زندگینامه امام مسلم و چگونگی تدوین صحیح مسلم
زندگینامه امام مسلم و چگونگی تدوین صحیح مسلم
نویسنده: محیی الدین صالحی
نام و نسب:
مسلم بن حجاج بن مسلم بن ورد بن کرشان نیشابوری قشیری([۱]) از طایفه بنی قشیر که قبیله معروفی از عرب است، خود او مشهور است به مسلم نیشابوری که شهرت را از زادگاه خود کسب کرده است، و او یکی از رجال برجسته حدیث است.
«در تاریخ حبیب السیر فارسی آمده([۲]): در سنه احدی و ستین و مائتین، مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری به جهان جاودانی فرمود. هو ابوالحسن مسلم بن الحجاج بن ورد بن کوشاد القشیری. در تصحیح المصابیح مسطور است که ولادت مسلم در سنه اربعٍ ومائتین روی نمود، و بعضی در سنه ستٍّ و مائتین گفتهاند، و او در خراسان از یحیی بن یحیی و اسحاق بن راهویه استماع حدیث کرد، و در ری از محمد بن مهران الحمال، و در عراق از احمد بن حنبل، و در حجاز از سعید بن منصور، و در مصر از عمرو بن ثوار. «وأعلى ما وقع له إسنادان: بینه وبین النبی r أربعه رجال، وذلک فی نیفٍ وثمانین حدیثاً، توفّی عشیه یوم الأحد ودفن یوم الاثنین فی خمس وعشرین فی شهر رجب فی السنه المذکوره بظاهر نیسابور». در تاریخ امام یافعی مذکور است که مسلم صحیح خود را از سیصد هزار حدیث مسموعه تصنیف نموده و میان علماء اهل سنت در باب تفصیل صحیح بخاری و صحیح مسلم اختلاف است، و مشهور آن است که کتاب البخاری أفقه و کتاب مسلم أحسن السیاق للروایات. «والله اعلم».
ابوالحسن یا ابوالحسین.
شیخ، شیخین، (لقب بخاری و مسلم در حدیث که هرگاه کلمه شیخین در حدیث اطلاق شود منظور از آن مسلم و بخاری است) مسلم نیشابوری، محیی السنه، امام و حافظ.
۲۰۶ در بعضی جا ۲۰۴([۳]) نوشتهاند.
نیشابور.
سال ۲۶۱ هجری قمری روز دوشنبه پنج روز از رجب باقیمانده بود([۴]) در حالی که ۵۵ سال داشته است. در شذرات الذهب گوید: در هنگام فوت ۶۰ سال داشت.در تاریخ البدایه والنهایه([۵]) تألیف حافظ عماد الدین ابی الفداء آمده: وفاتش در عشیه روز یکشنبه واقع شد و در روز دوشنبه پنج روز رجب مانده به سال ۲۶۱ در نیشابور دفن گردید و او در سالی که امام شافعی از دنیا رفت به دنیا آمد، و آن سال ۲۰۴ هجری بود. بنابراین، عمر او ۵۵ سال میباشد.
نیشابور در نصرآباد که محلی در نیشابور است دفن گردید، در تاریخ نیشابور([۶]) مدفن او مقبره «سر میدان زیاد» ضبط شده است، و در اواخر ملحقات این کتاب ذکر شده: امام مسلم بن الحجاج قشیری، تربت او در حوالی ترباباد در شرقی کهن در نیشابور قدیم است و قبر او زیارتگاه بود.
در همین تاریخ نیشابور چنین ضبط شده است: امام مسلم بن حجاج بن مسلم ابوالحسین قشیری نیشابوری مقدم و حجت در تمییز بین صحیح و سقیم بود «وکان مسکنه أعلى الزمجار ومنجزه خان محمش ومعاشه من ضیاعه باستواء وتوفی رحمه اللّه عشیه یوم الأحد ودفن یوم الاثنین لخمس بقین من رجب سنه إحدى وستین ومائتین ومقبرته فی رأس میدان زیاد».
