فقه معاصر

دلایل حرمت حضور در پارلمان و مجلس

طرح دلایل کسانی که معتقد به حرمت ورود به مجالس قانونگذاری هستند و پاسخ به آن

عبد الرحمن عبد الخالق

پس از اینکه حکم شرعی مؤید این مسئله را با ذکر دلایلی از قرآن و سنت و نظرات برخی از سلف صالح و علمای معاصر امت بیان نمودیم به بیان شبهاتی می‌پردازیم که در مورد پذیرش مسئولیتهای حکومتی و شرکت در مجالس تحت نظارت نظامهای دمکراتیک مطرح می‌شود و طرفداران تحریم به آن استناد می‌کنند :

۱-دمکراسی ، کفر است :

آنان می‌گویند که دمکراسی یک نظام کفرآمیز است، پس ورود به این سیستم وقصد اصلاح از درون آن جایز نیست .

پاسخ :

لازم است میان کافر پنداشتن یک نظام و کافر پنداشتن کارکنان و وابستگان به آن نظام – چه از روی جبر باشد یا اختیار- تفاوت قائل شد. زیرا انسان مسلمان فقط زمانی کافر محسوب می‌شود که به کفر اقرار کند و به آن معتقد باشد و اگر نسبت به آن بیزار باشد به اسلام او لطمه‌ای وارد نمی‌شود.

پیامبر(ص) در مورد حاکمانی که حکم خدا را تبدیل و تغییر می‌دهند فرمود:

« فمن انکر فقد بریء و من کره فقد سلم الاّ من رضی و تابع»

( هر کس که حکم آنان را نپذیرد خود را از آنان مبرا ساخته و هرکس که از حکم آنان بیزار باشد، ایمانش سالم مانده است، مگر اینکه به حکم آنان راضی و از دستور آنان پیروی کند) .

پس کسی که در این نظامها مسئولیتهای مهم را می‌پذیرد و به مجالس قانونگذاری وارد می‌شود،‌ اما نسبت به تغییر احکام خدا ناخشنود است وعزم اجرای عدالت و رفع ظلم و رد منکر و کاهش شر را دارد ، به امید خدا به دلیل نیتی که دارد، پاداش خواهدگرفت .

۲-پذیرش مسئولیت و ورود به مجلس، اطاعت از کفار است، در حالیکه ما مأمور به مخالفت با آنان هستیم .

پاسخ :

در حقیقت ورود مسلمانان به مجالس برای مخالفت با کفار و منافقان و جلوگیری از تدوین قوانین باطل و تشریع قوانین نیک و عدالت‌آمیز و رد ظلم است یا حداقل برای نپذیرفتن رأی کفار است .

۳-خداوند از نشستن در مجالسی که کافران، آیات ونشانه‌های خدا را مورد نقد و تمسخر قرار می‌دهند نهی فرموده است:

وَإِذَا رَأَیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ [انعام۶۸]

و هرگاه دیدی کسانی به تمسخر و طعن در آیات ما می‌پردازند از آنان روی بگردان (ومجلس ایشان را ترک کن و با آنان منشین )

پاسخ :

این مسئله در مورد کسانی صدق می‌کند که در مجلس کفار می‌نشینند، باطل آنان را تأیید می‌نمایند و در برابر نقد آیات خداوند ساکت می‌نیشینند. در حالیکه وظیفه اساسی یک نماینده‌ی مسلمان در مجلس،‌ نپذیرفتن منکرات، امر به معروف و اعتراض به امور باطل و استیضاح وزیران و اعضای هیئت اجرایی است. و چنین اقدامی از سوی نماینده،‌ عمل بر اساس « امر به معروف و نهی از منکر» در حد توان است .

۴-فساد حاصل از مشارکت در نظامهای سیاسی بیشتر از مصالح آن است .

برخی از برادران، برای نظامهای دمکراتیک، حدود پنجاه مفسده ذکر کرده‌اند.

پاسخ : ما می‌توانیم پنجاه یا صد مفسده‌ی دیگر را برای دمکراسی برشماریم اما این به معنای تحریم ورود به مجالس نیست. زیرا کسی که وارد پارلمان می‌شود به فساد آن ایمان دارد و فقط به قصد تغییر و تبدیل آن یا حداقل کاستن از بدیها در آن مشارکت می‌کند تا کسانی دیگر با نام دمکراسی بر ملتهای مسلمان حکم ظالمانه‌ جاری نسازند و فاسدان را تا حدودی از تصدی مناصب و اشغال پست اداره‌ی امور مسلمین باز دارد .

