آینده ملل مسلمان ، و راه برون رفت از مشکلات
آینده ملل مسلمان ، و راه برون رفت از مشکلات
نویسنده :دکترماهاتیرمحمد /ترجمه:محسن پاک آئین
در آستانه قرن جدید و هزاره سوم ما در تهران گرد آمده ایم و در یک موقعیت ویژه چالشهای متعددی را که با آن مواجه هستیم، بررسی می کنیم.
این اجلاس در زمانی برگزار می گردد که جهان با تهدیدات و فشارهای تازه خود علیه مردم فلسطین، امت اسلام را هدف قرار داده است. تهدیدات و فشارها علیه پناهندگان فلسطینی تداوم یافته، وعده های اجلاس اُسلو محو گردیده و تشکیل سرزمین فلسطینی بعید به نظر می رسد و اگر فلسطینیان به طور یکجانبه اقداماتی انجام دهند، مطمئناً با سرکوب و خونریزی مواجه خواهند شد. هدف مبارزه برادران مسلمان ما روشن است. ما باید اجازه ندهیم که این هدف دور از دسترس بماند و یا با ریسک های افراطی مواجه شود.
مالزی عمیقاً از کشتار برادران مسلمان توسط یکدیگر غمزده است. این اقدامات بر اساس موازین اسلامی نبوده و به حل بحرانها کمک نمی کند. ما باید منازعات بین خود را کنار گذارده، یک جعبه واحد برای مقابله با تهدیداتی که پیش رو داریم ایجاد نماییم. ما نباید دشمن خود باشیم . متأسفانه هنوز در میان برخی از ملل مسلمان شاهد برادرکشی هستیم. این وضع موجب ناتوانی دولتهای ما در جهت دستیابی به توسعه می گردد. ما در این وضعیت نمی توانیم به عرصه رقابت جهانی وارد شده، با انتقادات مقابله نماییم. ستیزه جویی های شخصی که خودخواهانه در جهت کسب قدرت اعمال می گردد. دولتهای مسلمان را در جهت تأمین نیازهای مردم خود ناتوان می سازد. در نتیجه ملل مسلمان توسعه نیافته، امت مسلمان فقیر، فاقد علم و مهارت و بدون کفایت لازم برای بهبود زندگی مسلمانان باقی می ماند.
بسیاری از ما به رغم دارا بودن منابع غنی دراستحصال این منابع ناتوان هستیم و نمی توانیم از این ثروت در جهت دفاع از اسلام و مسلمانان در مقابل کسانی که با صدای بلند نفرت از ما را اعلام می کنند، استفاده نماییم.دشمنان ما مذهب اسلام را دوست ندارند و بی پروا نیت خود را برای اسلام، اعلام می کنند.
برخی از بهترین مردم ما به کشور های دیگر مهاجرت کرده، علم و مهارت خود را در خدمت کشوری که در آن مقیم هستند به کار می گیرند.آنها در خدمت ملت هایی هستندکه دشمن ما می باشند. ما هیچ تسهیلاتی برای جذب این استعدادها فراهم نکرده ایم و شرایط موجود در کشورهایمان نیز موجب تشویق آنان جهت بازگشت به وطن نمی باشد. ما بیشتر به منازعات داخلی خود مشغول بوده، توجهی به نیازهای این افراد نداریم.
ما هنوز یک سیستم مناسب برای اداره کشورهای خود تعیین نکرده و توسعه نداده ایم. برخی از ما دارای نظام سلطنتی هستیم، برخی نظام دینی داریم و بعضی نیز دارای دموکراسی هستیم. به رغم همه اینها،غرب مدعی کار آمدی و اعتدال دموکراسی غربی می باشد، البته ما هنوز نمی توانیم کامل بودن سیستم دموکراسی غربی را تأیید کنیم و یا آن را برای تمام کشورها مفید بدانیم، چرا که بارها افراد نا صالح به ر یاست دولتهای غربی انتخاب شده اند. منافع شخصی و حزبی آنها بارها مانع از انجام وظایف آنها شده و فساد به صورت گسترده و اخلاق زدایی به صورت عام وجود داشته است.