محله میدان زیاد به غایت بزرگ بوده و محله نصرآباد که واقع در اعلای شهر بود، محلهای بزرگ و عریض و محله علماء و تجار و اشراف به شمار میرفت.
در شذرات الذهب گوید: «وکانَ صاحِبَ تجارهٍ بِخان محمش بنیشابور ولَهُ أمْلاکٌ وثروهٌ وقدْ حجَّ سنه عشرین ومائتین فَلَقی القعنبیَّ وطَبَقَتَهُ»([۷]).
نیشابور مسکن او اعلی زمجار.
کسب و نشر علم و کسب آزاد و تجارت، زندگی او از ضیاعت و باغ و زمینی که داشته به طور متوسط تأمین شده، سایر اوقات به عبادت اشتغال داشته است.
حجاج، بن مسلم قشیری بن ورد بن کرشان.
ظاهراً همان ضیاعت و زراعت و کسب آزاد بوده است.
هرچند جستجو کردم فرزندی برای او نیافتم.
درآمد او متوسط بوده که به وسیله تجارت و عقار تأمین شده است.
در معجم المطبوعات العربیه([۸]) نوشته: بعد از مسافرتهای زیاد و رحلات عدیده در نیشابور اقامت گزید «وکان له أملاک وثروه فبقی یتأجر فیها حتى توفی» و برای او املاک و ثروتی بود که با آن تجارت میکرد، تا هنگامی که چشم را از زندگی پوشید.
او هم مانند بخاری بیطرف و گوشهگیر بوده یعنی وقت خود را بیشتر صرف کسب و نشر علم نموده، حتی وقتی که شیخ ذهلی از امام بخاری بدبین شد و بالأخره امیر بخارا هم از او بدبین گردید منع میکردند کسی با بخاری تماس داشته باشد، با این وجود امام مسلم به خدمت او میشتافت و از لومه لائم خوف نمیکرد.
فرید وجدی در دائره المعارف خود گوید: به محمد بن یحیی خبر رسید که مسلم بر مذهب بخاری است قدیماً و حدیثاً، روزی که مسلم در مجلس محمد ابن یحیی بود، محمد در خاتمه مجلس گفت: بیدار باشید کسی که به لفظ بگوید: «اَلْقُرْآنُ مَخْلُوقٌ بِاللّفْظِ» حلال نیست در مجلس ما حاضر شود. مسلم ردای خود را بر عمامه انداخت و بر رؤس مردم به پا خاست و از مجلس او بیرون رفت و هرچه را از او نوشته بود جمع کرد و آن را به پشت حمالی نهاد و فرستاد به در خانه محمد بن یحیی، به این جهت وحشت امام مسلم نسبت به او زیاد شد از او و زیارت او تخلف کرد.
در شذرات الذهب گوید([۹]): محمد بن یحیی ذهلی نیشابوری از اعیان حفاظ بود که بخاری و مسلم و ابوداود و ترمذی و نسائی و ابن ماجه از او روایت کردهاند، و او ثقه بود، و باز میگوید: بخاری در مقدار سی موضوع از او روایت کرده، در موضوع صوم و طب و جنائز و عتق و غیره، ولی تصریح به اسم او نکرده و نگفته است حدثنا محمد بن یحیی ذهلی بلکه گفته است: حدثنا محمد و دیگر بقیه را اضافه نمیکند.
نیشابور و شهرهائی که به آن مسافرت کرده مانند: خراسان، ری، عراق، حجاز، جزیره العرب، شام و غیره.
بعضی از شیوخ و اساتید او و کسانی که شیخ سماعت درس آنها را کرده و در حلقه درس ایشان کسب فیض نموده عبارتند از: قتیبه بن سعید، احمد بن حنبل، محمد بن اسماعیل بخاری، اسماعیل بن ابی اویس، یحیی بن یحیی نیشابوری، ابابکر و عثمان دو پسر ابی شیبه، عبدالله بن اسماء، شیبان بن فروخ، حرمله بن یحیی صاحب شافعی، محمد بن المثنی، محمد بن یسار، محمد بن مهران، محمد بن یحیی ابن ابی عمر، محمد بن سلمه مرادی، محمد بن عمرو، ربیحا، محمد بن رمح و گروهی دیگر از ائمّه و غیر اینها.