حقیقت این است که کناره‌گیری مسلمانان از شرکت در انتخابات و بازگذاشتن راه باعث شده که گروهی اندک از بی‌دینان و شهوت‌پرستان بی‌قید و بند بر امور جامعه مسلط شده و اراده‌ی امت را تغییر داده و از کرسی حکومت بالا رفته و برای سرنوشت مسلمانان تصمیم بگیرند و بدین‌وسیله خون و جان و مال و ناموس مسلمانان را برای خود مباح کرده و دین و کرامت آنان را بازیچه قرار دهند.

۵-اسلام‌گرایان تاکنون نتوانسته‌اند از راه دمکراسی به قدرت برسند و هر جا که به مقصد نزدیک شده باشند، سکولارها آنان را از راه خارج کرده‌اند .

پاسخ : برای پاسخ به این شبهه‌ی بی پایه باید گفت که همین دمکراسی [حتی دروغین هم ] راه را برای مسلمانان بازگذاشته و توانسته‌اند که :

اولاً : عقاید و باورهای اسلامی را منتشر کنند، گروه بسیاری از مردم را به صف خود بپیوندند، دشمنانشان را رسوا سازند و کذب و تقلب آنان را برای همه روشن نمایند و همین نتیجه برای مسلمانان و دعوت اسلامی بسیار مفید است .

دوماً : هر جا که مسلمانان توانسته باشند به مجلس راه‌پیدا کنند به نتایج مفیدی دست یافته و بسیاری از مصالح شرعی را محقق ساخته‌اند . حداقل حجت را برای همه بیان کرده و حقیقت را به گونه‌ای آشکار نموده اند که همه‌ی مردم از جمله اهل باطل به آن اعتراف کرده و راضی به پذیرش آن شده‌اند همین مسئله هم در حد خود هدفی ارزشمند و مورد پسند است :

مَعْذِرَهً إِلَى رَبِّکُمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ [اعراف ۱۶۴]

(ما به وظیفه‌ی خود عمل می‌کنیم) تا در پیشگاه پروردگارتان معذور بوده ( و از خویشتن رفع مسئولیت کرده باشیم) و شاید (این بیچارگان راه) تقوی و پرهیزکاری در پیش گیرند .

اسلام‌گرایان به همین شیوه توانسته‌اند از شرور موجود در کشورها بکاهند و خیر و نیکی را بگسترند. در این زمینه کافی است بدانیم که تصویب یک قانون جزئی در مجلس کویت توسط اسلام‌گرایان که طبق آن شراب تحریم شد باعث گشت که کویت از شر این « ام‌الخبائث» نجات یابد و عده‌ی کثیری از جوانان از انواع آفتهای حاصل از نوشیدن مسکرات محفوظ بمانند. هرچند که مفسدان مجلس بارها و بارها درصدد بودند که با تصویب قانونی دیگر این قانون را بشکنند، اما نتوانسته‌اند .

این تنها یکی از قوانین مصوب توسط مسلمانان بود که خداوند توسط آن، کشوری را از آثار پلید شراب خواری نجات داد . هر چند این مسئله خیر اندکی می‌نمایاند اما در نهایت نتایج ارزشمندی خواهد داشت و از انتشار فساد و شیوع فحشا بهتر است .

این نکته که مسلمانان نمی‌توانند از طریق دمکراسی به اجرای کامل شریعت خداوند بپردازند اینگونه پاسخ داده می‌شود که: راه دراز و مبارزه با بی‌دینان و دشمنان اسلام در داخل و خارج دشوار است و همه می‌دانند آنچه که باعث به نتیجه نرسیدن «جبهه آزادی‌بخش اسلامی» در الجزایر شد، توطئه‌ای خارجی از جانب فرانسه بود که لشکر الجزایری پرورش یافته در دامان استعمار را به حرکت درآورد و مسلمانان را از رسیدن به کرسی حکومت و اجرای احکام خدا بازداشت . آن لشکر استعماری به گونه‌ای سازمان یافته بود که حتی ورود یک نمازگزار به متن لشکر و بر عهده گرفتن مسئولیت تنظیم یک صف [ رتبه‌ای مانند سرباز ارشد یا گروهبان‌ سومی] محال بود و اگر سربازی به خواندن نماز پایبند می‌بود، او را به دورترین نقاط تبعید می‌کردند .