نظام های غربی برای انحراف افکار عمومی از ضعف های خود به اصطلاح اقدامات سوء دیگر دولت ها و ملت ها را بزرگنمایی می کنند.
آنها ملل ما را به خصوص به نقض حقوق بشر، تروریسم، سوء مدیریت و بی توجهی به محیط زیست متهم می کنند.
ایشان با توسل به سازمان های غیر دولتی فعالانه در امور داخلی ما دخالت کرده، مردم ما را به خشونت علیه دولت های خود و حتی علیه یکدیگر تحریک می نمایند. آنها به برخی از مردم ما که عامل خشونت و اقدام علیه دولت بوده اند پناهندگی می دهند.
وضعیت فعلی نظام های غربی و تصور دموکراسی بهتر از فئودالیسم یا رژیم های صرفاً مذهبی( تئوکراتیک) نیست. روش های آنان ممکن است متفاوت باشد، اما اهداف و نتایج حاصله مشابه است.
نباید فراموش کرد که آنها روش های دوره ی تفتیش عقاید در اسپانیا را تکرار نمی کنند. اگرچه مدت هاست انسان ها را نمی سوزانند یا با آزار های اقتصادی خود قربانیان را افزایش نمی دهند، اما با اقدامات خود به گناهان گذشته اعتراف می نمایند.
ملل مسلمان نیازی به اختراع نظام های دولتی ندارند، چرا که این نظام ها نمی تواند کامل باشد و استقرار یک دولت شایسته را تضمین نماید. آنچه موجب ایجاد یک دولت شایسته می گردد، اعتماد مردم به حاکمانی است که اداره دولت را به دست دارند و برای دستیابی به اعتماد مردم باید بر اساس تعالیم اسلامی عمل کنیم. تعلیمات واقعی اسلام نه تعلیمات و برداشت هایی که در جهت توجیه اقدامات درست یا غلط ما مورد استفاده قرار گیرند.
اگر ما هنوز معنی تعالیم حقیقی اسلام را نمی دانیم بهتر است به چندسؤال پاسخ گوئیم. آیا اسلام از جنگ و خشونت میان گروهها یا اقوام مسلمان دفاع می کند؟ آیا اسلام پشتیبان استضعاف مردم توسط دولتها یا بی ثباتی و تضعیف دولتهای مسلمان توسط مردم است؟ آیا اسلام از فقدان یک زندگی خوب در دنیا و آخرت حمایت می کند؟ یا اینکه اسلام دارا بودن زندگی خوب ( حسنه) را در این دنیا و آن دنیا تشویق می نماید؟آیا ما واقعاً می توانیم بگوئیم که وظیفه مذهبی ما فقیر بودن، فاقد علوم و فنون بودن و ناتوانی در دفاع از خود علیه دشمنانمان است؟ آیا وظیفه مذهبی ما کسب ثروت، دانش، مهارت و قدرت دفاعی در مقابل کسانی که ما را به استضعاف کشیده اند نیست؟ آیا پیامبر(ص) از ثروت و مهارت پیروان خود بهره نمی برد؟ آیا پیامبر (ص) از سپر، زره، شمشیر، اسب و شتر برای دفاع از امت استفاده نمی کرد؟ آیا پیامبر( ص) به دشمنان اجازه تخریب و نابودی اسلام و مسلمانان را می داد؟
ما پاسخ تمام این سؤالات را می دانیم، ولی هنوز در مسیر این پاسخها حرکت نمی کنیم. به جای اینها ما نسبت به مسائل جزئی نظیر اینکه مسلمانان چه چیزی باید ببینند و چه چیزی باید بپوشند، مشغول شده ایم. ما بارها با یکدیگر به خاطر مسائل جزئی جنگیده ایم. ما با ابداعات و اقدامات محدود کننده دینی سعی در نشان دادن پایبندی خود به مذهب و شکست طرف مقابل نموده ایم.