ذهبی در تذکره الحفاظ گوید: اولین سماع او در سال ۲۱۸ بود و بیشتر از یحیی بن یحیی و قعنبی و تمیمی و احمد بن یونس یربوعی و اسماعیل ابن ابی اویس و سعید بن منصور و عون بن سلام و احمد بن حنبل و خلق کثیری روایت کرد.
در خراسان، از یحیی بن یحیی و اسحاق بن راهویه و غیره سماع حدیث نمود، در ری از محمد بن مهران و ابا غسان و دیگران روایت حدیث کرد، در عراق از حنبل و عبدالله بن مسلمه و دیگران روایت نمود، در حجاز از سعید بن منصور و ابا مصعب و دیگران سماع حدیث کرد، در مصر از عمرو بن سواد و حرمله بن یحیی و غیره به سماع حدیث پرداخت.
در مدارس و مکاتب معموله شهرهای نیشاپور و خراسان و شهرهایی که به آنجا مسافرت کرده درس خوانده است.
در موضوع نام مدارس چنانکه در بحث امام بخاری اشاره شد در آن روزگار مدارس معین و با نامی مانند امروز نبوده و بیشتر اهل علم در محیط مسجد و یا خود مسجد و مدارس و مکاتبی که معمول بوده است درس میخواندهاند.
به هرحال، تعلیم و تربیت در صدر اسلام و تدوین و تألیف و نوشته مرسوم بوده و در محوطه مسجد و گاهی در خانه مردم به تعلیم و تعلم پرداختهاند.
مساجد نیشاپور و خراسان و شهرهایی که محل تحصیل او بوده و مسجد جمعه نیشابور.
به خراسان و ری و عراق و بغداد و حجاز و جزیره العرب و مصر و شام مسافرت کرده و بسیار به بغداد رفته است و اهل بغداد از او روایت کردهاند و آخرین سفر او به بغداد در سال ۲۵۹ بوده است.
استادان او زیاد بودهاند و چنانکه در بحث بخاری توضیح دادیم اجازه آن روزگار مانند اجازه نامه فعلی نبوده و طرق اجازه متعدد بوده و شاید هرکتاب دارای اجازه مخصوص و هر استادی در مورد کتاب اختصاصی و یا رشته اختصاصی لفظاً یا کتباً اجازه داده باشد.
در نیشابور و خراسان و جاهائی که به آنجا مسافرت کرده، در مسجد و یا مکتب و یا مدرسه معموله. گرچه از یک سو کسب علم کرده نسبت به طبقات دیگری تدریس نموده است.
طلب علم و رحلات و مسافرتهای او به اقطار زمین
توضیحاً: مسلم رحمه الله یکی از رجال برجسته ائمه حدیث و او از کبار مبرزین و اهل حفظ و اتقان و تحقیق بوده و در پی تحقیقات در باره این علم به سوی شهرها و اقطار جهان مسافرتها کرده اهل حذق و عرفان بدون خلاف در این شأن به تقدم او اعتراف کردهاند.
یحیی بن یحیی و اسحاق بن راهویه و غیر اینها گویند: به خراسان مسافرت کرده است، محمد بن مهران و اباغسان و غیره میگویند: به ری آمده است، ابن حنبل و عبدالله بن سلمه و غیر اینها گویند: به عراق سفر نموده است، سعید بن منصور و ابامصعب و دیگران گوید: به حجاز رفته است، عمر بن سودان و حرمله و دیگران اظهار میکنند که به مصر رفته است، و همچنان به جزیره العرب و شام نیز مسافرت کرده است، و برای جمع احادیث و صحت و سقم آنها متحمل رنجهای سفر شده و در سفر و حضر به سعی و کوشش پرداخته است.
