما بگذارد!
——————————–
منبع: قدرت هوش اجتماعی /نویسنده: تونی بازان /مترجم: مهدی مددی