قرآن
گفت گو با قرآن برای فهم آن
گفت گو با قرآن
دکتر یوسف قرضاوی / ترجمه : عبدالعزیر سلیمی
یکی از لوازم تدبر در قرآن این است که شخص قاری قرآن با قرآنی که تلاوت می کند،گفت و گو برقرار کند، و خود را با آن هماهنگ کند و اندیشه و قلب خود را با تلاوت قرآن درگیر کند،و قرآن را همراه با حضور قلب و هوشیاریو آمادگی قرائت کند، نه اینکه در حالت غفلت و مدهوشی و رویگردانی از تلاوتش بنماید و به سر برد.این حالت و صفت را اینگونه می توان توضیح داد که شخص قاری قلب خود را متوجه معانی کلماتی بنماید که انها را تلفظ می نماید. معنای ایه به آیه ای بداند، و در اوامر و نواهی قرآن بیاندیشد، و آنها را از جان و دل بپذیرد. چنانچه راجع به انها در گذشته کوتاهی نموده در پیشگاه خداوند توبه و معذرت خواهی کند و طلب بخشش بنماید، و هر گاه به آیه رحمت رسید، شادمان شود و آنرا از خدا ظلب کند، و هر گاه به آیه وعید و عذاب رسید،محزون شود و به خداوند پناه ببرد، و چنانچه به آیه ای که خداوند را تنزیه می نماید رسید، او را منزه بشمارد و تعظیم کند، و اگر به ایه ی دعا رسید، در پیشگاه خداوند دست به دعا و راز و نیاز بردارد.
امام مسلم از حذیفه روایت می نماید که گفته است: شبی را با رسول خدا (ص) نماز می خواندم. سوره بقره را آغاز فرمودو آن را قرائت نمود؛سپس ال عمران را آغاز کرد و قرائت فرمود، آرام آرام تلاوت می کرد؛ اگر به آیه ای می رسید که در آن تسبیح بود، سبحان الله می گفت؛ و اگر دعایی در مضمون آیه وجود داشت، دعا می نمود؛ و اگر زمینه ای برای تعویذ در آیه وجود داشت، به خداوند پناه می برد.»
ابو داود و نسایی و دیگران از عوف بن بن مالک روایت می نمایند که گفته است: شبی را همراه با رسول خدا (ص) به نماز شب ایستادم. آن حضرت سوره بقره را خواند. هر گاه به آیه ی رحمت می رسید، درنگ می فرمود و آن را از خداوند سؤال می نمود؛ و چنانچه به آیه ی عذاب می رسید، باز می ایستاد و از آن به خداوند پناه می برد».
امام احمد و ابو داود از ابن عباس نقل می نمایند که هر گاه رسول خدا(ص) « سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى .» را می خواند، می گفت: سبحان ربی الاعلی.
امام زرکشی در کتاب« البرهان» می گوید:
قاری و حافظ قرآن باید نعمت علم تمامی قرآن یا قسمتی از آن را که خداوند متعال به او داده است، پاس دارد؛ بزرگترین معجزه حضرت ختمی مرتبت که ماندگاری آن با ماندگاری رسالت و دعوت اسلام همراه است، و در هر عصر و زمان حجت قرآن بر همگان تمام است؛ زیرا کلام پروردگار جهانیان و گرامی ترین کتاب خداوند جل و علا می باشد. کسی که با قرآن آشنایی دارد، باید متوجه باشد که خداوند نعمت بزرگی را بر او ارزانی داشته، و لازم است مراقب باشد تا به گونه ای عمل کند که قرآن به نفع او- نه علیه او- حجت باشد؛ زیرا، قرآن شامل دستور به انجام اموری و پرهیز از اموری دیگر است، و سرگذشت ملتهایی را که حجت برایشان تمام گردید و عبرتی برای اهل عبرت شدند، آنگاه که راه گمراهی را در پیش گرفتند و خداوند دلهایشان را دچار انحراف نمود؛ و سرانجام، پس از آنکه راه عصیان و نافرمانی را در پیش گرفتند، دچار هلاکت و نابودی شدند. بنابراین کسی که از احوال ایشان آگاه است، بایستی از عصیان خداوند پرهیز کند، تا به سرنوشت آنان دچار نشود.
هر گاه اهل قرآن به جایگاه بلند خود پی بردند، که طریقه و وسیله ای هستند برای معرفت کتاب خداوند متعال، و سینه هایشان مصحف آیات الهی است، به هنگام فراهم شدن زمینه ارتکاب رذایل از آن دوری می کنند، و به عمل صالح- هر چند که سخت دشوار باشد- روی می آورد. مهمترین عامل مؤثر و بزرگترین یار و یاور و پشتیبان اهل قرآن برای توفیق در این امور، ترتیل و تلاوت شایسته قرآن است؛ چنانکه خداوند متعال خطاب به پیامبر خود می فرماید: « وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً.» (مزمل۴)، « وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَى مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِیلاً .» (اسرا۱۰۶)
سزاوار است که قاری قرآن به معانی الفاظی که قرائت می کند، قلب خویش را مشغول دارد، و معنای هر آیه ای را به خوبی بفهمد، و قبل از آنکه معنای آن آیه را بخوبی دریابد، به قرائت آیه ای دیگر نپردازد. هر گاه به آیه ی رحمت برخورد کرد، در آن درنگ کند و از آنچه خداوند وعده داده شادمان شود، و از فضل و رحمت خداوند درخواست کند که بهشت را نصیبش نماید، و هر گاه ایه ی وعید و عذاب را قرائت کرد، بر روی آن درنگ کند، و در معنایش بیندیشد؛ اگر در مورد کفار باشد، او به ایمان خود اعتراف کند و بگوید: «آمنا بالله وحده؛ و در آیات تخویف و تهدید نیک بیاندیشد، و از خداوند متعال بخواهد که او را از آتش دوزخ مصون بدارد.