شاگردان نخبه او و کسانی که از او روایت کردهاند:
کسانی که از سماع حدیث و روایت کردهاند، عبارتند از: ابوعیسی ترمذی، یحیی بن ساعد، محمد بن مخلد، ابراهیم بن محمد بن سفیان «فقیه الزهد»([۱۰])، محمد بن اسحاق بن خزیمه، محمد بن عبدالوهاب الفراء، علی بن الحسین، مکی ابن عبدان، ابوحامد احمد بن محمد الشرقی و برادر او عبدالله، حاتم بن احمد کندی، حسین بن محمد بن زیاد قبانی، ابراهیم بن ابی طالب، صالح بن محمد، ابوبکر محمد بن نصر جارودی، احمد بن سلمه، ابوعوانه یعقوب بن اسحاق اسفراینی، ابوعمر احمد بن مبارک مستملی، ابوحامد احمد بن حمدون اعمش، ابوالعباس محمد بن اسحاق ابن سراج، زکریاء بن داوود حفاف، نصر بن احمد حافظ (که به نصرک مشهور بوده است)، سراج، ابن ساعد، عبدالرحمان بن ابی حاتم، محمد بن مخلد عطار و عده زیاد دیگری از او روایت کرده و در حلقه درس او حاضر بودهاند، بسیاری از ائمه حدیث و حافظین و کسانی که در ردیف و درجه او بودهاند مانند ابوحاتم رازی، مؤمن بن هارون، احمد بن سلمه و امام ترمذی از او روایت کردهاند.
کسی که نظر او را در صحیح مسلم مورد بررسی و تحقیق قرار دهد و اطلاع پیدا کند، برآنچه که او تنظیم کرده از اسناد و ترتیب و حسن سیاق و طریقه بدیع و نفایس تحقیق و جواهر تدقیق و انواع ورع و احتیاط و لیاقت در روایات و اختصار طرق و ضبط متفرعات و انتشار آنها و زیادی اطلاع و وسعت روایات و غیر اینها از محاسن و عجائب و لطائف ظاهرات و خفیات آن میداند که او امامی است که بعد از او کسی همپایه او در این نوع نمیشود و مثیل او کمتر و در روزگار او هم کمتر کسی به پایه او رسیده است.
در حدود ۲۳ یا بیشتر امام مسلم رحمه الله مخصوصاً در علم حدیث تألیفات زیادی دارد از جمله تألیفات او:
۱- صحیح مسلم که در نوع خود بینظیر و مشهور خاص و عام است که در مدت پانزده سال آن را نوشته، و آن را از سیصد هزار حدیث مسموعه([۱۱]) اخذ کرده است.
۲- کتاب المسند الکبیر علی أسماء الرجال.
۳- کتاب الجامع الکبیر علی الأبواب.
۴- کتاب العلل.
۵- کتاب أوهام المحدثین.
۶- کتاب التمییز.
۷- کتاب من لیس له إلا راو واحد.
۸- کتاب طبقات التابعین.
۹- کتاب المخضرمین.
۱۰- کتاب الأفراد.
۱۱- کتاب الوحدان.
۱۲- کتاب الأقران.
۱۳- کتاب سؤالات أحمد بن حنبل.
۱۴- کتاب الانتفاع باهم السباع.
۱۵- کتاب عمرو بن شعیب.
۱۶- کتاب مشایخ مالک([۱۲]).
۱۷- کتاب مشایخ سبعه.
۱۸- کتاب مشایخ ثوری.
۱۹- کتاب أولاد الصحابه.
۲۰- کتاب تفصیل السنن.
۲۱- کتاب ذکر أوهام المحدثین.
۲۲- کتاب أفراد الشامیین.
۲۳- کتاب المعمر، و غیر اینها.
علماء اسلامی بر امامت امام مسلم اجماع کردهاند، علّو مرتبه و تقدم و پهلو داری او در صنعت علم حدیث مورد اجماع است.