اسلام دین مشکلی نیست هر کس می تواند نماز را در موقعیت های مختلف اقامه کند، اگر مسافر باشد یک وظیفه داردو اگر در سفر نباشد نوع دیگری می تواند اقامه کند، گرفتن روزه نیز بستگی به توانایی جسمی افراد دارد. پرداخت زکات بر افراد خاص لازم است و برای انجام فریضه حج باید استطاعت ایجاد گردد. اعمال ما باید برای رضای خدا و پذیرش پیامبر(ص) باشد. اسلام دین انعطاف است. برخی می توانند اسلام را بپذیرند و برخی نیز آزادانه می توانند نپذیرند.
من قصد موعظه ندارم، اما همه می دانیم که برخی از ما اصرار داریم اسلام را یک دین سختگیر معرفی کنیم. در واقع به نظر می رسد برخی از ما قصد داریم در اجرای اعمال غیر لازم، مشکل و حتی دردآور با یکدیگر رقابت کرده تا میزان وفاداری خود را به مذهب اثبات کنیم. ما می خواهیم مواهب الهی در این دنیا را انکار نماییم، حتی در مورد این مواهب فکر نکنیم. چون اعتقاد داریم این دنیا برای ما ساخته نشده است. این فقط بی اعتنایی به لذت های دنیوی نیست بلکه غفلت از علم و دانش است. غفلت نسبت به چیزهایی که موجب مجد و بزرگی اسلام شده بود، اسلام به معنی روش زندگی است، اسلام دینی است که بر اساس تفکر و عمل رشد کرده و توسعه یافته است و به خاطر این غفلت ها ما شاهد استضعاف و وابستگی امت اسلام هستیم. تا زمانی که ما در دفاع و مراقبت از دین و افتخارمان ناتوان باشیم توهین به مسلمانان وجود خواهد داشت.
امروز یک ابر قدرت مسلمان وجود ندارد. یک ملت مسلمان که قدرت کافی برای دفاع از خود داشته باشد سراغ نداریم، چه برسد به اینکه قادر باشد از دیگر برادران مسلمان خود دفاع نماید. ما شاهد قتل عام دویست هزارمسلمان در بوسنی بودیم، در حالی که نیروهای نظامی غیر مسلمان بدون هیچ اقدامی شاهد این فاجعه بودند. ما نمی توانیم این سربازان را نکوهش کنیم چرا که خودمان نیز هیچ اقدامی انجام ندادیم. ما خودمان زیر یوغ دیگران بودیم. آنها همکیشان ما را مورد شکنجه و تجاوز قرار می دادند و ما از دور و نزدیک فقط نظاره گر ماجرا بودیم.
مالزی ضعف خود را در قابلیت های دفاعی درک می کند. ما فعالیت های خود را برای دستیابی به استقلال اقتصادی متمرکز کرده ایم. ما اعتقاد داریم که باید خود رااز فشارهای سیاسی که از سوی استعمارگران بر ما وارد می شود رها سازیم. باید دوستان و دشمنان خود را بشناسیم. ما اگر به لحاظ اقتصادی قوی باشیم مستقل خواهیم ماند.
امروز ما هنوز مطمئن نیستیم که به تنهایی موفق خواهیم شد. امروز پدیده جهانی شدن توازن جهان رابه هم زده است. ممکن است ما نخواهیم این تحول را بپذیریم. ممکن است بخواهیم خارج از این دایره باشیم، اما چاره ای نیست ما نیز باید این راه را طی کنیم، چرا که روند جهانی شدن مرزها را شکسته و یک واقعیت در زندگی شده است.