ما معتقدیم که راه دعوت و مبارزه طولانی است… و لازم است که برای آینده برنامه‌ریزی شود تا مسلمانان بتوانند به طور کامل شریعت خدایی را در سرزمینهای اسلامی و حتی در سراسر جهان به اجرا درآورند. و این به حول و قوه الهی ممکن است و محال نیست .

۶- اگر اکثریت مردم بر مسیر باطل باشند، همگی از نظر خداوند مذموند؛ آنان معتقدند که نظام دمکراسی مورد تأیید بیشتر مردم دنیا است و خداوند هم این اکثریت را مذموم اعلام فرموده و بیان کرده که اکثریت مردم همیشه بر باطل زندگی می‌کنند:

وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللّهِ

[انعام ۱۱۶]

اگر از بیشتر مردم (که کافر و منافقند) پیروی کنی تو را از راه خدا دور می‌سازند.

پاسخ :

این اکثریت وقلت به نسبت مسلمین و کافران مطرح است… زیرا امت اسلامی همیشه از ملتهای کافر کم‌تعدادتر هستند و رسول‌اکرم (ص) فرموده است:

« ما انتم فی‌الناس الا کالشعره البیضاء فی جلد الثور الاسود ».

( یعنی شما به نسبت مردم مانند یک دانه موی سفید بر روی پوست یک گاو سیاه هستید) از طرف دیگر می‌دانیم که امت اسلامی هنگام اجتماع و توافق بر یک مسئله از خطا و اشتباه معصوم است، به دلیل فرموده‌ی پیامبر(ص) : « لا تجتمع امتی علی‌الضلاله»

( امت من برای گمراهی با همدیگر توافق نمی‌کنند) .

پس حقیقت همیشه نزد اکثریت امت اسلام است نه اقلیت،‌ مگر گاهی اوقات که آن هم جزو موارد استثناء است . آیا به این نکته توجه نمی‌کنیم که هر گاه جمهور صحابه بر یک مسئله توافق کرده باشند نظر آنان از رأی یک یا دو نفر از اصحاب که مخالف موضوع بوده‌اند قوی‌تر و معتبرتر است. پس کثرت حق و اصلاح امری مطلوب است و آنچه مد نظر آیه است کثرت مفسدان و گمراهان است. به این اصل توجه کن.

علاوه بر این بدون هیچ شکی ثابت شده که اکثریت مردم و ملتهای مسلمان دوستدار خیر و حاکمیت شریعت خداوند و مؤید حقیقت هستند. این در حالی است که هنگام مختاربودن مردم، جایگزینی برای اسلام نمی‌خواهند و به همین خاطر، مجرمان و مفسدان در سرزمینهای اسلامی در صدد انحراف اراده‌ی مردم و سرپوش گذاشتن بر صدا و درخواست آنان و تقلب در انتخابات و منع مسلمان هستند تا راه را بر روی انتخاب درست آنان ببندند .

پس کسانی که نیکوکاران و صالحان را با فتاوای خود از ورود به مجلس منع می‌کنند،‌ بزرگترین خدمت را به این نیرنگ‌بازان می‌کنند و باعث می‌شوند که دشمنان به نام «اراده‌ی ملت» بر گردن مردم سوار شوند، در حالیکه گروهی اندک از فاسدان و گمراهان بیش نیستند .

۷- آنان معتقدند که پذیرش مسئولیتهای مهم و ورود به مجالس قانونگذاری برای فرد مسلمان، فتنه‌انگیز است و باعث می‌شود که تحت تأثیر مظاهر فریبنده‌ی دنیا و پُست و مقام قرار گیرد .

پاسخ :

نقص مسئله به شخص بر می‌گردد نه پذیرش مسئولیت .

« بسیارند علمایی که دین خود را به دنیا فروخته‌اند ،‌ برای رضای سلاطین و حکام و طبق هوی و هوس مردم،‌ فتوی صادر می‌کنند و برای جلب نظر مردم و نگه‌داشتن مقام و منصب خود، حقایق را می‌پوشانند، در همه‌ی این موارد، ذات شخص و پاکی قلوب و نوع تربیت انسانها است که عامل چنین وضعی است نه پست و مقام دینی.