بزرگترین دلائل بر جلالت و امامت و ورع و تفنن او در علوم حدیث کتاب صحیح مسلم([۱۳]) است که سیصد هزار حدیث مسموعه آن را جمع و تصنیف کرده و آن دوم کتاب از صحاح سته است، گفتهاند: صحیح مسلم در میان کتابهای قبلی و بعدی از حسن ترتیب و تلخیص طرق حدیث بدون زیاد و کم و احتراز از تحویل در اسناد لدی الاتفاق کمنظیر است و یا مانند ندارد. او در این کتاب از اختلاف در متن اسناد با این که به یک حرف هم باشد برآنچه که در الفاظ روایت است تنبیه و اشاره کرده و به روایت مصرحه به سماع مدلسین نیز تنبیه نموده است، با این وجود صحیح بخاری را اصح و مفیدتر تشخیص دادهاند، جمهور علماء این نظریه را تأیید کرده و این را صحیح مختار دانستهاند، ولی کتاب مسلم در دقایق اسانید اجود و زیباتر است، و برای کسی که بخواهد در علم حدیث بهرهمند گردد و راغب به کسب فیض و فوائد از اخبار نبوی باشد باید توجه به صحیح مسلم داشته باشد و آن را مورد مواجه و اعتنا قرار دهد تفطن در دقایق حدیثی آن و غور در مباحث صحیح مسلم و ترتیب و تجوید آن شاهد محاسن و عجایب صنایع آن است.
صاحب تاج الاصول در شرح و حاشیه در مقدمه تاج الأصول([۱۴]) جلد اول میگوید: ابوالحسن مسلم بن حجاج بن مسلم قشیری نیشابوری در سال اربع ومائتین (۲۰۴) هجری به دنیا آمد و در سال احدی وستین ومائتین (۲۶۱) فوت نمود.
او میگوید: وی رحمه الله گفته: این کتاب را تصنیف و اخذ کردم از سیصد هزار حدیث مسموعه و اگر اهل حدیث اجتماع کنند و در باره حدیث نگارش نمایند، و مدت دو سال به بحث و فحص بپردازند، هنوز مستغنی از صحیح مسلم نمیگردند و باز مدار آنها بر همین مسند است.
احادیثی که در این کتاب جمع کرده چهارهزار حدیث میباشد، بعضی او را بر بخاری تفضیل دادهاند، شیخ الحاکم گوید: ([۱۵]) در زیر چادر و ظاهر آسمان کبود صحیحتر از کتاب مسلم نیست، بعضی از علمای مغرب گفته او را تأیید کردهاند، البته این ادعا به نسبت کمی تکرار و حسن بناء و ترتیب مسلم مورد قبول است، زیرا او در آنچه که آورده در جای دیگر باز آن را تکرار نمیکند، امام بخاری این عمل را تکرار کرده است.
و راجع به آراء و عقاید شیخین، در ترجمه شیخ بخاری ما توضیحات بیشتر را داده ایم، در مقدمه شروط السته به نقل از ذهبی آمده است که ابی عمرو حمدان گفته: از ابن عقده سؤال کردم: بخاری حافظتر است یا مسلم؟ گفت: هردو عالم هستند، باز مجدداً سؤال را تکرار کردم، گفت: برای محمد بن اسماعیل در اهل شام اشتباه واقع میشد، زیرا او کتابهای آنان را میگرفت گاهی مردی را در جائی به کنیه او نقل میکرد و همین مرد را در جائی دیگر تکرار به اسم میآورد، اما مسلم کمتر برای او اشتباه واقع شده چون مسانید را نوشته و مقاطیع و مراسیل را ننوشته است، و باید این را هم بدانیم بخاری از شیوخ مسلم میباشد.
امام مسلم شافعیمذهب([۱۶]) و همچنین امام ابی داوود و امام ابوعیسی ترمذی و امام مجتبی نسائی و امام ابن ماجه قزوینی صاحبان صحاح، شافعی و پیرو مذهب امام همام محمد ابن ادریس شافعی بودهاند، ولی چنانکه ذکر کردیم امام بخاری با این که مذهب ائمه اربعه «حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی» را قبول داشته، طبق تحقیق خود او مجتهد مطلق و صاحب رأی و جنبه اجتهاد را داشته است، بعضی گفتهاند: او نیز شافعی بوده.