هر گاه به آیه ای رسید که اهل ایمان را مورد خطاب قرار می داد و می فرمود: یا أیها الذین آمنوا» بر روی آن درنگ کند- چنانچه برخی از پیشینیان در اینگونه موارد می گفتند: لبیک ربی و سعدیک- و در اوامر و نواهی پس از ان تأمل کند، و از صمیم قلب آن اوامر و نواهی را بپذیرد. اگر جزو اموری است که در گذشته راجع به ان کوتاهی نموده است، در پیشگاه خداوند به خاطر تقصیر خود معذزرت خواهی کند، و توبه و استغفار بنماید؛ مثلا" هر گاه به این آیه رسید که خداوند متعال می فرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَّصُوحاً.» (تحریم۸)
(ای مؤمنان ! به درگاه خدا برگردید و توبه خالصانهای بکنید ، شاید پروردگارتان گناهانتان را محو نماید و بزداید ،)
وقتی این آیه را خواند،در درون خودکردارهای گذشته و گناهان پیشین خود را به ویژه آنچه که به دیگران ارتباط پیدا می کند، مانند غیبت ها و ستم ها و نارواها را به خاطر بیاورد و برای جبران انها کوشش بنماید؛ و در مورد هر گناهی که مرتکب شده و در مورد هر وظیفه ای که کوتاهی کرده است، از خداوند طلب مغفرت کند؛ و تصمیم بگیرد از آن به بعد به آن وظیفه عمل کند؛ و تصمیم بگیرد از هر کس که در حق او ستمی و احجافی کرده است، حاضران را حضوری و غایبان را از طریق نامه نگاری حلالیت بطلبد، و حقوقی را که از آنان تضییع کرده است جبران نماید، و در هنگام قرائت قرآن بر این موارد عزم خود را جزم کند، تا در پیشگاه خداوند متعال معلوم کند که در مقام شنوایی و فرمانبرداری است. هر گاه انسانی چنین کند، در واقع به کمال ترتیل قرآن دست یافته است. هر گاه به آیه ای رسید که معنایش را نمی دانست، آن را حفظ کند و در نظر بگیرد تا از کسی که معنایش را می داند، سؤال کند و به این ترتیب، در زمره طالبان علم و عمل به قرآن قرار گیرد؛ و چنانچه در مورد معنای آن اختلاف نظر وجود داشت، از میان آراء آنها حداقلی را برای خود بپذیرد، و چنانچه بخواهد در امر دین احتیاط بیشتری بنماید؛ و خود را در معرض شبهه قرار ندهد، مستدل ترین و قویترین رأی را بپذیرد.
چنانچه آیاتی را که قرائت می کند که مربوط به قصص و سرگذشت امتهای پیشین است، در آن آیات بیندیشد، و در اوضاع و احوالی که برای آن ملتها پیش آمدتأمل نماید و خداوند را بخاطر آنکه این عذابها از امت اسلام برداشته شده است، بارها شکر گذاری کند.
و اگر ایه ای را قرائت می نماید که به اوامر و نواهی خداوند مربوط می شود، عزم خود را برای اجرای اوامر و پرهیز از نواهی او جزم نماید.
اگر آیه ای را که قرائت می نماید، به وعده ها و نویدهای خداوند نسبت به اهل ایمان مربوط می شود؛ به قلب خویش بنگرد؛ اگر به امید و رجا بیشتر تمایل دارد، سعی کند آن را به جانب هراس و خوف متمایل باشد، سعی کند که آن را به جانب امید و رجا رهنمون شود؛ تا خوف و رجا و هراس و امید او معتدل و متوازن شوند، زیرا چنین حالتی نشانه کمال ایمان است.
چنانچه آیه ای را که می خواند جزو آیات متشابهاتی باشد که تنها خداوند خود تأویل آن را می داند، سعی کند که همانگونه که خداوند متعال امر فرموده است به آن ایمان داشته باشد:
«فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ.» (آل عمران۷)
(. و امّا کسانی که در دلهایشان کژی است ( و گریز از حق ، زوایای وجودشان را فرا گرفته است ) برای فتنهانگیزی و تأویل ( نادرست ) به دنبال متشابهات میافتند.)
آنگاه به دنبال آن می فرماید:
« وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ.» (آل عمران۷)
(بجز خداوند هیچکس تأویل (صحیح) آن را می داند)
بالاخره، اگر موعظه است، آن را بپذیرد؛ زیرا، اگر چنان کند به اوج و کمال ترتیل در قرائت قرآن دست یافته است.
—————————————-
منبع : قرآن منشور زندگی / تألیف : دکتر یوسف قرضاوی / ترجمه : عبدالعزیر سلیمی / ناشر : نشر احسان / نوبت چاپ: اول ۱۳۸۲