از طرف دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست که بسیاری از دعوتگران مسلمان، به طور عمیق به کار سیاسی پرداختند، با حکام رفت‌و‌آمد کردند و آنان را در راه خدا نصیحت نمودند و حتی برای تأسیس احزاب اسلامی تلاش کردند ، اما همیشه و در هر حال جهاد وصبر و التزام دینی خود را با خود داشتند. انسان مؤمن هر اندازه و در هر میدانی که برای خدا کار کند، قدرت و اراده‌ و اخلاص و وفادریش نسبت به دین بیشتر خواهد شد و بهتر به حفظ حدود خداوند همت می‌ورزد».

در اینجا همان جمله‌ی شیخ‌الاسلام ابن تیمیه را یادآور می‌شویم که فرمود :

« واجب است که مسئولیت مردم، جزو امور دینی و عامل نزدیکی به خدا قلمداد شود زیرا نزدیک شدن به خداوند از این طریق و مراعات دستورات خدا و رسول در این زمینه، از بزرگترین عوامل نزدیکی به پروردگار است».

پس کسی که حکومت و مقام حکومتی را به این شیوه در اختیار گیرد، انسانی موفق و صالح است و هر کس که آن را وسیله‌ی ارضای هوی و هوس و کسب دنیا قرار دهد، فاسد خواهد شد، پیامبر(ص) فرموده :

«انما الاعمال بالنیات»

( ارزش اعمال و مقبولیت یا عدم مقبولیت آن نزد خداوند به نیت انسانها بستگی دارد ) خداوند هم بیان فرموده که :

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا [عنکبوت۶۹]

کسانی که برای (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود می‌گردانیم.

اگر افرادی هنگام پذیرش مسئولیتهای عمومی و کلی مانند وزارت و نمایندگی دچار فساد گشته‌اند به دلیل فاسد بودن مقام نیست، زیرا بسیاری از مردم از طریق مال و ثروت فاسد می‌گردند و نمی‌توان به این دلیل سایرین را از کسب روزی و تلاش برای پول و ثروت منع نمود و به همین ترتیب افرادی هستند که علوم شرعی را مایه‌ی گمراهی و تسلط و استکبار بر مردم قرار داده‌اند و نمی‌توان این مسئله را دلیل حرمت علم شرعی دانست. در واقع آن کس که با تصدی مقام گمراه می‌شود به خاطر وجود زمینه‌ی گمراهی در اوست و مقام و منصب دولتی می‌‌تواند جایگاهی شایسته برای عبادت پروردگار باشد. یادمان باشد که « پیشوای عادل» اولین فرد از هفت گروهی است که خداوند در روز قیامت آنان را زیر سایه‌ی خود قرار می‌دهد !!

۸- آنان معتقدند که مسئله‌ی نمایندگی امری جدید و بدعت است و رسول خدا (ص) آن را انجام نداده است .

پاسخ :

اولاً : « در سیره‌ی پیامبر(ص) ثابت است که ایشان کار سیاسی را با تمام معانی نیک و پسندیده‌ی آن انجام داد؛ از جمله: تشکیل امت و جماعت، دعوت به سوی عقیده‌ای که ویرانگر همه‌ی عقاید موجود بود، فراخواندن مردم برای پس زدن و نابود کردن تمام موانع پیش روی دعوت اسلامی و ایجاد سلطه و قدرت برای امت مسلمان .

پس از آن پیامبر(ص) هر کاری که مربوط به حکومت‌داری و رهبری بود بر عهده گرفت مانند : تعیین فرمانداران ، ارسال لشکر و نمایندگان، تنظیم مسائل دولت،‌ اجرای حدود شرعی و عقد قرار دادها و سایر کارهایی که یک دولت مقتدر به انجام آنها می‌پردازد. اما در حال ضعف نیز ایشان هر چه لازم و مشروع بود به عمل می‌آورد؛ مانند : یاری خواستن از دیگران،‌ درخواست پناهندگی حتی از کفار ، سرّی نمودن دعوت ودر موقع لزوم آشکار نمودن آن، در حالیکه کفار همیشه دشمنی خود را آشکار و ایشان را به قتل تهدید می‌کردند. اما پیامبر(ص) آنان را آگاه نمود که دین او برترین دینهاست و روزی خواهد آمد که کل زمین را فتح می‌کند و به گنجهای پادشاهی ایران و روم دست خواهد یافت و امتش، قدرتمندترین و بهترین امتها خواهد شد و بزرگترین قدرت و سیطره و امنیت را در زمین ایجاد خواهد کرد .

