یمن فدرالیته میشود؟
بازگشت به گذشته غیرممکن است
یمن فدرالیته میشود؟
نویسنده: مانوئل آلمیدا *
اوایل این هفته، شورشیان حوثی یمن به دبیرکل سازمان ملل نامه نوشتند و تعهدشان به طرح هفت ماده ای سازمان ملل که با میانجیگری عمان به دست آمد و قطعنامه های شورای امنیت را اعلام کردند. در حالی که به دلایل مختلف باید به این خبر با احتیاط نگریست، اما این تحول موجب ایجاد چشم انداز امیدوارکننده ای برای پیدا کردن راه حلی سیاسی برای پایان یافتن جنگ غم انگیز یمن می شود.
برخی از نکات طرح صلحی که در مسقط پایتخت عمان مذاکره شد و تبدیل به جزئی از قطعنامه ۲۲۱۶ آوریل امسال شده، مورد قبول دولت یمن و ائتلاف عربی بوده است. همراه با دیگر شرایط، در این قطعنامه درخواست شده تا خصومت ها پایان یابد، خروج نیروهای شبه نظامی حوثی و نیروهای وفادار به علی عبدالله صالح، رئیس جمهور سابق از شهرهای یمن و بازگشت تسلیحات و تجهیزاتی که از ارتش گرفته شده است. همچنین بازگشت عبد ربه منصور هادی و شناسایی بین المللی دولت یمن و تبدیل حوثی ها به یک حزب سیاسی از دیگر شروط مطرح شده هستند.
در حالی که قطعنامه ۲۲۱۶ درها را به سوی راه حل سیاسی برای درگیری فعلی باز می کند، خطر تفسیر متفاوت شرایط توافق صلح با میانجیگری سازمان ملل، وجود دارد. رهبری حوثی ها از سپتامبر ۲۰۱۴ که وارد صنعا شد تاکنون در رابطه با تمام توافقات و مذاکرات به طور مداوم غیرقابل اعتماد نشان داده اند. یکی از مثال های این مسئله حملات بی وقفه نیروهای حوثی به نهادهای دولتی پس از امضای موافقت نامه مشارکت ملی در سال گذشته بود که توسط همه جناح های یمنی و با حمایت سازمان ملل به دست آمد.
یکی از موانع احتمالی پیش روی راه حل سیاسی حضور قدرتمند و موثر صالح، رئیس جمهور سابق است که به مدت ۳۳ سال بر کشور حکومت می کرد. حزب وی، کنگره عمومی مردم هم در بیانیه ای که از طریق ایمیل منتشر شد با طرح صلح سازمان ملل و قطعنامه ۲۲۱۶ موافقت کرده است. هنوز معلوم نیست که آیا صالح بیانیه جداگانه ای در این رابطه صادر می کند.
با این حال نباید انگیزه های انتقام گرفتن صالح را دستکم گرفت. این صالح بود که در نوامبر ۲۰۱۱ با طرح انتقال شورای همکاری خلیج فارس مخالفت کرد و یمن غرق در هرج و مرج شد. براساس آن توافق که در واکنش به ناآرامی های یمن اتخاذ شده بود، صالح می توانست با مصونیت به یمن بازگردد و قدرت به معاونش انتقال می یافت و وی از سیاست دور می شد.
بدون حمایت صالح و نیروهای وفادار وی در ارتش و گارد قدرتمند جمهوری، حوثی ها نمی توانستند تاکنون در مقابل نیروهای حامی دولت و نیروهای ائتلاف عربی مقاومت کنند. رئیس جمهور سابق، که خودش شش جنگ علیه حوثی ها داشته و عواقب این جنگ ها برای مردم شمال یمن بسیار شدید بوده است، به دو دلیل حوثی ها را به جنگ اغوا کرده است: احیای دوباره نفوذش که هیچ وقت از بین نرفته بود و انتقام سخت از دشمنان سیاسی اش که عمدتاً شامل جناح طرفدار هادی و رهبری حزب اصلاح (ائتلافی از گروه های مختلف قومی و اسلامی) می شوند.
درگیری های فعلی موجب تقویت احساس منطقه گرایی در یمن شده است و این یکی از عواملی است که ایالات متحده و بازیگران بین المللی باید نگران آن در آینده کشور باشند. اقدامات ائتلاف حوثی-صالح و مقاومت مسلحانه قدرتمند در تعز، عدن و مارب به معنای بازگشت دائمی به وضع قبلی -یعنی قدرت سیاسی و تصمیم گیری در رابطه با توزیع منابع به شدت در صنعا متمرکز باشد- غیرعملی است.
مجمع گفتگوهای ملی که حتی جدایی طلبان جنوب در آن حضور دارند و مورد حمایت حوثی ها هم هست، نشان داده که یک فدراسیون چند منطقه ای دموکراتیک ترین گزینه و بهترین امید یمن برای بقا است. مراحل این روش باید به تدریج اما به صورت کامل اجرا شود.
* کارشناس خاورمیانه و تحلیلگر العربیه و روزنامه الشرق الاوسط
منبع: نشنال اینترست/ مترجم: حسین هوشمند