تذکر: نسائی و مسلم در اقلیم خراسان بودهاند، بخاری در بخارا، ترمذی در ترمذ که جزو اقلیم ماوراء النهر میباشند، و ابوداوود سجستانی است که جزو اقلیم سند میباشد و ابن ماجه قزوینی است که همگی منسوب به فارس و ایرانی میباشند و این اقالیم اعجمی و فارسی هستند که به غیر از قزوین در شرق خلیج فارس واقع شدهاند، در مقدمه تاج الاصول آمده: لکن سند در مقابل مدینه است و خراسان و ماوراء النهر به سوی شمال مایل اند، چنانکه در خریطه و نقشه ممالک اسلامیه مرحوم امین بک واصف دیده میشود([۱۷])، اینها عرب نیستند و از جزیره العرب هم نمیباشند.
به هرحال، این شش امام همه یا اکثر([۱۸]) آنها ایرانی هستند و همه از اصحاب مهم حدیث و دریک عصر یعنی در قرن سوم هجری([۱۹]) که قرن طلائی تدوین حدیث بوده زندگی کردهاند، و از اخذ علم از بعضی شیوخ معلوم عصر شرکت جستهاند، مسلم و ترمذی کثیر الاجتماع با بخاری بودهاند و حتی میگویند: هروقت مسلم بر بخاری وارد میشد او را سلام میکرد و به عنوان احترام دست او را میبوسید.
امام بخاری و مسلم و ابوداوود و نسائی و ترمذی که در یک قرن زیستهاند در اخذ علم از مشایخ و اساتید معلومه اشتراک داشتهاند و چون در قرن سوم که خورشید حدیث و بسط انوار آن در آن ظهور کرده و آنها معاصر و هدفشان یکی بوده، این همعصر بودن عقاید آنان را بیشتر به هم نزدیک میکند.
مثلاً بخاری و مسلم ملتزم شدهاند که حدیثی را روایت نکنند، مگر این که متصل السند به نقل ثقه باشد، چنانکه اتصال سند از اول تا آخر آن بدون شذوذ و علت باشد. البته در عرف علماء حدیث این تعریف صحیح و خلافی در آن نیست، لکن طریقه مسلم این است که اگر راوی و مروی عنه در یک زمان باشند با این که درک حضور همدیگر را نکرده و اجتماع باهم نداشته باشند باز اکتفا کرده ولی بخاری اجتماع آنها را شرط دانسته و زیادی احتیاط را منظور داشته است.
——————————–
منبع : شرح حال و زندگی اصحاب کتب سته / تألیف: محیی الدین صالحی / نشر : عقیده
([۱])- مسلم بن حجاج قشیری النسب و نیشابوری النسبت. و القشیری، نسبت به او به قشیری قشیر بن کعب است که قبیله بزرگی بود، خاتمه سنن مسلم به قلم محمد فؤاد عبدالباقی، ابوالحسن مسلم بن حجاج قشیری النسب، والنیشابوری «النسبت فصل صحیح مسلم رحمه الله فی نهایه من الشهره وهو متواتر عنه من حیث الجمله فالعلم القطعی حاصل بأنه تصنیف أبی الحسن مسلم بن حجاج، أما من حیث الرروایه المتصله بالإسناد المتصل به مسلم فقد انحصرت طریقه عنه فی هذه البلدان والأزمان فی روایه أبی الحسن إبراهیم بن محمد بن سفیان عن مسلم ویروی عن أبی سفیان جماعه منهم الجلودی وعن الجلودی جماعه منهم الفارسی وعنه جماعه منهم الفراوی وعنه خلائق منهم منصور وعنه خلائق منهم شیخنا أبوإسحاق». خاتمه جزء خامس صحیح مسلم به تصحیح محمد فؤاد عبدالباقی دار إحیاء التراث العربی، صفحه ۵۹۴٫
([۲])- تاریخ حبیب السیر، تألیف غیاث الدین بن همام الدین الحسینی، جزء سوم از مجلد دوم از انتشارات کتابخانه خیام تهران صفحه ۲۸٫
([۳])- البدایه والنهایه جزء ۱۱ صفحه ۳۴ و ۳۵٫
([۴])- وفیات الأعیان ابن خلکان به اهتمام محمد محیی الدین عبدالحمید مفتش علوم دینیه جامع الازهر چاپ مصر جلد ۴ صفحه ۲۸۱٫
([۶])- تألیف حاکم به تلخیص احمد بن محمد خلیفه نیشابوری که به کوشش دکتر بهمن کریمی استاد دانشکده افسری تهران.