سرعت و سهولت سفر، توسعه ارتباطات، فناوری چند رسانه ای و گسترش اطلاعات همه و همه ما را به تعمق در آنچه واقع شده است فرا می خواند. این تحول می تواند دین مارا از بین ببرد، یا ما را به سوی افراط گرایی بکشاند و یا ما را به انکار واقعیت ها وادار سازد و در پایان پیشرفت علم و تکنولوژی ما را احاطه خواهد کرد. ما به هیچ وجه نمی توانیم در مقابل ایت تحولات مقاومت کنیم. باید بپذیریم که دارندگان تکنولوژی، اسلحه، ناوهای جنگی و هواپیماهای نظامی اربابان دنیا خواهند بود. باید بپذیریم که شیوه جنگ ها . مبارزات تغییر یافته و اگر ما شکست بخوریم نه فقط از سرزمین های خود بلکه از غرصه دانش و فنون نیز اخراج خواهیم شد.
کسانی که موفق به تطبیق خود با تغییرات جهانی نگردند و به دانش روز مسلط نباشند، خسران خواهند دید و بتدریج علوم و فنون جدید روند تغییرات را تقویت خواهد کرد.
امروزه ما شاهد دو انقلاب غیر قابل انکار یعنی انقلاب فناوری و انقلاب در روابط میان ملت ها هستیم که هر دو از آثار جهانی شدن است. این تحولات را دوست داشته یا نداشته باشیم ما را احاطه کرده اند، همان گونه که تحولات عصر صنعتی شدن قرن ها قبل ما را احاطه کرده بود. خوشبختانه این تحولات برای مخالفان ما نیز مانند ما جدید است، آنها گروه گروه گرد آمده اند تا قابلیت ها ودانش های خود را با آنچه فناوری اطلاعات خلق کرده و مرز های انسانی را شکسته است منطبق نمایند. ما نیز در این زمینه چندان از آنها عقب نیستیم.در واقع بسیاری از ما در زمینه های علوم، مهارت و روابط بین المللی پیشگام و سهیم هستیم.
ما برای جهش از عصر صنعتی شدن به عصر اطلاعات و جهانی شدن و قرارگرفتن در کنار دیگران یک فرصت داریم. متأسفانه به نظر می رسد ما مجدداً در حال از دست دادن این فرصت هستیم و اگر این گونه شود امیدمان ناامید شده و شکست و وابستگی ما به دیگران رقم خواهد خورد.
آیا این مهم است که ما در چالشهای عصر اطلاعات و جامعه جهانی از دیگران سبقت بگیریم؟اگر این طور است ما می توانیم تغییرات و تحولات را آن گونه شکل دهیم که عادات، رسوم، مذهب و هویت ما از بین نرود و اسلام به عنوان روش زندگی حفظ شود. به همان میزان که پیروان اسلام در قرنها قبل موفق به ایجاد یک امپراطوری بزرگ در شعبه جزیره عربستان شده و جامعه ای متمدن و متشکل از فرهنگ های مختلف عرب، آسیایی و آفریقایی خلق کردند، ما نیز می توانیم با مدیریت تحولات کنونی دین خود را حفظ کرده و روش زندگی خود را دنبال کنیم. اگر ما تمام مهارتهای خود را بکار گیریم نه تنها باقی خواهیم ماند ،بلکه سیرتکنولوژی و اندیشه ها را نیز مدیریت خواهیم نمود.
مهم این است که تمام نیروهای قدرتمندی که در اطراف ما هستند هماهنگ گردند، نیروهایی که در بسیاری از اوقات در مقابل هم بودهاند. اگر ما مسلمانان در این عصر غافل از دانش باشیم، خود و مذهبمان در معرض تهاجم مخالفانمان قرار خواهیم گرفت. اگر ما در زمینههای فنی و علمی محتاج دیگران باشیم اختیار دفاع از خود را به آنها واگذار کردهایم. در این صورت ما حداقل امکانات را برای موفقیت جهت حفظ مذهب خود و روش زندگی خواهیم داشت بیاییم در مورد ضعف کشورهای مسلمان در جهان امروز تعمق کنیم و برای حل مشکلات واقعی که با آن مواجهه هستیم تلاش نمائیم.
——————————–
کتاب:جهانی که درآن به سرمی بریم / مؤلف:دکترماهاتیرمحمد /ترجمه:محسن پاک آئین