تمامی این اعمال از دید مردم امروزی جزو کارهای سیاسی محسوب می‌شود، و در هر حال و با هر نامی جزو طبیعت دعوت اسلامی و منهج قرآنی و سنت نبوی است و آنان که دعوت به سوی خدا را در یادگیری علوم شرعی خلاصه می‌کنند باید بدانند که راه رسول خدا (ص) را در پیش نگرفته و در حقیقت از ایشان پیروی نکرده و فقط خود را به بخشی کوچک از دین مشغول نموده‌اند .

بدون شک پیامبر خدا‌ (ص) با جماعت خود عهد و پیمان بست و از آنان بیعت گرفت که تا سر حد مرگ در راه خدا و برای یاری کردن دین تلاش نمایند، سپس به تنظیم این جماعت پرداخت و آن را به طور مستقیم مورد آموزش و پرورش قرار داد . از آن پس جماعت مذکور،‌ پیش قراول امت، هسته‌ی مرکزی دولت و« حزب‌الله» به شمار می‌رفت و از میان آنان هر نوع جماعتی که ممکن و لازم بود پدید آورد . ایشان به وسیله‌ی این گروه توانست تمامی احزاب عربی، یهودی و مسیحی و سایر قبایل عرب و بادیه نشیان را که سد راه دعوت می‌شدند،‌ از میان بردارد. پیامبر(ص) هنوز دنیا را ترک نکرده بود که پرچم اسلام در دورترین نقاط «جزیره‌العرب» به اهتزار درآمد و امت اسلامی آماده‌ی نبرد با رومیان و ایرانیان گشت. حتی مرحله‌ای از جهاد با رومیان را خود ایشان در سال نهم هجری انجام داد، اما آنان از رویارویی با ایشان پرهیز کردند».

بر اساس آنچه که تاکنون ارائه کردیم، بنده همین نظر را پذیرفتم که پذیرش مسئولتهای کلی و ورود به مجالس قانونگذاری فرصتی برای مسلمانان است تا از طریق آن به « امر به معروف و نهی از منکر» بپردازند و یکی از جوانب شر و فساد را از امت بردارند؛ طبق بیان مردم، این کار سیاسی است و بر همین مبنا آن را حرام می‌دانند، در حالیکه تمامی این اعمال در مفهوم دعوت اسلامی می‌گنجد و رسول‌الله (ص) نیز چنین اعمالی را انجام داده است . والله اعلم .

ثانیاً : مسائل بسیاری هست که در عهد رسول خدا (ص) نبوده و بر مسلمانان لازم است که در باب آنها اجتهاد نمایند تا حقیقت موضوع را به دست آورده و نام و یاد خدا بلند آوازه گردد.. مانند جنگ با مرتدان که [ ابوبکر صدیق (رض) به آن اقدام کرد] و عملی بی‌سابقه در دروان پیامبر(ص) بود، زیرا در عهد ایشان کسی نبود که نماز بخواند اما زکات ندهد، یا جنگ با « باغیان» که علی (رض) آن را انجام داد و یا جنگ با خوارج و مشارکت در جنگ جمل و صفین. چنین مواردی در عهد پیامبر(ص) سابقه نداشت. اما امروز- همانگونه که قبلاً گفتیم- امت مسلمان به خاطر نبود دولت اسلامی، زیر پای کفار به بدترین مصایب مبتلا گشته و کافران ملحد برای خود نظامهای دمکراتیک کفرآمیز حاکم نموده‌اند و راه ما [ در مواجه با این واقعیت] همان است که بیان کردیم و مصلحت شرعی مقتضی است که مسلمانان وارد مجالس قانونگذاری شوند و از شرور وارده بکاهند و به حفاظت از احکام باقی مانده در متن قوانین موجود در برخی کشورها بپردازند تا اینکه خداوند خیر و نیکی را خالص می‌‌گرداند و خلافت اسلامی برپا می‌شود. آیا با وجود جواز شرعی باز هم باید میدان را برای تباهی بیشتر خالی گذاشت؟ و سرزمینهای اسلامی را به دست فاسقان و کافران داد تا طبق خواست خود به تدوین قوانین بپردازند و باقیمانده‌ی احکام جاری اسلامی را هم از ریشه برکنند ؟