([۷])- در خان محمش نیشابور صاحب تجارت بود و املاک و ثروتی داشت و در سال دویست و بیست به حج رفت و با قعنبی و طبقه او ملاقات کرد.
([۸])- تألیف الیاس سرکیس چاپ مصر.
([۹])- تألیف ابی الفلاح عبدالحی بن العماد الحنبلی.
([۱۰])- و هو روایه صحیح مسلم – خاتمه صحیح مسلم.
([۱۱])- ابن خلکان گوید: ابوالحسین مسلم بن حجاج القشیری النیشابوری أحد الأئمه الحفاظ وأعلام المحدثین. باز گوید: مسلم گفته: صنفت هذا المسند الصحیح من ثلاثمائه ألف حدیث مسموعه.
([۱۲])- خیر الدین زرکلی در الأعلام گوید: تسمیه شیوخ مالک وسفیان وشعبه.
([۱۳])- خیرالدین زرکلی در الأعلام گوید: أشهر کتبه (صحیح مسلم) جمع فیه اثنی عشر ألف حدیث، کتبها فی خمسه عشر سنه.
([۱۴])- مقدمه تاج الأصول تألیف شیخ منصور علی ناصف از علمای الأزهر، چاپ مصر صفحه ۱۳٫
([۱۵])- در البدایه و النهایه جزء ۱۱ صفحه ۳۳ به نقل از ابی علی حسین بن علی نیشابوری این جمله تأیید شده است.
([۱۶])- در مقدمه تاج الاصول و شرح صفحه ۱۳ تألیف منصور علی ناصف از علمای الازهر «طبع دار إحیاء الکتب العربیه» به مصر: در مورد نسائی نوشته شده: وبلده الأصلی نسا ومسلم من نیسابور وکلاهما بأقلیم خراسان، والبخاری من بخارى، والترمذی من ترمذ وکلاهما بأقلیم ماوراء النهر وأبو داوود من سجستان بأقلیم السند وهذه أقالیم أعجمیه فارسیه شرق خلیج فارس إلا أن السند بإزاء المدینه نصاً وخراسان وماوراء النهر مائلان إلى الشمال کما فی خریطه الممالک الإسلامیه للمرحوم أمین بک واصف فلیس فیهم عربی ولا من جزیره العرب ولکن الله ألان لهم علم حدیث کما ألان الحدید لداود u وهؤلاء الأئمه یتعبدون على مذهب الشافعی t إلا البخاری فلم یعلم مذهبه».
([۱۷])- مقدمه و شرح تاج الأصول جلد اول صفحه ۳٫
([۱۸])- همه آنها ایرانی بودهاند و از این که گفته شده یا اکثر آنها به این معنی است که جد مسلم در اصل عرب بوده، ولی خود مسلم در نیشابور متولد شده و زادگاه و پرورشگاه او و پدر او ایران است، و از این که بعضی امام ابوداوود را به سجستان دهی در بصره نسبت دادهاند صحیح نیست، بلکه امام ابی داوود اهل سجستان «سیستان» اقلیم مشهور ایران است.
([۱۹])- بخاری متوفی به سال ۲۵۶، مسلم متوفی به سال ۲۶۱، ابوداوود متوفی به سال ۲۷۲، ترمذی متوفی به سال ۲۷۹، نسائی متوفی به سال ۳۰۳ و ابن ماجه قزوینی متوفی به سال ۲۷۳٫