خاتمه

در نهایت،‌ مطالبی را از کتاب خود « المسلمون و العمل سیاسی» نقل می‌کنم :

« بدون شک دغدغه‌ی دشمنان دین ایجاد فاصله میان دعوتگران مسلمان و کار سیاسی است . یکبار می‌گویند : شما را با سیاست چه کار؟ و بار دیگر می‌گویند: شایسته نیست دعوت و جهاد دینی با سیاست آمیخته شود یا می‌گویند دعوتگران مسلمان فقط برای اهداف سیاسی و اغراض دنیوی به سوی خدا فرا می‌خوانند. دشمنان دین با طرح چنین شعارهایی در صدد رویگرداندن دعوتگران از توجه به امورات مسلمانان و غفلت از جایگاه و ارزش نام خدا در زمین هستند، تا با این حربه راه‌ را برای دشمنان خدا هموار سازند و هر طور که می‌خواهند فساد را در زمین بپراکنند و طبق قوانین مد نظر خود بر مسلمانان حکمرانی کنند و دین در پستی و کفر و باطل و شرک در برتری قرار گیرد. آنان می‌خواهند دعوتگران را از تلاش برای عزت امت، بزرگداشت دین، ابلاغ رسالت و تسلیم مردم در برابر حکم خدا و امر پروردگار باز دارند .

بسیاری از دعوتگران نیز فریب این گفته‌های بی‌ارزش را خورده‌ و باور می‌کنند که پرهیز از کار سیاسی برای سلامت قلبی و اخلاص آنان در پیشگاه خدا بهتر است یا اینکه سیاست را مانعی برای پرداختن به دعوت می‌پندارند. این گروه از دعوتگران،‌ دعوت را در نوشتن مقاله یا افزودن کتابی به کتابخانه‌ی اسلامی یا کنج مسجد را گرفتن و عبادت و تقرب به خدا خلاصه‌ کرده‌اند و بدین ترتیب،‌ مجال فعالیت برای دجالان و دروغگویان و دزدان شکست خورده وسیع می‌گردد . تا به راحتی اموال مسلمانان را غارت نمایند و در سرنوشت آنها دخیل شوند و فعالیت سیاسی در سرزمینهای اسلامی به میدانی برای تاخت و تاز نظامیان جاهل و دوستداران ریاست و فرقه‌های باطینه و خبیث و دشمنان امت اسلامی تبدیل شود و این نااهلان مسئولیت امور را در دست گرفته و به نشر فساد و ظلم بپردازند و زمین خدا را برای خود میدان بخت‌‌آزمایی قرار داده و بندگان خدا را به نوکری بگیرند، آبرویشان را پایمال سازند، اموالشان را به غارت برند و اسلام را از متن زندگی مسلمین جدا کنند و قوانین باطل و ضد دینی را جایگزین شریعت آشکار خداوند نمایند .

در این حال دعوتگران مسلمان، خود را به آرزوها و سنتها مشغول می‌سازند و فرائض خدا را ضایع می‌گردانند و با این کار میان دین و زندگی، دین و حکومت ، دین و عدالت ، دین و برتری بخشیدن به نام خدا و میان دین و جهاد در راه پروردگار فاصله می‌اندازند، غافل از اینکه چنین وضعی، چشم دشمن را خنک می‌سازد و این دسته از مسلمانان ناخواسته به اجرای نقشه‌های شوم دشمنان اقدام می‌کنند و رهبری مردم را به دست مجرمان و ویرانگران و مفسدان می‌سپارند .

آیا این جزو بزرگترین گناهان کبیره نیست ؟ !.»

دانلود کتاب کامل : شرکت مسلمانان در مجالس قانون‌گذاری و پذیرش مسئولیتهای دولتی/عبدالرحمن عبدالخالق

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. سلام الله بر شما بزرگوار باد
    نمیدانم کد امنیتی برای چیست ولی گرفتن کتب و دیگر فایل ها را دچار مشکل میکند.
    در ضمن نیمی از صفحه ی اصلی شما نوشته در نوشته است
    بسیار ممنون و متشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پاسخ دادن معادله امنیتی الزامی است . *

دکمه بازگشت به بالا